پایگاه اطلاع رسانی فرهنگستان علوم اسلامی، حجت الاسلام والمسلمین سید محمد مهدی میرباقری در اولین شب از مراسم عزاداری دهه اول محرم الحرام، که همه ساله در مدرسه فیضیه قم برگزار میگردد، تکرار هر ساله حادثه عظیم عاشورا در باطن عالم را مبدأ آمادگی و بهرهمندی محبین و شیفتگان اهلبیت علیهم السلام عنوان نمودند ایشان حادثه عاشضورا را دارای سه ضلع دانستند که عبارتند از:
۱ ـ جلوه اراده و ربوبیت خداوند متعال که مبدأ شکلگیری این حادثه عظیم است. «حمد» و «رضاء» اثر درک این چهرۀ عاشوراست.
۲ ـ جلوه عبادت سیدالشهداء (علیه السلام) و فداکاری اهلبیت و اصحاب حضرت که حاصل در آن رسیدن انسان به سلام، همراهی، ثبات قدم، خون خواهی و صلوات است.
۳ ـ فعل دستگاه شیطان و دشمنان نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و سیدالشهداء (علیه السلام) که درک عمیق آن، انسان را به «برائت و لعن، صف بندی و قتال» می رساند.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی مراقبات اختصاصی سالانه محرم و عاشورا را لازمه رسیدن و درک این سه حقیقت دانست و افزود: درک این حقایق جامعه شیعه را هر سال به مرتبه جدیدی از «حمد الهی، صلوات بر بنی اکرم واهل عصمت و طهارت» و نیز «لعن و برائت نسبت به اعداء و درگیری با آنها» میرساند.
آثار شناخت چهره فعل دشمن و گسترۀ صف آرایی این جبهه
صف آرایی دستگاه ابلیس در روز عاشورا دارای چند ویژگی است که درک هر یک از آنها از اهمیت اساسی برخوردار است:
۱- این صف شامل امت تاریخی و شجره ملعونه ای است که به پهنای تاریخ وسعت و دامنه یافته است.
۲- دشمن، طغیان و معصیت خود را به زشتترین شکل و بدون هیچ پوششی، عریان و آشکارا انجام داده است. البته فرو افتادن حجاب نفاق و درگیری آشکاربین جبهه حق و باطل به وسیله تدبیر و مقاومت سیدالشهدا (علیه اسلام) اتفاق افتاده است، نتیجه این ظلم آشکار، اعتراف به فاسق بودن و جایز العن بودن و حتی مسلمان نبودن یزید است.
امروز نیز بهاندازهای که مسلمانان در مقابل دنیای کفر استقامت کنند، دشمنان اسلام به اجبار پرده نفاق را کنار میزنند و بی حجاب به میدان درگیری با اسلام و مسلمانان وارد میشوند تا آنجا که دیگر شعار آزادی خواهی و خدمت به بشریت سر نمیدهند.
شناخت این تدبیر و برنامهریزی تاریخی دستگاه شیطان که یک وظیفه مهم است به دو موضع گیری اصلی ختم میشوند که عبارتند از:
ـ لعن و برائت
ـ صف بندی و قتال
عاشورا کانون اصلی لعن، برائت، صف بندی و قتال است. چه آنکه یکی از اصلیترین شعارهای لشکریان امام زمان (عج) نیز «یا لثارات الحسین» است.
بی تردید یکی از محاسبات و مراقبههای محرم این است که انسان نسبت به این جبهه دشمنان سیدالشهدا (علیه اسلام) ذرهای احساس ترحم، تعلق و خیر خواهی نداشته باشد. کمترین تعلق و همراهی، با این جبهه انسان را از همراهی با ولی خدا محروم میکند. تکرار هر ساله عاشورا بغض و کینه امت اسلامی را نسبت به این جبهه عمیقتر و گستردهتر میکند؛ این بغض و کینه در شناخت جلوه های مختلف تمدن مادیعصر حاضر و صف بندی و مقابله با آن نمود مییابد.
عبادت و استقامت سید الشهداء، اهل بیت و اصحاب
عاشورا از یک سو نقطه اوج تجلی رضاء به قضا الله، آن هم در سنگین ترین ابتلاء نبی اکرم (صلی ا لله علیه و آله و سلم) و از سوی دیگر تجلی تسلیم به ولی الله و وفاء به ولی الله است.
آنچه در عاشورا ظهور و بروز یافت، اوج کمال عبودیت و بندگی خداوند متعال بود که از سوی سید الشهداء رقم خورد. «اشهد انک وفیت بعهد الله و جاهدت فی سبیل الله و عبدت الله مخلصاً حتی آتاک الیقین». حضرت علاوه بر آنکه در گودی قتلگاه در مقام رضایتاند، در مقام استغاثه نیز هستند؛ «یا غیاث المستغیثین»؛ این یعنی همه چیز را از خدا دانستن؛ خود را بدهکار و هیچکاره دانستن حتی در رسیدن به مقام رضاء. سیدالشهدا (علیه اسلام) با تدبیر خود به گونهای اصحاب و اهل بیت (علیهم السلام) را تربیت و آماده کرده بودند که همراهی و ثبات قدم و وفاء به ولی الله آن هم در سنگینترین ابتلاء نبیاکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به زیباترین شکل در عاشورا اتفاق افتاد. به واسطه همین تربت است که هیچ نقطه ضعفی در هیچ جای این جبهه ـ از اول تا آخر ـ مشاهده نشده است.
شناخت این چهره از عاشورا، امت اسلامی را به بصیرت های چندگانه زیر می رساند:
ـ درک وجاهت و شأن نبیاکرم (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم السلام) و تسلیم و سرسپردگی امت به ایشان؛
ـ بکاء و اقامه عزاداری؛
ـ همراهی و ثبات قدم؛
ـ خونخواهی؛
ـ صلوات بر نبی اکرم و اهل بیت (علیهم السلام)
جلوه های تحمل بلا با عاشورا
تحمل بلا به وسیلۀ حضرت سید الشهداء دارای دو جلوه است:
ـ عبادت و قرب و ضیافتخود حضرت
ـ شفاعت و دستگیری امت تا مقام قرب
یعنی حضرت پذیرفتند برای هدایت عوالم، اعظم ابتلائات عالم را تحمل کنند «و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجاهله و حیره الضلاله» و آن عهدی را که با خداوند متعال بستهاند به بهترین و زیبائی ترین شکل و بدون ذره ای ترک اولی به انجام برساند.
چنانچه اهل بیت حضرت و اصحاب نیز بهترین و وفادارترین هستند «انی لا اعلما صحاباً اولی (اوفی) ولا خیراً من اصحابی و لا اهل بیت اوصل و ابر من اهل بیتی»
بنابراین یکی از مراقبه های محرم و عاشورا این است که امت اسلامیباید از مدخل بلاء وارد شود ما زیبایی های کار سیدالشهدا و اهل بیت و اصحاب حضرت را درک کند تا به سلام و صلوات و آرزوی معیت و ثبات قدم و آرزوی خونخواهی برسد. «ولئن اخرتنی الدحور و عاقنی عن النصرک المقدور فلا ندبنّک صباحاً و مسائاً و لا بکینّک علیک بدالدموع دماً تأسفاً علی ما دعاک و تهلفاً حتی اموت بلوعت المصاب و غصه الاکتیاب»
آثار درک ربوبیت الهی نسبت به عاشورا
بدون تردید درک و مشاهده ربوبیت خداوند متعال در عاشوار نسبت به نبی اکرم و اهل بیت حضرت، اوج رسیدن به درک عاشورا است.
این شناخت به چند ویژگی نیازمند است:
ـ این شناخت اختصاص به کسانی دارد که به مقام توحید و مشاهدۀ الوهیت خداوند متعال و ادارۀ عالم به وسیلۀ اسماء حسنای الهی رسیده باشد.
ـ شرط دیگر؛ اساساً کسانی می توانند زیبایی ربوبیت الهی را در بلا درک نمایند که به مقام رضا الهی که رسیده باشند. درک جمال صنع الهی در بلاء اولیاء الهی؛ مربوط به کملین از موحدین هستند، موحدینی که در کمال توحید اند.
اگر کسی وارد عاشورا شد و مبتلا شد، آرام آرام پرده ها را برای او کنار می زنند؛ در متن این بلا، جلوۀ رحمت و لطف و جذبات و دستگیری ها و ربوبیت حضرت حق را و بالاخره جلوه محبت را میبیند. آناه است که انسان به مقام رضا می رسد. انسان اگر بخواهد به اینجا برسد باید که طهارت و تسبیح و حیات برسد.
انسان که در مرحلۀ حیات طبیعی است نمی تواند در این افق ها پرواز کند و آن زیبایی ها را رصد کند. کسی که در حد عالم طبیعی است عالم طبیعت را میبیند. تا انسان به طهات و سبیح و حیات نرسد نمی تواند احساسی نسبت به عوامل بالاتر پیدا کند و اهل درک و مشاهده آن عوالم باشد.
مرحوم مجلسی از امالی شیخ صدوق چنین نقل کردهاند حضرت فرمودند «من تذکر مصابنا و بکی لمن ارتکب منّا» کسی که متذکر مصیب ما باشد و گریه کند نسبت به آنچه بر سر ما آمده، «کأن معنا فی درجتنا یوم القیامه» بر اثر بکا به معیت می رسد آن هم با تمام وجود و تا روز قیامت.
مجلس ذکر مصیب مجلس احیاء امر است، مجلس حیات قلوب است. قلب در آن به حیاتی می رسد که الی الابد این حیات با او می ماند. حیاتی است که دیگر موت در او راه ندارد.
بنابراین از آثار مصیت، طهارت و حیات طیبه است و همین هم هست که انسان را به درک این حقایق می رسد. و الا انسانی که در حیات حیوانی است کی می تواند ربوبیت خداوند متعال را با سید الشهداء (علیه السلام) و نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ببیند و کی می تواند دعای ندبه را بفهمد؟
این به کار آن کسانی است که به تسبیح می رسند «نفس المهموم نطمنا التسبیح» یعنی فضای مصیب سید الشهدا، اکسیر اعظم است مثل ماه رمضان. این همان حدیثی است که امام صادق (علیه السلام) فرمودند. آن هم تسبیحی که می تواند انسان را به مقام ما «رضا» برساندو جمال صنع الهی را درک نماید.
اگر کسی بتواند به تسبیح در متن مصیب برسد، آن تسبیحی که با مصیب سید الشهداء به دست می آید، در صورت مداومت انسان را به جایی می رساند که می تواند جمال کار خدا را با اهل بیت ببیند.
کسی که کار اهل بیت را ببیند، کار او میشود صلوات؛ کسی که کار خدا را با اهل بیت ببیند، کار او حمد میشود؛ کسی هم که کار دشمن را ببیند، کار او لعن میشود. اگر کسی سالک با عاشورا شد، سه حمد بیشتر ندارد:
ـ الحمد لله
ـ اللهم صل علی محمد و آل محمد
ـ اللهم العن اعداء محمد و آل محمد
و زیارت عاشورا خلاصه این سه ذکر است. البته هر کدام الزاماتی که دارد و در معارف اهل بیت آمده است. به صورت خلاصه، عاشورا سه چهرۀ دارد و هر کدام مراقباتی دارد:
ـ شناخت جبهه با تمام وسعتش، ما را باید به لعن و برائت و صف برساند
ـ شناخت جبهۀ حضرت ما را باید به سلام صلوات و سعیت و ثبات قدم و همراهی و فداکاری برساند
ـ درک جمال صنع الهی ما را باید به حمد برساند.
اینها همان مراقبات محرم و عاشورا است که هر سه ضرورت دارند. و مدخل هر سه هم «مصیبت» است. یعنی انسان عائل و فارغ از بلا به نه تبری می رسد و به تولی و نه به توحید همه سیر ما هم سه قدم است:
ـ تبری
ـ تولی
ـ توحید
و هم با عاشورا حاصل میشود.
«اللهم انّی اتقرب الیک فی هدالایوم و فی موقفی هذا و ایّام حیاتی» این همان توحید است.
«بالبرائت منهم و العنه علیهم و الموالاه لنبیک و آل نبیک علیه و علیهم السلام» که تبری و تولی میباشد.
والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته