مشرق: کلینتون در این سخنرانی که در نقش یک استراتژیست اقتصادی نقشآفرینی میکند،به صراحت اعلام میکند :ستون قدرت آمریکا در جهان یک اقتصاد قوی است.
خلاصهای از سخنرانی وزیر امور خارجه آمریکا در ۱۰ محور اساسی به شرح زیر است.
۱- فرمول جدید استراتژی ایالات متحده
به این ترتیب ترومن فهمید؛ برای رهبری آمریکا در جهان پس از جنگ نهتنها نیاز به رهبری دیپلماتیک و نظامی است، بلکه مهمتر از آنها رهبری اقتصادی است.
کلینتون سپس اعلام میکند: ترومن در آن زمان قدرت اقتصادی خود را برای بازسازی دوستان و حتی دشمنان به کار گرفت و این فرمول هماکنون به همان اندازه قبل درست است. فقط هم اینک باید رهبری خود را در زمانهای که قدرت اغلب براساس اقتصاد اندازهگیری و اعمال میشود پیش ببریم.
۲- توسعه و دیپلماسی قوی، قدرتمندترین ارتش جهان
۳- کشورداری اقتصادی قلب سیاست خارجی آمریکا
خانم کلینتون در ادامه سخنان خود در کلوب اقتصادی نیویورک اعلام میکند که مأموریت اصلی دیپلماتهای آمریکا حرکت در مسیر کشورداری اقتصادی است و به همین منظور دستورالعملهایی را به تمام سفارتخانههای آمریکا در سراسر جهان ارسال خواهد کرد.
وی در تبیین کشورداری اقتصادی میگوید: کشور داری اقتصادی دارای دو قسمت است. اول، ما چگونه نیروها را مهار کرده و ابزار اقتصاد جهانی برای تقویت دیپلماسی و حضورمان در خارج استفاده کنیم و دوم چگونه این دیپلماسی و حضور را برای تقویت اقتصادمان در داخل کشور به کار گیریم.
کلینتون همچنین با اشاره به رهبری اوباما در آمریکا اعلام میکند: تحت رهبری رئیس جمهور اوباما، استراتژی امنیت ملی ما بر حمایت و پشتیبانی از منابع قدرت جهانیمان متمرکز است.
۴- تغییر در مرکز ثقل استراتژیک و اقتصادی جهان
ما همکاری به جاگوارهای آمریکای لاتین را نیز جزو اولویتهای خود ساختهایم. اقتصاد این کشورها از رشد ۶ درصدی برخوردار است و توافقنامه تجارت آزاد با پاناما و کلمبیا ما را به هدف نهایی که پدید آوردن یک مشارکت تجاری در نیمکره است نزدیکتر میکند. این مشارکت از قطب شمال تا جنوب آرژانتین گسترده خواهد شد.
۵- برنامه جاهطلبانه برای رهبری اقتصادی مشترک با اروپا
وزیر امور خارجه آمریکا در تبیین بخش مهمی از استراتژی جدیدآمریکا به یک نقطه ضعف در ارتباطات تجاری این کشور و اروپا اشاره کرده و میگوید: آمریکا و اروپا نیمی از اقتصاد دنیا را تشکیل میدهند اما فقط یک سوم تجارت جهانی را در اختیار خود دارند. ما میتوانیم و باید بیشتر تجارت کنیم.
۶- رویکرد تازه در حوزه انرژی
خانم کلینتون در این بخش از سخنرانی خود به انتقاد از وزرات خارجه آمریکا در حوزه انرژی میپردازد و به صراحت اعلام میکند: انرژی حوزهای است که ما بروی تمام پیچیدگیها و اهمیت آن تمرکز نکردهایم. بنابراین برای اولین بار در وزارت امور خارجه بخشی به نام اداره منابع انرژی تأسیس نمودهایم تا اطمینان حاصل نمائیم که تمام روابط ما متضمن پیشبرد منافع ملی حیاتی ما به سوی یک انرژی ایمن، فزاینده و پاکیزه هستند.
وی معتقد است: نمیتوان در مورد اقتصاد و سیاست خارجی سخن گفت؛اما حرفی از انرژی به میان نیاورد. ما باید با صادرکنندگان سنتی و نیز اقتصادهای در حال ظهور وارد همکاری و مذاکره شویم تا امنیت بینالمللی انرژی را ارتقاء داده و تضمین نمائیم که ثروتهای طبیعی کشورها منجر به رشدی فراگیر و جامع خواهند شد.
۷- حرکت از بیداری سیاسی به بیداری اقتصادی
وی در این بخش از سخنرانی خود، گذری به افغانستان زده و میگوید: ما در افغانستان نیز ابزاری مشابه ارائه میکنیم. دستیابی به پایانی موفقیتآمیز در این کشور نیازمند یک چشمانداز اقتصادی پویا است که به ثبات کشور کمک میکند و با ارائه تجارت و ادغام منطقهای بیشتر، همسایگان نیز از آن سود میبرند.
البته وزیر امور خارجه آمریکا در تبیین استراتژیهای جدید خود به ایران نیز اشاره ای دارد و میگوید: ما معتقد به افزایش هزینههای اقتصادی رفتارهای غیرقابل قبول و نیز از بین بردن منابعی هستیم که این رفتارها را ممکن میسازند. ما در برخورد با چالشهای امنیتی نیز همان خلاقیت و پیچیدگی بازار محور را پیاده میسازیم. زمانی که ایران امنیت جهانی و یا سوریه مردم خودش را تهدید میکند ما با ابزار هدفمندتر و سختگیرانهتری واکنش نشان میدهیم.
۸- نبرد با چین نقطه تمرکز سیاستهای اقتصادی آمریکا
کلینتون در این سخنرانی خود به صورت ضمنی به نبرد تجاری آمریکا و چین در عرصه تجارت بینالملل اشاره میکند. وی در ابتدا به تبیین وضعیت فعلی قوانین و مقررات تجارت در عرصه بینالملل اشاره و میگوید: کشورهایی که به دلیل احترام ما به تعهداتمان سود میبرند باید بدانند که ما انتظار داریم آنها نیز به تعهدات خودشان پایبند باشند. این اصل باید سنگ بنای رویکرد ما در کشورداری اقتصادی باشد. این اصل باید در همهجا و همیشه یک انتظار جهانی باشد. همه آنهایی که از قوانین اقتصاد جهانی سود میبرند مسئولیت دارند که از این قوانین تبعیت کنند.
وزیر امور خارجه آمریکا سیاستهای ارزی چین را ازجمله مواردی دانسته که از قوانین بینالمللی تبعیت نمیکند و اعلام میکند: یکی از نمونههای رویکردهای غیرقابل تحمل خط مشی ارزی چین است، که در نهایت نهتنها به بهای از دست رفتن شغل در آمریکا بلکه باعث بیکاری در برزیل، آلمان و دیگر کشورها شده است.
وی همچنین خاطرنشان میکند آنچه که ما میتوانیم انجام دهیم نبرد برای ایجاد و پیادهسازی نظامی از قوانین است که برای همه یکسان است.
۹- عبور از WTO
وزیر خارجه آمریکا در این سخنرانی بارها به نظم جدید اقتصادی مورد نظر ایالات متحده اشاره میکند و از «مجمع اقتصادی آسیا و اقیانوسیه» و همچنین «مشارکت فرااقیانوسیه» بارها نام میبرد. دقت در این سخنان حاکی از یک واقعیت است و آن تصمیم آمریکا برای عبور از سازمان تجارت جهانی یا WTO میباشد.
«ما در یک حرکت رو به جلو در مذاکرات برای دستیابی به یک توافقنامه جدید تجارت آزاد هستیم. هدف ما تنها کاستن از موانع نیست بلکه میخواهیم استاندارد های رقابت اقتصادی را از ویتنام تا نیوزلند و پرو و بسیاری کشورهای دیگر افزایش دهیم.»
وی همچنین در تبیین شرایط جدید برای رسیدن به یک نظم نوین اقتصادی اعلام میکند. وقتی به شرکتهای آمریکایی فرصت داده نمیشود تا عادلانه رقابت نمایند، به این امر باعث از دست رفتن شغل در آمریکا میشود. درست به مانند سازمان تجارت جهانی که بخش اعظمی از تعرفههای مضر را در دهه ۹۰ حذف نمود.
ما امروز به نهادهایی نیاز داریم که راهحلهایی برای مسائل جدیدی که در بازار به وجود آمده ارائه کنند. مسائلی که ورای تعرفهها قرار دارند کشورهایی که دارای ارزشهای اقتصادی مشترک هستند باید توافقنامهها و مکانیزمهای جدیدی خلق و پیاده نمایند تا رقابت عادلانه را تضمین نمایند.
۱۰- دستور وزیر برای بازی تهاجمی در اقتصاد جهانی
خانم کلینتون در سخنان خود با بررسی وضعیت داخلی اقتصاد آمریکا و حرکت اقتصاد جهانی اشاره میکند که باید در «بازی تهاجمی» بهتر ظاهر شویم.
وی در تبیین بازی تهاجمی آمریکا به مثال جالبی اشاره میکند و میگوید:هر سال به جمعیت شهرهای جهان ۶۵ میلیون نفر افزوده میشود. این رقم هفت برابر جمعیت شیکاگو است. بنابراین کسب و کار آمریکایی فرصت بزرگی در اختیار دارد تا در ساخت بنادر، استادیومها و بزرگراهها یاری رسانده و به شکلگیری شهرهای آتی یاری رساند. من در این راستا از دستیار وزیر درخواست کردهام که به شرکتهای امریکایی کمک کند تا در هر جایی که رشد در بالاترین حد خود قرار دارد بتوانند رقابت کنند.
وی در ادامه تبیین «بازی تهاجمی» خود به مثال دیگری از سرمایهگذاری «کیافسی» و «پیتزاهات» در چین اشاره میکند و میگوید: هرچند چینیها شام ما را میخورند اما این امر باعث ایجاد شغل در دفتر مرکزی این شرکت در چین میشود. برای رفع این نقیصه ما در تلاشیم از طریق «شورای اشتغال» میلیاردها دلار سرمایهگذاری جدید به آمریکا جذب نموده و اشتغالزایی نمائیم.