به گزارش موعود نقل از ایسنا، خبرها و تحلیلهای متفاوتی از منابع ضد سوری پخش میشود که در آنها از سقوط حکومت اسد گفته میشودو مخالفان سوریه و منابع غربی و عربی سعی دارند تا به این ترتیب جنگ روانی گستردهای را در کنار حملات نظامی علیه بشار اسد و دمشق ترتیب دهند. با این حال مجله آمریکایی تایم در گزارشی پنج دلیل که براساس آنها بشار اسد، رئیس جمهور سوریه و حکومتش میتوانند بحران موجود را پشت سر گذاشته و به سلامت این مرحله از تاریخ را طی کنند، شرح داده است.
تایم مینویسد: « بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه روز چهارشنبه هفته گذشته قول داد مناطق مختلف سوریه را از وجود شورشیان که حکومت او را به چالش کشیدهاند پاکسازی کند. اما بعید به نظر میرسد که به این هدف برسد. در حقیقت خود اسد در یک مصاحبه نادر با تلویزیون سوریه تصدیق کرد که پیروزی وعده داده شده او به زودی محقق نخواهد شد. البته دولتش اعلام کرد، “شرایط هم اکنون بهتر شده است” اما بعید به نظر میرسد که نیروهای اسد بتوانند دوباره کنترل مناطقی را که به دست شورشیان افتاده در دست گیرند و از سوی دیگر این امکان بسیار کم است که شورشیان سوریه و حامیان منطقهای و بینالمللی آنها بتوانند ضربه نهایی را به رژیم اسد وارد کنند.
مخالفان سوریه پیشرویهایی داشتهاند اما دولت اسد هنوز هم دارای ظرفیت مبارزه برای خنثی سازی این پیشرویها هست.
نه تنها جامعه بین المللی بر سر سوریه اختلاف نظر دارد بلکه کشورهای حامی مخالفان سوریه هنوز به یک استراتژی مشترک دست نیافتهاند و از طرف دیگر ناهماهنگی میان اپوزیسیون سوریه مساله دخالت نظامیکشورهای خارجی را در هالهای از ابهام فرو برده است.
دولت اسد با طراحی درست و یا اشتباهات مخالفان توانسته شرایطی ایجاد کند که در آن برای مدت طولانی ادامه حیات دهد. لبنان، همسایه سوریه این مساله را یادآوری میکند که جنگ داخلی میتوانند چندین سال به طول انجامد و به ندرت با یک پیروزی قاطع برای یکی از طرفها پایان یابد.
در هر حال پنج دلیل روشن و قاطع برای بقای دولت بشار اسد وجود دارد:
۱- در رویارویی نهایی فرقهای، اسد پیروز است
سقوط یک دولت معمولا زمانی آغاز میشود که ابهت و قدرت یک دولت در اعتراضات خیابانی فرو ریزد و وفاداران به دولت به رئیسش پشت کنند. اما توانمندی و قدرت دولت اسد با وجود پشت کردن برخی از مقامهای ارشد و فرار تعدادی از سربازان، همچنان دست نخورده باقی مانده و این دولت همچنان از کارآمدی خوبی برخوردار است.
نیروهای مبارز وفادار به اسد نسبت به هر زمان دیگری راسختر هستند. همانطور که گروه بینالمللی بحران اخیرا اعلام کرده، میزان کنترل دولت بر بحران دارای نوسان است اما همچنان دارای ظرفیتی از قوای مبارزهای است و با شاخصه فرقهای جنگ داخلی افزایش مییابد.
نیروهای مخالف سوریه اکثرا از اهل تسنن هستند و عناصر اسلام گرا، در جنگ سوریه مهمترین نقش را ایفا میکنند. اما دولت اسد از اعضای اقلیت علوی تشکیل شده و به طور سنتی بر روی حمایت سایر اقلیتها مانند مسیحیان، کردها، دروزیها و نخبگان نظامی، سیاسی و مالی اهل تسنن حساب باز کرده است.
افرادی که به دولت اسد پشت کردند اکثرا از نخبگان اهل تسنن بودند و نظامیانی که به مخالفان پیوستند نیز سنی بودند. اما اسد همچنان از وفاداری قاطع علویها بهره میبرد، اقلیتی که سرنوشت خود را با سرنوشت دولت گره خورده میبیند.
نظامیتر شدن بحران سوریه به سختتر شدن قلب همه طرفهای درگیر و افزایش سطح شرارت در میدان نبرد و افزایش حمایت علویها، مسیحیان، دروزیها و اعضای سایر اقلیتها از دولت منجر میشود. در حالی که نیروهای وفادار به اسد متهم به قتل عام روستاهای سنی نشین هستند مخالفان سوریه مسیحیان را از منازلشان از اطراف حمص و نقاط دیگر اخراج کردهاند و کشیشهای مسیحی سوری به دنبال پناهندگی در خارج از سوریه هستند و نسبت به افراطگرایی از سوی شورشیان هشدار دادهاند.
مخالفان سوری هنوز نتوانستهاند لایههای سیاسی حمایت از اسد را کنار بزنند. اگر مخالفان نتوانند اسد را از پایگاه سنتی حمایتهایش محروم کنند بعید است که جنگ داخلی سوریه پایان یابد. نبود یک اجماع نظر داخلی در سوریه باعث تقویت بی میلی قدرتهای غربی به دخالت نظامی در سوریه شده است و آنها را در موضعی قرار داده که باعث دنباله دار شدن جنگ داخلی در سوریه خواهد شد.
۲ – دولت اسد بحران سوریه را صادر کرده است
مرزهایی که سوریه را از همه همسایگانش جدا میکند مرزهای دلخواهی هستند که فرانسه و انگلیس پس از پایان جنگ جهانی اول و سقوط امپراطوری عثمانی تعیین کردند و ربطی به مرزهای نژادی و فرقهای در منطقه ندارد. در نتیجه قدرتهای غربی نگران آن هستند که تشدید جنگ داخلی سوریه به خارج از مرزهای این کشور سرایت کند و عواقبی برای کل منطقه داشته باشد. شورشیانی که با دولت اسد در جنوب شرقی سوریه مبارزه میکنند هم اکنون با قبایل سنی در غرب عراق مرتبط هستند، قبایلی که مدت زمان طولانی است با دولت شیعه در بغداد مخالف هستند.
ارتباط بحران سوریه با خارج از مرز در لبنان بیشتر است. کشوری که در شهر طرابلس و در درگیریهای شدید میان حامیان و مخالفان اسد شاهد کشته شدن ۱۷ تن و زخمیشدن بیش از ۱۲۰ تن بوده است. در حالی که ارتش لبنان در این شهر یک آتش بس شکننده برقرار کرده بیم آن میرود که ازسرگیری دوباره این درگیریها باعث به راه افتادن جنگ داخلی در لبنان شود، جنگی که در سال ۱۹۹۲ پایان یافت.
ساکنان کرد سوریه در شمال شرقی این کشور اعلام “خودمختاری دوفاکتو” کردهاند امری که ناراحتی ترکیه را به دنبال داشت.
بشار اسد با واگذاری زیرکانه کنترل برخی از شهرها در شمال شرقی سوریه به نیروهای کرد برای ترکیه مشکل ساز شد؛ کشوری که خود درگیر یک سیکل خونین با شورشیان کرد است.
شورشیان کرد جدایی طلب پ.ک.ک در ترکیه سالهاست که با دولت این کشور در حال مبارزه هستند. نیروهای اسد کنترل تعدادی از شهرهای سوریه را به دست متحدان کرد پ.ک.ک در سوریه دادند و این هشدار را به آنکارا دادند که ممکن است به خاک ترکیه حمله شود.
ترکیه هم اکنون خود را در شرایطی میبیند که باید یک واقعیت پیچیده در سوریه را هدایت کند که مغایر با شرایط سیاسی داخلی ترکیه است. در حقیقت در کنار مساله کردها، آنکارا دریافته که حمایت از مخالفان سوریه باعث عصبانیت جامعه علوی ترکیه شده، جامعهای که جمعیت آن حدود نیم میلیون نفر است.
اما مهمترین مشکل برای ترکیه ادامه ورود پناهندگان سوریه به مناطق مرزی این کشور است در طول هفته گذشته روزانه پنج هزار سوری وارد ترکیه شدهاند. تاکنون بیش از ۲۰۰ هزار سوری به خاطر جنگ در کشورشان پناهنده شدهاند که تقریبا نیمی از آنها به ترکیه رفتهاند. بخشی دیگری از آنها به اردن و لبنان و حدود ۱۵ هزار تن به عراق گریختهاند.
ترکیه و اردن هشداردادهاند که ظرفیت این کشورها برای پذیرش پناهندگان محدود است و از قدرتهای غربی خواستهاند تا کمکهای بشردوستانه بیشتری در اختیار این پناهندگان قرار دهند و از سوی دیگر ترکیه خواستار ایجاد منطقه حائل برای پناهندگان در خاک سوریه شده، منطقهای که توسط نظامیان غربی محافظت میشود. اما هنوز مقامهای آمریکایی و غربی درباره ایجاد این منطقه تصمیمی نگرفتهاند.
دولت اسد با منطقهای کردن بحران سوریه فشار را بر همسایگان و قدرتهای خارجی در جهت یافتن یک راهحل برای پایان دادن به این بحران افزایش میدهد در حالی که به طور همزمان آنها را از دخالت نظامی در این کشور برحذر میدارد.
۳- اپوزیسیون سوریه؛ اختلافات عمیق و نبود یک استراتژی مشخص
زمانی که فرانسوا اولاند، رییسجمهور فرانسه از مخالفان سوریه خواست تا یک دولت انتقالی در تبعید تشکیل دهند تا فرانسه و سایر دولتهای غربی آنها را به رسمیت بشناسند، وی یکی از قوانین طلایی غذاهای فرانسه را فراموش کرده بود، قانونی که میگفت: “شما نمیتوانید سوفله را دو بار گرم کنید.” به رسمیت شناختن دولت مخالفان در لیبی و انجام عملیاتهای نظامی علیه دولت در این کشور جواب میداد، اما این گزینهها در مورد سوریه جواب نمیدهد.
ایده فرانسوا اولاند از سوی مقامهای آمریکایی مورد پذیرش قرار نگرفت و آن را ایدهای “نارس” خواندند. عدم موفقیت گروههای مخالف سوری، پس از ۱۸ ماه شورش برای ایجاد یک رهبری متحد، نشاندهنده نارس بودن این ایده است.
پاسخ واشنگتن به طور کلی از سوی رهبر شورای ملی سوریه که عبدالباسط سیدا نام دارد، مورد انتقاد قرار گرفت. وی آمریکا را به عدم قاطعیت متهم کرد. اما اندکی بعد سخنگوی گروه از شورای ملی سوریه استعفا کرد و اظهار داشت: این گروه دارای اعتبار کافی نیست و اعتماد مردم سوریه را جلب نکرده است.
به رغم حمایت فرانسه و ترکیه از شورای ملی سوریه، این شورا هم اکنون به حاشیه رانده شده و نتوانسته حمایت مخالفان غیرمسلح و گروههای مسلح مخالف اسد را جلب کند.
مخالفان سوریه که دارای یک رهبر سیاسی واحد نیستند، از ناهماهنگی نظامی نیز رنج میبرند و برخی گروههای مخالف به طور خودسرانه و در سطح منطقهای دست به انجام عملیات میزنند. از سوی دیگر برخی مبارزان افراطی که اکثرا خارجی هستند، در اکثر عملیاتها مشاهده میشوند.
خطر شورش نظامیبدون داشتن یک رهبر سیاسی، در شهر حلب خود را نشان داد. جایی که شورشیان بدون توجه به غیرنظامیان ساکن شهر، دست به انجام حملات نظامی میزنند و مردم بیگناه کشته میشوند.
۴- بن بست در سوریه به دلیل رقابتهای استراتژیک بینالمللی و منطقهای ادامه مییابد
بر کسی پوشیده نیست که جامعه بینالمللی هنوز نتوانسته به یک صدای واحد در قبال بحران سوریه برسد زیرا اختلافهای بنیادین میان روسیه و چین در یک سو و قدرتهای غربی در سوی دیگر باعث بیثمر بودن نشستهای شورای امنیت در مورد سوریه شده است. این اختلافات همچنین باعث شد که کوفی عنان، فرستاده ویژه سازمان ملل از سمت خود استعفا کند و هشدار دهد که اختلافات بینالمللی بر سر سوریه تلاشهای او برای دستیابی به یک راهحل سیاسی را به هدر داده است. از طرف دیگر تلاشهای دولت باراک اوباما، رییسجمهور آمریکا برای تغییر موضع روسیه و چین بیثمر بوده است. سوریه تبدیل به یک میدان نبرد ژئوپلتیک جدید شده که در آن پکن و مسکو مصمم هستند مانع سقوط یک دولت دیگر در خاورمیانه توسط قدرتهای غربی شوند. سوریه همچنین تبدیل به محلی برای رقابت عربستان و ایران دو رقیب دیرینه منطقهای شده است. عربستان سعودی نیروهای مخالف سوریه را حمایت مالی و نظامی میکند و از طرف دیگر ایران حامی دولت سوریه است. روسیه و چین تاکید دارند که دستیابی به راهحل سیاسی برای بحران سوریه با کنارهگیری اسد مقدور نیست و شرکت ایران در هر راهحلی برای سوریه ضروری است اما واشنگتن با هرگونه نقش تهران در راهحل بحران سوریه مخالفت کرده است.
در حالی که تلاشها برای دستیابی به یک رویکرد مشترک بینالمللی در قبال بحران سوریه به سرانجام نرسیده، محمد مرسی، رییسجمهور مصر پیشنهاد داده که مصر، سوریه، ترکیه و ایران یک کمیته چهارجانبه برای یافتن راهحل سیاسی برای سوریه تشکیل دهند که بعید به نظر میرسد این پیشنهاد نیز عملی باشد. بازیگران بینالمللی بحران سوریه به طور فزایندهای در ناهماهنگی با یکدیگر هستند. استراتژی قدرتهای غربی، ترکیه و کشورهای عرب در راستای تقویت شورای ملی سوریه و انتخاب آن به عنوان یک جانشین برای دولت اسد با شکست مواجه شده و هم اکنون مخالفتهای آشکاری در میان کشورهای به اصطلاح “دوست سوریه” بر سر تجهیز مخالفان سوری و یا اعمال “منطقه پرواز ممنوع” بر فراز سوریه بدون اجازه سازمان ملل و یا حتی ایجاد یک منطقه حائل در داخل خاک ترکیه برای پناهندگان و یا شورشیان وجود دارد.
هنوز مشخص نیست که روسیه در آینده چه موضعی را اتخاذ خواهد کرد. آیا ظرفیت دولت اسد برای دفاع از حریم هواییاش را افزایش میدهد؟ و یا اینکه موضع قبلی خود را تغییر میدهد. از طرف دیگر تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر تغییری در بیمیلی آمریکا برای حمله نظامیبه سوریه ایجاد نخواهد شد.
۵- پایان بازی پیچیدهتر شده است
خطر فزاینده در سوریه این است که درگیریهای نظامیبه جایی منتهی میشود که ضربهای مرگبار به چشمانداز اتحاد دوباره سوریه در آینده وارد شود و شرایطی مانند شرایط لبنان در دهه ۷۰ میلادی برقرار شود، شرایطی که در آن لبنان یک کشور فرو پاشیده و از هم گسیخته شده بود و امکان حکومت یک قدرت مرکزی بر آن وجود نداشت. هنوز مشخص نیست که سوریه به این نقطه رسیده است یا نه، اما نکتهای که روشن است این است که نتایج شورش در سوریه کاملا با آنچه که در سایر کشورهای عربی رخ داد متفاوت خواهد بود.»