«آیا در میان شما به جز من کسی هست که همسرش بانوی زنان جهان باشد؟» (۱) این سخنی بود که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، در شورای شش نفره انتخاب خلیفه در برابر دیگران بیان کردند. حضرت زهرا (سلام الله علیها)، در نگاه حضرت علی (ع)، جایگاهی خاص و بلند مرتبه داشتند. حضرت علی (ع) در موقعیتهای گوناگون و در مقاطع مختلف، این جایگاه ارزشمند را بیان میکردند.
جایگاه حضرت زهرا (س) نزد امام علی (ع)
«آیا در میان شما به جز من کسی هست که همسرش بانوی زنان جهان باشد؟» (۱) این سخنی بود که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، در شورای شش نفره انتخاب خلیفه در برابر دیگران بیان کردند. حضرت زهرا (سلام الله علیها)، در نگاه حضرت علی (ع)، جایگاهی خاص و بلند مرتبه داشتند. حضرت علی (ع) در موقعیتهای گوناگون و در مقاطع مختلف، این جایگاه ارزشمند را بیان میکردند.
در ادامه ی این مقاله به گوشه ای از بیان این فضائل می پردازیم.
الف) مباهات حضرت علی (ع) به همسری فاطمه (س)
در برخی از موارد حضرت علی (ع) برای اثبات حقانیت خود به همسری فاطمه (س) استناد فرمودهاند. برای مثال در پاسخ نامه ای به معاویه از جمله فضیلت ها و امتیازهایی که حضرت به آن اشاره می فرمایند این است که «بهترین زنان جهان از ماست و حماله الحطب و هیزم کش دوزخیان از شماست.»(۲)
حضرت علی (ع) در ضمن پاسخ به نامه معاویه می نویسند: «دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله) همسر من است که گوشت او با خون و گوشت من در هم آمیخته است. نوادگان حضرت احمد (ص)، فرزندان من از فاطمه (س) هستند، کدامیک از شما سهم و بهره ای چون من دارا هستید.» (۳)
در جریان سقیفه حضرت ضمن برشمردن فضایل و کمالات خویش و این که باید بعد از پیامبر، او رهبری و هدایت جامعه اسلامی را عهده دار شود به ابوبکر فرمود: «تو را به خدا سوگند می دهم! آیا آن کس که رسول خدا او را برای همسری دخترش برگزید و فرمود خداوند او را به همسری تو [علی] در آورد من هستم یا تو؟ ابوبکر پاسخ داد: تو هستی. (۴)
ب) فاطمه رکن علی است
از مقامات ممتازی که مخصوص پیامبر (ص) و حضرت فاطمه (س) است، رکن بودن برای حضرت علی (ع) است. در حدیثی می خوانیم پیامبر (ص) به حضرت علی (ع) فرمودند: «سلام بر تو ای پدر دو گل [زینب و ام کلثوم] به زودی دو رکن تو از دست می روند.» (۵)
جابر بن عبد اللَّه میگوید: «شنیدم رسول خدا (ص) سه روز پیش از وفاتش بعلى (ع) میفرمود: درود بر تو اى پدر دو گل من، تو را بدو ریحانه دنیاى خود سفارش کنم بهمین زودى دو ستون تو ویران شوند و خدا خلیفه من است بر تو، چون رسول خدا (ص) وفات کرد، [حضرت علی (ع)] فرمود این یک ستون من بود که رسول خدا به من فرمود. چون فاطمه وفات کرد، فرمود این ستون دوم است که رسول خدا فرمود.» (۶)
ج) مددکار اطاعت الهی
انبیا و پیشوایان معصوم (ع) تنها راه سعادت و خوشبختی انسان ها را پیروی از دستورات الهی می دانستند و از این رو بهترین همکار و دوست برای آنان کسی بود که در این راستا به آنها کمک کند.
علی (ع) در پاسخ پیامبر که سؤال کردند: «همسرت را چگونه یافتی؟» گفتند: «بهترین یاور در راه اطاعت از خداوند.» (۷)
د) تنها تسلی بخش علی (ع)
حضرت علی (ع) بعد از شهادت فاطمه خطاب به ایشان فرمودند:
«با چه کسی آرامش یابم ای دختر محمد (ص)؟ من به وسیله تو تسکین مییافتم؛ بعد از تو با چه کسی آرامش یابم؟» (۸)
پایان شکیبایی علی (ع)
در پایان این مقاله، شما را دعوت میکنیم که بخشی از سخنان دلخراش حضرت امیر (ع) را در مقابل مزار همسر خویش بخوانید:
«خدا چنین خواست که او زودتر از دیگران به رسول خدا بپیوندد، پس از او شکیبایی من به پایان رسیده و خویشتن داری از دست رفته، اما آنچنان که در جدایی تو صبر کردم، در مرگ دخترت نیز جز صبر چاره ای ندارم شکیبایی بر من سخت است. پس از او آسمان و زمین در نظرم زشت می نماید و هیچ گاهاندوه دلم نمیگشاید. چشمم بی خواب، و دل از سوز غم سوزان است. تا خداوند مرا در جوار تو ساکن گرداند. مرگ زهرا (س) ضربه ای بود که دل را خسته و غصه ام را پیوسته گردانید و چه زود جمع ما را به پریشانی کشانید… اگر بیم چیرگی ستمکاران نبود، برای همیشه اینجا [کنار قبر زهرا (س)] می ماندم و در این مصیبت بزرگ چون مادر فرزند مرده، اشک از دیدگانم می راندم.»(۹)
پی نوشت:
۱. نهج البلاغه، نامه ۲۸؛ به نقل از بدانید من فاطمه هستم، نشر موعود، ۱۳۹۱، ص ۷۶
۲. همان.
۳. طبرسی، احتجاج، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، چاپ دوم، ۱۹۸۳ میلادی، ج۱، ص۱۳۵؛ به نقل از همان.
۴. همان، ص ۱۲۳.
۵. روضه الواعظین / ترجمه مهدوى دامغانى، ص: ۲۵۵؛ با استفاده از نرم افزار جامع الاحادیث نور ۳/۵
۶. الأمالی (للصدوق) / ترجمه کمرهاى؛ متن؛ ص۱۳۵؛ با استفاده از همان.
۷. بحارالانوار، ج۴۳، ص ۱۱۷؛ به نقل از بدانید من فاطمه هستم، همان، ص ۷۸
۸. رحمانی همدانی، فاطمه الزهرا بهجه قلب مصطفی، ص ۵۷۸، به نقل از مجمع الروایه؛ به نقل از همان، ص ۷۷
۹. اصول کافی، ج۱، ص ۱۵۹؛ به نقل از همان، ص ۸۴
منبع: مستور