کلماتی را بگو که در روز قیامت، تو را مفید افتد و ثبت آن ها در نامۀ اعمالت، مایۀ خرسندی تو گردد، از سخنانی که شرمساری آن روز را در پی دارد، دامن گیر …
فقیه پارسا، ابراهیم بن سلیمان قطیفی، نوشته است:
«[تنها] کلماتی را بگو که در روز قیامت، تو را مفید افتد و ثبت آن ها در نامۀ اعمالت، مایۀ خرسندی تو گردد، از سخنانی که شرمساری آن روز را در پی دارد، دامن گیر (دوری کن).»(۱)
مواظبت و دقّت در گفتار و بیان و کنترل کردن سخنان خود، از بایستههای تبلیغ و وعظ است. مبلّغ باید به این نکته توجّه داشته باشد که شنوندگان و موعظه پذیران شریفترین و با ارزشترین اعضای خود؛ یعنی، عقل و خرد خود را در اختیار سخنران قرار میدهند تا آداب دینی و دستورات فقهی و اخلاقی را از او فرا گیرند و برنامه سعادت و راهکارهای عملی هدایت را بیاموزند.
عارف الهی آقا ملکی تبریزی رحمه الله نوشته است:
«واعظ باید شنوندگان خود را بیمارانی که مبتلا به امراض معنوی مختلفی میباشند، دانسته، خود را طبیب معالج و سخنان و موعظههای خود را داروها و معجونهایی بداند که میخواهد آنان را با آن معالجه کند. بنابراین لازم است طبیب در معالجۀ بیماریها ـ به خصوص وقتی که بیماریهای آنان متفاوت و معالجۀ آن مشکل باشد ـ به طور کامل احتیاط کرده و مواظب باشد. به همین جهت باید بیش از طبیب جسم و تن دقّت نماید، زیرا روح مهمتر و بالاتر از جسم است. به همین جهت نابودی آن جاوید و خطر آن بزرگ است.»(۲)
یکی از خاطرات عمدۀ سخنرانی و موعظه، غفلت از آفات گفتار و نادیده گرفتن معایب سخن است. نعمت سخن و گفتار، گوهری است که همواره باید به محافظت و پاسبانی از آن پرداخت.
علاّمه امینی رحمه الله میگوید:
«در یکی از مجالس عمدۀ تهران، در ایام عزاداری شرکت کرده بودم. در وسط منبر ـ با این که کاری زننده بود ـ برخاسته و بیرون آمدم؛ چون نشستن و گوش دادن به آن حرفها را حرام دانستم.»(۳)
پی نوشت:
۱) حوزه، شماره ۶۶، ص ۹۳.
۲) المراقبات، ص ۲۸۹ و ۲۹۰.
۳) سیمای فرزانگان.
رحیم کارگر