در سالهای گذشته انتشار پیراسته متن انجیل موسوم به برنابا که نام پیامبر به صراحت در آن آمده و حتّی تقدّم دهری آن حضرت نسبت به آدم(ع) را به گونهای زیبا مورد تأیید قرار داده است، توّجه بسیاری از محافل علمی را برانگیخته و در این آشفته بازار فرهنگی، دعوت منصفان به مطالعه آن، پرده از بسیاری کژرویها برمیدارد. من در این گفتار قصد معرّفی یا نقد این مجموعه زیبا را ندارم،
مؤسسات دینی ( ایالات متحده) به همراه رسانههای دیداری و شنیداری این دولتها از سالهای دهه هشتاد میلادی، مردم خود را به ایمان جمعی به وقوع حادثهای بزرگ در سرزمین شام که به نیروی هستهای خواهد انجامید توّجه دادهاند
آیه مشهوری در انجیل یوحنّا وجود دارد که گویا از دست تحریف تحریفگران اندکی مصون مانده است. معنی آیه این است:
من از پدر خواهم خواست و او پرکلیتوس دیگری به شما خواهد داد که تا ابد با شما میماند.
مقدمتاً این نکته را یادآور میشوم که بحث درباره مفهوم حقیقی لفظ «پاراقلیط» در زبان سفریانی از جمله مباحث اتیمولوژیکی است که از قرنها پیش مورد بحث دانشمندان مسلمان و مسیحی بوده است. در این میان غالب اندیشوران مسیحی این لفظ را به معنی «تسلّی دهنده» (در زبان عربی معزّی) گرفته و آن را بر «روحالقدس» منطبق دانستهاند. از جمله این دانشوران یکی کشیش فندر آلمانی است که این رأی را در کتاب میزانالحق بیان داشته است. دانشمندان مسلمان و برخی نویسندگان مسیحی، همچون نویسندگان دائرهالمعارف بزرگ فرانسه (ج۲۳، ص۴۱۴۷) و یا فخرالاسلام، مؤلف قبلاً مسیحی کتاب انیسالاعلام، این لفظ را شکل تحریف شده «پرکلیتوس» یونانی میدانند که به معنی بسیار ستوده یا همان «محمّد» است.
استاد ارجمند حسن مصطفوی در کتاب مستطاب خود التحقیق فیکلمات القرآن الکریم ذیل ماده «ح، م.د» مینگارند:
یقال إنّ أصل هذه الکلمه بالیونانی – پرکلیت ـ و معناه الاحمد (پسندیده)، ثم حرّف بکلمه پرکلیت، و معناه المعزّی.
گفته میشود که «اصل این کلمه در زبان یونانی پفرفکلیت (به کسرپ و ر) و معنای آن «احمد»؛ یعنی پسندیده است، سپس این واژه به کلمه پَرَکلیت (به فتح پ و ر) تغییر شکل داده شده، که این دومی به معنی «معزّی»؛ یعنی تسلّی دهنده است.
به هر حال کم نیستند اندیشمندان از جهان اسلام و مسیحیت که به تحریف لفظ پاراکلیت از پرکلیت و انطباق این دومی بر لفظ «محمد» یا «احمد» اذعان دارند. و این در حالی است که مستر هاکس آمریکایی ـ در قاموس کتاب مقدس ـ و سایرین در قاموس عبری ـ عربی لقوجمان، آن را به معنی تسلی دهنده، آرامشبخش و یا حتی وکیل مدافع و مدعیالعموم گرفتهاند؛ یعنی همان
ترجمهای که در اناجیل مترجم به زبان فارسی و عربی انعکاس یافته و مستند بحث اندیشوران داخلی نیز قرار گرفته است.
آنچه در این میان قابل تأمل است اینکه نسخه عبری انجیل، علزعویر، که منبع مورد اعتماد آن برای ترجمه، نسخه یونانی انتشار یافته در سال ۱۶۲۴م. است، در عوض استفاده از لفظ پاراقلیط (که به معنی تسلی دهنده است) از لفظ پارقلیط (یعنی محمد یا احمد) بهره جسته است. بنابر آنچه گفتیم، گذشته از راقم این سطور، هستند کسانی که موعود یاد شده را محمّد نام میگذارند. به تعبیر سادهتر نام این موعود را ـ نه فقط کردار و سرشت و گونه رفتاری او را ـ «محمّد» یا «احمد» میدانند. آیه ششم از سوره مبارکه صفّ از قرآن آسمانی هم شاهد صادقی بر این مدعاست، آنجا که از آمدن نام محمد، نبی مکرّم اسلام در انجیل نامحرّف سخن میگوید و آمدن او را در پسر عیسی(ع) از جمله پیشگوییهای مسیح محسوب میدارد.
در سالهای گذشته انتشار پیراسته متن انجیل موسوم به برنابا که نام پیامبر به صراحت در آن آمده و حتّی تقدّم دهری آن حضرت نسبت به آدم(ع) را به گونهای زیبا مورد تأیید قرار داده است، توّجه بسیاری از محافل علمی را برانگیخته و در این آشفته بازار فرهنگی، دعوت منصفان به مطالعه آن، پرده از بسیاری کژرویها برمیدارد. من در این گفتار قصد معرّفی یا نقد این مجموعه زیبا را ندارم، اگر چه برای نمایش نحوه یاد کرد نبی مکرّم اسلام در این انجیل مظلوم و متروک، نقل تنها دو آیه از آن را مناسب و ضروری میدانم و آن دو آیه اینها هستند:
۱۴ پس چون آدم برخاست بر قدمهای خود در هوا نوشته ] ای [ دید که مثل آفتاب میدرخشد که نصّ عین او: لا اله الاّ الله محمّد رسولالله بود. ۱۵ پس آنوقت آدم دهان خود بگشود و گفت شکر میکنم ترا! ای پروردگار خدای من؛ زیرا که تو تفضّل نمودی پس آفریدی مرا. ۱۶ ولیکن زاری میکنم به سوی تو اینکه مرا آگاه سازی که معنای این کلمات «محمّد رسولالله» چیست؟ ۱۷ پس خدا جواب داد مرحبا به تو ای بنده من آدم و به
یک بررسی انجام گرفته از سوی مؤسسه «نلسن» که در اکتبر سال ۱۹۸۵م. به نشر رسیده است؛ نشان میدهد که در حال حاضر ۶۱ میلیون آمریکایی به انتظار واقعه آرماگدون گوش خواباندهاند
درستی که میگویم به تو که تو اوّل انسانی که آفریدهام او را و آنکه تو دیدی او را جز این نیست که او پسر تست آنکه زود است بیاید به جهان بعد از این به سالهای فراوان. ۲۰ و او زود است بشود فرستاده من آنکه از برای او آفریدم همه چیز را. ۲۱ آنکه زود است نور بخشد جهان را. ۲۲ آنکه روان او نهاده شده بود در جهان آسمانی شصتهزارسالپیش از آنکه بیافرینم چیزی را. ۱
و همچنین آیهای دیگر:
۱۵ نام مسیا عجیب است؛ زیرا که خدا وقتی روان او را آفرید و در ملکوت اعلی او را گذاشت خود او را نام نهاد. ۱۶ خدا فرمود: صبر کن ای محمّد! زیرا که برای تو میخواهم خلق کنم بهشت و جهان و بسیاری از خلایق را که میبخشم آنها را به تو حتّی اینکه هر که ترا مبارک میشمارد مبارک میشود و هر که تو را لعنت کند ملعون میشود. وقتی تو را به سوی جهان میفرستم پیغمبر خود قرار میدهم به جهت خلاصی و کلمه تو صادق میشود… ۲
به سخن اصلی خود باز گردیم. گفتیم که پرکلیت موعود اناجیل موجود همان محمّد موعود انجیل متروک برناباست . و گفتیم که این حقیقتی است که بسیاری از زبانشناسان معاصر هم به آن اذعان دارند. اینک این نکته را به آن گفته میافزاییم که به قرائنی در برخی از آیات از دستخوش تحریف مصون مانده اناجیل موجود، مشخصاً آیه شانزدهم فصل چهاردهم از انجیل سنت جان یا یوحنّا، مقصود از پرکلیت موعود، نه شخص رسول گرامی اسلام(ص) که موعود دیگری است که نام او نیز «محمّد» و دامنه وجود و فرمانروایی او در دنیای خاکی تا ابد گسترده است. به عبارتی در اناجیل موجود از دو پرکلیت سخن گفته شده، یکی پیامبر و یکی امام عصر(ع).
همه بزرگوارانی که به این نکته توّجه نداشتهاند، در تطبیق خصوصیات این موعود خاص، با ویژگیهای شخص رسول اکرم(ص) دچار تکلّف شدهاند. چه فیالمثل در پیشگویی مسیح(ع) آمده است:
من از پدر خواهم خواست و او پاراقلیطی (در اصل پرقلیطی) دیگر به شما خواهد داد که تا ابد با شما خواهد بود.
همه آنانکه ـ با اذعان به انطباق لفظ پارقلیط بر نام محمّد ـ موعود یاد شده را شخص نبیمکرّم اسلام میدانند، دوام دین و خاتمیت شریعت آن بزرگوار را ابدی دانستهاند. در حالیکه با پذیرش انطباق موعود مورد نظر بر حضرت بقیهاللهالاعظم، روحیفداه، ابهام این جمله رفع خواهد شد. یا در ادامه میفرماید:
یعنی روح راستی که جهان نمیتواند او را بپذیرد؛ چرا که او را نمیبیند و نمیشناسد.
قائلین به انطباق این موعود خاص انجیل یوحنّا بر نبی مکرّم اسلام، علوّ رتبه و شخصیت بلند و والای پیامبر را مانع از شناختن ایشان دانستهاند، در حالی که سخن عیسی(ع) به وضوح به غیبت طولانی حضرت حجّت اشاره دارد. یا در آیه هفتم همین باب میفرماید:
او مرا جلال خواهد داد.
یا در همان آیه به برقراری عدالت اجباری از سوی این موعود آن هم در سراسر جهان تصریح شده است. چنانکه میبینیم این بشارات همگی با ویژگیهای حضرت بقیهاللهالاعظم، روحی و ارواح العالمین له الفداء، انطباق دارند، یا لااقل قابلیت انطباق آنها بر این مورد از مدّعای دیگران بیشتر است. به علاوه پارهای از متفکران شیعی مانندکاشانی و حیدر آملی ـ البته با استدلالی تقریباً متفاوت ـ بر صدق این مدّعا پافشاری کردهاند.
اینک فرض را بر این میگذاریم که خواننده محترمی، این بشارت خاص را با موعود ما شیعیان یکی نداند. در این حالت هم، راه وحدت ما و مسیحیان بسته نیست. امروزه بسیاری از ایستگاههای رادیو تلویزیونی و دهها مجله رایگان همچون پلینتروث، یوث، دسیژن و امثال آن به تبلیغ دین مسیحیت مشغولند. علاوه بر فعالیتهای تبشیری مربوط به پروتستانهای آمریکایی که سائقه حاکم بر آنان تمایلات شبه صهیونیستی است، واتیکان نیز از طریق اعمال نفوذ حتی سیاسی در برخی کشورها همچون لهستان، به اهداف مهمّی دست یافته است. ایستگاههای
ما مسلمانان و به ویژه ما شیعیان به مسیح(ع)، عشق میورزیم و آن رسول گرامی را کلمهای از جانب خدا و پیامبر صلح و دوستی و محبّت میدانیم.
رادیویی مربوط به صدای انجیل و Voice of hope، در ساعات مختلف روز به زبانهای عربی و فارسی به پخش برنامه مشغولند و حتی با ارسال نوارهای مذهبی، استفاده از قالب موسیقی سنّتی و پاپ ایرانی و خوانندههای زن فارسی زبان! از هاله لویا و مسیح(ع) سخن میگویند. تقدیم رایگان دستگاههای سبز رنگ! پخش صوت مجهز به آرمیچر و بینیاز به برق و باطری برای میسیونرهای مذهبی شاغل به کار در ایران از جمله فعالیتهای دیگر این مبلّغان است.
از سوی دیگر و چنانکه در مقالهای از دکتر عبدالکریم زبیدی، اندیشور معاصر عرب آمده است: ۳
مؤسسات دینی ] ایالات متحده [ به همراه رسانههای دیداری و شنیداری این دولتها از سالهای دهه هشتاد میلادی، مردم خود را به ایمان جمعی به وقوع حادثهای بزرگ در سرزمین شام که به نیروی هستهای خواهد انجامید توّجه دادهاند. این مؤسسات پیوسته مردم خود را به ایمان به این نکته فرا میخوانند که به زودی لشگری از دشمنان مسیح که بدنه اصلی آن از میلیونها نظامی تشکیل یافته، از عراق حرکت میکند و پس از گذشتن از رود فرات ـ که در آن زمان به خشکی گراییده است ـ به سوی قدس رهسپار میشود. امّا نیروهای مؤمن به مسیح راه این لشگر را سد کرده و همگی در «آرماگدون» با یکدیگر برخورد خواهند کرد و در این مکان است که درگیری اتفاق خواهد افتاد. صخرهها ذوب میشوند… دیوارها بر زمین فرو میغلتند… پوست تن انسانها در حالیکه ایستادهاند ذوب شده و میلیونها نفر از بین میروند.
دکتر زبیدی سپس مینویسد:
یک بررسی انجام گرفته از سوی مؤسسه «نلسن» که در اکتبر سال ۱۹۸۵م. به نشر رسیده است؛ نشان میدهد که در حال حاضر ۶۱ میلیون آمریکایی به انتظار واقعه آرماگدون گوش خواباندهاند و این در حالی است که ذکر مؤسسات دینی و ایستگاههای رادیو تلویزیونی که به این مهم پرداختهاند؛ در این مجال کوتاه میسر نیست.
زبیدی ادامه میدهد:
مؤسسات دینی آمریکایی این نکته را روشن ساختهاند که سپاهی که از عراق به سوی قدس رهسپار خواهد شد، بنا به پیشگویی حزقیال (فصل ۳۸و۳۹) از نظامیانی از عراق، ایران، لیبی، سودان، قفقاز در جنوب روسیه تشکیل میشوند. دانستن این موضوع ما را در تحلیل سیاست خارجی دولتهای آمریکایی و اروپایی درباره مردم کشورهای یاد شده مدد میدهد. مدارس انجیلی در آمریکا برپایه این تحلیل که واقعه آرماگدون تنها حادثهای است که بازگشت دوباره مسیح را به زمین ممکن میسازد… و این واقعهای بسیار نزدیک است به تبلیغ این دیدگاه پرداختهاند. ۴
علاوه بر آنچه گفته شد، پیجویی طرحهایی همچون «جنگ ستارگان» ـ انهدام موشکهای بالستیک توسط سیستم ضد موشک جهت حفظ فضای ایالات متحده از حملات احتمالی بیگانگان ـ و همچنین طرح ایجاد معبد سلیمان پس از تخریب مسجدالاقصی از توّجه تام غربیها به این مسأله خبر میدهد. چنان که سازندگان فیلم مشهوری که درباره «میشل نوسترآداموس» ساخته شد، با نمایش مستقیم مرکز فرماندهی مهدی منتظر(ع) در خاک شبه جزیره عربستان و استفاده آن حضرت از به اصطلاح سلاحهای اتمی آسیای میانه بر ضد پایتختهای غربی مانند پاریس و نیویورک سعی در القای همین سناریو داشتهاند.
نکته دردآور همه این تحلیلها، تلاش مذبوحانه قدرتمندان غربی و تندروان یهودی و مسیحی در ضد مسیح یا آنتیکریست نشان دادن مسلمانان اصولگرا و از آن میان شیعیان است. چنان که در همه تحلیلهای یاد شده بر نوادگی این ضد مسیح موعود شیعیان برای حضرت اسماعیل(ع) و انطباق آن بر «پادشاه وحشت» یاد شده از سوی نوسترآداموس، تأکید شده است. حال باید دید که آیا این تحلیل بر پایههای حقیقی بنا گرفته یا مسیحیان تندرو در این باره هم، همچون دیدگاهشان درباره الوهیت مسیح(ع)، ره به غلوّ بردهاند؟
ما مسلمانان و به ویژه ما شیعیان به مسیح(ع)، عشق میورزیم و آن رسول گرامی را کلمهای از جانب خدا و پیامبر صلح و دوستی و محبّت میدانیم. آن وجود گرانقدری که از دامان پاک مریم عذرا(س)، به جامعه بشری تقدیم شد، تا ایشان را به توصیه خدا و صراط مستقیم او فرا بخواند و سلام و درود بیپایان الهی را به گاه میلاد و مرگ با خود به همراه برد. اضافه بر این، مادر گرامی امام غایب ما، حضرت نرجس ـ ملیکه(س) ـ از نوادگان نیک سیرت وصی و حواری برجسته عیسی مسیح(ع)، حضرت شمعون(ع) است که خواستگاری او به گونهای معجزهآسا از سوی روح پاک پیامبر گرامی اسلام(ص) و پسر عمّ بزرگوار آن گرامی، وجود مقدّس مولانا امیرالمؤمنین علیبنابیطالب(ع) و در محضر بزرگ بانوی دو جهان زهرای اطهر(س) و همچنین عذرای بتول حضرت مریم(س) صورت گرفته است. آن زمان که کاخ آراسته سزار روم به لرزشی مهیب درهم ریخت، تا بساط عروسی آن بانو با شاهزاده رومی در هم پیچیده شود و در پی شبان و روزانی پر تک و تاب، رؤیای صادقه ملیکه پاک(س)، وصلت فرخنده او را فرسنگها دور از آن دیار با شهسوار عرب و میراثدار حکمت و عصمت و امامت، امامنا الحکیم، ابو محمّد، حسن بن علی العسکری(ع) نوید بخشد. ۵
از سوی دیگر قرآن آسمانی ما، این قول داود(ع) را در مزمور ۹۶ از مزامیر تصدیق کرده است یعنی آنجا که میفرماید:
صالحان وارثان زمین خواهند بود و در آن تا ابد ساکن شده، عاقبت اشرار نابود خواهند شد. ۶
در همین باره از پیامبر گرامی اسلام و در ذیل آیه دیگری از کلامالله؛ یعنی آیه یکصد و پنجاه و نهم از سوره مبارکه انبیاء نقل است که فرمود:
زودا که پسر مریم در میانتان به عنوان حاکمی عادل فرود آید و دجّال را بکشد و خوک را از میان ببرد و صلیب را بشکند و جزیه وضع کرده مال بگیرد و تنها خداوند پروردگار جهانیان را سجده کند. ۷
و یا میفرماید:
سوگند به خدایی که مرا به حق به پیامبری مبعوث کرد، اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را آن اندازه طولانی خواهد کرد که فرزندم مهدی(ع)، قیام کند. آنگاه روحالله ـ عیسی بن مریم(ع) ـ فرود آید و پشت سر او نماز بگذارد. و زمین به نور او روشنی یافته دامنه فرمانرواییاش خاور و باختر همه را فرا بگیرد. ۸
و هم در تفسیر قمّی، به اسناد خود از امام باقر(ع) نقل میکند که فرمود:
عیسی(ع)، پیش از رستاخیز به دنیا فرود میآید و هیچ ملّتی از یهود و جز آن نمیمانند مگر پیش از مرگ او به او ایمان میآورند و او به امامت مهدی(ع) نماز خواهد خواند. ۹
همانطور که گفتیم این روایات در واقع تفسیر آیه یکصد و پنجاه و نهم از سوره مبارکه انبیاء هستند که میفرماید:
و إن من أهل الکتاب إلاّ لیؤمنّن قبل موته
هیچ یک از اهل کتاب باقی نمیماند، مگر پیش از مرگ عیسی به او ایمان میآورد. ۱۰
به هر حال، ما و مسیحیان در مسأله ظهور حضرت مسیح(ع) با یکدیگر اختلافی نداریم و اگر اختلافی هست از شنائت گروهی تندرو ناشی میشود که از این احساسات پاک سوء استفاده سیاسی میکنند که در این خصوص، به ویژه راستگرایان افراطی مسیحی در ایالات متحده و متحدان یهودی آنان در سراسر جهان در القای این تعبیر شوم مؤثّرند.
اگر ما و مسیحیان در انتظار جهانی عاری از خشونت و ظلم و بیداد به سر میبریم، چرا میباید محور اصلی گفتگوهای بین ادیان را در نقطهای دیگر غیر از این موضوع مهم متمرکز کنیم؟
هر ساله عدّهای از نمایندگان علمی کشور ما در کنفرانسهای منطقهای و جهانی منادی گفتوگو و وحدت شرکت میکنند؛ طرح گفتوگوی بین تمدّنها چندی است که به عنوان آلترناتیوی مناسب برای تئوری هانتیگتون مطرح شده است (اگر چه در یک نگاه دقیقتر چه بسا بتوان آن را زیر مجموعهای از همان تئوری دانست)؛ در این محافل شرکت کنندگان از همه دردهای ملموس بشری همچون گسترش فقر و بیسوادی، عدم تعادل موقعیت دفاعی و سلاحهای کشتار جمعی از عدالت و آزادی، حفظ محیط زیست و دهها امثال آن سخن میگویند، بیآنکه در این مجالس کوچکترین اشارهای به فقدان رهبری معصوم، لزوم آن به عنوان تنها عامل قطعی رفع بحران و یا دیدگاههای مشترک همه ادیان درباره یوم موعود صورت گیرد. بلکه شاید بتوان ادّعا کرد در این نشستها همه تلاشها برای ایجاد حکومت جهانی یهود صورت میپذیرد! بیآنکه کوششی برای تشکیل حکومتی جهانی که همه جهانیان در آن از حقوق یکسان برخوردار باشند انجام بگیرد. در واقع این همه آبی است که به آسیای دشمنی ریخته میشود «که خود و فرهنگ تحریف شده خویش را نژاد و فرهنگ برتر معرّفی کرده و همه انسانهای دیگر را به تصریح پروتکلهای حکمای صهیون ـ حیوان دستآموز خود میخواهد. هرگونه انفعالی از این سو، مستلزم صدها عقبنشینی تالب این مرز است.» من این کلام را با نقل سخنی از انجیل سنت مارک (مرقس) باب ۱۳، آیه ۳۲ به پایان میبرم:
بیدار باشید؛ زیرا نمیدانید که در چه وقت صاحبخانه میآید… مبادا ناگهان آمده شما را خفته یابد. ۱۱
امین میرزایی
پینوشتها :
۱ . از فصل ۳۹.
۲ . از فصل ۹۷.
۳ . ترجمه از متن مترجم از سوی استاد سردار کابلی (کرمانشاه، ۱۳۴۵) برگرفته شده. اخیراً از یکی از دوستان شنیدم که گروهی از محققّان تنظیم و تنقیح و سپس نشر نسخهای تازه و منقح از این انجیل را در دستور کار خود دارند. برای آگاهی از تاریخچه این انجیل و نحوه برخورد مسیحیان با آن رجوع به دائرهالمعارف پطرس بستانی و مقدمه برگردان استاد سردار کابلی مفید فایده خواهد بود.
۴ . ترجمه مشروح این مقاله در شماره دوازدهم ماهنامه موعود از سوی راقم این سطور به نشر رسیده است.
۵ . در حال حاضر فرقههای مختلف مسیحی در اطراف کوه زیتا (طور زیتا یا سیتا یا زیتون، در مجاورت رأس عین و پل خابور، محلی که عروج عیسی به آسمان بنا به اعتقاد مسیحیان از آن مکان صورت گرفته است) اجتماع کرده و وقوع این وقایع را انتظار میکشند. نقطه قابل تأمل در این میان لزوم تفکیک اعتقادات افراد پاک نهاد مسیحی در این باره با باور تندروان راستگرای مسیحی است. علاوه براین، شبکههای رادیویی خاصی همچون شبکه انگلیسی زبان یونیورسیتی نفتوفرک و سایت کامپیوتری آرماگدون به ارائه خدمات اطلاعرسانی در این باره مشغولند. برای آگاهی بیشتر ن.ک هال سل، گریس، تدارک جنگ بزرگ براساس پیشگوییهای انبیای بنیاسرائیل، ترجمه خسرو اسدی، انتشارات رسا، چاپ اول، تهران، ۱۳۷۷).
۶ . مرحوم صدوق علیهالرحمه این داستان را در کتاب شریف کمالالدین و اتمام النعمه نقل فرموده و خواهر ارجمندم سرکار خانم پریوش دانشنیا آن را در قالب حکایتی خواندنی در پیش شماره دوم موعود بازنویسی کردهاند. همچنین استاد گرامی حضرت حجتالاسلام دین پرور نیز همین داستان را در قالب حکایتی دیگر در کتاب جوانپسند جهانگشای عادل آورده، مرحوم دکتر ناظر زاده کرمانی نسخهای دیگر از آن را در کتاب گل نرگس، مجموعه اشعار سروده تقدیمی به حضرت نرجس(س) (نیمه شعبان ۱۳۸۳) نقل کردهاند.
۷ . آیه مؤیّد این فرمود همان آیه یکصد و پنجم از سوره مبارکه انبیاء است.
۸ . ابن حنبل، احمد، مسند، ج۲، ص۴۱۱.
۹ . الصافی الگلپایگانی، لطفالله، منتخبالاثر فیالامام الثانی عشر(ع)، ص۶۲.
۱۰ . القمی، ابوالحسن علیابن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۱، ص۱۵۸.
۱۱ . ن.ک. الطباطبایی، سید محمّد حسین، المیزان فیتفسیر القرآن، ذیل آی