مقیاس اقامهی معروف توسط سید الشهداء (علیه السلام) چنین مقیاسی است. بنابر روایات مأموریت سید الشهداء (عیله السلام) دارای دو بخش است که بخشی از آن در عاشورا محقق شده و بخش دیگر در دورهی رجعت انجام خواهد شد.
حجت الاسلام والمسلمین سید محمد مهدی میرباقری در دومین شب از مراسم عزاداری دهه اول محرم الحرام، در مدرسه فیضیه قم کلام نورانی سیدالشهداء (علیه السلام) مبنی بر « و انی لَم أَخرُج أَشِراً وَ لابَطراً وَ لامُفسِداً وَ لاظالِماً و اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الإصلاحِ فِی امّۀ جدّی أُرِیدُ أَن آمُر بِالمَعرُوفِ وَ أَنهی عَنِ المُنکَرِ وَ أَسیرَ بِسیرَۀِ جَدّی وَ أبی» را در پیشانی نهضت عظیم حضرت درخشان توصیف کرد و افزود: این کلام نورانی دارای یک سلب و نفی و یک اثبات است که سلب و نفی آن، اعلام پاک و بری بودن نهضت و قیام سیدالشهداء از استکبار نفس، فتنه انگیزی و ستم و تعدی به حق است.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی در ادامه به بعد اثباتی کلام گرانقدر سیدالشهداء پرداخت و گفت: در بعد اثباتی کلام نورانی سیدالشهداء هدف، اصلاح امت رسول الله (صلی الله علیه و آله) با اراده امر به معروف و نهی از منکر است و آنچه انجام میگیرد، سیره ی نبی اکبرم (صلی الله علیه و آله) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. یعنی حضرت همان کاری را انجام دادند که اگر نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیر المؤمنین (علیه السلام) بودند، در سال ۶۱ انجام می دادند.
وی در ادامه این سلسله مباحث، در ارتباط با عنصر «امر به معروف و نهی از منکر» در حادثه عاشورا مطالبی را عنوان کرد که در ادامه آمده است:
مقدمه
«و انی لَم أَخرُج أَشِراً وَ لابَطراً وَ لامُفسِداً وَ لاظالِماً و اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الإصلاحِ فِی امّۀ جدّی أُرِیدُ أَن آمُر بِالمَعرُوفِ وَ أَنهی عَنِ المُنکَرِ وَ أَسیرَ بِسیرَۀِ جَدّی وَ أبی».
این کلام نورانی سید الشهداء علیه السلام در پیشانی نهضت عظیم حضرت می درخشد. یک سلب و نفی در آن هست و یک اثبات.
نفی؛ نهضت و قیام من از سر استکبار نفس و با داعی فساد و فتنه انگیزی نیست؛ ستم و تعدی به حق در آن نیست.
اثبات؛ هدفم اصلاح امت جدم با ارادهی امر به معروف و نهی از منکر است و آنچه انجام می دهم، سیره جدم نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) و پدرم امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. یعنی حضرت همان کاری را انجام دادند که اگر نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیر المؤمنین (علیه السلام) بودند، در سال ۶۱ انجام می دادند.
مراتب ارتکاب منکر
انجام منکر دارای سه مرحله است:
۱ ـ ارتکاب منکر؛ به این معنا که انسان شخصاً منکر یا گناهی را «مرتکب» میگردد؛
۲ ـ «اشاعه» منکر؛ که معنای آن برنامه ریزی برای گسترش گناه و منکر است. مانند. برنامه ریزی و ایجاد میکده و…
۳ ـ اقامهی منکر؛ که معنای آن تدبیر و برنامه ریزی در جهت تبدیل منکرها به ارزشهای اجتماعی از طریق تغییر در فطرت انسان است.[۱] در تقابل با اقامه منکر از طریق تغییر در فطرت ها، انبیاء فطرت توحیدی بشر را در مسیر عبودیت شکوفا میکنند[۲]؛ مانند یک کشاورز که استعداد یک دانه را با تدبیر و مراقبت شکوفا کرده و از دانه، یک گل زیبا به بار می آورد . فهم انسان، در اثر پرورش انبیاء، از خوبی و بدی، زشتی و زیبایی و از بایسته و نابایسته متناسب با فطرت توحیدی و بندگی خدای متعال، وسعت مییابد.
از این رو دستگاه ابلیس تمام تلاش خود را به کار می بندد که مانع شکوفایی فطرت توحیدی انسان شود؛ دستگاه ابلیس می کوشد درکی دیگر از خوبی و بدی در جامعه ایجاد کند و پس از آن بسترهای مناسب با آن را اعم از ساختارهای اجتماعی، عقلانیت اجتماعی و حتی دانش، هنر، ادبیات، فن آوری و محصولات و در نهایت سبک زندگی متناسب با آن را نیز فراهم کند.
از سوی دیگر کسانی که به دنبال اقامه معروف هستند، در جهت شکل گیری جامعه بر محور ارزشهای الهی برنامه ریزی می کنند.این برنامه ریزی شامل نظامات و ساختارهای اجتماعی، عقلانیت، دانش، هنر ، ادبیات و حتی فناوری ها و محصولات اجتماعی متناسب با جامعه الهی است. اینان تلاش میکنند تا ارزشهای الهی، ارزش های حاکم جامعه شوند از همین رو لوازم تحقق این ارزشها را نیز فراهم می نمایند تا آنجا که سبک زندگی اجتماعی در همۀ شئون، بر محور همین ارزشها شکل گیرد. «حتی اعمالی و اورادی کلها ورداً واحدا و حالی فی خدمتک سرمدا»[۳]
مراتب منکرات
۱ ـ عمل منکر و خلاف شرع؛
۲ ـ اعتقاد باطل و منکر؛ برای مثال اعتقاد به ناروا بودن ارزشهای اسلامی و دین را ناشی از جهالت و بحرانهای اجتماعی دانستن، اعتقاد باطلی است که از عمل منکر هم بدتر است؛
۳ ـ خوب دانستن عمل منکر که چنین احساسی، از عمل به منکر و اعتقاد منکر نارواتر است.
۴ ـ آنچه از منکر بدتر است «فاعل» و «صاحب» منکر است. فاعل منکر، کسی است که ارادهاش، اراده فاسد و خودش شخص فاسد و طاغی علی الله است. این اراده از خود منکر بدتر است. در حقیقت شاکلۀ طغیانگر، بدترین منکر است. چه آنکه شاکله فعل خیر، بهترین معروف است.
نکته قابل توجه دیگر، دامنه منکرات این است. گاه یک منکر دارای دامنه محدودی است. اما گاهی برخی منکرات دارای دامنه اثرگذارتر، گستردهتر و مستمرتر هستند. به عبارت دیگر گاهی یک منکر، تنها یک فرد را آلوده میکند؛ گاه یک جامعه را و گاهی یک تاریخ را؛ مانند استکبار شیطان و تمرد او از سجده بر حضرت آدم (علیه السلام) که یک منکر تاریخی است.
اقامه معروف و منکر
بدترین منکر، اقامهی منکر و بهترین معروف اقامه معروف است. احیای ارزشهای الهی، بستر سازی جهت تحقق آنها در زندگی اجتماعی و تسری آنها در سبک زندگی جامعه، مبتنی بر این ارزشها، بهترین معروف است.
از سوی دیگر، بدترین منکر، اقامهی منکر است. به این معنا که تلاش شود، زندگی اجتماعی مبتنی بر ارزشهای مادی شکل گیرد و ارزشهای الهی به تدریج از جامعه حذف و یا به ضد ارزش تبدیل گردد و ارزشهای مادی جایگزین ارزش های الهی شوند.
مراتب اقامه منکر و معروف
۱ ـ اقامه در مقیاس خانواده؛ مانند تلاش سرپرست یک خانواده که علاوه بر خود، خانواده خود را نیز به نماز، روزه، زکات و… ترغیب میکند و محیط خانه خود را صالحانه پرورش میدهد و بدین ترتیب یک جامعه کوچک بر محور ارزشهای الهی ایجاد میکند. برخی نیز در نقطه مقابل، علاوه بر اینکه خود دارای اخلاق رذیله هستند، آن را در محیط خانواده خود نیز گسترش میدهند.
۲ ـ اقامه در مقیاس جامعه؛ در این مرتبه، یک جامعه به جانب معروف یا منکر هدایت میشود و ارزشها در مقیاس یک جامعه تغییر مییابد؛ بدین ترتیب روابط و ساختارهای اجتماعی، عقلانیت جمعی را تغییر میدهد و سبک زندگی اجتماعی بر محور ارزشهای الهی یا ارزش های مادی شکل میگیرد.
۳ ـ اقامه در مقیاس جامعه جهانی؛ در این مرتبه از اقامه، جامعهی جهانی بر محور ارزشها و فرهنگ واحد شکل میگیرد. به عبارت دیگر برنامه ریزی ها، به منظور تغییر اخلاق عمومیبشر، فرهنگ عمومیبشر و رفتار عمومی جامعه مبتنی بر آرمانهایی خاص صورت میگیرد.
مقیاس اقامه منکر به وسیله دشمن و ماهیت پیچیدهی آن
در دنیای کنونی، تمدن غرب و جریان تجدد به دنبال تبدیل ارزشهای لیبرال دموکراسی به ارزشهای جهانی و ایجاد یک جامعهی واحد و هم گرایی جهانی بر محور این ارزشها هستند؛ در این جامعه جهانی ممکن است نوعی از تکثر به رسمیت شناخته شده و وجود برخی فرهنگ ها به عنوان خرده فرهنگ، البته ذیل ارزشهای لیبرال دموکراسی، پذیرفته شود.
گاه یک ارزش محوری به منظومه ای از ارزشها، دانش ها، فناوریها، محصولات و نظامات اجتماعی تبدیل میشود و بر محور آن یک جامعه جهانی شکل میگیرد. اگر این ارزش، کلمه توحید باشد، جامعه جهانی بر محور توحید شکل خواهد گرفت و زندگی مردم جهان آهنگ توحید به خود میگیرد؛ «حتی تکون اعمالی و اورادی کلهاً ورداً واحدا و حالی فی خدمتک سرمدا». این به معنای اقامهی معروف در مقیاس جامعه جهانی است.
اما اگر آن ارزش محوری، اعراض از حضرت حق، انانیت نفس و استکبار باشد، جامعه ای که بر محور این ارزش شکل میگیرد، مصداق اقامه باطل در جهان است.
معنی امتلاء عالم از جور
از ویژگی های اقامه باطل در مقیاس جهان این است که معروف ها در مقیاس جامعهی جهانی به منکر تبدیل شده و بر اساس این منکرات، جامعه پردازی میشود.
در برخی از روایات آخر الزمانی آمده است که مردم تا آنجا به منکرات عمل میکنند که در مقیاس جامعه جهانی، منکر به معروف تبدیل میشود و معروف به منکر. مردم زشتی ها و زیبایی های دنیا را وارونه درک میکنند و بنای جامعهی جهانی بر زشتیها استوار میشود. به عبارت دیگر عالم لبریز از ظلم و جور میشود. «ظلم»، عدول از حق آشکار است و معنای «جور» این است که حق پنهان میشود و ظلم، لباس عدل به خود میپوشد. برای مثال منظور از مکتب رفاه، عدالت سیاسی، عدالت فرهنگی و عدالت اقتصادی که در دنیای امروز تعریف میشود، همان عدالت متناسب با توسعه سرمایه داری و به یک معنا نوعی جور جهانی است؛ این جور به یک سبک زندگی و اخلاق فراگیر و به یک منش و بینش فراگیر تبدیل شده است. امروز بینشها و گرایشها در مقیاس جامعه جهانی، آشکارا و یا پشت نقاب حق، همه بر محور باطلند.
بخش عمده ای از روایات آخرالزمان ناظر به بحران اخلاقی و اعتقادی در جامعه جهانی است.
بر اساس این روایات در آخر زمان:
اولاً سلسله ای از منکرات و مفاسد اخلاقی به هم پیوسته در جهان اتفاق میافتد.
ثانیاً یک جریان به هم پیوسته، توسعه این فساد را مدیریت میکند. به تعبیر دیگر یک دستگاه مدیریت شده، فساد فراگیر را در همهی عرصههای حیات، اعم از عرصه های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، دامن میزند. به تعبیر قرآن، دستگاه جبت، طاغوت، اولیاء طاغوت است همان پایگاه جریان اقامه منکر در عالم است که ارزشهای مادی، نفس پرستی، دنیا پرستی و بت پرستی را در قالبی جدید احیا میکند. عجیب این است که آن را به یک اخلاق و سبک زندگی فراگیر تبدیل میکند.
بر اساس روایات، فساد آخر الزمانی دارای چند خصوصیت است:
۱ ـ نسبت به همهی عرصه های زندگی فراگیر است.
۲ ـ عمیق است و از اخلاق و ارزشها گرفته تا اعتقادات و رفتارها را در بر میگیرد.
۳ ـ مدیریت شده است، چنانکه در روایت از آن به «بعد ما ملئت ظلماً و جوراً» تعبیر شده است.
چنین فسادی هم اکنون در جهان به نسبت زیادی محقق شده است.
نحوهی مواجهه و مأموریت ما درگیری با فساد فراگیر جهانی
بدون تردید شرایط نهی از منکر در عصر کنونی، متناسب با شناخت منکر و فساد فراگیر جهانی در شرایط کنونی است. برای مواجهه با چنین منکری اقدامات زیر لازم است:
۱ـ شناخت برنامه های دستگاه اقامه منکر حاکم جهانی که امری بسیار دشوار است. چه بسا آنچه هم اکنون به عنوان معروف و خیر در جهان اتفاق میافتد، بدترین منکرهاست. برای مثال مقام معظم رهبری بنیان های مادی «علوم انسانی» مدرن را به چالش کشاندهاند. این در حالی است که جبههی مقابل، به شدت از این دانش غیر دینی و ضد دینی دفاع میکند. حتی برخی از متفکرین حوزه علوم انسانی معتقدند ادیان نمیتوانند محور وحدت و همگرایی جامعه جهانی شوند واین علوم انسانی است که محور همگرایی جامعه میباشد. البته همین دانش موجود سبک زندگی مادی و اخلاق مادی را فراگیر و به یک معروف جهانی تبدیل کرده است؛ به گونه ای که با افتخار آن را در سراسر جهان فرا میگیرند!
بنابراین منکر اصلی عصر حاضر یک منکر گسترده، فراگیر، عمیق و همه جانبه است که به یک سبک زندگی در مقیاس جامعه جهانی تبدیل شده است.
درک این نکته بسیار مهم است که یک دستگاه جهانی در مقام اقامه و بر محور ابلیس و شیاطین انس، میکوشد اخلاق استکباری، تفرعن نفس، دنیاپرستی و گرایش به دنیا را به یک سبک زندگی جهانی تبدیل کند. این سبک زندگی به پشتوانهی ساختارهای اجتماعی، سطوح مختلف دانش و عقلانیت، گرایش، اخلاق و محصولات اجتماعی شکل میگیرد.
در بررسی این سطح از اقامهی منکر، توجه به چند امر ضرورت دارد:
۱ ـ شناخت ابعاد این منکر و برنامهای که دستگاه مربوط به آن برای اقامه منکر دنبال میکند؛
۲ ـ توجه به فساد انگیزی این دستگاه؛
۳ ـ تدبیر اقدامات متناسب در تقابل با سطوح مختلف منکر.
برای مثال تنها ایجاد پدیدهای در مقیاس «انقلاب اسلامی» میتواند بنیانهای این منکر مدرن را متزلزل کند نه اقدامات خرد. باید با اصل دستگاه اقامه باطل و منکر درگیر شد. مبارزه با دستگاه اقامه منکر سامان یافته و منظم، شامل مقابله با ارادۀ امم نار، ارزشها و عقلانیت، دانش، تکنولوژی، محصولات و ساختارهای آن میشود.
اقتضائات امر به معروف و نهی از منکر در مقیاس کنونی
ذکر این نکته نیز ضروری است که چنین امر به معروف و نهی از منکری فراتر یک از واجب کفایی بلکه یک واجب اجتماعی است. در واجب اجتماعی باید مانند یک لشکر و به نحو مشاع یک کار بزرگ را انجام داد. نهی از منکر عبارت است از یک واجب اجتماعی بزرگ که سطوحی دارد و هر سطح آن بر عهده جمعی است که ترکیب فعل این مجموعه منسجم، یک نهی از منکر اجتماعی را شکل میدهد.
یکی از اصلی ترین مأموریت ها، پرده برداری از پوشش منکرات اصلی جهانی است. این منکرات باید در مقیاس جهانی و از چند جهت معرفی شوند:
ـ سطوح منکر
ـ سطوح اقدامات علیه منکر
ـ الزامات این نهی از منکر [که بار مسئولیت را افزایش میدهد].
حاصل نهی از منکر و امر به معروف سید الشهداء (علیه السلام) اصلاح امت است؛ «کنتم خیر امت اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر» تنها زمانی خیر و نیکی شامل حال جامعه جهانی میشود که این امت مؤمن، اقدام به امر به معروف و نهی از منکر کند. نهی از منکر و امر به معروف مؤمنین، بهرهمندی از خیر را برای همهی مردم فراهم می کند. اکنون نیز امت مؤمن مبدأ بیداری جامعهی جهانی شده است. امروزه این امر به معروف و نهی از منکر در مقیاس یک انقلاب عظیم جهانی در درگیری با بساط کفر رخ داده است که مسئولیت و بار آن بر دوش طرفداران اسلام و مکتب اهل بیت (علیهم السلام) است اما برکات و اثر آن برای کل جامعه جهانی است.
چنین امر به معروف و نهی از منکری بستر احیاء و اصلاح جامعه جهانی است. «انما خرجت لطلب الاصلاح فی امت جدی ارید ان امر بالمعروف و انهی عن المنکر» این ارادهی امر به معروف و نهی از منکر سید الشهداء (علیه السلام) برای اصلاحی اساسی در امت است.
[۱] ـ فألهمها فجورها و تقواها.
[۲]ـ لیثیروا دفائن العقول
[۳] ـ دعای کمیل.
حجت الاسلام والمسلمین سید محمد مهدی میرباقری همچنین در سومین شب از مراسم عزاداری دهه اول محرم الحرام، در مدرسه فیضیه قم سودای نظام مادی حاکم را جهانی کردن تمدن مادی عنوان کرد و افزود: تمدن مادی به دنبال ایجاد دگرگونی عمیق و هویتی واحد بر محور ایدئولوژی و ارزش های تجدد است.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی در اشاره به آثار جهانی سازی تمدن مادی عنوان داشت: ثمرهی این دستگاه اقامهی باطل، چیزی جز تبدیل معروف به منکر و منکر به معروف نیست. به عبارت دیگر در فرآیند چنین اقامه ای سرانجام ارزش های انبیاء الهی حذف شده و یا در حوزه خصوصی محبوس میگردند.
وی در ادامه این سلسله سخنرانی، تجدد را اقامه منکر در مقیاس جامعه جهانی عنوان کرد و در موضوع اقامه تاریخی منکر به بیان مطالبی پرداخت که در ادامه می آید:
تجدد، اقامه منکر در مقیاس جامعه جهانی است
امروزه نظام مادی حاکم که سودای جهانی کردن تمدن مادی را در سر دارد، به دنبال ایجاد دگرگونی عمیق و هویتی واحد بر محور ایدئولوژی و ارزشهای تجدد است. ثمرهی این دستگاه اقامهی باطل، چیزی جز تبدیل معروف به منکر و منکر به معروف نیست. به عبارت دیگر در فرآیند چنین اقامهای، سرانجام ارزشهای انبیاء الهی حذف شده و یا در حوزه خصوصی محبوس میشوند.
هنگامیکه سردرمداران تجدد در یک دهه گذشته، تقابل خود با دنیای اسلام را علنی کردند، در دفاع از اقدام «بوش» به صورت رسمی و علنی اعلام کردند که این جنگ کاملاً اخلاقی و با هدف گسترش ایدئولوژی آمریکایی است.
بی محابا اعلام میکنند که ایران مرکز شرارت است و سپس بر نابودی نسل ملت ایران تصریح میکنند. روشنفکران آمریکایی به صراحت اعلام کردند اگر ملت ایران بر اثرگذاری فرهنگ اسلام در روند تحولات جهان اصرار بورزند و آن را فراتر از یک خرده فرهنگ بدانند، مستحق جنگ و نابودی حتی از طریق بکارگیری سلاح های غیر متعارف اتمی و بیولوژیک هستند؛
البته آنها نسبت به خرده فرهنگ ها و ارزش های تبعی از تساهل و تسامح سخن به میان میآورند، نه نسبت به فرهنگها و ارزش های فعال در صحنه برنامه ریزی اجتماعی.
«اقامه تاریخی» عمیق تر و گستردهتر از «اقامه اجتماعی»
«اقامه تاریخی» عمیقتر و گسترده تر از اقامۀ اجتماعی، است. در اقامه تاریخی، یک انسان، یک جمع و یا اراده هایی، معطوف به تحول و معماری تاریخ اقدام میکنند و به دنبال تغییر تاریخ اجتماعی بشر هستند. این عده، دو گروه بیش نیستند؛ پرچمداران اصلی حق و پرچمداران اصلی باطل.
تنها کسانی می توانند تاریخ را معماری کنند که ظرفیت آنها، ظرفیت فداکاری در شرایط کنونی برای بهره برداری در قرن های آینده است.
با توجه به این نکته، مقیاس اقامهی معروف توسط سید الشهداء (علیه السلام) چنین مقیاسی است. بنابر روایات مأموریت سید الشهداء (عیله السلام) دارای دو بخش است که بخشی از آن در عاشورا محقق شده و بخش دیگر در دورهی رجعت انجام خواهد شد.
آنان که اقدامات تاریخی انجام میدهند، دارای ظرفیت و شرح صدری در همین مقیاس هستند. اصحاب سید الشهداء می دانند، همه و حتی سید الشهداء (علیه اسلام) به شهادت می رسند و ممکن است تا قرن ها این مسیر باطل ادامه پیدا کند اما با کمال فداکاری همهی هستی خود را تقدیم میکنند. آنها از اینکه خون خود را فدا کنند تا قرن ها بعد، دیگران از این فداکاری متنعم شوند، ذرهای نگران نیستند.
نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامیکه از کنار کعبه قیام کردند و مردم را در شرایط سخت آن به توحید دعوت کردند، در پی تغییر همهی تاریخ و جهان بودند. حضرت از همان ابتدا اعلام کردند که خاتم الانبیا هستند و دین اسلام هم دین خاتم و برای همه بشریت است. قرآن نیز در آیات گوناگون بر این نکته تأکید میکند[۱] ایشان با قاطعیت و صراحت اعلام میکنند که همۀ عالم را خواهندگرفت و اقدامشان به نتیجه خواهد رسید. «یریدون أن یطفئوا نور الله بأفواههم ویأبى الله إلا أن یتم نوره ولو کره الکافرون»
این امر را در مراحلی خداوند متعال چنین تضمین میکند؛ «الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون» حضرت به تنهایی اعلام میکنند که قصد دارند عالم را دگرگون و توحید را در قلوب و ارواح و افکار و رفتار اقامه کنند. تا آنجا که همهی جامعه جهانی حول امام معصوم (علیه السلام) مشغول سجده باشند؛ «حتی تکون اعمالی و اواردی کلها ورداً واحداً و حالی فی خدمتک سرمدا» همچون عصر ظهور که همه در آن «فی صلاتهم دائمون» هستند. گویا همه بر محور امام زمان (علیه السلام) یک نماز جماعت می خوانند و در حال سجده تام هستند.
چه آنکه اکنون نیز بر محور حضرت هویت اسلامی مسلمانان، احیا شده است و کل ثمرات و آثار تمدن مادی در قرون گذشته را به چالش کشیده است.
اقامه منکر در مقیاس تاریخ، فعل عده ای مانند ابلیس است
در نقطهی مقابل انبیا، موضوع فعل عدهای مانند ابلیس، اقامهی تاریخی منکر است همان که از افقی فراتر به زندگی بشر نظاره میکند و میگوید: «لاغوینّهم اجمعین» چنین موجودی در مقابل حضرت میایستد و میگوید اجازه نمی دهم حتی یک نفر نجات پیدا کند؛ یا من باید محور شوم و یا همه را با خود جهنمی میکنم.
البته در این بین شیاطین انسی هم وجود دارند؛ «وکذالک جعلنا لکل نبی عدواً شیاطین الانس و الجن». شیطان انسی نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) شیطانی است که تاریخی فکر میکند و میگوید «النار و الالعار»؛ چرا که تاریخی می اندیشد و به دنبال تغییر تاریخ است.
دلیل لعن ابدی عدهای در زیارت عاشورا نیز این است که این عده پرچمداران تاریخی باطل هستند. شمر، یک پرچمدار تاریخ است که همواره باید او را لعن کرد. هیچ کس را نمی توان جایگزین شمر و امثال او کرد. چرا که کسانی مانند شمر تاریخی عمل کردهاند. همان گونه که امام حسین (علیه السلام) تاریخی اقدام کردند به همین دلیل تا ابد مستحق سلام و صلوات هستند و دشمنان ایشان الی الابد مستحق لعن. همان گونه که نبی اکرم «والشمس و ضحی ها»؛ خورشیدی هستند که همهی کاینات را روشن میکند آن سو هم «و اللیل اذا یغشی» و «واللیل اذا یسراً» است. اگر این طرف «مَثَل نور» است، آن طرف «او کظلمات فی بحر لجی یغشاه موج من فوقه موج». به عبارت دیگر اقامه تاریخی در این مقیاس واقع میشود. «اقامه معروف» در مقیاس تاریخ، فعل امام است.
از این رو، امر به معروف و اقامهی معروف در مقیاس تاریخ، فعل امام (علیه السلام) است. تشخیص آن هم کار امام تاریخ است. این سید الشهداء (عیله السلام) است که می داند در کدام مرحله باید عاشورا بهپا کرد. امام باقر (علیه السلام) است که می داند در کدام مرحله باید نهضت عظیم فرهنگی در مقابل دستگاه شیاطین ایجاد کرد. از سویی کسانی که در دستگاه ابلیس در برابر معصومین ایستادند نیز افراد ساده ای نبودند. کسی که در مقابل نهضت فرهنگی ائمه (علیهم السلام) مرکزی همچون بیت الحکمه ایجاد میکند یک آدم معمولی نیست.
بنابر این پرچمداران و اقامه کنندگان تاریخی حق یا باطل، کسانی هستند که سه ویژگی بارز دارند که عبارتنداز:
مقاومت و ایستادگی
تدبیر و عقلانیت
برنامه ریزی و اقدام
مراتب معروف و منکر
وجود سه حقیقت «شریعت، ولایت، الوهیت» در اسلام غیر قابل انکار است. احکامی مانند حج، صلاه، صوم و … معروف و خیر هستند و محرمات نیز منکرند. اما معروف و منکر حقیقی غیر از این است. لایه باطنیتر معروف و منکر، به ترتیب «ولایت» و «الوهیت» است. دین در قوس نزول، [به ترتیب] الوهیت الهی است که در یک مرحله از طریق ولایت و در مرحله نازلتر از مجرای شریعت در عالم محقق میشود.
در قوس صعود نیز دینداری شامل تشرّع به شریعت، تولّی به ولایت و در نهایت تألّه به الوهیت است. از این رو معروف، مراتبی دارد؛ شریعت مرتبه نازل معروف است و مرتبه کامل آن ولایت و تسلیم در برابر ولایت حقه است. «ان الدّین عند الله الاسلام»؛ روایت ذیل این آیه می فرمایند؛ «التسلیم لعلّی فی ولایته». چه آنکه باطن تولّی، سجده بر خداوند متعال است. به عبارت دیگر از طریق تعظیم اولیاء خدا و تحمل ولایت آنها، حقیقت توحید تحمّل میشود. امر خداوند متعال به سجده ملائکه در برابر آدم، امتحان ملائکه به توحید بود. در حقیقت امتحان به توحید از طریق تواضع در برابر خلیفه الله و صاحب اسماء حسنا واقع میشود. چه آنکه عالم ملکوت و بالاتر از آن، جبروت عالم نیز در برابر نبی اکرم تعظیم میکنند.
بنابر این با توجه به مراتب معروف و منکر، ممکن است ارتکاب و یا اقامه منکر و معروف، در حد شریعت و مناسک باشد. به دروغ، لباس صدق می پوشانند. اما گاهی ارتکاب و اقامه معروف و یا منکر در مقیاس ولایت و اولوهیت محقق میشود. باطن ولایت ائمه جور، استکبار علی الله و عداوت با خداوند است؛ چنانکه امیرالمؤمنین در توصیف ابلیس میفرمایند: او «عدو الله، امام المتعصبین و سلف المستکبرین» است. باطن تولّی به ولایت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز، عین سجده است؛ همۀ مراتب وجودی حضرت، سجده در مقابل خدای متعال است. «اشهد انّ محمداً عبده و رسوله»؛ «ادّب نبیه علی محبته فقال: انّک لعلی خلق عظیم» در شاکله در مرتبه محبت است؛ یعنی شاکله اش شاکله محبت است. لذا «لا حبیب الا هو و اهله»
مقیاس اقامه معروف و نهی از منکر سید الشهداء (علیه السلام)
موضوع نهی از منکر سید الشهداء علیه السلام اقامه، اشاعه و ارتکاب مناسک و ولایت باطل و پرستش دنیا در مقیاس تاریخ است. آنچه حضرت به عنوان معروف در پی اقامه آن هستند، اقامه، اشاعه و اقدام بر خیر و معروف در سطوح شریعت، ولایت و الوهیت در مقیاس تاریخ است. آنچه امروز از آثار قیام خونین سید الشهداء در تقابل با دستگاه ابلیس برپا شده است آغاز و سپیده سحر حکومت حقه است.
[۱] ـ «انا ارسلناک کافه للناس». «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله».
رجانیوز