سخت ترین مصیبتها، مصیبت شام

برش اوّل
شکسته شدن بغض زینب (سلام الله علیها) همچون برخورد اوّلین قطره ی باران به زمین سخت نبود؛ بلکه همچون صاعقه می مانست. زینب(س) نفس˚بریده و تلخ، شکست. چشمش را دوخته بود به سَری که بدنی در دنباله نداشت. سری که تمام دل خوشی های زینب(س) به آن گره خورده بود. سر خونین و شکسته ی حسین(علیه السلام).

شیون کرد. نه هر شیونی. چنگ بر صورت و سینه می‌کشید و آوای حزن انگیزش، قلب همه را لرزاند. زار می‌گریست و می‌گفت: «ای وای حسین! اى حبیب رسول اللَّه! اى فرزند مکّه و مِنا! اى فرزند فاطمه ی زهرا، سرور زنان، اى فرزند دختر مصطفى…»
همه گریستند و یزید (علیه اللعنه) تنها نِگَریست…(۱)

برش دوم
فاطمه، هراسناک به بازوی زینب(س) چنگ انداخت و با درماندگی نگاهش کرد. نگاه خیره ی مرد شامی، تنش را به لرزه‌انداخته بود. وقتی که مرد شامی‌با بی خیالی به یزید گفت: «یا امیرالمؤمنین! این کنیز را به من ببخش!»، زینب(س) چون کوه، پیش رویش ایستاد و فاطمه را در پناه گرفت.
دختر حسین(ع) می لرزید. با بغض گفت: «یتیم شده ام؛ حالا باید به کنیزی بروم؟» زینب(س) محکم گفت: «نه؛ به این فاسق توجّه نکن.»
مرد شامی‌با حیرت پرسید: «این کنیزک کیست؟!»

یزید گفت: «این، فاطمه، دختر حسین است و آن عمّه ‏اش، زینب، دختر على است.»
مرد شامى با تردید گفت: «منظورت حسین(ع)، فرزند فاطمه ی زهرا (س) و على بن ابى طالب (ع) است؟!» گویی انتطار داشت بشنود: «نه! نمی تواند باشد!» امّا شنید: «آرى».
مرد بر سرزنان گفت: «اى یزید! خدا تو را لعنت کند. عترت پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) را ‏کُشتى و اهل بیت او را اسیر کردی؟ سوگند به خدا، من گمان مى ‏کردم که اینها اسیران روم هستند…»(۲)

برش سوم
خرابه سرد بود؛ ولی «آه» های پیاپی و به سینه زدنهای شورانگیز، داشت داغ قلب ها را به سردی خرابه می آورد.
رقیّه (س) پدر را در آغوش گرفته بود. یعنی تمام چیزی که از او در خرابه مانده بود… همان سر خونین و خاکستر نشان.
رقیّه(س) می‌گریست و سخن می‌گفت: «آیا تو پدر منی؟ چه کسی رگهایت را بریده است؟ چه کسی مرا یتیم کرد؟» دیگران می‌گریستند و بر سر و بر سینه می زدند.
وقتی صدای رقیّه(س) قطع شد، شور و سوز اندوه اوج گرفت. زینب(س)، او را در بغل گرفت و نامش را صدا زد؛ امّا دختر، به دیدار پدر شتافته بود…(۳)

پی نوشت:
۱. ابن طاووس، على بن موسى، «لهوف»، ترجمه میر ابو طالبى، قم، دلیل ما، چاپ اوّل، ۱۳۸۰، صص ۱۸۶- ۱۸۷؛ با استفاده از نرم افزار جامع الاحادیث نور ۳/۵.
۲. ابن طاووس، على بن موسى، «غم نامه کربلا»، ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف، تهران، نشر مطهّر، چاپ اوّل، ۱۳۷۷، ص ۲۰۵؛ با استفاده از همان نرم افزار.
۳. ستاره درخشان شام، همان، ص ۱۵ و فوائد الرضویه، ص ۱۱۱؛ کامل بهائى، ج ۲، ص ۱۷۹. سید جواد حسینی، ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره ۱۲۴؛ به نقل از موعود

پ.میعاد

Check Also

ماهنامه موعود شماره 280 و 281

شماره ۲۸۰ و ۲۸۱ مجله موعود منتشر شد

با امکان دسترسی سریع دیجیتال ؛ شماره ۲۸۰ و ۲۸۱ مجله موعود منتشر شد ماهنامه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *