مشرق: همایش امنیتی سالانه “هرتسلیا” به عنوان یکی از مهم ترین همایشهای امنیتی- راهبردی رژیم صهیونیستی با هدف کمک به این رژیم برای شناختن اهداف امنیتی اطراف و نحوه تعامل با آنها در سرزمینهای اشغالی است که دوازدهمین دوره آن اواخر ژانویه آغاز به کار کرد. در این همایش نیمه محرمانه که در بایکوت محض خبری کار خود را به پایان رساند تعداد زیادی از سران سیاسی، نظامی و اقتصادی رژیم صهیونیستی شرکت داشتند و علاوه بر صهیونیستها، طبق معمول تعداد قابل توجهی از مقامات بینالمللی مطرح شامل تعدادی از نخست وزیران و وزیران اروپایی و مسؤولان ارشد برخی مؤسسات و سازمانهای اقتصادی جهان که اغلب آنان از اعضای لژهای گوناگون فراماسونری جهانی هستند نیز حاضر شدند.
اهداف همایش هرتسلیا چیست؟
بررسی اوضاع جهان ومنطقه پیرامون سرزمین های اشغالی از دیدگاه اقتصادی، امنیتی و سیاسی به عنوان یکی از اهرم های تاثیرگذار در عرصه سیاست خارجی این رژیم مهم ترین برنامه کاری این نشست را تشکیل می دهد. این را می توان جزء سرفصل های اصلی این اجلاس در ۱۱ سال گذشته دانست؛ اما با تغییرات ویژه ای که در موازنه قدرت در منطقه و جهان در سال جاری به سود جبهه کشورهای اسلامی و به ضرر جبهه غرب و ناتو به وجود آمد و همچنین با افزایش نگرانی های امپریالیسم نسبت به اوضاع اقتصادی و سیاسی جهان می توان گفت که موضوع مطرح در این نشست تغییر ماهوی نسبت به نشست های گذشته داشت.
نکته جالب اینجاست که با وجود انقلاب های عربی و موج بیداری اسلامی در منطقه و همچنین بحران اقتصادی در جهان که همگی تأثیرات شگرفی در افزایش شیب سقوط صهیونیست ها دارد، باز هم موضوع چگونگی مقابله با اقتدار روزافزون جمهوری اسلامی ایران و نحوه تقابل با این کشور، که سخنران افتتاحیه این همایش از آن با صراحت با عنوان “زلزله های سیاسی و اجتماعی در خاورمیانه” نام برد، مهم ترین دستورکار این همایش بود که این نشان می دهد که بر خلاف ادعای رسانه های صهیونیستی، سران این رژیم، ماهیت بیداری اسلامی را برگرفته از آرمان های انقلاب اسلامی ایران می دانند و می خواهند با سرمنشأ این تحول عظیم در منطقه و جهان مقابله کنند.
“تحسین الحلبی” کارشناس فلسطینی مسائل خاورمیانه در گفت وگو با پایگاه خبری الانتقادنت فاش کرد که مهم ترین مسأله ای که درهمایش امسال ایجاد شد، پرونده ایران و نحوه تعامل با خیزش عربی بود و دستور کار اسرائیلی، اروپایی و آمریکایی برای ایجاد ائتلاف با برخی رژیم های عربی بر ضد ایران از دیگر مسائلی بوده که در این همایش مطرح شده است. ایجاد راهکاری برای رسانه های پیرو سیاست های صهیونیست ها در زبان عربی از دیگر مسائل مورد بررسی در این نشست است. اسرائیل از این طریق می خواهد افکار عمومی عربی را برای ایجاد دشمنی با ایران تحریک کند و از سوی دیگر فتنه مذهبی و طایفه ای در میان کشورها و ملت های منطقه ایجاد کند که این دو، از مهم ترین خواسته های اسرائیلی ها در تعامل با امت اسلام است.
رژیم صهیونیستی همچنین از طریق شرکت دادن برخی شخصیت های عربی در این همایش تلاش کرد تا ایران را به جای رژیم صهیونیستی به عنوان دشمن اصلی اعراب نشان دهد. طبق معمول، برخی از سازمان ها و کشورهای خائن غرب مانند قطر و اردن، برخی تشکل های مصر و تشکیلات خودگردان فلسطین به ریاست ابومازن محمود عباس، با این خواسته موافقت کرده و نمایندگانی را به این نشست اعزام کردند.
شخصیت های وابسته عربی همچنین با حضور خود تلاش کردند در راستای منافع صهیونیسم، این گونه وانمود کنند که بیداری اسلامیبا عادی سازی روابط و سازش با رژیم اشغالگر در تعارض نیست!
اوضاع اقتصادی جهان و تأثیر آن بر رژیم صهیونیستی، ارزش راهبردی کنونی اسرائیل برای آمریکا، نحوه ادامه حمایت از منافع آمریکا در منطقه و همچنین پرونده کشمکش های سیاسی و نظامی و امنیتی میان تل آویو واشنگتن از یک سو و ایران در طرف مقابل و همچنین جنبش های مقاومت مانند حزب الله و حماس و تأثیر آنها در تحولات مربوط به بیداری اسلامی، از مهم ترین مسائل مطرح شده در این همایش بود.
سایه نابودی و فروپاشی حاکم بر فضای همایش هرتسلیا
“دنی روچیلد” رئیس همایش امنیت راهبردی هرتسلیا در سرزمین های اشغالی در سخنانی در مراسم افتتاحیه این همایش گفت که در سال ۲۰۱۱ میلادی، مجموعه حوادث نگران کننده ای به وقوع پیوست و تحولات راهبردی را در همسایگی اسرائیل ایجاد کرد.
وی که علاوه بر صهیونیست بودن، از سران فراماسونری است در سخنرانی آغازین همایش هرتسلیا، با اشاره به این موضوع تأکید کرد که به این ترتیب، این همایش سه محور اساسی را مدنظر قرار خواهد داد که با امنیت راهبردی اسرائیل ارتباط دارد؛ این سه محور شامل “بحران روز افزون اقتصادی در جهان”، “زلزله های سیاسی و اجتماعی در خاورمیانه” و “تحولات جهانی در قبال قدرت های بزرگ غیرنظامی” است.
روچیلد که پس از اعلام رسمی خبر تحریم نفت ایران توسط اتحادیه اروپا سخن میگفت، تأکید کرد که بحران جهانی اقتصاد در سال جاری میلادی بیشتر نیز خواهد شد و این موضوع باعث میشود تا تغییراتی در موازنه جهانی قدرت و سیاست های کشورهای بزرگ در قبال خاورمیانه ایجاد شود؛ آمریکا نیز سیاست های آینده خود را در قبال آسیا قرار داده و اروپا در تلاش برای توقف خطرات ناشی از بحران اقتصادی و مالی غرق شده است.
وی ادامه داد که در این شرایط، خطرات طرف های مخالف با واشنگتن و دشمن با تل آویو در تمامی حوزه ها بیشتر شده است.
روچلید، دو کشور “ایران” و “سوریه” را “خطرناکترین جبهه در برابر اسرائیل” اعلام کرد و بدون اشاره به تغییرات سریع به سود اسلامگرایان در دیگرکشورهای عربی مدعی شد که تمامیکشورهای عربی غیر از اینها، از اقدامات خصمانه علیه اسرائیل عقب نشینی کردهاند.
این ژنرال صهیونیست، نیاز اسرائیل به آمریکا در اوضاع کنونی را مهم ترین عامل تضمین کننده موجودیت این رژیم و بیشتر از هر زمانی از آغاز سال ۱۹۴۸ میلادی تاکنون نامید و تأکید کرد که با وجود پایبندی راهبردی آمریکا به حمایت از اسرائیل، اما این کشور اسرائیل را سرباری راهبردی برای خود می داند.
وی پیش بینی های خود را از اوضاع آینده منطقه ابراز داشت و آن را در سه محور خلاصه کرد:
اول: آرزوهای اسرائیل برای عادی سازی روابط عربی و تحریک برخی کشورها علیه اسرائیل به پایان برسد.
دوم: هیچ تحرکی از سوی تشکیلات خودگردان در روند سازش مشاهده نخواهد شد که این مشکلات اسرائیل را در قبال اروپا و جهان بیشتر خواهد کرد که شاید به همین علت است که آمریکا و اسرائیل، اردن را به عنوان میانجی در این زمینه مطرح کردهاند و می خواهند این کشور را میزبان مذاکرات دوجانبه اسرائیل و فلسطین قرار دهند.
سوم: قواعد بازی اسرائیل و نقشه راه آن در ابعاد منطقه ای و جهانی با تغییر مواجه خواهد شد با اینکه روند رو به رشد تجهیز اسرائیل به جنگ افزارهای مختلف ادامه دارد اما با شرایط کنونی باید این روند برای مقابله با طوفان های آینده بیشتر شود تا اسرائیل کمترین خسارت ها را از این روند بپذیرد.
روچیلد همچنین به برآورده نشدن خواسته های اسرائیل در سال ۲۰۱۱ میلادی، مبنی بر رها شدن از دست “سوریه” و “مقاومت” و “ایران” اشاره کرد و گفت که تا زمانی که این محورها به قدرت خود در زمینه های نظامی، منطقه ای و افزایش سطح حمایت از ائتلاف های بین المللی چه در آسیا و چه در آمریکای لاتین ادامه می دهند، این روند، سهم زیادی را در افزایش شکاف منطقه ای و جهانی میان آمریکا و اسرائیل از یک سو و محور مقاومت و بازدارندگی از سوی دیگر، ایجاد خواهد کرد و این موضوع، تحول بزرگی را در ایجاد نظم نوین جهانی به نفع اعراب و مسلمانان و مسائل آزادی بخش آنها به این طرفی ها بشارت می دهد.
نماینده قطر در همایش هرتسلیا چه نقشی داشت؟
با وجود اینکه در پی انقلابهای منطقهای و ترس سران حاکم بر کشورها از شرکتدادن نمایندگان خود در این همایش، سطح حضور اعراب در این نشست سالیانه کاهش یافته بود اما همچنان کشورهای عربی خائنی بودند و هستند که بدون اهمیت دادن به خواسته ملت های خود، به طرح های صهیونیستی درمنطقه پاسخ مثبت داده و نهایت همکاری را با آنها داشته باشند.
“تحسین الحلبی” در این زمینه تأکید میکند که ماهیت شرکتکنندگان در این همایش نشان از بروز یک محور جدید ائتلاف با اسرائیل دارد که از پایتخت قطر آغاز شده و با عبور از پایتخت اردن به مقر تشکیلات خودگردان در رام الله ختم میشود. آنها با حضور خود در این همایش که در راستای عادی سازی روابط این کشورها با رژیم صهیونیستی صورت گرفت، خواستند ایران را به جای رژیم صهیونیستی دشمن اعراب معرفی کنند.
وی با شگفتی از حضور نماینده قطر در این همایش با وجود عدم امضای توافق سازش مستقیم با دشمن صهیونیستی گفت که این نشان می دهد که مناسبات محرمانهای میان اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس وجود دارد و البته مشارکت اردن و تشکیلات خودگردان تنها، دکور این همایش بود و فقط تمایل اسرائیل برای سازش با اعراب و ادامه مذاکرات با تشکیلات خود گردان را نشان داد.
سوابق صهیونیستی شخصیتهای عرب حاضر در همایش
ـ امیر حسن بن طلال: وی از سال ۱۹۶۵ تا ۱۹۹۹ میلادی، ولیعهد اردن بوده است. او فرزند کوچک امیر طلال و همسرش “زین الشرق” بوده است. برادش ملک حسین، شاه سابق اردن او را تا سال ۱۹۹۹ میلادی به عنوان ولیعهد خود اعلام کرده بود اما بعد ولیعهدی را به فرزند خود عبدالله دوم داد. محافل غربی حسین بن طلال را به عنوان یکی از متفکران و اقتصاددانان مطرح میشناسند که البته مواضع معتدلانه تری نسبت به دشمنان رژیم اسرائیل نسبت به برادرزاده اش که شاه اردن است دارد. او همواره در همایشها و کنگرههای اقتصادی جهان، حضوری فعال دارد و در همایش هرتسلیا نیز از طریق ویدئو همایش سخنرانی کرد.
ـ صائب عریقات: وی، مذاکرهکننده ارشد فلسطینی در روند سازش با دشمن اسرائیلی از سال ۱۹۹۶ میلادی تاکنون است و نقش ویژه ای در افزایش عمر این محتضر داشته است. او همواره به عنوان یکی از پایه های اصلی مذاکرات میان فلسطین و اسرائیل که منجر به امضای توافق اوسلو شد نیز حاضر بود و البته در ۱۲ فوریه سال ۲۰۱۱ میلادی پس از به بن بست رسیدن روند مذاکرات از سمت خود استعفا داد اما با این حال باز هم هر گاه هیئتی از تشکیلات خودگردان به مذاکره با اسرائیل روی آورده است، صایب عریقات به عنوان چهره برتر این هیئت قابل شناسایی است. وی در این همایش در زمینه تازه ترین تحولات مناسبات فلسطین و اسرائیل سخنرانی کرد.
ـ ریاض الخوری: اقتصاددان اردنی و متخصص در زمینه مسائل خاورمیانه و شمال آفریقا از دیگر شرکت کنندگان این نشست بود. وی پیشتر عضو مرکز خاورمیانه کارنگی بوده و در دانشگاه های آمریکایی در بیروت و دانشگاه لبنان -آمریکا نیز تدریس میکند. او همچنین مشاور کمیساریای اروپایی، بانک جهانی، سازمان اسکوا، برنامه توسعه سازمان ملل و برنامه کمکهای آمریکا نیز به شمار می رود. او همچنین عضو شورای بین المللی سازمان انگلیسی تغییر و اختلاط جوامع نیز هست و در این نشست در زمینه سناریوهای جدید برای خاورمیانه و بالا رفتن سطح فعالیت اسلام سیاسی در منطقه سخنرانی کرد.
ـ سلمان شیخ: تحلیلگر قطری و مدیر مرکز بروکینگز دوحه است. او تحلیلگر مرکز مطالعات سیاستهای خاورمیانهای “سابان” وابسته به “بروکینگر” نیز هست. وی در سخنرانی خود در همایش هرتسلیا، راهحل های آنچه آن را “درگیری در خاورمیانه” نامید، طرح کرد. وی در سخنان خود از “فرصت دادن به حماس در زمینه یافتن دوستانی در خارج از دمشق” هم صحبت کرد. وی پیشتر سمت هایی را در اختیار داشته که عبارتند از: مشاور سیاسی نماینده دبیرکل سازمان ملل در لبنان، مشاور سیاسی مشاور دبیرکل سازمان ملل در امور خاورمیانه، معاون ویژه هماهنگ کننده سازمان ملل در امور خاورمیانه و کارمند دفتر همسر امیر قطر. او در حال حاضر به عنوان نماینده ویژه برای پروژه حقایق مسلمانان در غرب و اروپا و مشاور خاورمیانه مجموعه آکسفورد فعالیت میکند. بالا رفتن توان اسلام سیاسی در منطقه از دیگر محورهای سخنرانی شیخ بود.
ـ تونی بدران: وی تحلیلگر آمریکایی ـ لبنانی در مسائل مربوط به سیاست های “سوریه” و “لبنان” در مؤسسه “دفاع از دموکراسی” است. این مؤسسه آمریکایی از سوی لابی اسرائیل و نومحافطه کاران آمریکا به عنوان یک مؤسسه نژادپرست علیه اعراب فعالیت می کند. این مؤسسه البته ارتباطات خوبی با جریان سُنی “المستقبل” لبنان دارد و به عنوان وزیر خارجه این جریان در نزد بسیاری از لابی ها و گروه های فشار آمریکایی به شمار می رود. او به این موضوع در بسیاری از مصاحبه های خود اشاره کرده است. وی در مصاحبه ای با فاکس نیوز ضمن اعتراف به ارتکاب این جرم ها، به کشتار فلسطینی ها در صبرا و شتیلا هم مباهات کرد. افراط گرایی او تا حدی است که حتی برخی از صهیونیست های آمریکا نیز به علت مواضع افراطی وی علیه اعراب و مسلمانان، از دعوت وی به همایش های خود امتناع میکنند. او در این همایش در زمینه “سوریه پس از بشار اسد” سخنرانی کرد.
ـ
شریف الدیوانی: اقتصاددان مصری و رئیس شرکت “المرصد” و مدیر اداره خاورمیانه در همایش داووس است. او نیازی به تعریف ندارد چرا که با اقداماتش هیچ حیثیت ملی یا جایگاه مردمی در مصر برای خود باقی نگذاشته است. او در مورد موازنه قدرت میان کشورهای اسلامی در خاورمیانه و سناریوهای منطقه در سال ۲۰۲۰ میلادی سخنرانی کرد.
ـ خانم
بشاریر فاهوم جیوسی: از فلسطینیان ساکن اراضی ۱۹۴۸ میلادی و از مؤسسه یهودی عربی دانشگاه صهیونیستی “حیفا”ست و ریاست شورای اداری این دانشگاه را نیز بر عهده دارد. او به طور ویژه، بر اختلاط اعراب با جامعه اسرائیل و ایجاد فعالیت های مشترک میان دانشجویان یهودی و عرب کار میکند. این مرکز، جوایزی را به دانشجویانی که مطالعاتی در زمینه مسائل مربوط به “همزیستی اعراب و یهودیان” انجام می دهند، اعطا میکند و فعالیت های اجتماعی آنها در این زمینه را به طور مادی و معنوی ارج می نهد. بیشتر فعالیت های وی در راستای عادی سازی روابط با دشمن صهیونیستی است و در این همایش نیز در مورد “اقتصاد اسرائیل” سخنرانی کرد.
ـ ناهض خازم: رئیس شهرداری شهر شفا عمر در منطقه الجلیل غربی واقع در شمال فلسطین اشغالی است. او روابط خوبی با وزرای کابینه رژم صهیونیستی بویژه “جدعون ساعر” وزیر معارف دارد. خازم در زمینه اختلاط اعراب در منطقه الجلیل در جامعه اسرائیل فعالیت میکند و در این نشست در زمینه “اولویت های توسعه در منطقه الجلیل” سخنرانی کرد.
سخنرانی شمعون پرز، رئیس رژیم صهیونیستی در همایش هرتسلیا
دیگر حاضران عرب همایش هرتسلیا که البته سخنرانی در نشست نداشتند، عبارتند از:
ـ محمد دراوشه: وی از فلسطینی های اراضی اشغالی سال ۱۹۴۸ میلادی است. او کارمند سازمان صندوق آبراهام در اسرائیل است که به عنوان مدیر روابط خارجی در زمینه طرح های این صندوق نیز تعیین شده است. او مدیرکل شریک در این سازمان نیز است و از سال ۲۰۰۴ میلادی در کنار “آمنون بئیری سولیتسیانو” در مدیریت این سازمان نیز شراکت دارد. هدف اصلی این سازمان ذوب کردن جامعه عربی در جامه اسرائیلی است و دراوشه یکی از فعال ترین اعضای این مؤسسه است که بیش از ۲۰ سال در این زمینه کار کرده است.
ـ مسعد برهوم: وی از فلسطینی های اراضی اشغالی سال ۴۸ و مدیر بیمارستان دولتی نهاریا در الجلیل غربی است. او فعالیت های مشترک زیادی با سندیکاهای اسرائیلی دارد و روابط خوبی نیز با دولت های پی در پی اسرائیل بویژه وزارت بهداشت ایجاد کرده است.
ـ ایمن سیف: مدیر مرکز توسعه مناطق در دفتر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی است. او بین سال های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۸ میلادی به عنوان مسؤول هیئت اقتصادی وابسته به دفتر نخست وزیر اسرائیل و به عنوان اقتصاددان و برنامهریز در وزارت اقتصاد کار کرده است. او عضو کمیته دولتی نمایندگی دانشگاههای عربی در ادارات دولتی نیز بوده است.
ـ خالد ابو عصبه: او نیز از فلسطینی های سال ۴۸ است. وی مدیر مرکز مطالعات مثلث عربی “مسار” است و استاد دانشگاه های صهیونیستی نیز به شمار می رود. او دکترای خود را در رشته جامعه شناسی و علوم انسانی از دانشگاه “بار ایلان” دریافت کرد. او نیز از پیشقراولان ذوب کردن فلسطینی ها در جامعه اسرائیل تحت عنوان “بالا بردن سطح اعراب در اسرائیل” بوده و در این زمینه نیز پژوهش هایی را به آکادمی “وان لیر” در قدس اشغالی ارائه کرده است.
همایش هرتسلیا مانند همیشه با این حضار و این دستورکارها و این محورها به پایان رسید اما باید منتظر ماند و دید که آیا سیاستهای مطرحشده و مصوب در این همایش، به اجرا نزدیک خواهد شد، یا مانند محورهای سال ۲۰۱۱ میلادی و بر خلاف تمام پیش بینی ها و مصوبات همایش پارسال، بار دیگر هم به رسوایی تازه و شکستی جدید کشیده میشود؟