Tag Archives: شعر و ادب

حسرت دیدارتو آفتاب و جهان جز به جستوجوی تو نیستبهار در نظرم، غیر رنگ و بوی تو نیستاز این قلمرو مجنون کسی نمیجوشدکه نارسیده به فهمت در آرزوی ...

خورشید گل کرد ای عاشقان! خورشید در آیینه گل کرد نور خدا، در کوچه باغ سینه گل کرد عالم معطّر شد ز نور عصمتی سبز نور کمال حضرت آیینه گل ...

...

من و توسل به صحن و سرای موسی ابن جعفرسر ارادت نهادم به پای موسی ابن جعفرجهان هستی و جانش فدای موسی ابن جعفرکه لب گشاید به مدح و ثنای موسی ابن ...

صبح بى تو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد بى تو حتى مهربانى حالتى از کینه دارد بى تو مى گویند تعطیل است کار عشقبازى عشق اما کى خبر از شنبه و ...

  من که از هجران تو همواره سوزانم چو شمع تا به کی از دوری‌ات خود را بسوزانم چو شمع؟ بس که می‌سوزم سراپا از فراق روی تو همچنان هر ...