ارض موعود یهود : واژه صهیونیسم اوّلین بار در سال ۱۸۹۰م. توسط یك متفكّر یهودی به نام ناتان پیرنبوم به كار رفت. شش سال بعد بود كه اوّلین نظریه پرداز صهیونیسم به نام تئودور هرتزل كتابی را با عنوان دولت یهود منتشر كرد.
هرتزل یك روزنامه نگار بود كه با دیدن وضع یهودیان در اروپا و دنبال كردن ریشه گرفتاری های آنان، به این نتیجه رسید كه یهودیان باید دولتی مستقل داشته باشند. وی افكار و نظرات خود را در كتاب دولت یهود منعكس كرد.
وی برای تحقّق این نظریه و ایجاد موطن یهود تلاش های دیپلماتیك خود را بر روی فلسطین محدود نكرد. او میان آرژانتین و فلسطین مردّد بود.
پس از كنفرانس بال تماس های مستقیم و غیرمستقیم را با سلطان عثمانی، عبدالحمید دوم برقرار كرد و سعی نمود رضایت او را برای در اختیار گرفتن فلسطین در ازای دریافت بیست میلیون لیره عثمانی جلب كند كه در تحقّق خواسته های خود، حتّی با واگذاری امتیازهایی فراتر از آن، موفّق نشد.
در سال ۱۹۰۵م. هفتمین كنگره صهیونیست ها برگزار شد و نوك پیكان صهیونیسم جهانی متوجه فلسطین شد. هر چند آنها خرید زمین از فلسطینی ها را از قبل، به قیمت هایی كه طمع اعراب ساكن در منطقه فلسطین را برمی انگیخت، آغاز كرده بودند و تا مدتی كه آنان از مقاصد یهودیان آگاه نشده بودند، از فروش زمین خودداری نمی كردند.
جنگ جهانی اول همه چیز را تغییر داد؛ زیرا امپراتوری عثمانی نابود شد و سرزمین های تحت اختیار دولت عثمانی تجزیه گردید و انگلستان قیمومیت «كانون ملّی یهودیان» را برعهده گرفت و مهاجرت یهودیان به سرزمین فلسطین روزافزون شد و كار به زد و خورد و درگیری كشید.
اولین جرقه جنگ و درگیری فلسطینیان ساكن با یهودیان مهاجر، زده شد تا اینكه پس از جنگ جهانی دوم، صهیونیستهای ساكن فلسطین اعلام استقلال كردند و تولد دولت اسرائیل را به آگاهی مردم جهان رساندند.
فهرست محتوا
رابطه دین و دولت در اسرائیل:
به نظر می رسد نخستین مناقشه بین یهودیان سكولار و مذهبی بر سر اشاره به نام خدا در بیانیه استقلال بود.
سران احزاب ارتدوكس یهودی در سال ۱۹۴۷م. از طرف دیوید بن گورین بنیانگذار دولت عبری دعوت شدند تا به همراه یهودیان سكولار در تأسیس دولت اسرائیل و تنظیم بیانیه استقلال شریك شوند.
امّا بر آغاز بیانیه با نام خدا، با سكولارها اختلاف پیدا كردند كه سرانجام هر دو گروه بر واژهای توافق نمودند كه نظر آنان را تأمین كرد.
ارتدوكس های مذهبی، دولت یهود را به عنوان ابزاری می خواستند كه به واسطه آن بتوانند احكام شریعت یهود را اجرا كنند و بر ماهیت این دولت اصرار داشتند؛ حال آنكه سكولارها بر پایه تشكیل دولتی بر پایه ملّیت یهود تأكید می ورزیدند.
طبیعی بود با اختلاف های مبنایی كه این دو گروه داشتند، برای تدوین قانون اساسی با مشكل مواجه شوند و به همین دلیل، پس از گذشت ۶۰ سال از تأسیس دولت اسرائیل، این دولت غیرقانونی، قانون اساسی ندارد و بر مبنای سلسله قوانین عادی اداره می شود.
مخالفان یهودی صهیونیسم(بخش اول)
مخالفان ارتدوكسی دولت اسرائیل كه ۱۲% یهودیان را تشكیل می دهند ـ پس از تشكیل دولت غاصب اسرائیل – نهضت ضدّصهیونیستی خود را آغاز كردند و تاكنون همچنان در حال چالش با آنها، در كشورهای مختلف جهان می باشند.
این فرقه تشكیل دولت یهودی را به رسمیت نمی شناسد و اقدام دولت اسرائیل را مخالف با آیین خود می داند.
در سال ۱۹۴۷م. خاخام جی زی دوشیسكی، بلندپایهترین خاخام شهر بیت المقدس از سوی شصت هزار خاخام، نام های به سازمان ملل نوشت و در این نامه، مخالفت خود را با تشكیل كشور صهیونیستی ابراز داشت كه سازمان ملل به نامه توجّهی نكرد و برخلاف نظر بسیاری از خاخام های یهودی، اسرائیل تأسیس شد.
به گفته یكی از خاخام های یهودی مخالف صهیونیسم، به دنبال این اقدامات، یهودیان ضدصهیونیست از خشم مؤسسان دولت یهودی (اسرائیل) در امان نبودند و حتّی در مواردی، تعدادی از آنان جان خود را در راه مخالفت با دولت اسرائیل از دست دادند.
مخالفان یهودی صهیونیسم(بخش دوم)
اكنون نیز مخالفت با دولت یهودی از سوی ارتدوكس های یهودی با واكنش دولت اسرائیل مواجه می گردد. در مواردی آنان باید تاوان مخالفت خود را با اسرائیل بپردازند.
به اعتقاد ارتدوكس های مخالف اسرائیل، خداوند یهودیان را به جرم اعمال ناشایستشان از فلسطین متفرّق كرد و بدین وسیله آنها را تنبیه نمود و تا هنگامی كه شایستگی های دینی به یهودیان بازنگردد، آنان حق بازگشت به فلسطین را ندارند.
به باور آنان، طبق متن كتب مقدس، بازگشت به سرزمین فلسطین با آرامش و مسالمت آمیز محقق خواهد شد، بنابراین مهاجرت های تحمیلی از كشورهای مختلف به فلسطین و جنگ و خونریزی و شكنجه برای حضور آنان غیرمشروع است.
به گفته خاخام آرنولد كوهن: آرمان نهایی این سازمان، نابودی دولت اسرائیل است.
سرزمین موعود مكانی است كه صهیونیست ها و غیرصهیونیست ها به آن باور مشترك دارند، چنانچه غیرصهیونیست ها (ارتدوكس ها) كه به مذهب، تعهد بیشتری دارند، رسیدن به چنین آرزویی را به قضا و قدر الهی محول نموده اند…
زیرا آنان معتقدند باید كفاره گناهان خود را بپردازند و برای رسیدن به این باور مذهبی، صبر پیشه كنند.
امّا صهیونیست ها معتقدند: یهودیان در طول تاریخ، مشقت های فراوانی را متحمل شده اند و سزاوار نیست كه برای رسیدن به آرمان های خود تلاشی نكنند. این گروه، اعتقادی به دخالت دین در سیاست ندارد و اصولاً بنیانگذاران جنبش صهیونیست، اغلب خود را افرادی غیرمذهبی و ملحد معرفی می كردند و هم اكنون نیز رهبران بیشتر احزاب سیاسی در اسرائیل، خود را سكولار معرفی می كنند.
امّا سؤال اینجاست كه چرا این گروه با وجود اعتراف به الحاد و غیرمذهبی بودن، خود را به یك باور مذهبی مقیدتر از یهودیان ارتدوكس می دانند و باید تاوان این تناقض آشكار را ملت فلسطین بپردازد؟ (در مطلب بعد به این موضوع خواهیم پرداخت.)
ردپای انگلیس در ارض موعود یهود
کتابی با نام «ارض موعود یهود» منتشر شده که نویسندة آن با استناد به اسناد موجود در موزه تاریخ آمریکا و انگلستان نشان داده که ایده سرزمین موعود یهودیان را کارشناسان و جاسوسان بریتانیا و آمریکا در اوایل قرن گذشته مطرح و صهیونیست ها با دامن زدن به آن، سرزمین های اسلامی را غصب کرده اند.
دکتر حسین الفوزی در مقدمه این کتاب می نویسد:
تفسیرهایی از تورات را برخی از دانشمندان مذهبی یهود ارائه داده و بنا بر تئوری های انگلیسی، سرزمین موعود یهود را در محدوده نیل تا فرات تعیین کردند و به این ترتیب یهودیان را برای اشغال غاصبانه این زمین ها که چندین کشور اسلامی را در برمی گیرد، تحریک کردند و انگلستان نیز به این اشغالگری کمک کرد و نتیجه آن، تشکیل دولتی است که پایه های خود را بر اساس وحشیگری و خونریزی بنا نهاده است.
نویسنده عرب، حسین الفوزی با استناد به آیات قرآن کریم و برخی از اسفار تورات نشان داده است که ارض موعود یهود، تنها یک مفهوم مذهبی است و در هر نقطه ای از جهان که پیروان ادیان الهی اعم از مسلمانان، مسیحیان و یهودیان به عبادت خدا و آبادانی آن سرزمین اقدام کنند، همان نقطه، سرزمین موعود است.