شیعه دوازده امامی، یگانه مذهبی است که بر سنّت اصیل اسلام واقعی استوار مانده و عقیده دارد که اسلام، مکتب جامع و جاوید است و برای تمام اعمال و اخلاق و عقاید انسان از سادهترین مسائل، مثل خوردن و خوابیدن گرفته تا عالیترین مسائل، مثل مبدأ و معاد دستور و برنامه دارد. به عقیده شیعه چنین مکتبی امکان ندارد در مسئله بسیار مهمّ رهبری و امامت و تعیین جانشین برای پیامبر اکرم(ص) سکوت اختیار کند یا انتخاب چنین منصبی را بر عهده انسانهای معمولی بگذارد.
شیعه دوازده امامی، یگانه مذهبی است که بر سنّت اصیل اسلام واقعی استوار مانده و عقیده دارد که اسلام، مکتب جامع و جاوید است و برای تمام اعمال و اخلاق و عقاید انسان از سادهترین مسائل، مثل خوردن و خوابیدن گرفته تا عالیترین مسائل، مثل مبدأ و معاد دستور و برنامه دارد. به عقیده شیعه چنین مکتبی امکان ندارد در مسئله بسیار مهمّ رهبری و امامت و تعیین جانشین برای پیامبر اکرم(ص) سکوت اختیار کند یا انتخاب چنین منصبی را بر عهده انسانهای معمولی بگذارد.
این عقیده صحیح را قرآن و سنّت و عقل تأیید میکند. در این قسمت به شواهد قرآنی بسنده و به نمونههایی از آیات قرآنی اشاره میکنیم و تفصیل آن را به منابع مربوط ارجاع میدهیم.
اوّل: آیه «الیوم اکملت لکم دینکم و اتمّمت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً»۱ در کنار آیه شریفه «یا ایّها الرّسول بلّغ ما انزل الیک من ربّک و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته و الله یعصمک من النّاس …»۲ با توجّه به شأن نزول این آیات که در حجّـ[ الوداع نازل شده و پیامبر(ص) صریحاً علیّ بن ابیطالب(ع) را به عنوان مولا و سرپرست مسلمانان معرفی کردند، جای هیچ شکّ و تردیدی را باقی نمیگذارد که، حق با مذهبی است که امام منصوص را اطاعت و تبعیّت میکند.
در منابع مهمّ تفسیری ذیل این دو آیه، قراین و شواهد متعدّدی بر نصب حضرت علی(ع) وارد شده است که در این مقال نمیگنجد و در این قسمت به ذکر نمونهای بسنده میشود: جوینی در کتاب «فرائد السّمطین» با توجّه به اسنادی، نقل میکند که در زمان خلافت عثمان در مسجد رسول الله(ص) مجلسی با شرکت بیش از دویست تن، از جمله سعد بن ابی وقّاص، عبدالرّحمن بن عوف، طلحه، زبیر، مقداد، ابوذر، حسن(ع)، حسین(ع)، ابن عبّاس و … تشکیل شده بود که قریش و انصار، هر یک فضائل خود را یادآور میشدند.
علی(ع) کناری نشسته و ساکت بودند، جمعیّت از او خواستند فضائل خود را یادآور شود. علی(ع) شماری از فضائل اهل بیت(ع) و فضیلتهای خویش را بر شمرد و از آنان تصدیق و گواهی خواست و آنان گواهی دادند. از جمله فرمودند:
«شما را به خدا سوگند میدهم آیا میدانید هنگامیکه آیه «انّما ولیّکم الله و رسوله و الّذین آمنوا الّذین یقیمون الصّلوه و یؤتون الزّکوه و هم راکعون» و آیه «ام حسبتم ان تترکوا و لمّا یعلم الله الّذین جاهدوا منکم و لم یتّخذوا من دون الله و لا رسوله و لا المؤمنون ولیجه» نازل شد، مردم گفتند یا رسول الله این آیهها مخصوص برخی از مؤمنان است یا شامل همه میشود؟ اینجا بود که خداوند پیامبرش را امر فرمود، تا سرپرستان آنان را در امور، برای آنان معرفی کند، همانگونه که نماز و زکات و حج را معرفی کرده است و امر فرمود تا مرا در غدیر خم نصب کند؛ بنابراین فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللّهمّ و ال …» در این هنگام سلمان برخاست و گفت یا رسول الله این چه ولایتی است؟
فرمود: «همان ولایتی که من دارم …» آنگاه این آیه نازل شد: «الیوم اکملت لکم …» آنگاه ابوبکر و عمر برخاستند و گفتند: یا رسول الله این آیه مخصوص علی است؟ فرمود: «آری و علی و دیگر اوصیای من تا روز قیامت.» گفتند: یا رسولالله! آنها را معرفی بفرما، فرمود: «علی، سپس فرزندم حسن و سپس حسین و …»۳
چنانکه در منابع متعدّد اهل سنّت از پیامبر اکرم(ص) روایت شده که فرمودند: «وصیّ و جانشین بعد از من، علیّ بن ابیطالب(ع) است و بعد از او، دو فرزندم حسن، سپس حسین که نُه امام دیگر از صلب حسین پی هم میآیند … یعنی وقتی حسین از دنیا رفت، پسرش علی، بعد پسرش محمّد، بعد پسرش جعفر، بعد پسرش موسی، بعد پسرش علی، بعد پسرش محمّد، بعد پسرش علی، بعد حسن، سپس حجّت ابن الحسن. اینها امامان دوازدهگانهاند؛ به تعداد نقبای بنی اسرائیل.۴
دوم: «یا ایّها الَّذین آمنُوا أطیعُوا الله وَ اَطیعُوا الرَسولَ وَ اُولی الأمرِ مِنْکُمُ، فَاِنْ تَنَازَعْتُمْ فی شیء فَرُدُّوهُ الی الله»۵
آیه شریفه دستور به اطاعت مطلق و بیچون و چرا از خدا را میدهد. سپس با همان لحن و سیاق دستور اطاعت از پیامبر(ص) را صادر میکند. شکّی نیست که خداوند، معصوم مطلق و بری از خطا و گناه و سهو است. پس دستوراتش همواره صحیح و همیشه مطاع است. از اینکه قرآن عین همین اطاعت را برای پیامبر(ص) از مردم خواسته است، معلوم میشود پیامبر(ص) هم کاملاً معصوم است؛ چنانکه در آیه دیگر هم دستور داده و فرموده است: «وَ اَطیعُوا اللهَ وَ الرَّسُولَ لَعَلَّکم تُرحَمون»۶ که در آن بدون تکرار لفظ «اطیعوا» اطاعت پیامبر عین اطاعت خداوند است. در قدم سوم مؤمنین را به اطاعت مطلق و بیچون و چرا، از اولواالامر میخواند که معلوم میشود اولواالامر هم معصومند. هیچگاه دستور به گناه و ناصواب نمیدهند؛ وگرنه اطاعت مطلق از آنها صحیح نبود؛ چنانکه قرآن در سایر موارد که پای خطا و اشتباه در ناحیه مطاع متصوّر است، اطاعت را مقیّد میکند، مثلاً در مورد احترام و اطاعت پدر و مادر میفرماید: «وَ وَصینا الأنسانَ بِوالِدَیهِ حُسناً وَ اِنْ جاهَداکَ لِتُشْرِکَ بی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ فَلا تُطِعْهُما».۷
تا اینجای استدلال، فخر رازی از علمای مشهور اهل سنّت، ما را همراهی میکند؛ امّا اینکه اولواالامر معصوم چه کسانی هستند، حق این است که آنها اهل بیت(ع) و امامان دوازدهگانه از فرزندان پیامبر خاتم(ص) هستند.
دلایل ما ـ اوّل: «حدیث منزلت». در حدیثی که حاکم حسکانی در «شواهد التّنزیل»۸ در تفسیر آیه اولی الامر آورده به اسناد خویش از مجاهد روایت رسیده است. آیه کریمه در مورد امیرالمؤمنین، علی(ع) نازل گردید؛ آنجا که رسول الله(ص) در مدینه وی را جانشین خویش قرار داد، آنگاه علی(ع) فرمود: «مرا بر زنان و کودکان جانشین قرار میدهی؟» پیامبر(ص) فرمود: «آیا نمیپسندی که نسبت به من، به منزله هارون نسبت به موسی باشی. آنجا که به او گفت: «اخلفنی فی قومی» در میان قوم من جانشینم باش و اصلاح کن»، اینجا بود که و «اولی الامر منکم» در حقّ علی(ع) نازل شد، این گفته مورد تأیید مجاهد مفسّر بزرگ میباشد؛ حاکم حسکانی میگوید: این همان حدیث منزلت است که شیخ ما، ابوحازم حافظ میگفت: من آن را به پنج هزار سند تخریج کردهام. پس در اعتبار حدیث تردیدی نیست و محدّثان بزرگ مانند ابن عساکر
از صحابه بسیار روایت کردهاند.۹
دوم: «حدیث اطاعت». حاکم نیشابوری در «مستدرک» نقل میکند که پیامبر(ص) فرمود: «کسی که مرا اطاعت کند خدا را اطاعت کرده و کسی که مرا معصیت کند، خدا را معصیت کرده و کسی که علی(ع) را اطاعت کند، مرا اطاعت کرده و کسی که علی(ع) را معصیت کند، مرا معصیت کرده.»۱۰
این حدیث به طور واضح دلالت بر واجب الاطاعه بودن علی(ع) مانند خود پیامبر اسلام(ص) و عصمت علی(ع) دارد و در واقع حدیث مفسّر، «آیه شریفه اولی الامر» است.
سوم: همانگونه که فخر رازی با استدلال به این نتیجه رسید که اولواالامر باید معصوم باشد، ۱۱ شیعه نیز همین عقیده را دارند. از طرفی اهل سنّت، پیامبر(ص) را معصوم میدانند و اهل تشیّع پیامبر(ص) و ائمه دوازدهگانه(ع) را معصوم میدانند. بنابراین اجماع قائم است که غیر از پیامبر(ص) و ائمه اهل بیت، معصومیکه مصداق اولواالامر باشد، نداریم.۱۲
توضیح اینکه امام باید معصوم باشد. در میان امّت اسلامی دو قول بیشتر نیست؛ عدّهای میگویند عصمت، شرط امامت نیست؛ عدّهای میگویند عصمت شرط امامت است؛ امّا قول اوّل با «آیه شریفه اولواالامر» و به اقتضای سخن وتفسیر فخر رازی باطل شد. پس حق، منحصر در قول دوم میشود؛ یعنی امام باید معصوم باشد و تمام کسانی که عصمت را شرط امامت میدانند، اجماعاً و اتّفاقاً علی بن ابیطالب(ع) را امام میدانند.۱۳
در اینجا به چند نمونه دیگر از آیات قرآنی که مسئله نصب و معرفی امامت و حقّانیت مذهب اهل بیت(ع) را میرساند، یادآور میشویم و در توضیح هر کدام، منابع مهم اهل سنّت را که دلالت آیات را پذیرفتهاند، ذکر میکنیم.
۱. « … فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَهُ اللّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ؛ ۱۴ بگو بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم. سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.» زمخشری میگوید: این آیه کریمه، قویترین دلیل بر فضیلت اصحاب کساء است.۱۵
آلوسی میگوید: دلالت آیه کریمه بر فضیلت آل پیامبر(ص) که آل اللهاند برای هیچ مؤمنی قابل تردید نیست…۱۶
در «صحیح» مسلم، ۱۷ «سنن» ترمذی۱۸ و «مسند احمد بن حنبل»۱۹ وارد شده که پیامبر(ص) حضرت علی(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) را با خود به صحرای مباهله آوردند. در این آیه از علی(ع) تعبیر به نفس پیامبر شده و ابتهال و دعا خواندن کار مشترک پیامبر و اهل بیتش بوده که در نزول لعنت بر کاذبین مؤثّر بوده است.
۲. «إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا؛ خدا فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.»۲۰ این آیه عصمت اهل بیت(ع) را بیان میکند و تا معصوم باشد، نوبت به غیر معصوم در ولایت، امامت و ریاست مذهب نمیرسد.
بنابراین وقتی که با توجّه آیات قرآن و روایات صحیح فریقین، امامت و ولایت متعلّق به جانشین به حق بعد از پیامبر اسلام(ص) میباشد و آن جانشینان کسانی نیستند؛ مگر امیرالمؤمنین، حضرت علی و فرزندانش(ع). پس واضح و مسلّم است که تبعیّت واقعی از امامت ائمه اطهار(ع) مهمترین دلیل روشن است بر حقّانیت مذهب تشیّع.
پینوشتها:
۱. سوره مائده (۵)، آیه ۳.
۲. همان، آیه ۶۷.
۳. ابراهیم بن محمّد جوینی، فرائد السّمطین، بیروت، مؤسّسه المحمودی للطباعه و النشر، ج ۱، ص ۳۱۲.
۴. فرائد السّمطین، ، ج ۲، ص ۱۳۴؛ سبط ابن جوزی، تذکره الخواص، بیروت، مؤسّسه اهل البیت، ۱۴۰۱ هـ، ص ۳۲۷؛ سلیمان قندوزی، ینابیع الموده، اسلامبول، مطبعه اختر، ۱۳۰۱ هـ، ص ۴۴۴، باب ۷۷.
۵. سوره نساء (۴)، آیه ۵۹.
۶. سوره آل عمران (۳)، آیه ۳۲.
۷. سوره عنکبوت (۲۹)، آیه ۸.
۸. حاکم حسکانی، شواهد التّنزیل، مؤسسه الطبع و النشر، ج ۲، ص ۱۹۰.
۹. همان، ص ۱۹۵.
۱۰. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، مؤسسه طبع و نشر، ج ۳، ص ۱۹۵.
۱۱. فخر رازی، تفسیر، تهران، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، سطر ۲، ج ۱۰، ص ۱۴۴.
۱۲. حلّی، کشف المراد، تحقیق آیت الله سبحانی، انتشارات مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ اوّل، ص ۱۸۸.
۱۳. کشف المراد، تحقیق استاد حسن زاده، جامعه مدرّسین قم، چاپ چهارم، ص ۳۶۷.
۱۴. سوره آل عمران (۳)، آیه ۶۱.
۱۵. جار الله زمخشری، تفسیر الکشّاف، بیروت، دارالکتاب العربی، ج ۱، ص ۳۷۰.
۱۶. آلوسی، روح المعانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج ۳، ص ۱۸۹.
۱۷. صحیح مسلم، کتاب فضائل الصحابه باب فضائل علیّ بن ابیطالب، مؤسّسه عزّالدّین للعباده و النشر، ج ۵، ص ۲۳، حدیث ۳۲.
۱۸. سنن ترمذی، دارالفکر، ج ۵، ص ۵۶۵.
۱۹. مسند احمد بن حنبل، بیروت، دار صادر، ج ۱، ص ۱۸۵.
۲۰. سوره احزاب (۳۳)، آیه ۳۳.
حسن منتظری
ماهنامه موعود شماره ۱۴۲ و ۱۴۳