تعظیم نخل

جابر بن یزید جعفی در پوست خودش نمی‌گنجید. آخر این بار در سفر حج با امام باقر(علیه السلام) همسفر شده بود.

در بین راه، دو پرنده به سمت آنها آمدند و بالاى کجاوه ی امام محمّد باقر(ع) نشستند و مشغول سر و صدا شدند. جابر خواست تا پرندگان را بگیرد که ناگهان حضرت با صداى بلند، فرمودند: اى جابر! آرام باش و پرندگان را به حال خود واگذار، آن ها به ما اهل بیت عصمت و طهارت پناه آورده‌اند.

جابر گفت: مولاى من ! مشکل و ناراحتى آن ها چیست، که این چنین به شما پناهنده شده‌اند؟
حضرت(ع) فرمودند: آن ها مدّت سه سال است که در این حوالى لانه دارند و هرگاه تخم مى گذارند تا جوجه شود، مارى در اطراف آن ها هست که مى آید و جوجه هایشان را مى خورد. اکنون پرندگان به ما پناهنده شده‌اند تا از خداوند بخواهیم که آن مار را به هلاکت رساند؛ و من نیز در حقّ آن مار نفرین کردم و به هلاکت رسید؛ و پرندگان در امان قرار گرفتند.

سپس امام(ع) و همراهانشان به راه خود ادامه دادند تا نزدیک سحر و اذان صبح به بیابانى رسیدند. چون امام باقر(ع) از روی شتر فرود آمدند، در گوشه اى خم شدند و مقدارى از شن ها را کنار زدند و در حال کنار زدن شن ها، دعائى را بر لب هاى خود زمزمه کردند: خداوندا! ما را سیراب و تطهیر و پاک گردان .
ناگهان سنگ سفیدى نمایان شد و امام (ع) آن سنگ را کنار زدند و چشمه اى زلال و گوارا آشکار گردید، و از آن آب آشامیدند و وضو گرفتند.

***

هوا گرگ و میش بود و نزدیک اذان صبح، امام باقر(ع) و دیگر مسافران به روستایی رسیدند که نخلستانی در کنارش بود. حضرت(ع) کنار نخل خرمائى، که از مدّتها قبل خشک شده بود، رفتند و خطاب به آن فرمودند: اى درخت خرما! از آنچه خداوند متعال در درون شاخه هاى تو قرار داده است، ما را بهره مند ساز.
طولی نکشید که درخت خرما، سرسبز و پربار شد و خود را در مقابل امام باقر(ع) خم کرد تا کاروانیان بتوانند به راحتی خرما بچینند و بخورند.

در همین لحظه، مردی عرب با دشداشه ی سفید و نعلین به پا، از دیدن این معجزه چشمانش گرد شد و رو به حضرت(ع) گفت : شما سحر و جادو کردید؟!

امام باقر(ع) با آن آرامش همیشگی شان در چهره، فرمودند: اى مرد! به ما نسبت ناروا مده، چون که ما از اهل بیت رسالت هستیم و هیچ کدام از ما ساحر و جادوگر نبوده و نیستیم، بلکه خداوند متعال از اسامى مقدّسه خود کلماتى را به ما آموخته است که هر موقع هر چه را بخواهیم و اراده کنیم، به وسیله آن کلمات، خداوند متعال را مى خوانیم و تقاضا می‌کنیم، آن گاه دعاى ما به لطف او مستجاب خواهد شد.

منبع: بحارالا نوار: ج، ص ۲۴۸ و ۳۸، به نقل از خرائج مرحوم راوندی.

همچنین ببینید

از شیراز تا حیفا

«از شیراز تا حیفا»روایتی از بنیاد و تاریخ فرقه بابیه

«از شیراز تا حیفا» نقدی عالمانه و روایتی منصفانه از چگونگی شکل‌گیری فرقه بابیه و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *