مشرق: دانا پریست، نویسنده و روزنامهنگار آمریکایی و متخصص در امور مربوط به تروریسم و ویلیام ام. آرکین نظامی پیشین آمریکایی در کتابی که با همکاری یکدیگر نگاشتهاند پرده از نفوذ کمپانی های امنیتی بزرگی همچون جنرال دینامیکز و ۱۸۴۱ کمپانی کوچک و متوسط دیگر برداشتهاند که در زمینه مسائل امنیتی آمریکا تقریبا همه کاره شدهاند و کارهای فوق فوق محرمانه ای انجام میدهند. یکسوم این کمپانیها پس از یازده سپتامبر ۲۰۰۱ تاسیس شدند و بسیاری از آنها نیز توسط افسران سابق آژانسهای اطلاعاتی اداره میشوند.
از نکات بسیار حائز اهمیتی که در همین آغاز گزارش میبایست به آن اشاره داشت این موارد هستند:
اولا، ۱۲۷۱ سازمان دولتی و ۱۹۳۱ شرکت خصوصی آمریکایی در بخش مبارزه با تروریسم، امنیت ملی و عملیات اطلاعاتی در حال فعالیتند و قطعا در ۱۰۰۰۰ مکان مختلف در ایالات متحده حضور دارند
دوما، در حدود ۸۵۴۰۰۰ نفر که چیزی معادل حدودا ۱.۵ برابر جمعیت شهر واشنگتن را تشکیل میدهد، مجوزهای ویژه امنیتی برای دسترسی به پروندههای طبقهبندی شده دارند
سوما، از سال ۲۰۰۱ فقط در واشنگتن و حومه آن، ۳۳ مجتمع ساخته شده و یا در حال ساخت میباشد که برای عملیات اطلاعاتی درنظر گرفته شده و یا خواهد شد. این بناها در مجموع حدودا ۱۷ میلیون فوت مربع فضا اشغال میکنند که سه برابر کل ساختمانی است که در اختیار پنتاگون است .
چهارم، بسیاری از آژانسهای امنیتی و اطلاعاتی مشغول انجام یک عملیات واحد و یکسان با دیگر بخشها و سازمانها هستند که این امر باعث هدرروی منابع است. بهطور مثال کار ۵۱ سازمان فدرال و ستاد فرماندهی در ۱۵ شهر مختلف آمریکا فقط و فقط پیگیری چگونگی ورود پول به سازمانهای تروریستی و خروج پول از این سازمانها میباشد.
پنجم، سالانه حدود ۵۰۰۰۰ گزارش اطلاعاتی توسط تحلیلگران مختلف تهیه میشود. این رقم به حدی بزرگ است پرواضح است که بسیاری از این مقالات حتی یک بار هم خوانده نمیشوند. در همین رابطه سال گذشته ژنرال بازنشسته، جان آر . واینز که زمانی ۱۴۵۰۰۰ سرباز را در عراق رهبری میکرد یک بررسی انجام داد یافتهها، خود را نیز متعجب ساخت. وی میگوید: “من هیچ دستگاه مسوولی را نمیبینم که مسوولیت هماهنگی این همه فعالیت اطلاعاتی و بازرگانی را بر عهده داشته باشد. پیچیدگی این سیستم به حدی است که قابل توصیف نیست !”
لئون پانهتا رئیس پیشین سازمان سیا نیز اظهار داشته است “برنامهای پنجساله را برای این سازمان تدوین کند، چرا که روش هزینهکرد پس از یازده سپتامبر نمیتواند برای همیشه باقی بماند.” همین گفتههای پانهتا حاکی از عمق فعالیتهای امنیتی و اطلاعاتیای را که در این کتاب به آن پرداخته شده است را میرساند.
کتابی که هماینک درحال آن بررسی آن هستیم مبتنی است بر مستندات مربوط به قراردادهای دولتی و شرح مشاغل، سیستم ثبت اموال، شبکههای اجتماعی و صدها مصاحبه با مقامات اطلاعاتی و امنیتی. بیشتر این افراد به دلیل ترس از اخراج از کار و یا دیگر عقوبتهای ممکنه تقاضا کردند در این کتاب نامی از آنها برده نشود.
برای روشن شدن فضای این مخفیکاری، پریست و همکارش در بخشی از کتاب خود چنین مینویسند: بیرون از یکی از بخشهای فرعی عمارتهای بزرگ “مک لین”، هر روز هفته صفی از اتومبیلها مدت زمانی را در انتظار میگذرانند تا صبحی جدید در دستگاه سری امنیتی آمریکا آغاز شود. رانندگان مدتی را صبورانه به انتظار مینشینند تا بتوانند گردش به چپ کرده و از تپهای بالا بروند که سرانجام به نقطهای منتهی میشود که نام آن در هیچ نقشهای آورده نشده و هیچ علامتی هم ندارد .
خیلی تلاش شده است تا ساختمان موسوم به “لیبرتی کراسینگ” از چشمها پنهان بماند اما آنگاه که زمستان فرامیرسد و برگی بر تن درختان باقی نمیماند، پوشانیدن این کوه سیمانی پر از پنجره از چشمها کار سادهای نیست! اگر کسی بخواهد بدون داشتن علائم ویژه به این ساختمان نزدیک شود، با مردان سیاهپوش مسلحی مواجه میشود که چون اجل معلق سررسیده و سلاحهایشان را به سمت وی نشانه میگیرند .
اگر بشود از حفاظهای سنگین و موانع فولادی هیدرولیک گذشت و وارد محوطه شد، با ساختمان لیبرتی کراسینگ مواجه میشویم که در آن حداقل ۱۷۰۰ کارمند دولت فدرال و ۱۲۰۰ کارمند پیمانکاران خصوصی مشغول بهکارند. در این ساختمان دو مرکز فرماندهی مهم قرار دارد، یکی مرکز فرماندهی اطلاعات ملی آمریکا و دیگری مرکز ملی مبارزه با تروریسم .
ساختمان عظیم لیبرتی کراسینگ اصلیترین مجموعه در میان مجموعههایی است که پس از یازده سپتامبر در آمریکا ایجاد شدهاند. اما بزرگترین نیست. در “آرلینگتون کانتی” ساختمانی وجود دارد که حتی از لیبرتی کراسینگ هم عظیمتر است.
به نوشته پریست و آرکین هر روز در سراسر ایالات متحده چیزی قریب به ۸۵۴۰۰۰ نفر با امتیازات ویژه امنیتی وارد اتاقهایی میشوند که همه مجهز به قفلهای الکترومغناطیسی، شبکهای از دوربینها و دیوارهای مستحکمی است که آلات استراق سمع در آنها قابلیت نفوذ ندارند .
نموداری از شرکت های خصوصی امنیتی آمریکا
بنابرگزارش این دو، حداقل ۲۰ درصد از سازمانهای دولتی مامور به مبارزه با تروریسم پس از یازده سپتامبر ایجاد شده یا کلا تجدید ساختار شدهاند. بسیاری از سازمانهای موجود هم با توجه به افزایش بودجه آنها در دوران بوش به شدت حجیم شدند چرا که مسوولین امر نمیدانستند این همه پول را چگونه خرج کنند؟ !
بهطور مثال، سازمان اطلاعات دفاعی پنتاگون در سال ۲۰۰۲ در حدود۷۵۰۰ کارمند داشت اما اکنون ۱۶۵۰۰ کارمند دارد. بودجه آژانس امنیت ملی آمریکا که مبارزه با استراق سمع الکترونیک را برعهده دارد نیز ۲ برابر شد. ۳۵ نیروی مشترک ضد تروریستی “اف بی آی” به ۱۰۶ نیرو افزایش یافت. تمام این افزایش حجم درست بلافاصله پس از یازده سپتامبر آغاز شد .
در این کتاب تصریح شده است: ۹ روز پس از حملات یازده سپتامبر کنگره آمریکا بودجهای معادل ۴۰ میلیارد دلار برای تقویت قوای دفاعی در خاک آمریکا و اجرای عملیات علیه القاعده در سراسر جهان بر بودجه نظامی آمریکا افزود. این اضافه بودجه با ۳۶.۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۲ و ۴۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۳ تکمیل شد. این تنها یک آغاز بود .
با تزریق بیمحابای پول، آژانسهای نظامی و اطلاعاتی چند برابر شدند. تنها تا پایان سال ۲۰۰۱ میلادی ۲۴ سازمان جدید بنیاد نهاده شدند. دو سازمان از سازمانهای ایجاد شده “اداره امنیت میهنی” و “نیروی پیگیری داراییهای خارجی گروههای تروریستی” بودند. در سال ۲۰۰۲ میلادی ۳۷ سازمان دیگر به مجموعه سازمانهای موجود اضافه شدند که اهداف اصلی آنها ردیابی سلاحهای کشتار جمعی، شناسایی اشکال جدید تهدید و تمرکز جدید بر مبارزه با تروریسم بود.
سال بعد ۳۶ سازمان دیگر به سازمانهای موجود اضافه شدند، سال بعد ۲۶ سازمان، سال بعدی ۳۱ سازمان دیگر، سپس ۳۲ سازمان دیگر و در سالهای ۲۰۰۷، ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ هرکدام ۲۰ سازمان دیگر به مجموعه سازمانهای موجود افزوده شدند.
در کل، حداقل ۲۶۳ سازمان جدید پس از واقعه یازده سپتامبر به مجموعه سازمانهای موجود افزوده شده است. بدیهی است که هر یک از این سازمانها به کارکنان جدید نیاز خواهند داشت و این کارکنان نیز به نوبه خود به امکاناتی همچون اپراتور تلفن، منشی، کتابخانه، محل کار و … نیاز خواهند داشت.
با افزایش تعداد کارکنان، واحدهای کاری و سازمانها، خطوط افتراق میان مسوولیتها شروع به کمرنگشدن کردند. برای جبران این امر طبق پیشنهاد کمیسیون دوحزبی یازده سپتامبر کنگره آمریکا و دولت بوش در سال ۲۰۰۴ تصمیم گرفتند که سازمان جدیدی را ایجاد کنند تا مسوولیت کنترل و هماهنگی مسوولیتها را بر عهده داشته باشد. این سازمان جدید “دفتر مدیریت اطلاعات ملی” (ODNI) نام گفت. وقتی که ODNI در سال ۲۰۰۵ آغاز به کار کرد دفتری کوچک داشت با ۱۱ کارمند. یکسال بعد، به یک ساختمان دوطبقه منتقل شد تا کمبود فضای ناشی از افزایش پرسنل جبران شود. در آوریل ۲۰۰۸، همین سازمان نسبتا کوچک برای تامین فضا به دفتری بسیار بزرگ در لیبرتی کراسینگ منتقل شد و ماینک شاهد نفوذ و قدرت فوقالعاده آن در جهان هستیم. گفتنی است مسوولیت بخش ایران در این سازمان برعهده دکتر جوئل برنر (Dr Joel Brenner) میباشد که عکسی نیز از او در دست نمیباشد.
حجم بالای اطلاعات، خود مشکلی مجزاست
البته با توجه به چنین سازمانهای عریض و طویلی باید گفت این سازمانها فقط سودآوری اطلاعاتی نداشته و این مقدار بالای اطلاعات گاها دردسرزا نیز میگردد. هر روز در سیستم اطلاعات و امنیت ملی آمریکا قریب به ۱.۷ میلیارد ایمیل، تماس با تلفن همراه و سایر ارتباطات ذخیره میشود. آژانس امنیت ملی آمریکا صاحب ۷۰ پایگاه داده مختلف است. بقیه سازمانهای اطلاعاتی آمریکا هم با همین مشکل مواجهاند. آنقدر حجم اطلاعات بالاست که هیچکدام قادر به تحلیل آن نیستند.
شرایط ساختمانهای سری اطلاعاتی
تقریبا نیمی از سازمانهایی که پس از یازده سپتامبر تاسیس شدهاند در واشنگتن و اطراف آن قرار دارند. بسیاری از ساختمانهای این سازمانها در محوطههای دولتی و پایگاههای نظامی قرار دارند. برخی نیز در مراکز تجاری، در همسایگی مدارس یا بازارها قرار داشته و مردم نیز توجهی به وجود آنها ندارند.
هر کدام از این ساختمانها حداقل یک اتاق SCIF دارد. اتاق SCIF اتاقی است با تجهیزات و ترتیبات امنیتی بسیار ویژه. برخی از این اتاقها کوچک است اما برخی از آنها چهار برابر یک زمین فوتبال وسعت دارد! SCIF به شاخص اهمیت ساختمانها در این دنیای مخفی تبدیل شده است. هرچقدر بزرگتر باشد معلوم میشود که این ساختمان، ساختمان مهمتری است. البته SCIF تنها چیزی نیست که داشتن آن برای این سازمانهای امنیتی ضروری است. دفاتر فرماندهی، شبکه تلویزیون داخلی، محافظین شخصی و … نیز به الزامات امنیت ملی آمریکا تبدیل شدهاند. یک ژنرال سه ستاره آمریکایی میگوید: هیچ ژنرال چهار ستارهای در آمریکا پیدا نمیشود که برای خود تجهیزات ویژه امنیتی نداشته باشد. ترس باعث شده است تا همه به فکر امنیت خود باشند. البته وقتی دیگری دارد پس من هم باید از چنین تجهیزاتی برخوردار باشم
بزرگترین نهادهای امنیتی آمریکا عاجز از کشف و خنثیسازی سادهترین تهدیدها
پاییز گذشته یک سرهنگ ارتش آمریکا بهنام “نضال ملک حسن” در فورتهود تگزاس به روی عدهای آتش گشود و ضمن قتل ۱۳ نفر، ۳۰ نفر را مجروح کرد. چند روز پس از این تیراندازی اخبار عجیبی از رفتارهای تعجببرانگیز حسن در مرکز درمانی “والتررید” ارتش آمریکا منتشر شد که توجه همگان را به خود جلب کرد. جالب است بدانید که این سرهنگ ارتش آمریکا در مرکز درمانی مذکور به عنوان یک روانپزشک آموزش دیده بود! وی در این مرکز هشدار میداد که باید به مسلمانان اجازه داده شود ارتش آمریکا را ترک کنند وگرنه حضور آنها برای آمریکاییها خطراتی به بار خواهد آورد! نکته مهم دیگر اینکه حسن ایمیلهایی نیز با یک روحانی مشهور بنیادگرا در یمن مبادله میکرده است. این روحانی بنیادگرا مدتی است که تحت تعقیب دستگاههای امنیتی آمریکا است.
اما جالبتر از همه این است که حتی یکی از این ایمیلها نیز به دست سازمانهای عریض و طویلی که مسوولیت عملیات ضداطلاعات در ارتش آمریکا را بر عهده داشتند نیفتاده بود! تنها ۲۵ مایل آنطرفتر از والتررید، “رکن ۹۰۲ اطلاعات نظامی آمریکا” قرار دارد که ظاهرا کار مهمی در شناسایی تهدیدها به عمل نمیآورده است وگرنه باید این تهدید را شناسایی میکرد. به جای آن، فرماندهی رکن ۹۰۲ تصمیم گرفته بود که تمرکز این رکن را متوجه تهدیدات عمومی تروریستها در جامعه آمریکا کند، یعنی مقولهای که “اداره امنیت میهنی” و “نیروی مشترک ۱۰۶ اف بی آی” هم بدان اشتغال داشتند!
درست مقارن با همین دوران در رکن ۹۰۲ یک برنامه اطلاعاتی در حال پیاده شدن بود که فرماندهی این رکن آن را “ریتا” میخواند. هدف از اجرای برنامه ریتا شناسایی تهدیدات بنیادگرایی اسلامی علیه ارتش آمریکا بود و تمرکز آن بر حزبالله لبنان، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و مراکز پرورش دانشجوی القاعده در خاک آمریکا بود.
نضال ملک حسن
برخی از مقامات اطلاعاتی بر این باورند که محرمانهبودن بیش از حد عملیات اطلاعاتی علاوه بر دوباره کاری آسیبهای دیگری هم به بار آورده است. ریشه این مشکل در وزارت دفاع آمریکا به برخی پروندههای اطلاعاتی فوقسری بازمیگردد که دسترسی به آنها محدود بوده و تنها برخی مقامات آموزشدیده اجازه دسترسی به آنها را دارند.
این پروندهها به “برنامههای دسترسی خاص” (SAP) معروفند. اسامیکد شده این برنامهها در پنتاگون بیش از ۳۰۰ صفحه است. جامعه اطلاعاتی آمریکا صدها مورد بیش از این برنامهها را دارد و هریک از این برنامهها نیز به نوبه خود شامل چند زیربرنامه که هر یک از زیربرنامهها هم محدودیتهای دسترسی ویژه خود را الزام میکنند. این بدان معناست که عده بسیار کمی از افراد دقیقا میدانند که چه چیز در جریان است.
نویسندگان این کتاب در ادامه توصیف وضعیت این بناها و این سیت این چنین اظهار می دارد: به این ترتیب قابل پیشبینی است که توسعه ساختمانها و دفاتر این سیستم اطلاعاتی در سراسر آمریکا ادامه خواهد یافت. از کاخ سفید که پنج مایل به سمت جنوب شرقی حرکت کنید میبینید که اداره امنیت میهنی بار دیگر زمین را کنده است تا دفاتر فرماندهی مشترک خود با گارد ساحلی را بسازد. این اداره که تنها هفت سال از تاسیس آن میگذرد برای خود سطوح دسترسی ویژه، بازوی تحقیقاتی ویژه، مرکز فرماندهی ویژه و ۲۳۰۰۰۰ کارمند دارد. این سازمان به سومین سازمان بزرگ آمریکا بدل شده است.
به زودی بر جای یک بیمارستان روانی در خیابان “الیزابتس”، یک مجموعه ساختمانی عظیم دیگر با هزینه ۳.۴ میلیارد دلار ساخته میشود تا نشانه دیگری از سیستم اطلاعاتی سری آمریکا باشد. این مجموعه جدید پس از پنتاگون بزرگترین مجموعه ساختمانی دولتی خواهد بود و ابعاد آن چهار برابر لیبرتی کراسینگ پیشبینی میشود.
طبق قوانین فدرال برای تضمین انجام شدن حساسترین وظایف در کشور توسط افرادی که بیش از هر چیزی به منافع ملی وفادار هستند، “وظایف اساساً دولتی ” نباید به پیمانکاران سپرده شود. اما بر اساس یک بررسی دوساله این روزنامه، این وظایف همواره و در هر اداره اطلاعاتی و ضدتروریستی به این گونه شرکتها سپرده میشود.
پیمانکاران امنیتی در همه جا؛
حتی در میان کمک رسانان و مامورین کشته شده ۱۱ سپتامبر
در ماه ژوئن، یک سنگتراش از مانساس ستاره دیگری در دیوار مرمری مقر سیا حک کرد؛ یک ستاره از ۲۲ ستارهای که به یاد ماموران کشته شده در جنگهای پس از قضیه ۱۱ سپتامبر حک شده بود.
هدف از این یادبود، احترام همگانی به شجاعت آنهایی است که هنگام ادای وظیفه جان سپردند اما در عین حال داستان عمیقتری نیز در این میان وجود دارد: هشت نفر از ۲۲ نفر کشته شده نه مامور سیا بلکه پیمانکاران خصوصی بودند.
طبق قوانین فدرال، برای تضمین انجام شدن حساسترین وظایف در کشور توسط افرادی که بیش از هر چیزی به منافع ملی وفادار هستند، “وظایف اساساً دولتی ” نباید به پیمانکاران سپرده شود.
از ۸۵۴ هزار نفری که کارهای فوق فوقمحرمانه انجام میدهند، ۲۵۶ هزار نفر پیمانکار هستند. برای نشان دادن وابستگی دولت به پیمانکاران هیچ نمونه بهتری از سیا وجود ندارد. یعنی تنها نهادی در دولت که میتواند کارهایی در خارج از کشور انجام دهد که هیچ اداره دیگر آمریکا نمیتواند.
پیمانکاران خصوصی همکار با سیا، در عراق به جاسوسی پرداختهاند، برای کسب اطلاعات در افغانستان رشوه دادهاند و از روسای سیا در هنگام دیدار از پایتختهای کشورهای مختلف دنیا محافظت کردهاند.
اذعان به فزونی این پیمانکاران و تصمیم اوباما مبنی بر کاهش این میزان
۹سال بعد در دولت “اوباما “، ایده ارزانتر بودن پیمانکاران رد شده و دولت تا حدودی به هدف خود برای کاهش افراد استخدام شده در این رابطه نزدیک شده و در طول دو سال ۷ درصد از تعداد این افراد کاسته شده است. اما همچنان حدود ۳۰ درصد از نیروی کار در بخش اطلاعات آمریکا را پیمانکاران تشکیل میدهند.
این کتاب در ادامه به نقش این نیروها در کارهای امنیتی پرداخته مینویسد: پیمانکاران نیروهای دشمن را میکشند. جاسوسی کشورهای دیگر را کرده و شبکههای تروریستی را شنود میکنند. آنها به طراحی نقشههای جنگی کمک میکنند. در مورد گروههای محلی در مناطق جنگی اطلاعات جمع میکنند. در بین آنها تاریخدان، معمار و تازهسربازان مخفیترین نهادها وجود دارد. مامورین این شرکتها مراکز خاص در واشنگتن را تحت نظارت دارند. آنها جزو مورد اعتمادترین مشاوران ژنرالهای چهارستاره هستند که جنگها را رهبری میکنند.
اشتهای دولت برای پیمانکاران خصوصی به قدری زیاد است که در حال حاضر ۳۰۰ شرکت وجود دارند که تخصصشان یافتن نامزدهایی معمولا با قیمتهایی حول و حوش ۵۰ هزار دلار برای هر فرد است.
گیتس میگوید: “باید اعتراف کنم که نمیدانم چند پیمانکار برای وزارت دفاع کار میکنند. “
تخمین زده میشود که ۲۶۵ هزار پیمانکار برای انجام کارهای فوق فوقمحرمانه توسط مسئولان بلندپایه بخشهای اطلاعاتی استخدام شدهاند. دیتابیس “آمریکای فوقمحرمانه ” این روزنامه شامل ۱۹۳۱ کمپانی است که کارهای فوقمحرمانه انجام میدهند. بیش از یکچهارم آنها (۵۳۳ شرکت) پس از ۲۰۰۱ تاسیس شدند و شرکتهای دیگر که قبل از این تاریخ وجود داشتند نیز تا حد زیادی گسترش پیدا کردند.
شرکتهای خصوصی چنان با حساسترین فعالیتهای دولت عجین شدهاند که ماموریتهای اطلاعاتی و نظامی مهم متوقف شده یا به خطر میافتد. برای نمونه: در اداره امنیت ملی، تعداد پیمانکاران مساوی تعداد کارمندان فدرال است. این اداره با ۳۱۸ کمپانی خدمات حیاتی و پرسنل آنها همکاری میکند، از جمله ۱۹ شرکت که به این اداره برای استخدام پیمانکاران بیشتر کمک میکنند.
آژانس امنیت ملی پیش از این با شرکتهای کمیکار میکرد اما اکنون اقلا با ۴۸۴ شرکت کار میکند
تمامی ۱۶ اداره اطلاعاتی برای راهاندازی شبکه کامپیوتری خود، برقراری ارتباط با شبکههای ادارههای دیگر و کاویدن قطعات نامتجانس اطلاعات که ممکن است نشاندهنده یک برنامه تروریستی باشد، به شرکتهای خصوصی نیاز دارند. بیش از ۴۰۰ کمپانی به طور اختصاصی در این زمینه کار میکنند و سیستمهای نرمافزاری و سختافزاری طبقهبندی شده میسازند
پیمانکاران ۲۹ درصد نیروی کار ادارههای اطلاعاتی را تشکیل میدهند اما حدود ۴۹ درصد بودجه پرسنلی این ادارات را به خود اختصاص میدهند.
از بین ۱۹۳۱ کمپانی درگیر در قراردادهای فوق فوق محرمانه که توسط واشنگتن پست شناسایی شدهاند، حدود ۱۱۰ کمپانی ۹۰ درصد کارهای پیمانکاری دفاعی و اطلاعاتی دنیا را انجام میدهند.
ضریب نفوذ این پیمانکاران تا حدی است که گفته میشود نقض حقوق زندانیان در ابوغریب نیز تا حدودی توسط پیمانکاران انجام شده بود.
کمپانی امنیتی جنرال دینامیکز، تنها یک نمونه از میان دهها نمونه دیگر
جنرال دینامیکز نیز مانند رقبای خود اقدام به بلعیدن کمپانیهای کوچکی کرد که می توانستند به این کمپانی برای تسلط در فضای جدید اطلاعاتی کمک کنند. این کمپانی در بین سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۱۰ میلادی، یازده شرکت کوچک متخصص در ماهوارهها، اطلاعات سیگنالها، نظارت، شناسایی، یکپارچهسازی فناوریها و عکاسی را خریداری کرد. جنرال دینامیکز در یازده سپتامبر سال ۲۰۰۱ با نه سازمان اطلاعاتی کار میکرد. حالا این کمپانی با تمام ۱۶ سازمان اطلاعاتی آمریکا همکاری میکند. کارکنان این کمپانی در تالارهای آژانس امنیت ملی و اداره امنیت داخلی آمریکا حضور دارند. این کمپانی صدها میلیون دلار برای برپایی و اداره کردن ادارههای جدید اداره امنیت داخلی از جمله مرکز ملی عملیات، اداره اطلاعات و تحلیل و نیز اداره امنیت در سال ۲۰۰۳ دریافت کرد. کارمندان این شرکت همه کار انجام میدهند، از تصمیمگیری در مورد بررسی یک تهدید تا پاسخ دادن به تلفنها. نتایج مالی جنرال دینامیکز منعکسکننده چرخش موفقیتآمیز این کمپانی است. همچنین نشان میدهد که دولت آمریکا -بزرگترین مشتری این کمپانی تا به حال – چقدر بیشتر از هزینه واقعی کارها به این شرکت پول داده است. این کمپانی در سال ۲۰۰۹ به سود ۳۱.۹ میلیارد دلاری رسیده بود در حالی که سود این کمپانی در سال ۲۰۰۰ میلادی تنها ۱۰.۴ میلیارد دلار بود. در این مدت نیروی کار این کمپانی بیش از دو برابر شده و از ۴۳۳۰۰ نفر به ۹۱۷۰۰ نفر افزایش پیدا کرده است. سود بخش اطلاعات و ارتباطات جنرال دینامیکز که اغلب کارهای فوق فوق محرمانه این کمپانی در آنجا انجام میشود، از ۲.۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۰ به ۱۹ میلیارد دلار در سهچهارم دوم ماه ۲۰۰۹ رسیده است که این میزان ۳۴ درصد سود کلی این کمپانی در سال گذشته را تشکیل میدهد.
این کمپانی حتی عملیات اطلاعاتی خاصی مانند راضی کردن خارجیها برای یکی کردن دیدگاههایشان در راستای منافع آمریکا را نیز انجام میدهد
جنرال دینامیکز در سپتامبر ۲۰۰۹ برنده یک قرارداد ۱۰ میلیون دلاری با واحدهای عملیاتی روانشناسی فرماندهی عملیاتی ویژه آمریکا شد تا وبسایتهایی برای تاثیر گذاشتن روی دیدگاه خارجیها در مورد سیاستهای آمریکا ایجاد کند. این کمپانی برای انجام این کار نویسندگان، ویرایشگران و طراحانی استخدام کرد تا سایتهای خبری ویژه در پنج قاره دنیا ایجاد کنند. این سایتها مانند سایتهای خبری معمولی هستند و نامهایی مانند SETimes.com: سایت اخبار و دیدگاههای اروپای جنوب شرقی دارند. اولین نشانهای که در مورد منشا نظامی این وبسایتها وجود دارد، کلمه “عدم مسئولیت در قبال محتوای سایت” در پایین صفحه است. با کلیک کردن روی این عبارت در مییابید که “تایمز اروپای جنوب شرقی” وبسایتی متعلق به فرماندهی اروپای ایالات متحده است.
حدومرز خفا و پنهان کاری در این کمپانی ها
نویسندگان کتاب در ادامه برای نشان دادن میزان سری بودن این کمپانی ها چنین می نویسند: ساختمان اداری خاکستری رنگ جدید در واقع یک نوع هتل است که تاجرها و صاحبان حرفهها میتوانند در آن اتاقهای ضد شنود کرایه کنند.
حتی اتاقک بین دو ساختمان یک طبقه یک اتاقک معمولی نیست. این اتاقک که توسط سیلندرهای بتنی احاطه شده، محل دسترسی به یک کابل دولتی است. این کابل با عنوان TS/SCI یا “اطلاعات فوق محرمانه و اطلاعات طبقهبندی شده حساس” شناخته میشود؛ یعنی افراد کمی اجازه دارند بدانند که چه اطلاعاتی از طریق این کابل رد و بدل میشود.
همه این مکانهای ذکر شده در بیرون واشنگتن قرار دارند – در جایی که پایتخت جغرافیای دیگری از آمریکا محسوب میشود – و محل تمرکز سازمانهای دولتی محرمانه و کمپانیهایی است که برای این سازمانها کار میکنند. مجموعه “فورت میده” (Fort Meade) یکی از بزرگترین مجموعههای مشابه در سراسر ایالات متحده است که مراکز عصبی فعالیتهای محرمانه آمریکا و ۸۵۴ هزار نفر کارمند آن هستند.
در مجموعههای “آمریکای فوق محرمانه” یک پرچم کمپانی متصل به یک کارت دیجیتال هوشمند، تنها سرنخ برای شناسایی مکان کار است.
برخی از بخشهای این مجموعه، این کمپانیها تمام یک محوطه را اشغال کردهاند. در برخی دیگر، این کمپانیها پارکهای تجاری به طول چندین مایل دارند که از طریق جادهای خصوصی به محوطه NSA متصل میشوند و در اطراف آن علایم هشداردهنده دیده میشود.
بزرگترین پارک، پارک “تجاری ملی” (National Business Park) است؛ متشکل از ۲۸۵ هکتار از برجهای شیشهای بزرگ و مستطیل شکل. ساکنین این ساختمانها پیمانکارها هستند و در مکانهای عمومیتر به عمد حضور خود را کمرنگتر نشان میدهند. اما در پارک تجارت ملی، جایی که تنها پیمانکارها به آن جا میروند، علامتهای تجاری بزرگ آنها به وضوح دیده میشود. شرکتهایی مانند: “بوز آلن هامیلتون”، “مخابرات ال-۳″، “سیاسسی“، “نورثروپ گرومن”، “جنرال دینامیکز” و “سیایآیسی.”
بیش از ۲۵۰ کمپانی – حدود ۱۳ درصد کمپانیهای آمریکای محرمانه- در مجموعه فورت میده حضور دارند. برخی از این شرکتها در این مجموعه چندین اداره دارند، مانند “نورثروپ گرومن” که ۱۹ اداره و “اسایآیسی” که ۱۱ اداره دارند. در کل ۶۸۱ مکان در مجموعه فورت میده برای انجام کارهای تجاری محرمانه وجود دارد.
در این مجموعه کارمندانی حضور دارند که باید از قوانین سخت پیروی کنند. آنها دائما تست دروغسنجی میدهند، فرمهای تعهد به عدم انتشار اطلاعات امضا میکنند و گزارشهای حجیم در مورد سفرهای خارجی خود ارایه میدهند.
بهترین امکانات در اختیار نوابغ و کارمندان این کمپانی ها
پریست و آرکین در بخش دیگری از کتاب خود به نقش پیمانکارهای خصوصی اشاره کردهاند و مینویسند: با گسترش آمریکای فوق محرمانه، دولت به پیمانکارهایی با صلاحیت امنیتی وابسته شده است، این کارمندها در ریاضی خبره هستند. NSA برای انجام وظایفش از بیشترین تعداد ریاضیدانان در بین سازمانهای دنیا استفاده میکند. این سازمان همچنین از زبانشناسان و کارشناسان تکنولوژی و نیز رمزنگاران بهره میبرد. بسیاری از آنها ISTJ خطاب میشوند (درونگرای حساس، متفکر و منتقد)، ویژگیهای شخصیتی که در تست شخصیتی مایرز – بریگز وجود دارد و ویژگی غالب در فورت میده به شمار میرود. “کن اولمان”، مدیر بخش “هوارد”، یکی از شش بخش در محدوده جغرافیایی تحت نفوذ NSA میگوید: “برخی از کارمندان این آژانس از باهوشترین افراد روی زمین هستند. آنها به دنبال آموزش خوب و کیفیت زندگی بالا هستند.” مدرسهها البته جز بهترین مدرسهها هستند و برخی نیز وارد دورههای آموزشی میشوند که در آنها به افراد جوان حتی ده ساله آموزش داده میشود که چه سبک زندگی برای کسب صلاحیت امنیتی لازم است و چه نوع رفتاری برای چنین مشاغلی مناسب نیست. بیرون از یکی از مدرسهها اتوبوس زرد مدرسه در کنار ساختمانی پارک شده است که متعلق به اتحاد “پنج چشم” است – بخش اطلاعاتی مشترک پنج کشور آمریکا، انگلیس، کانادا، استرالیا و نیوزلند در مورد دنیا.
اسامی ۱۸ سازمان دولتی و ۳۷ شرکت خصوصی و پیمانکاری که نویسندگان نام شان را بردهاند به شرح زیر میباشند:
• سازمانهای دولتی:
۱) فرماندهی نیروهای آمریکایی در آفریقا، که مرکزیت آن در اشتوتگارت- مورینگن قرار داشته و با ۲ مرکز عملیاتی (دفتر) دارای ۱۹ پیمانکار خصوصی است؛
۲) نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا با مرکزیت آرلینگتون، ۹۹ دفتر و ۳۹۲ پیمانکار؛
۳) اطلاعات نیروی هوایی آمریکا، با مرکزیت آرلینگتون، ۱۱۳ دفتر و ۱۵۳ پیمانکار،
۴) اطلاعات ارتش آمریکا با مرکزیت فورت بلویر، ۹۳ دفتر و ۱۲۰ پیمانکار،
۵) فرماندهی مرکزی نیروهای نظامی آمریکا با مرکزیت تامپا، ۶ دفتر و ۶۴ پیمانکار،
۶) آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا با مرکزیت مکلین، ۳۶ دفتر و ۱۱۴ پیمانکار،
۷) آژانسهای دفاعی ایالات متحده با مرکزیت آرلینگتون، ۷۸ دفتر و ۳۳۲ پیمانکار،
۸) آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا با مرکزیت آرلینگتون، ۲۲ دفتر و ۳۱۷ پیمانکار،
۹) فرماندهی نیروهای نظامی آمریکا در اروپا با مرکزیت اشتوتگارت – وایهینگن با ۲ دفتر و ۱۱ پیمانکار،
۱۰) ستاد مشترک نیروهای مسلح با مرکزیت آرلینگتون، ۶ دفتر و ۴۵ پیمانکار،
۱۱) نیروهای خنثیسازی مواد منفجره با مرکزیت آرلینگتون، ۴ دفتر و ۶۸ پیمانکار،
۱۲) فرماندهی شمال نیروهای مسلح آمریکا با مرکزیت کلورادو اسپرینگز، ۱۳ دفتر و ۵۶ پیمانکار،
۱۳) آژانس امنیت ملی با مرکزیت اف.تی.مید، ۱۹ دفتر و ۴۸۴ پیمانکار،
۱۴) فرماندهی نیروهای آمریکایی در اقیانوس اطلس، با مرکزیت کمپ اچ. ام. اسمیت، ۶ دفتر و ۲۷ پیمانکار،
۱۵) فرماندهی عملیات ویژه با مرکزیت تامپا، ۱۲ دفتر و ۱۲۵ پیمانکار،
۱۶) فرماندهی جنوب نیروهای مسلح آمریکا، با مرکزیت میامی، ۹ دفتر و ۲۹ پیمانکار،
۱۷) وزارت خارجه ایالات متحده با مرکزیت واشنگتن دی سی، ۹ دفتر و ۱۴۶ پیمانکار،
۱۸) فرماندهی راهبردی نیروهای مسلح آمریکا با مرکزیت اوهاما، ۱۴ دفتر و ۹۹ پیمانکار.
• شرکتهای پیمانکار خصوصی:
۱) شرکت سیستمهای قرن بیست و یکم، واقع در اوماها در ایالت نبراسکا، تاسیس شده به سال ۱۹۹۶، دارای ۱۰۱ تا ۵۰۰ نفر پرسنل و درآمد سالانه کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار، صاحب سه دفتر و پیمانکار ۵ سازمان دولتی؛
۲) شرکت راهکارهای پیشرفته سی۴، واقع در تامپا در ایالت فلوریدا، تاسیس شده به سال ۲۰۰۲، دارای ۱۰۱ تا ۵۰۰ پرسنل و درآمد سالانه کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار، ۱۲ دفتر و پیمانکار ۵ سازمان دولتی؛
۳) شرکت مدیریت جهانی “آل سورس”، واقع در سیراویستا در ایالت آریزونا، تاسیس شده در سال ۲۰۰۵ که تعداد پرسنل و درآمد آن همچون دو مورد فوق بوده، دارای ۵ دفتر و پیمانکار ۵ سازمان دولتی است؛
۴) شرکت “آرشیمدز گلوبال”، واقع در تامپا در ایالت فلوریدا که در سال ۲۰۰۵ تاسیس شده و تعداد پرسنل و درآمد سالانه آن در این گزارش نیامده است. این شرکت تنها یک دفتر داشته و پیمانکار ۵ سازمان دولتی است؛
۵) شرکت سیستمهای “بی ای ای”، واقع در راکویل در ایالت مریلند، تاسیس شده به سال ۱۹۴۸، دارای بیش از ۱۰۰۰۰ پرسنل و بین ۱۰ تا ۵۰ میلیارد دلار درآمد سالانه، ۶۴ دفتر کاری و پیمانکار ۲۲ سازمان دولتی؛
۶) شرکت فنآوریهای بلکبرد، واقع در هرندن در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده به سال ۱۹۹۷، دارای بین ۱۰۱ تا ۵۰۰ پرسنل، درآمد نامشخص، ۱۱ دفتر و ۱۰ کارفرمای دولتی؛
۷) شرکت بینالمللی کالهون، واقع در تامپا در ایالت فلوریدا، تاسیس شده به سال ۲۰۰۵، دارای کمتر از ۲۵ پرسنل، کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار درآمد سالانه، ۶ دفتر کاری و ۶ کارفرمای دولتی؛
۸) شرکت سلستار، واقع در تامپا در ایالت فلوریدا، تاسیس شده به سال ۲۰۰۱، دارای بین ۲۶ تا ۱۰۰ پرسنل، کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار درآمد سالانه، ۴ دفتر کاری و ۴ کارفرمای دولتی؛
۹) شرکت فنآوریهای همگرا، واقع در بالتیمور در ایالت مریلند، تاسیس شده به سال ۱۹۹۷، دارای کمتر از ۲۵ پرسنل، کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار درآمد سالانه، ۴ دفتر و ۴ کارفرمای دولتی؛
۱۰) شرکت کیوبیک، واقع در ساندیگو در ایالت کالیفرنیا، تاسیس شده به سال ۱۹۴۹، دارای بین ۵۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ پرسنل، ۷۰ میلیون تا یک میلیارد درآمد سالانه، ۶ دفتر کاری و ۱۲ کارفرمای دولتی؛
۱۱) گروه سیبریکس، واقع در تامپا در ایالت فلوریدا، تاسیس شده به سال ۲۰۰۲، دارای کمتر از ۲۵ پرسنل، کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار درآمد ماهانه، یک دفتر کاری و ۲ کارفرمای دولتی؛
۱۲) شرکت مشاوره دیلیجنت، واقع در سنآنتونیو در ایالت تگزاس، تاسیس شده به سال ۲۰۰۱، دارای بین ۲۶ تا ۱۰۰ پرسنل و کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار درآمد، یک دفتر و ۳ کارفرمای دولتی؛
۱۳) شرکت داینتیکس، واقع در هانتسویل در ایالت آلاباما، تاسیس شده به سال ۱۹۷۴، دارای ۵۰۱ تا ۲۰۰۰ پرسنل و بین ۱۰۰ تا ۷۵۰ میلیون دلار درآمد سالانه، ۷ دفتر و ۱۰ کارفرمای دولتی؛
۱۴) شرکت خدمات اسپیال، واقع در پنلاسپارک در ایالت فلوریدا، تاسیس شده به سال ۲۰۰۳، دارای بین ۲۶ تا ۱۰۰ پرسنل، کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار درآمد سالانه، ۴ دفتر و ۷ کارفرمای دولتی؛
۱۵) شرکت فولکرا ورلدواید، واقع در آرلینگتون در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده به سال ۲۰۰۴، دارای پرسنل و درآمد همچون ریف ۱۴، یک دفتر کاری و ۷ کارفرمای دولتی؛
۱۶) شرکت گیتس، واقع در آلکساندریا در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده به سال ۱۹۹۷، دارای ۱۰۱ تا ۵۰۰ پرسنل، دارای کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار درآمد، یک دفتر و یک کارفرمای دولتی؛
۱۷) شرکت جنرال دینامیکس، واقع در فالز چرچ در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده به سال ۱۹۵۲، دارای بیش از ۱۰۰۰۰ پرسنل، بین ۱۰ تا ۵۰ میلیارد دلار درآمد، ۱۰۰ دفتر کاری و ۳۲ کارفرمای دولتی؛
۱۸) شرکت آیبیست، واقع در فوتهیل رنچ در ایالت کالیفرنیا، تاسیس شده به سال ۱۹۸۶، دارای بین ۱۰۰ تا ۵۰۰ پرسنل، کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار، ۷ دفتر کاری و ۶ کارفرمای دولتی؛
۱۹) شرکت اینو، واقع در سنآنتونیو در ایالت تگزاس، تاسیس شده به سال ۲۰۰۳، دارای ۲۶ تا ۱۰۰ پرسنل، کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار درآمد، ۲ دفتر کاری و ۴ کارفرمای دولتی؛
۲۰) شرکت راهکارهای مرکزی آی او، واقع در سنآنتونیو در ایالت تگزاس، تاسیس شده به سال ۲۰۰۲، دارای کمتر از ۲۵ پرسنل، کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار درآمد، یک دفتر کاری و ۳ کارفرمای دولتی؛
۲۱) شرکت آیتیتی، واقع در مکلین در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده در سال ۱۹۹۵، دارای بین ۵۰۱ تا ۲۰۰۰ پرسنل و بین یکمیلیارد تا ۱۰ میلیارد دلار درآمد، ۵۲ دفتر کاری و ۱۷ کارفرمای دولتی؛
۲۲) شرکت مدیریت جیبی، واقع در الکساندریا در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده به سال ۱۹۹۰، دارای ۱۰۱ تا ۵۰۰ پرسنل، کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار درآمد، ۶ دفتر کاری و ۹ کارفرمای دولتی؛
۲۳) شرکت ارتباطات ال۳، واقع در شهر نیویورک، تاسیس شده به سال ۱۹۹۷، دارای بیش از ۱۰۰۰۰ پرسنل، درآمد سالانه بین ۱۰ تا ۵۰ میلیارد دلار، ۹۶ دفتر کاری و ۲۹ کارفرمای دولتی؛
۲۴) شرکت صنایع لئونی، واقع در پسیفیک پالیسیدز در ایالت کالیفرنیا، تاسیس شده به سال ۲۰۰۱، دارای بین ۲۶ تا ۱۰۰ پرسنل، کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار درآمد سالانه، ۴ دفتر کاری و ۸ کارفرمای دولتی؛
۲۵) شرکت بینالمللی منتک، واقع در فیرفاکس در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده به سال ۱۹۶۸، بین ۵۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ پرسنل، یک تا ۱۰ میلیارد دلار درآمد سالانه، ۸۱ دفتر و ۲۸ کارفرمای دولتی؛
۲۶) شرکت مک نیل، واقع در اسپرینگفیلد در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده به سال ۱۹۸۵، بین ۵۰۱ تا ۲۰۰۰ پرسنل، ۱۰۰ تا ۷۵۰ میلیون دلار درآمد سالیانه، ۱۳ دفتر کاری و ۱۱ کارفرمای دولتی؛
۲۷) شرکت خدمات مریتک، واقع در سنآنتونیو در ایالت تگزاس، تاسیس شده به سال ۲۰۰۲، دارای بین ۲۶ تا ۱۰۰ کارمند، کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار دلار درآمد سالانه، ۲ دفتر کاری و ۳ کارفرمای دولتی؛
۲۸) شرکت نورتروپ گرامن، واقع در لس آنجلس در ایالت کالیفرنیا، تاسیس شده در سال ۱۹۳۹، دارای بیش از ۱۰۰۰۰ پرسنل و بین ۱۰ تا ۵۰ میلیارد دلار درآمد سالیانه، ۹۸ دفتر کاری و ۲۷ کارفرمای دولتی؛
۲۹) شرکت سیستمهای امگا، واقع در فونیکس در ایالت آریزونا، تاسیس شده در سال ۱۹۹۸، دارای کمتر از ۲۵ پرسنل، کمتر از ۱۰۰ میلیرون دلار درآمد، ۳ دفتر و ۴ کارفرمای دولتی؛
۳۰) شرکت اس۴، واقع در بورلینگتون در ایالت ماساچوست، تاسیس شده به سال ۱۹۹۶، دارای بین ۱۰۱ تا ۵۰۰ پرسنل، درآمد نامشخص، ۱۰ دفتر و ۱۲ کارفرمای دولتی؛
۳۱) شرکت سیلوربک۷، واقع در وودبریج در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده در سال ۲۰۰۵، دارای کمتر از ۲۵ پرسنل، کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار درآمد، ۷ دفتر کاری و ۷ کارفرمای دولتی؛
۳۲) شرکت خدمات مهندسی نرمافزار، واقع در بلویو در ایالت نبراسکا، تاسیس شده در سال ۱۹۹۱، دارای ۲۶ تا ۱۰۰ پرسنل، کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار درآمد، ۳ دفتر کاری و ۴ کارفرمای دولتی؛
۳۳) شرکت بینالمللی اساواس، واقع در رستون در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده در سال ۱۹۸۹، دارای بین ۵۰۱ تا ۲۰۰۰ پرسنل، کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار درآمد سالانه، ۴ دفتر و ۶ کارفرمای دولتی؛
۳۴) شرکت اس آر سی، واقع در سراکاز شمالی در ایالت نیویورک، تاسیس شده در سال ۱۹۵۷، دارای بین ۵۰۱ تا ۲۰۰۰ پرسنل، بین ۱۰۰ تا ۷۵۰ میلیون دلار درآمد، ۲۱ دفتر کاری و ۱۰ کارفرمای دولتی؛
۳۵) شرکت سینتراس، واقع در هرندن در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده در سال ۱۹۹۹، دارای ۵۰۱ تا ۲۰۰۰ پرسنل و کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار درآمد سالانه، ۲ دفتر کاری و ۱۵ کارفرمای دولتی؛
۳۶) گروه تحلیل، واقع در فالزچرچ در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده در سال ۲۰۰۱، دارای ۱۰۱ تا ۵۰۰ پرسنل، کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار درآمد سالانه، ۶ دفتر کاری و ۷ کارفرمای دولتی؛
۳۷) شرکت وایکین، واقع در تامپا در ایالت فلوریدا، تاسیس شده در سال ۲۰۰۶، دارای ۲۶ تا ۱۰۰ پرسنل، کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار درآمد سالانه، ۷ دفتر کاری و ۸ کارفرمای دولتی
آیا واقعا سیستم اطلاعاتی آمریکا کند، ناکارآمد است؟
در پایان جا دارد این احتمال را نیز مطرح نمود که این کتاب بخشی از همان درز عامدانه اطلاعات از سیستم آمریکا برای در دسترس قرار دادن اطلاعات گمراه کننده برای تغذیه افکار عمومی جهانین است. شاید این طور بتوان تحلیل نمود که وسعت فعالیت این کمپانی ها به قدری است که روزی فراخواهد رسید که آمریکا دیگر قادر به پوشش دادن و مخفی نگاه دادن آن نگردد. بنابراین مصلحت آن است که خود، در مورد آنچه که روزی گریبانمان را خواهد گرفت “آنطور که دوست داریم” اطلاع رسانی نماییم تا ابتکار عمل این موضوع همیشه در دست خودمان باقی بماند. موید این تحلیل طرز نگارش این کتاب است.
در این کتاب، نگارندگان تلاش کردهاند سیستم آمریکا را سیستمی حجیم، کند و ناتوان نشان دهند اما به یک نکته – حداقل در مورد این کمپانی ها و حجم بالای اطلاعات تولیدی شان – نمی پردازند؛ آن نکته اینکه: سیستمی که سازوکار جمع آوری اطلاعاتی با این درجه وسعت از سراسر جهان را فراهم می کند، یقینا پیش از هر کاری فکری برای “تحلیل داده های” به دست آمده می نماید. بسیار غیر منطقی است اگر فکر کنیم یک سیستم و یا یک حکومت تنها به فکر تسهیل جمع آوری اطلاعات باشد و همزمان، به تسهیل تحلیل آن داده ها نیاندیشد. به همین دلیل باید قدری به گفتمان این کتاب با دیده تردید نگریست و آنچه را که هرگز نباید از نظر دور داشت اطلاعات خامی است که در لابلای سطور آن خبر از عمق فاجعه می دهند.
تصویر زیر خود تاحدی می تواند گویای میزان ساده انگاشتن مخاطبان از سوی درزدهندگان این اطلاعات باشد. همانطور که در تصویر نیز می توان مشاهده نمود ساده ترین و ابتدایی ترین سیستم ها نیز به جمع آوری صرف اطلاعات بسنده نکرده و از همان ابتدای جمع آوری داده های خام برنامه ای برای پردازششان در سر می پرورند. حال حکومت عریض و طویلی چون آمریکا با آن ذهنیت بیگانه هراس زمامدارانش بسیار بسیار بعید به نظر می رسد که پیشاپیش فکری برای “تحلیل” و “آنتولوژی” آن اطلاعات خام بدست آمده از طرق مختلف نکرده باشند ….