یک استاد اخلاق گفت: ما فقط محبت اهل بیت(ع) را عنوان میکنیم و آن را در برگزاری مراسم اعیاد و جشن برای آنها خلاصه کردهایم اما قرآن کریم بحث «مودّت» را بیان میکند این مودت به درد کسانی میخورد که میخواهند به «الله» برسند.
محمد شجاعی در سلسله مباحث «غم و شادی در اسلام» گفت: قیمت هر انسانی به نوع غمها و شادیهای او است، غمها و شادیها هستند که قیمت واقعی یک انسان را مشخص میکنند.
وی عنوان کرد: باید توجه داشت که با چه چیزهایی شاد و با چه چیزهایی غمگین میشویم، برخی افراد به واسطه نوع غمهایشان سکته میکنند، فلج میشوند و یا خودکشی میکنند و این موضوع نشان میدهد که معشوق نهایی آنها چه بوده است، در واقع اگر غمهای انسان در مرحله انسانی باشد و نه در مرحله حیوانی، انسان به یک شادی و آرامش حقیقی دست پیدا خواهد کرد.
این استاد اخلاق تصریح کرد: تنها غمیکه میتواند تولید شادی کند غمهای بخش فوقعقلانی انسان است؛ کسی که به خاطر کنکور غصه میخورد دلیل ناراحتی او به دلیل بخشهای پایین انسانی است اما کسی که به خاطر مباحث علمی غصه میخورد نشان از بخش فوق عقلانی او دارد.
وی با بیان اینکه در ملاک انسانیت، ۳ نوع عشق در رأس تمام عشقها باید باشد، گفت: نخستین نکته خود الله است؛ «قولوا لا اله الا الله» عشق انسان از نوع میزان رابطهاش با الله مشخص میشود و قیمت و ارزش یک انسان به این است که تا چهاندازه بین خود و خدایش مشکلات و پیروزی دارد لذا وقتی میگوییم لا اله الا الله، در واقع خدا لیلی است و ما باید مجنون او باشیم.
وی ادامه داد: وقتی یک فردی بخش انسانیاش فعال است باید توجه کند که نوع غصههایش چگونه میشود؟!
شجاعی با این اینکه بخش دوم ارتباط انسان براساس آیه ۲۴ سوره توبه، اهلبیت هستند که به عنوان خانواده آسمانی معرفی میشوند و کیفیت ارتباط با خانواده آسمانی نیز دغدغه انسان است به طور مثال: اینکه ما در طی ۶۰-۷۰ سالی که عمر میکنیم آیا تاکنون سری به حضرت زهرا (س) و یا امام زمان (عج) زدهایم، آیا تاکنون دلمان برای آنها تنگ شده است و آیا اصلاً ما پدر و مادر آسمانی خویش را میشناسیم.
وی افزود: ما آدمهای زمینی را خوب میشناسیم اما شناختی درباره خانواده آسمانی خویش نداریم و این مسئله نشان میدهد که این بخش از انسانیت در ما ضعیف است و ارتباط با خانواده آسمانی نزد ما جایگاهی ندارد و از این رو است که سبک زندگی ما با حقیقت وجودیمان و خانواده آسمانی ما فاصله دارد. این استاد دانشگاه سومین غم را «جهاد» نامید و اظهارداشت: تلاش برای رسیدن به خانواده آسمانی، دوندگی و چنین تلاشی نه تنها در ما وجود ندارد حتی تمرینی هم در این زمینه نداریم همانند کسی که فقط مسابقه فوتبال و کشتی را تماشا میکند و اصلاً وارد میدان و گود نمیشود.
وی تصریح کرد: دو گروه هستند که همیشه بیشترین مشکلات روحی، جسمی و روانی را دارند، یکی تحصیلکردگان و دیگری ثروتمندان. چرا که آنها فقط به یک بعد انسانی پرداختهاند و از بُعد انسانیت غافل شدهاند و در واقع شخص، خبری از ابدیت و خانواده آسمانی خویش ندارد.
شجاعی عنوان کرد: منظور از دغدغه و غصه اهلبیت داشتن این است که غصه اهلبیت(ع) به خاطر ما است نه به خاطر خودشان و اگر امام حسین (ع) میفرمایند: «هل من ناصر ینصرنی»به خاطر خود ما است و اهلبیت (ع) مَثَل خود خدا هستند و کمبودی ندارند و آنها میفرمایند: ما پدران شما هستیم، از این رو پدری که فرزندش در درجات عالیه نباشد، غصهدار است.
وی با اشاره به اینکه اکثر افراد به نیت ائمه اطهار (ع) صدقه میدهند، گفت: اغلب ما برای صدقه دادن به فقرا به دنبال پول خُرد و یا پول ماندهای هستیم و اصلاً فکر نمیکنیم که میخواهیم به ائمه (ع) هدیه بدهیم و این موضوع مانع رشد ما میشود در حالیکه اگر ما کسی را دوست داشته باشیم برایش هزینه میکنیم و متأسفانه در میلاد اهلبیت (ع) چیزی به آنها هدیه نمیدهیم در صورتی که در تولد اقوام خود به آنها هدیه میدهیم و این بیانگر این است که صمیمیتی بین ما و خانواده آسمانی ما وجود ندارد.
این استاد اخلاق با بیان اینکه کمکخواهی امام حسین(ع) از مسلمانان در روز عاشورا با بیان «هل من ناصر ینصرنی» همانند گدایی خداوند است، تصریح کرد: خداوند متعال در آیات قرآن کریم میفرماید: «مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَهً» خداوند میگوید به من کمک کنید و به من قرض بدهید سپس با عزت پاسخ میدهد که من یک تا هفتصد برابر به شما خواهم داد و این موضوع بیانگر آن است که اگر ما عشق، انفاق کنیم، خداوند به ما عشق میبخشد، اگر معرفت هدیه دهیم، معرفت و اگر پول دهیم خداوند پول به ما عنایت میکند.
وی یادآور شد: بنابراین کمکخواهی خداوند به دلیل این است که ما را همانند خویش کند و از این رو است که حضرت زینب (س) چون تمام داراییاش را در راه خدا داد، فرمود: «ما رأیت الا جمیلا» و خداوند نیز در پاسخ گفت: «کل یوم عاشورا و کل عرض کربلا» و آن را تا ابد ادامه داد.
شجاعی اظهارداشت: مهم نیست که ما در عاشورای سال ۶۱ هجری حضور داشتیم یا نه، مهم این است که اکنون وقتی حسین زمان، حضرت ولیعصر(عج) ما را فرا میخواند آیا به او لبیک میگوییم و آیا در خیمهاش وارد میشویم؟!
وی در بخش دیگری از سخنان خود به بیان روایتی از امام رضا(ع) پرداخت و عنوان کرد: امام رضا (ع) در سؤالی از «ابن شبیب» و در واقع از تمام انسانها میپرسند که آیا شما دوست دارید در زندگی جاودانهتان با ما همراه شوید و آیا این همراهی شما را خوشحال میکند، سپس فرمودند: اگر شما خوشحال میشوید که در تمام درجات بهشت با ما باشید ما هم خوشحال میشویم، پس با غصههای ما غصه بخورید و با شادیهای ما شاد باشید.
این استاد اخلاق با تأکید بر اینکه عاطفه اهلبیت(ع) بسی بیشتر و بالاتر از عاطفه پدر و مادر زمینی ما است، افزود: اگر کسی غم امام زمان (عج) و شادیهای اهلبیت(ع) در دلش باشد و با شادیهای آنها شاد شود و با غمهایشان غمگین، این دل ارزشمند میشود و نوع غصههای ما همتراز غمهای اشرافی شده انسانهای اول خلقت که همان ائمه معصومین هستند، میشود.
وی خاطرنشان کرد: ما فقط محبت اهل بیت(ع) را عنوان میکنیم و آن را در دادن نذری، برگزاری مراسم اعیاد و جشن برای آنها خلاصه کردهایم اما قرآن کریم بحث «مودّت» را بیان میکند و ما اشتباه کردهایم. این مودت به درد کسانی میخورد که میخواهند به «الله» برسند.
_____
فارس