واقعه عاشورای سال ۶۱ هجری، یکی از مهمترین حوادث تاریخ بشمار می رود و به سبب اهمیت فوق العاده است که این واقعه از جهات گوناگون مورد دقت و بررسی قرار گرفته؛ شاید بتوان گفت که در میان همه ی این بررسی ها و دقت ها به نقش زنان کمتر توجه شده است و این درحالی است که زنان چه قبل از عاشورا و چه در روز عاشورا و چه بعد از روز عاشورا نقش بسیار مهمی داشتهاند. رشادتها و از خود گذشتگی های بانوان در کاروان حسینی از مدینه تا مدینه آنقدر بزرگ و درس آموز است که هر انسانی را به فکر فرو میبرد.
امّ وهب، همسر عبدالله بن عمیر کلبی بود و در کوفه میزیست. وقتی شوهرش تصمیم گرفت برای یاری سیدالشهداء شبانه از کوفه به کربلا برود، اصرار کرد تا او را نیز همراه خویش ببرد.
آنها شبانه به یاران امام پیوستند. روز عاشورا وقتی شوهرش به میدان رفت، او نیز چوبی به دست گرفت و عازم میدان شد، اما امام جلوی او را گرفت و فرمود: «بر زنان جهاد نیست». پس از آنکه شوهرش به شهادت رسید، خود را به معرکه رساند و به پاک کردن خون از چهره او پرداخت، شمر، غلام خود را فرستاد. آن غلام، با گرزی که برسر آن بانوی رشید کوبید، او را هم شهید کرد.
فرزند امّ وهب نیز در عاشورا به شهادت رسید، مادرش روز عاشورا از مشوقان او بود تا به جانبازی و فداکاری بپردازد. وقتی وهب (پسر او) پس از مقداری جنگیدن، نزد مادر برگشت و گفت: آیا راضی شدی؟ مادرش گفت: وقتی راضی میشوم که در رکاب حسین به شهادت برسی.
دوباره رفت و جنگید تا شهید شد. ام وهب، اولین زنی بود که از سپاه حسین بن علی به شهادت رسید و تنها زن شهید در کربلا بود.
امام حسین (ع) خطاب به ام وهب فرمودند: «جزیتم من اهل بیتی خیراً ارجعی الی النّساء رحمک الله فقد وضع عنک الجهاد»
«به خاطر حمایت از اهل بیت من، به پاداش نیک نایل میشوید، به سوی زنان بازگرد، رحمت خداوند بر شما باد، بر تو جهاد نیست».