به گزارش شرق، سال گذشته بود که حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات در باره نفوذ عرفانهای کاذب در میان دانشآموزان هشدار داد اما آموزش و پرورش مثل تمام موارد اینچنینی وجود چنین مشکلی در مدارس را نفی کرد و مدعی شد عرفانهای کاذب در مدارس دولتی وجود ندارد اما به رغم این ادعا و به منظور آشنایی معلمان تهرانی برای مقابله با فرقه انحرافی مدیرکل امور زنان و خانواده ریاستجمهوری کلاسهایی را برای آشنایی معلمان تهرانی با فرقههای انحرافی تشکیل میدهد.
تاکنون بیش از ۳ هزار عرفان کاذب در دنیا شناسایی شدهاند. اما معروفترین آنها که در کشورما فعالیت دارد فرقه شیطان پرستی و بعد از آن عرفانهای اوشو، سرخپوستی، رام الله، پائولوکوئیلیو و دالایی لاماست.
دکترعلی فلاح رفیع، رئیس مرکز هماندیشی استادان و نخبگان دانشگاهی در این باره میگوید: فرقه انحرافی اوشو که در کشورمان نمایندگی دارد بیش از ۱۰۰ جلد کتاب ترجمه شده به فارسی نیز دارد. به گفته وی این عرفانهای کاذب اعتقادی به وجود خدا ندارند و با توجه به نیاز انسان به ۳اصل آرامش، امید و شادی بدون توجه به معنویت، تعدادی از شهروندان را به خود جذب میکنند.
کاهش سن گرایش به عرفانهای کاذب نکته دیگری است که فلاح رفیع به آن اشاره کرده و میگوید: بسیاری از ترویجکنندگان این مکاتب برای تاثیرگذاری بیشتر بر افکار نسل جدید از سنین پایین، دبستان و راهنمایی آموزشهای خود را آغاز میکنند، حتی برخی از فرقههای ضاله برای مراحل دبستان و راهنمایی کتابهایی نیزدارند زیرا اگر در این سنین شکاف را آغاز کنند بیشتر میتوانند در کار خودشان موفق شوند.
وی میگوید: یکی از اصول تربیتی شروع آموزش از سنین پایین است زیرا هنگامیکه به سطح دانشگاه رسیدهایم آموزههای تربیتی تاثیر چندانی ندارد هرچند امکان تغییر و تحول در هر رده سنی هست اما به طور طبیعی ذهن سنین پایینتر برای دریافتهای تازه آمادهتر است.
فلاح رفیع با بیان اینکه کسانی که در جهت ترویج عرفانهای کاذب و مشوش کردن اذهان فعالیت میکنند برای دورههای راهنمایی و دبیرستان دانشآموزان برنامههای ویژه دارند، میگوید: متاسفانه برخی از این گروهها برای ترویج افکار و اندیشههای خود در دوران نوجوانی برنامههای ویژه و علمیای دارند. البته تمامی این فرقهها کار علمی انجام نمیدهند اما برخی برای دوران راهنمایی و دبیرستان کتابها و معلمان مخصوص دارند. همچنین محافلی وجود دارد که در این دوران افراد را جذب کنند.
رئیس مرکز هم اندیشی استادان و نخبگان دانشگاهی با تاکید بر اینکه آموزش و پرورش باید در این زمینه بسیار هوشیار باشد، گفت: در مقابل این کتابها، آموزش و پرورش نیز باید مطالبی را در خصوص گرایشهای معنوی و روحی انسان که امری فطری است تهیه و تدوین کند و نرمافزارهای لازم را در این زمینه در اختیار معلمان قرار دهد.
حساسیت متولیان آموزشی کشور چندان نیست
فلاح رفیع با اشاره به اینکه حساسیت متولیان آموزش و پرورش در زمینه ترویج عرفانهای کاذب چندان زیاد نیست، میگوید: باید این حساسیت در سطح متولیان آموزش و پرورش بیشتر شود. هرچند زحماتی کشیده میشود اما فکر میکنم در این زمینه نیاز به حساسیت و دقت بیشتری است البته صرف حساسیت هم کفایت نمیکند و باید در این زمینه برنامهریزیهای منظمی در مدارس انجام و دروس مخصوصی با همین عنوان تدوین شود.
فلاح رفیع با بیان اینکه دانشآموزان بهویژه در سطح دبیرستان آمادگی پذیرفتن این علوم را دارند، میافزاید: در این دوران تحول فکری در جوانان آغاز میشود و آماده پذیرش افکار و عقاید جدید هستند. قبل از دبیرستان میل به عرفان زیاد نیست و نوجوان هنوز در حال و هوای کودکی است و میل به بازی دارد اما در دوران دبیرستان میل به معنویت در انسانها شکوفا میشود.
سند نداریم، پس نیست!
با وجود تمام هشدارهایی که در این زمینه داده میشود اما مسئولان آموزش و پرورش مثل همیشه دست از انکار بر نمیدارند و برای اثبات یک موضوع دنبال سند و مدرک هستند.
رضا امانی، معاون پرورشی و تربیت بدنی آموزش و پرورش شهر تهران درباره رشد عرفانهای کاذب در مدارس میگوید: هیچ سند و مدرکی در این رابطه که حتی یک دانشآموز به این مقوله گرایش داشته باشد به ما گزارش نشده است.
وی تاکید میکند: در رابطه با رشد عرفانهای کاذب درمدارس و گرایش دانشآموزان به آن اطلاعات دقیقی نداریم و کیفیت و کمیت آن مشخص نیست، البته ممکن است رگههایی از این مورد در مدارس غیردولتی وجود داشته باشد اما نمیتوانیم درباره آن به طور قطع صحبت کنیم.
امانی گفت: البته این موضوع در جامعه وجود دارد و به همین دلیل از سال گذشته، آموزش و پرورش شهر تهران موضوع توانمندسازی مدیران و مربیان پرورشی و حتی دانشآموزان تشکلهای دانشآموزی را دنبال کرده که امسال نیز آن را پیگیری میکنیم.
اگر ندیدیم، یعنی هست
اما حجتالاسلام علیرضا سلیمی در اینباره میگوید: اگر شواهدی پیدانشده است که عرفانهای کاذب در بین دانشآموزان رشد میکند، دلیل بر عدم رشد آن نیست! یک ضرب المثل عربی هست که میگوید؛ اگر ما پیدا نکردیم دلیلی بر وجود نداشتن نیست.
او میافزاید:دشمنان از همان روزهای آغازین انقلاب برای جذب جوانان ما سرمایهگذاری کردهاند. یکبار با بدیلهای ساخته و پرداخته خود و یکبار با عرفانهای کاذب و دروغین و… اما آنچه مسلم است آنها همه این راهها را رفتهاند و هنوز هم دنبال میکنند. این نماینده مجلس میگوید:اسلام دینی است معناگرا، اگرچه با جامعیتی که دارد به مادیات نیز با رویکرد مثبت نگریسته است اما وقتی ما اصل را در اختیار داریم چرا اجازه بدهیم بدل در میان نوجوانان ما ریشه بدواند؟
او با اشاره به وظایف وزارت آموزش و پرورش در این باره میگوید: باید ریشه این مسائل را مورد پیگرد قرار دهیم. با غفلت از این فضا تصور نکنیم که دشمن هم غفلت کرده است. حضرت امیرالمومنین(ع) میفرماید که اگر کسی بخوابد، دشمن او به خواب نمیرود. با به غفلت زدن خود شرایط را برای دشمن مهیا میکنیم تا نقشههایش را پیش ببرد.
از پائولوکوئیلیو تا کیهان
فرقه پائولوکوئیلیو از جمله عرفانهای کاذب معروف در کشورمان است، «پائولو کوئیلیو» که سرمنشأ آن عرفان کابالاست، در کتابهایش به دنبال این است که مردم را به سمتی سوق دهد که به جای اینکه دنبال خدا باشند، به سمت منویات درونی متمایل شوند، اوج عرفان آنها نیز فکر است، مطالبی که اینها مطرح میکنند، میتواند سرلوحه گروهها و جریانهای انحرافی قرار گیرد.
مثلا فرقه «پائولو» در بحث کیمیاگری به دنبال یک زبان کیهانی است و این زبان را مشترک میان انسان، نبات و حیوان میداند و میگوید باید این زبان را پیدا کنید، شعور کیهانی نیز میگوید، من این زبان را پیدا کردهام، ماده شعور دارد و ما از طریق اتصال به روحالقدوس میتوانیم درمانگری کنیم یعنی تفکر پائولو بدین صورت در فرقه حلقه تبیین میشود.
یا فرقه «رجویه»، از تبیین جهان شروع کرد یعنی هستی را تعریف کرد و تعریفی از خالق هستی، غیب، جایگاه انسان در هستی ارائه داده، نقش و جایگاه شیطان را مشخص کرده، این در حالی که فرقهها هستی را تعریف میکنند و در پس این تعریف از جهان، ایدئولوژی وجود دارد و در مرحله ایدئولوژی عملکرد ارائه میدهند، «رجویه» تعریف جهانی از خودش ارائه میدهد و در مرحله ایدئولوژیک تئوری میدهد و با تبیین جهان میتواند یک فرد را وادار کند که دیگری را بکشد و یک سیانور را زیر زبان خودش بگذارد که وقتی به خطر افتاد خودش را بکشد و احساس کند که کشتن دیگران و کشتن او تعالی است، این تعریف اولیه است که عملکرد ثانویه را شکل میدهد.
نشانههایی که هست، مسئولانی که نمیبینند
اگر به قول مسئولان آموزش و پرورش توجه کنیم باید چشمانمان را به روی تمام نشانههایی که از عرفانهای کاذب وجود دارد ببندیم.
گردنبندهایی که آویزه گردن دانشآموزان شده، آرمهایی که بر روی لباسها حک شده و دستبندهایی که هرکدام نشانی از یک فرقه دارند دست به دست در بین دانشآموزان میچرخد و آنها را روز به روز به قعر چاهی پرتاب میکند که انتهایش معلوم نیست اما مسئولان بزرگترین وزارتخانه کشور یا آن را نمیبینند و یا خود را به ندیدن میزنند.