از آنجا که منشأ همه زیبایی ها خداوند است و فطرت خداگونه انسانها نیز، به دنبال این سرچشمه میباشد؛ لذا بحث پیرامون خداوند (به هر نحو که باشد) بسیار لذت بخش و فرح آفرین است.
از آنجا که منشأ همه زیبایی ها خداوند است و فطرت خداگونه انسانها نیز، به دنبال این سرچشمه میباشد؛ لذا بحث پیرامون خداوند (به هر نحو که باشد) بسیار لذت بخش و فرح آفرین است.
کلمه «حول» در لغت به چند معنا ذکر شده که آنچه مناسب مقام است معنای «جنبیدن» و «حرکت» میباشد. قُوّه نیز به «نیرو، توانائی و قدرت» معنا شده است.[۱]ترجمه آن میشود: هیچ حرکت و نیرو و قدرتی نیست مگر به وسیله خدای بلند مرتبه و بزرگ. نکته ادبی در این کلام اینست که هرگاه نفی و (إلّا) استعمال شود معنای حصر را می رساند، یعنی جنبش و نیرو منحصر در خداوند است.
برای این جمله دو نوع ارتباط با زندگی می توان لحاظ کرد که در ادامه به بررسی اجمالی آنها می پردازیم.
۱. نشانه توحید افعالی
در این بخش در مقام بیان این مطلب هستیم که، کسی می تواند به حقیقت، این جمله را بکار ببرد که در پشت آن، اعتقادی عمیق به آن داشته باشد، این جمله و نظائر آن مانند «لا مؤثر فی الوجود الا الله» حاکی از توحید افعالی (که مرتبه ای توحید است) میباشد.
توحید افعالی این است که خدا را در کارهایی که انجام می دهد، نیازمند به کمک و یار و یاور ندانیم.[۲] به دیگر سخن: هر کس هر چه دارد از او و در حیطه قدرت و سلطنت و مالکیت حقیقی و تکوینی اوست. و قدرت و مالکیت دیگران در طول قدرت الهی و از فروع آن است، نه اینکه مزاحمتی با آن داشته باشد، چنان که مالکیت اعتباری «عبد» بر اموالی که کسب میکند در طول مالکیت اعتباری «مولی» است؛ پس چگونه ممکن است خدای متعال نیازمند به کمک کسانی باشد که تمام هستی و شئون وجود آنها از او و قائم به او است؟[۳]البته عرفاء معنای دیگری از توحید افعالی اراده میکنند و آن، استقلال در تأثیر است یعنی مخلوقات الهی در کارهای خودشان نیز بی نیاز از خدای متعال نیستند و تأثیر و تأثرهای آنها از همدیگر به اذن خدا و در سایه نیرویی است که خدای متعال به آنها عطا فرموده، تنها کسی که مستقلاً و بدون احتیاج به دیگری در همه جا و در همه چیز تأثیر میکند، همان ذات مقدس الهی است و فاعلیت دیگران در طول فاعلیت اوست.[۴]از این روی همه آثار وجودی که از هر فاعل مؤثری پدید می آید، در مرتبه بالاتری منوط به اذن و اراده تکوینی الهی و مستند به خدای متعال است و این معنای کلمه «لا حول و لا قوه الّا بالله العلی العظیم» میباشد.[۵] از آنجا که ما در توحید افعالی، خالقیت و ربوبیت را از خداوند و به دست او میبینیم؛ لذا پرستش را نیز مختص به او خواهیم دانست؛ یعنی از توحید افعالی به توحید در عبادت که لازمه آن است، خواهیم رسید.
نتیجه دیگری که از دلِ توحید افعالی بیرون می آید، افزایش اعتماد ما به خدا و توکل به او است؛ پس تنها از او یاری می خواهیم و ترس و امیدمان از او و به او است. و حتی هنگامیکه اسباب عادی برای تأمین خواسته ها و نیازمندی هایمان فراهم نباشد، ناامید نمیشویم. زیرا خدا می تواند از راههای غیرعادی هم نیاز ما را تأمین کند.[۶]۲. آثار و برکات آن در زندگی:
علاوه بر برکات حاصل از اعتقاد به اینکه حول و قوه از خداوند است و انسان معتقد، سود فراوانی از بهره های معنوی آن میبرد؛ باید دانست که ذکرها همانند دواها هر کدام اثر خاصی را به دنبال دارند و دردی را درمان میکنند.[۷]در مورد فوائد ذکر «لا حول و لا قوه…» روایاتی وجود دارد که فقط به ترجمه دو نمونه از آن اشاره میکنم.
۱. پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمودند: کسی که لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم گوید، گناهان او از بین می رود مثل روزی که از مادر متولد شده و از هفتاد راه فقر حفظ میشود.[۸]۲. پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمودند: لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم، دوای نود و نه درد است که آسانترین آنها هَمّ و غم است.[۹]نتیجه گیری: (لا حول و لا قوه الا بالله...) در زندگی دو چهره دارد، چهره مخفی آن یعنی اعتقاد به توحید افعالی خداوند در تمام شئون زندگی به همان معنایی که گذشت و چهره آشکار آن، اینکه ذکری است از اذکار با برکات و آثار خاص خود مثل: دور کننده حزن و غم، گنجی از گنجهای بهشت[۱۰]، زائل کننده[۱۱] گناهان و غیره.
منابع
[۱] . سیاح، فرهنگ بزرگ جامع نوین، تهران، انتشارات اسلام، ذیل ماده «ح و ل» و «ق و ه».[۲] . مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ج۳ ـ ۱، ص ۸۰.
[۳] . مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، ج ۱، ص ۱۶۴.
[۴] . همان، ص ۱۶۵.
[۵] . همان، ص ۱۶۶.
[۶] . همان، ص ۱۶۶.
[۷] . به شرط اینکه نسخه این دارو توسط یک استاد اخلاق و دانای به آثار اذکار، پیچیده شود بطوری که این استاد درد را به خوبی شناخته باشد و بتواند درمان صحیحی ارائه دهد.
[۸] . المحقق النوری الطبرسی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، چ ۲، ۱۳۲۰، ج ۵، ص ۳۷۳.
[۹] . همان، ص ۳۷۴.
[۱۰] . طباطبایی، محمد حسین، المیزان، قم، النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین، ج ۱۲، ص ۳۷، به نقل از تفسیر المیزان.
[۱۱] . المحقق النوری الطبرسی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، چ ۲، ۱۳۲۰، ج ۵، ص ۳۷۳.