این روزها محبت در دیار خانواده یخ زده. کمتر زوجین دست یکدیگر را به گرمی می فشارند تا اینکه آمار طلاق بر اساس گفته رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور رشدی ۶ درصدی را شاهد باشد.
این روزها محبت در دیار بعضی از خانواده ها یخ زده. کمتر زوجین دست یکدیگر را به گرمی می فشارند تا اینکه آمار طلاق بر اساس گفته رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور رشدی ۶ درصدی را نشان دهد.
آماری که بسیار دردناک است و باید در برابر آن علامت های سوال بسیاری را ایجاد کرد و این را از خود پرسید که چرا در شرایط کنونی این چنین آمار طلاق بی پروا افزایش یافته در حالی که قبل از ازدواج تب داشتن همسر در بین افراد بسیار بالاست و هم اکنون پس از گذشت مدت کوتاهی نه خبری از آن حرارت اولیه است و نه دیگر عشقی برای ادامه کار در بین آنان وجود دارد.
در حالی تویسرکانی با این آمار زنگ خطر را برای سلامت اجتماعی به صدا در آورده که بسیاری از واحدهای فرهنگی به ویژه صدا و سیما و حتی خانواده ها نقش و کارکرد خود را در زمینه آموزش سبک زندگی به فراموشی سپردهاند و جوان را بدون گدار به جویبار زندگی سپردهاند در حالی که قبل از شکل گیری سقف مشترک برای دو نفر این افراد باید آموزه های لازم را فرا گرفته و رسم و رسوم همسرداری را بیاموزند.
این آمار ۶ درصدی از سوی یکی از رسمی ترین سازمان های مربوط به آمار طلاق ارائه شد تا ثابت کند هیچ شک و شبیه ای در برابر میزان افزایش سقوط عاطفه وجود ندارد و باید این موضوع را به نظاره نشست که چگونه اساس خانواده به دلایلی همچون ترک زندگی، اعتیاد یکی از زوجین، محکومیت حبس، ضرب و شتم، بیماری صعب العلاج، مححقق نشدن یکی از شروط ضمن عقد، استنکاف زوج از پرداخت نفقه، ازدواج مجدد زوج، اختلالات جنسی، اختلالات روانی و افسردگی، فقر مالی، ارتباطات نا مشروع و نهایتا دخالت خانواده ها فرو می ریزد و هیچ کس در این زمینه خم به ابرو نمی آورد.
حال و هوای این روزهای خانواده ها خوب نیست. مسئولین در واحد های فرهنگی بیش از آنکه به دنبال راهکارهای حفظ کیان خانواده باشند دست از وظیفه خود کشیدهاند و خود را به عنصری منفعل در برابر آنچیز که در مورد خانواده های نوپا رخ می دهد مبدل کردهاند که اگر اینطور نبود وضعیت طلاق چنین شتابان رشد صعودی نداشت و جامعه کمتر از این بابت متضرر میشد و آرامش خود را از دست می داد.
آرامشی که در نهاد خانواده مورد هدف قرار گرفته و از آن چیز چندانی باقی نمانده تا زوجین برای هر چه سریع تر رها شدن از یکدیگر دست به دامان راهروهای دادگاه شوند و با چشمانی غمبار از لا به لای پنجره ها به دنبالی آزادی خیال انگیز باشند.
بر اساس جدولی که تویسرکانی ارائه داده دخالت خانواده ها در صدر عوامل طلاق قرار دارد.
۱۵.۵ درصد دخالت خانواده ها
۱۵.۳ درصد محقق نشدن یکی از شروط ضمن عقد
۷.۶ درصد ترک زندگی
۶.۵ درصد اعتیاد یکی از زوجین
۴.۱ درصد فقر مالی
۴ درصد استنکاف زوج از پرداخت نفقه
۳.۱ درصد ضرب و شتم
۱.۴ درصد اختلالات روانی و افسردگی
۱.۲ درصد ازدواج مجدد زوج
۹ دهم درصد ارتباطات نا مشروع
۹ دهم درصد محکومیت حبس یکی از زوجین
۷ دهم درصد اختلالات جنسی
۳ دهم درصد بیماری صعب العلاج یکی از زوجین
با توجه به آمار فوق و با توجه به اینکه دخالت خانواده ها نقش بسیار پررنگتری در بروز طلاق در جامعه داشتهاند ضروری به نظر می رسد تا بزرگان خانوار نیز قبل از ازدواج جوانان تحت آموزش های خاص زیر نظر سازمان ورزش و جوانان قرار بگیرند تا به واقع مرز بین دخالت و همراهی کردن با فرزندان را بیش از پیش بازیابی کنند و با رویکردی نادرست تلخ کامی را برای فرزندان خود به ارمغان نیاورند.
ندای انقلاب