مدت غیبت: ۴۶۰سال (از تولد حضرت نوح (ع) تا آغاز دعوت ایشان + سه روز (روزهایی که حضرت نوح (ع)، صبح هنگام، ظهر و عصر، برای عبادت و نفرین و قومشان از شهر خارج شدند) + ۵۰ سال (از زمانی که خداوند نفرین حضرت نوح (ع) را پذیرفت تا زمانی که طوفان جهانی درگرفت. در این مدت حضرت نوح (ع) و مومنان اندک قومشان در حال ساختن کشتی و جمع کردن جفتی از حیوانات بودند) = ۵۱۰ سال و ۳ روز
– ۴۶۰سال: حضرت شیث بن آدم (ع)، قوم خودش را به ظهور حضرت نوح (ع)، بشارت داده بود. امام صادق (ع) فرمودند: «وقتی نوح، قوم خود را دعوت کرد، فرزندان شیث وقتی دیدند حضرت نوح علم آنها را تصدیق میکند، او را تایید کردند ولی فرزندان قابیل او را تکذیب کردند و گفتند: آن چه تو میگویی ما از پدران خود نشنیده ام…» (۱)
حضرت نوح (ع) پس از طرد شدن توسط قوم قابیل، گوشه نشینی را در پیش گرفتند تا در ۴۶۰ سالگی حضرت جبرئیل امین (ع) بر ایشان نازل شد و از طرف خداوند ایشان را مامور به جهاد در راه خداوند گردانیدند. (۲)
– ماجرای ۳ روز: از امام صادق (ع) نقل شده است که وقتی حق تعالی پیامبری نوح نبی (ع) را ظاهر گردانید، دشمنان ایشان، پیامبر خدا را تا حدی می زدند که ۳ روز بیهوش در گوشه ای می افتادند و از گوشش خون جاری بود و وقتی به هوش می آمد، دعوت را دوباره از سر میگرفت.
این وضعیت ۳۰۰ سال ادامه داشت تا حضرت نوح (ع) از شهر خارج شدند تا در نماز صبح از خداوند طلب عذاب برای قومشان کنند اما سه ملک خداوند از خداوند خواستند این عذاب را – که اولین عذاب اهل زمین محسوب می شد- به تاخیر بیندازد. بنابراین حضرت نوح (ع) عذاب قوم را ۳۰۰ سال دیگر عقب انداخت.
بعد از این ۳۰۰ سال، حضرت نوح (ع) از شهر خارج شد تا در وعده ی ظهر از خداوند طلب عذاب کند و باز به درخواست آن ۳ ملک، ۳۰۰ سال دیگر عذاب به تاخیر افتاد. در پایان نهصدمین سال، حضرت نوح (ع) از شهر خارج شد در حالی کهاندک مومنانش دورش را گرفته بودند و التماس میکردند که ریشه ی ظالمان را بخشکاند. در این حالت، خداوند درخواست حضرت نوح را برای عذاب پذیرفت. (۳)
– پنجاه سال: از زمانی که خداوند درخواست حضرت نوح (ع) را پذیرفت، سه سال دیگر نیز گذشت و مومنان در این مدت تحت شدیدترین آزمایش های الهی قرار گرفتند و تنها گروهاندکی از مومنان خالص باقی ماندند و با التماس از خداوند خواستند، قوم ظالمان را عذاب کند که مبادا مومن دیگری باقی نماند. در این زمان خداوند دعای آنها را استجابت نمود. از مستجاب شدن دعا تا طوفان مشهور جهانی که بلای قوم نوح (ع) بود، ۵۰ سال فاصله افتاد. (۴)
سالهای غیبت برای مردم:
غیر از سختی های فراوان و ضرب و جرح هایی که شیعیان نوح نبی (ع) در خلال این نهصد سال تحمل کردند، خداوند آزمایشهای طاقت فرسایی از ایمان آنها به فرج گرفت. پس از به پایان رسیدن آن نهصد سال دعوت رنج ناک، خداوند به قوم حضرت نوح (ع)، وعده داد که خرمایی بکارند و وقتی نخل میوه داد، فرج حاصل میشود. شیعیان با خوشحالی پذیرفتند و همه نخلهایی کاشتند و وقتی خرماها، رسید، آن را برای نوح نبی (ع) آوردند و خواستند وعده اش را وفا نماید.
بعد از این، خداوند دوباره دستور داد، شیعیان خرماهای رسیده را بکارند و نخلهای دیگری به ثمر برسانند. بر سر تکرار این آزمایش، یک سوم از شیعیان نوح نبی (ع) به ستمگران پیوستند. دو سوم دیگر شیعیان، برای بار سوم، به دستور خداوند، مامور به کاشتن نخل شدند و در دور سوم این آزمایش نیز، یک سوم دیگر از دین برگشتند.
در پایان، تنها یک سوم از شیعیان حضرت نوح (ع) باقی ماندند و آنها نیز با تحمل سختی ها و آزمایش های فراوان و ایمان راسخ به تحقق وعده های الهی از طوفان بلایا جان سالم به درد بردند. (۵)
چگونه غیبت به فرج انجامید؟
شاید بتوان برجسته ترین ویژگی قوم حضرت نوح (ع) را «استقامت بر سر ایمان» و «صبر بر مصائب فراوان» دانست. علامه مجلسی (علیه الرحمه) پس از بیان امتحان قوم نوح (ع)، میگوید: «کسی که در داستان این قوم به خوبی تدبر کند، برخی از حکمتهای غیبت حضرت صاحب الامر (ارواحنا له الفداء) و تاخیر ظهور ایشان را درک خواهد کرد.» (۶)
پی نوشت:
۱. بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۳۲۳؛ به نقل از نهاوندی، علی اکبر، العبقری الحسان، نشر مسجد مقدس جمکران، ج ۳، ص ۲۸۵
۲. سعد السعود، ص ۲۳۹؛ به نقل از همان.
۳. کمال الدین/ ترجمه کمرهاى، ج۱، صص ۲۳۵- ۲۳۷؛ با استفاده از نرم افزار جامع الاحادیث ۳/۵
۴. همان، ص ۲۳۶؛ با استفاده از همان نرم افزار.
۵. همان، صص ۲۶۷- ۲۶۸؛ با استفاده از همان.
۶. نهاوندی، همان، ص ۲۸۸