شب نیمه شعبان ساعت ۱۱ شب همگی دعای فرج را زمزمه کنید

آیت الله وحید خراسانی دام ظله العالی در دیدار جمعی از جوانان و خادمین عاشورای فاطمی مشهد مقدس برکات کار آنان را برشمردند و به همگان توصیه کردند که قرآن را بخوانند و به امام زمان هدیه کنند . سپس معظم له سفارش اکید نمودند که شب نیمه شعبان ساعت ۱۱ شب همگی دست به دعا برداشته، دعای فرج را زمزمه کنند.
 آیت الله وحید خراسانی در دیدار جمعی از جوانان و خادمین عاشورای فاطمی مشهد مقدس برکات کار آنان را برشمردند و به همگان توصیه کردند که قرآن را بخوانند و به امام زمان هدیه کنند . سپس معظم له سفارش اکید نمودند که شب نیمه شعبان ساعت ۱۱ شب همگی دست به دعا برداشته، دعای فرج را زمزمه کنند. مشروح بیانات معظم له به شرح زیر است :
 
پیغمبر خاتم بیاناتش نسبت به افراد، مختلف است؛ گاهی برای عامه ی مردم تکلم می‌کند، گاهی برای خواص. در آن مواردی که مورد خطاب نخبه ی اصحاب اند، باید در کلام آن حضرت بسیار تعمق بشود. به ابی ذر – که کسی است که به قدری مقرب است و او تنها مردی است که قیام کرد در مقابل حکومت باطل عثمان و به ربزه تبعید شد و امیر المؤمنین به بدرقه ی او رفت- این مرد عظیم الشأن مورد خطاب پیغمبر خاتم است. روایت مفصل است، فرمود: پنج چیز را غنیمت بشمار قبل از تبدل- بعضی از اینها ذکر می‌شود- حیاتت را قبل از مرگت. این زندگی را قبل از مردن آنچه باید در تقدیر آن سعی کن. دوم: صحتت را قبل از مرض؛ سوم: جوانی ات را قبل از پیری. این کلمه امروز مورد نظر ماست: “اغتنم شبابک قبل حرمک”. این بیان دریایی از حکمت است.
همینطوری که آفاق چهار فصل دارد، انفس هم فصولی دارد؛ “سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنْفُسِهِمْ”. در عالم آفاق، زمستان است و تابستان و پاییز و بهار؛ در زندگی انسان هم این چهار فصل است. در بهار زمین زنده می‌شود . هیچ بذری در زمستان به ثمر نمی رسد اما در بهار است که بذر پاشیده می‌شود و نسیم بهار زمین را زنده می‌کند، بعد آن بذرها به ثمر می رسد؛ جوانی در انسان، بهار است در عالم آفاق و زمان؛ یعنی در این فصل روح،زندگی دارد که هر بذری از علم و عمل در این فصل به ثمر می رسد. حالا عمده این است که از جوانی چگونه باید استفاده کرد. این که فرمود: غنیمت بشمار زندگی را قبل از مرگ، جوانی را قبل از پیری،سرّش این است. بعد که فصل گذشت هیچ نمی ماند الا حسرت که من می توانستم از این زندگی چه بهره ها ببرم و نبردم، جوانی پیر می‌شود ولی در پیری دیگر آن جوانی برگشتنی نیست؛ خواه ناخواه آنچه باقی می ماند حسرت است، که چه جور رفت و ما دانه ای که باید بپاشیم و درخت میوه داری باشد، نداریم.
خلاصه، در فصل جوانی بهار باغ زندگانی انسان است، همانطوری که نسیم بهار زمین را زنده می‌کند، بعد دانه به ثمر می رسد. آن نسیمی‌که در جوانی، بهار وجود انسان را زنده می‌کند آن نسیم، قرآن است، لذا اسرار کلمات اولیای خدا غوغایی است. فرمود: جوانی که در شباب و جوانی، قرآن را آنچنان بخواند که آن قرآن با گوشت و پوست او آمیخته شود…. چه می‌کند این قرآن در روح این جوان؟ اثر این است… آن جوان به پیری می رسد، آن پیری به مرگ منتهی می‌شود، این پیشآمد همه ی ماست، استثنا ندارد، “إِنَّکَ مَیِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَیِّتُونَ”. اگر بنا بود زندگی خلودی داشته باشد برای پیغمبر و آلش بود. این است که زندگی ها منتهی می‌شود به مرگ، سلامتی ها منتهی می‌شود به مرض، جوانی ها ختم می‌شود به پیری….آن جوانی که جوانی اش را صرف قرآن کرد و در فصل شباب از گناه گذشت و تقوا شعار او شد، این جوان روز قیامت مبعوث می‌شود: صورت مثل ماه شب چهارده . این جمال عاریتی خواه ناخواه گرفته می‌شود اما آن جمال، ابدی است. بعد خطاب می آید به آن جوان که جوانی ات را صرف در کلام من کردی امروز جزای تو این است: دو دستت را باز کن، دو دست باز می‌شود یک نامه به دست راستش داده می‌شود، یک نامه به دست چپ. در آن نامه ای که در دست چپ است امان از جهنم است، در آن نامه ای که در دست راست است سند دخول در جنت اعلا است. بعد او را ملائکه، همان جوان را تا بهشت بدرقه می‌کنند. بعد که وارد بهشت شد خطاب از خدا می آید: این بهشت من برای تو مباح است، عدد درجات این بهشت به شماره ی آیات قرآنی است که جوانی ات را در آن صرف کردی، اقرأ،یک آیه بخوان یک درجه طی کن. بعد همه آیات قرآن خوانده می‌شود، تمام درجات فردوس برین به همین جوان داده می‌شود.
این است استفاده ی از حیات. اسم شما در دفتری نوشته شده که هر اسمی لایق آن دفتر نیست. سعی کنید که آن اسم قلم نخورد، عمده این است، و برای ابد بماند. راهش این است که از امروز این برنامه را عمل کنید. کسی که اسمش در دفتر فاطمه ی زهرا(سلام الله علیها) ثبت بشود آن اسم در دفتر تمام چهارده معصوم است، سرّش این است: به هرجا بروی… اگر بروی کنار قبر امام هشتم، در زیارت او چه می خوانی؟ یا بن فاطمۀ الزهراء!، اگر بروی کنار قبر سید الشهدا در زیارت او باز چه می‌گویی؟ یا بن فاطمۀ الزهرا! اگر بری کنار قبرخاتم انبیا به او چه خواهی گفت؟ سلام ات به او این است: سلام بر تو ای پدر فاطمه زهرا! اگر بروی کنار قبر امیر المؤمنین خطاب تو به آن حضرت این است: سلام برتو ای شوهر زهرا! این است که اسمی‌که در دفتر اوست در دفتر همه معتبر است. خوشا به حال آن کسانی که حداکثر استفاده را از فاطمیه کردند.
کسی خبر ندارد چه غوغایی است. امام ششم رئیس مذهب شیعه دعایش این است: خدایا رحمت کن آن کسی که امر ما را زنده کند. شما چه کردید،دو دو تا چهارتا، این حساب برهانی است . شما روز شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) به هر وسیله ای متوسل شدید هر قطره ی اشکی که از هر چشمی‌که برای آن پهلوی شکسته جاری شد هم در نامه ی عمل او نوشته شد، هم در نامه ی عمل شما، و هر یک، یک دعا از امام ششم نصیب شما شد. این نعمت عظمی مجهولۀ القدر است، همانطوری که خود آن حضرت المجهولۀ قدرا، المخفیۀ قبرا، هم قدر او، هم قبر او هردو پنهان است اما قبرش کی ظاهر می‌شود؟ آن وقتی که فرزندش تکیه ی به خانه کعبه بدهد آن وقت پرده از این راز برداشته می‌شود. اما قدر زهرا ممکن نیست در دنیا ظاهر بشود، آن، ذخیره ی روز قیامت کبری است. وقتی که همه ی انبیا می‌گویند: وانفسا! همچو وقتی او وارد محشر می‌شود. ورودش در محشر عقل اولین و آخرین را مبهوت می‌کند کیفیت ورودش، تا می رسد به عرش خدا؛ قدرش آن وقت ظاهر می‌شود. آن وقتی که به آنجا رسید، کاری می‌کند که حساب محشر یکسره می‌شود، کاری که احدی خبر ندارد. یک مرتبه یک پیراهن غرق به خون باز می‌کند، روی سرش می اندازد که جبرئیل نازل می‌شود، می‌گوید: خدا به تو سلام می رساند، می‌گوید: هر چه می خواهی بخواه! حد و مرز دیگر نیست. آنجاست که “وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى” به قدری باب عنایت باز می‌شود. می‌گوید: – اول کلمه اش- یا رب شیعتی. حالا همچو وقتی تو را فراموش خواهد کرد که آن همه برای عزای او زحمت کشیدی؟ هم خودت، هم متعلقین و متعلقات ات همگی آن روز برات نجات از دست او خواهید گرفت.

کاری کنید که اسمتان در هر دفتری نوشته بشود . امشب شب میلاد سید الشهدا است. فردا چه خبراست ؟ فردا روزی است که همچو اتفاقی در عالم نیفتاده؛ آن اتفاق این است: دو قنداقه به عرش رفت: یکی قنداقه ی صاحب فردا، یکی قنداقه ی ولی عصر صاحب الزمان؛ سوم شعبان و نیمه شعبان.

سعی کنید ان شاءالله امسال شب نیمه شعبان، آن شبی است که شرح و وصفش فوق بحث و گفتگو است. شیخ الطائفه شیخ طوسی در مصباح المتهجد یک دعایی دارد که عقل همه ی حکما، همه ی فقها، در فهم آن کلمات مبهوت است. تعبیر از امام زمان این است: ضیاءالله المشرق، نورالله المتألق. این کلمات فوق تصور ادراک ماست. کیست امام زمان؟ چه مقامی است ؟ ضیاء خداست، هم نور خداست. قرآن را بخوان: خدا قمر را نور قرار داده، ماه نور است، خورشید ضیاء است. آن وقت در وجود امام زمان هردو جمع می‌شود، اما تفاوت بین این ضیاء و آن ضیاء، بین این نور و آن نور حدی است که جز خدا و چهارده معصوم از درکش عاجزند. نور شد نور خدا، ضیاء شد ضیاء خدا. امام زمان نورالله المتألق، ضیاء الله المشرق. شب نیمه شعبان آن دعا که معین شده، صدا و سیما هم در آن وقت پخش میکند، آن دعا دعای به اوست. حالا اگر همه ی امت آن شب دست به دعا بردارند… چرا این دعا اینقدر مهم است؟ چون یک وقت دست من بالا می رود، این دست من است، اما با این دست چه آبرویی به درگاه خدا هست!!! ولی آن شب دست یک امت به درگاه خدا بالا می رود. در این میان چه خبر است، کسانی هستند که لله تحت قباب العرش طائفۀ اخفاهم عن عیون الناس اجلالا . سر آن دعای شب نیمه شعبان در تمام دنیا این نکته است که آن بندگانی که از چشم این مردم دور اند، گنج های مخفی خدا در زمین اند، آنها هم دستشان آن وقت به دعا بالا می رود، خواه ناخواه آن دست که خالی برنمی‌گردد، ممکن نیست دست من و تو هم که آن وقت بالا رفته ناامید برگردد. سرّ آن دعا با آن وضع این است.

ساعت ۱۱ از شب را اختیار کردیم، چون عدد ۱۱ عدد امام یازدهم است و او پدر امام زمان است . در ساعتی که ساعت ۱۱، به اسم امام یازدهم است، ممکن نیست نظر امام دوازدهم به این مملکت متوجه نشود، منتهی قدر این مطالب را کسی نمی فهمد الا خواص.

این است که این برنامه را ترک نکنید و ما در هر مجلسی به این مطلب سفارش می‌کنیم، چون اکسیر اعظم این است: همتان- بدون استثنا- هم خودتان، هم خانوادتان، بستگانتان، هر روز دست از دامن قرآن برندارید، به قدری که می توانید بخوانید و آن قرآن را به خود ولی عصر هدیه کنید. اینقدر ما سفارش می‌کنیم، جهتش چیست؟ جهتش این است اگر همسایه ی شما هر روز – بدون استثنا- به قدر طاقتش یک هدیه ای بیاورد، در خانه ی شما را بزند، آن هدیه را تقدیم کند، یک دوره ی سال این کار را بکند، بعد آیا شب عید نوروز مثلا، تو با آن همسایه چه خواهی کرد؟ حالا فکر کنید. عزیز ترین گوهر پیش امام زمان چیست؟ قرآن،” انی تارک فیکم ثقلین کتاب الله وعترتی، لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض”. اگر این جوان، این پیرمرد، یک دوره سال هر روز قرآن را بخواند، در طبق اخلاص بگذارد، به امام زمان هدیه کند، شب قدر وقتی نامه ی تقدیر این جوان به وسیله نزول ملائکه و روح، به نظر آن حضرت می رسد، بعد نگاه می‌کند می‌بیند این همان جوانی است که برای مادرش زهرا آن جور به سر و سینه زده است، یک دوره ی سال هم قرآن خوانده به او هدیه کرده آیا کرم او با تو چه خواهد کرد؟

این است که قدر این مطالب را بدانید و ان شاءالله در هر مناسبتی دامن همت به کمر بزنید و امر آل محمد را احیا کنید. ما امیدواریم که اسم همه ی شما به برکت صدیقه ی کبری در دفتر تمام ائمه ی هدی ثبت بشود و از هر گلی یک گلاب مخصوصی نصیب شما بشود. این است اثر. روز شهادت حضرت صادق آن جور باید صادقیه غوغا بشود، روز شهادت امیر المؤمنین به یاد آن فرقی که وقتی ضربت به آن رسید جبرئیل بین زمین و آسمان فریاد زد: “تهدمت والله ارکان الهدی”، آن روز هم دامن همت را به کمر بزنید. ان شاءالله، وضع مشهد باید در آن ایام منقلب بشود همانطوری که امسال واقعا خراسان زیر و رو شد. تسلیت امام هشتم در آن مجالس است. امام هشتم آن کسی که عرش اعلا مقدم اوست، او به زیارت ما چه احتیاج دارد، آنی که آبرو می دهد آن زحمتها آن رنجها آن بیداری ها در عزای مادرش زهراست، آنی که پیش او مغتنم است آن غوغا در مشهد روز ۲۱ ماه رمضان برای فرق شکافته ی جدّ اوست. همچنین روز شهادت امام ششم ان شاءالله به همت شما باید این ایام احیا بشود.

اللهم کن لولیک الحجۀ بن الحسن صلواتک علیه وعلی آبائه، فی هذه الساعۀ وفی کل ساعۀ ولیا وحافظا وقائدا وناصرا ودلیلا وعینا حتی تسکنه أرضک طوعا وتمتعه فیها طویلا.

همچنین ببینید

ماهنامه موعود شماره 280 و 281

شماره ۲۸۰ و ۲۸۱ مجله موعود منتشر شد

با امکان دسترسی سریع دیجیتال ؛ شماره ۲۸۰ و ۲۸۱ مجله موعود منتشر شد ماهنامه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *