انیمیشن پاندای کونگ فوکار به تقابل میان نیروهای خیر وشر می پردازد و از گزاره های آخرالزمانی و منجی گرایی استفاده می نماید. تقابل میان خیر و شر را در قالب تقابل دو نیروی یین و یانگ یا انرژی مثبت و منفی نشان می دهد که دو شخصیت پاندا و پلنگ (تای لانگ) بیانگر […]
خلاصه:
انیمیشن پاندای کونگ فوکار به تقابل میان نیروهای خیر وشر می پردازد و از گزاره های آخرالزمانی و منجی گرایی استفاده می نماید. تقابل میان خیر و شر را در قالب تقابل دو نیروی یین و یانگ یا انرژی مثبت و منفی نشان می دهد که دو شخصیت پاندا و پلنگ (تای لانگ) بیانگر آن میباشند.
این داستان به ظرافت های خاصی که در داستان و انیمیشن خود دارد، ذهن مخاطب را با گزاره های منجی گرایی، هزاره گرایی، تقابل خیر وشر و… در مکتب کنفسیوسی چنین آشنا می نماید و در نهایت برخی از مفاهیم مشترک با مهدویت در اسلام را مورد تحریف قرار می دهد.
در این مقاله سعی داریم به پرسش های زیر پاسخ گوییم.
۱- آیا فضای انیمیشن برای کودکان، بدور از مفاهیم فلسفی و کلامی میباشد؟
۲- آیا انیمیشن هایی چون پاندای کونگ فوکار، در جهت ایجاد فضای آخرالزمانی تلاش می نمایند؟
۳- آیا مفاهیم آخرالزمانی و منجی گرایی که در این انیمیشین ارائه میگردد، با مبانی اعتقادی شیعه در مهدویت سازگار است؟
۴- آیا کارتونی که برای کودکان ساخته میشود، تنها یک داستان سرگرم کننده است، یا دارای ابعاد پیچیده تری میباشد؟
این پژوهش دارای ابعاد زیر میباشد.
الف – خلاصه داستان پاندای کونگ فو کار
ب- مفاهیم و نکات داستان
الف- خلاصه داستان پاندای کونگ فو کار
بعد از کشف اسرار هماهنگی و تعادل و اسرار کونگ فو توسط استاد ادوی (لاک پشت)، نزدیک به هزار سال است که معبد چی و مردم شهر منتظر انتخاب شدن و ظهور جنگ جوی اژدها هستند تا تقدیر زندگی را کامل کند و آنها را به آرامش برساند. یکی از شاگردان معبد چی (تای لانگ) پس از آموزشهای فراوان کونک فو، نامزد جنگ جوی اژدها میگردد، اما استاد ادوی، قلب او را تاریک میبیند و او را انتخاب نمیکند. تای لانگ برای تصاحب طومار اژدها که به فرد قدرت جنگ جوی اژدها را می دهد دست به شرارت می زند اما استاد ادوی با او مقابله میکند و او به زندان می افتد.
پس از تای لانگ، ۵ نفر برای رسیدن به مقام جنگ جوی اژدها، آموزش میبینند تا یکی از آنها انتخاب گردد. زمانی که تای لانگ، پس از بیست سال، احتمال فرارش از زندان مطرح میگردد، مسابقه انتخاب جنگ جوی اژدها از میان گروه پنج ( ببر، میمون، لک لک، مار و مانیتس ) آغاز میگردد اما با حادثه ای غیر منتطره، پاندا که یک شاگرد آشپز بوده است به وسط میدان می افتد و توسط استاد ادوی به عنوان جنگ جوی اژدها انتخاب میگردد. استاد چیفو و گروه ۵ با انتخاب پاندا مخالف هستند. با فرار کردن تای لانگ از زندان، گروه ۵ برای مقابله با او می روند و استاد ادوی هدایت معبد را به استاد چیفو (راکن) می سپارد و می میرد.
استاد چیفو به آموزش پاندا می پردازد. گروه ۵ از تای لانگ شکست می خورند و تای لانگ به شهر می رسد و استاد چیپو را شکست می دهد، اما در نهایت پاندا در مقابل تای لانگ می ایستد بخاطر ویژگی های خاص جسمی اش، بر او غلبه می نماید و تای لانگ را شکست می دهد وآرامش را به شهر و معبد باز میگرداند.
ب – مفاهیم و نکات داستان
دراین قسمت بدلیل کثرت نکاتی که در این انیمیشن وجود دارد، بطور خلاصه به این نکات اشاره می نماییم تا خواننده محترم با آنها اشنا گردد و برای تحقیق بیشتر هر یک از این نکات را بطور تخصصی مورد بررسی قرار دهد.
۱- تیتراژ ابتدایی فیلم :
قرار گرفتن رزمیکار بر روی ماه. این قسمت شبیه به قرار داشتن جوکو در بازی پاسور میباشد که از روی ماه به سمت زمین نگاه میکند. در فیلم نیز، فرد رزمیکار پس از نشستن بر روی ماه با قلاب ماهیگیری به سمت زمین قرار میگیرد. نکته ای که می توان از این شباهت برداشت نمود، هدف بازی پاسور و هدف کارتون و فیلم میباشد.
رسالت اصلی بازی هایی همچون پاسور و امثال آن، سرگرم نمودن انسانها میباشد. سرگرم نمودن به معنای مشغول شدن به امور لغو و بیهوده که فایده ای جز اتلاف وقت و غافل شدن از مسیر حرکت بندگی ندارد. بازی هایی همچون پاسور و امثال آن رسالت اصلی آنها، ایجاد غفلت وبی توجهی نسبت به خداوند و مسیر بندگی او میباشد. شیطان برای ایجاد غفلت میان بندگان خداوند روشها و ابزارهای مختلفی را تولید نموده است که بازی ها و مسابقات و ورزشها و فیلم ها و… از انواع آن میباشند. رسالت اصلی سینمای هالیودی که باعث آگاهی و بیداری انسان ها نمیشود نیز در راستای غفلت زایی و دوری یاد خدا میباشد.
نماد فرد رزمیکار بر روی ماه نیز یادآور ماهیت غفلت زایی این کارتون ها و فیلم ها است که اگر فرد متوجه آن نباشد در غفلت و سرگرمی غرق میگردد.
۲- انتخاب پاندا به عنوان قهرمان داستان :
نکته ای که قابل توجه میباشد این است که در میان تمام حیوانات دارای قابلیت های مختلف هستند، چرا پاندا انتخاب شده است؟ پاندا حیوان ملی و نماد ملی کشور چین میباشد. پاندا نماد سرزمین چین و فرهنگ و تمدن چین میباشد. پیامیکه این انتخاب به مخاطب انتقال می دهد، این نکته است که جنگ جوی اژدها، کسی که باعث آرامش دره جهانی میشود کسی که در مقابل هجوم – جبهه شر و مشکلات می ایستد و مقابله میکند، منجی دره تمدن جهانی پاندا یا همان کشور چین میباشد. در این انیمیشن، چین با استفاده از سمبل کشور خود، یعنی پاندا، خود را منجی مشکلات جامعه جهانی معرفی نموده است.
– طراحی اندام پاندا، چاقی، بی قواره گی، بی دست و پایی، تنبلی و رخوت، آرامش :
در طراحی و شخصیت پردازی پاندا، تلاش شده است تا او را اوج تنبلی، سستی و چاقی نشان دهند. استفاده از این پردازش دارای دو بعد میباشد، اول اینکه او را مظهر نرمی، آرامش و تغییرپذیری نشان دهند که سمبل انرژی یین و نیروی چی میباشد و دوم اینکه ویژگی های جنگ جوی اژدها را بر خلاف انتظار معرفی می نماید.
مکاتب شرقی، جهان را از مقابل و تبدیل دو انرژی یین و یانگ یا انرژی مثبت و انرژی منفی می دانند، انرژی یین مظهر آرامش، نرمی، انعطاف پذیری میباشد و انرژی یانگ مظهر سختی، شدت و قدرت میباشد. طراحی شخصیت و اندام پاندا، او را سمبل انرژی یین، یعنی نرمی، آرامش و انعطاف پذیری قرار داده است.
۴- علاقه پاندا به کونگ فو در خواب و بیداری :
پاندا در خواب و بیداری بدنبال فراگیری و بکار بردن کونگ فو میباشد. او در اتاقش عروسک های قهرمانان کونگ فو را جمع نموده و در و دیوار اتاقش از عکس های مختلف کونگ فو پر شده است. این علاقه پاندا به کونگ فو، تبلیغ ورزشهای رزمی چین و جذب جوانان دنیا به این سبک رزمی میباشد. این سیاست را در طول ۵۰ سال گذشته با ورود ورزش های رزمیبه سینما، از طرف فیلم سازان مختلف شاهد هستیم. موج فیلم های رزمیبروس لی، جکی جان، جت لی و… همگی در راستای جهانی سازی ورزش های رزمی چین میباشد. این علاقه پاندا نیز به مخاطب کودک، خود انتقال داده شده کودکان جهان از کودکی شیفته ورزش کونگ فو میگردند و نسبت به ورزش های ملی و سنتی خود بیگانه میشوند.
۵- پنج قهرمان رزمیکار ( ببر، میمون، لک لک، مار، مانتیس) :
برای انتخاب جنگ جوی اژدها، ۵ نفر در معبد چی در حال آموزش میباشند. این ۵ حیوان نماینده چهار دسته از موجودات میباشند، ببر و میمون نماینده دسته پستانداران، لک لک نماینده دسته پرندگان، مار نماینده خزندگان و مانتیس نماینده دسته حشرات میباشند. در واقع تمامی موجودات در انتخاب جنگ جوی اژدها، نماینده دارند و تلاش میکنند تا انتخاب گردند. درگیر شدن تمامی دسته های موجودات اعم از پستانداران، پرندگان، خزندگان و حشرات در مسئله انتخاب جنگ جوی اژدها، نشانگر اهمیت این موضوع و همه گیر بودن آن میباشد. در واقع مسئله جنگ جوی اژدها یا منجی شهر زمین، مربوط به تمام موجودات میباشد و در سرنوشت تمام موجودات تأثیرگذار میباشد، به همین دلیل تمامی دسته های جانوری در انتخاب آن شرکت دارند. این مطلب بیانگر این نکته است که مسئله منجی تنها مختص به انسان ها نمیباشد بلکه دیگر موجودات نیز با آن در ارتباط میباشند. (۱)
در واقع منجی در جایگاه حجت خداوند بر روی زمین و برای موجودات در حفظ زمین و حفظ حیات و بقاء بر روی زمین نقش دارد، به همین دلیل دیگر موجودات نیز نسبت به آن مسئولیت دارند. هر چند داستان پاندای کونگ فوکار بر مبانی شیعه ساخته نشده است اما به برخی از آنها اشاره شده است.
می توان این اشاره را بطور تصادفی دانست یا این که میان مبانی تفکر شیعی در مهدویت با تفکر کنفسیوسی در چین مشترکاتی وجود داشته باشد. همچنین این احتمال وجود دارد که از مبانی تفکر شیعه به نام خود استفاده نموده باشند.
۶- شهروندان شهر تنها سه حیوان هستند : اردک، خرگوش و خوک :
استفاده از این سه حیوان به عنوان شهروندان شهر، دارای نماد میباشد. اردک در فرهنگ اسلامی و عرفان اسلامی، نماد حرص و آز میباشد که به خاطر حرصی که در جستجوی میان گل ولای برای پیدا کردن کرم می زند، سمبل صفت حرص شده است. خرگوش نیز به دلیل قدرت تکثیر زیاد و جوندگی اش، سمبل شهوت نیروی جنسی و شهوت شکم میباشد.
خوک بدلیل نجاست خواری جزء حرام گوشتان میباشد و ویژگی ای که دارد، فاقد غیرت و تعصب نسبت به جفت خود میباشد خوک تنها حیوانی است که اگر خوک دیگری با جفتش نزدیکی نماید، واکنشی نشان نمی دهد. به همین دلیل مصرف گوشت خوک باعث بی غیرتی و بی تفاوتی نسبت به ناموس میگردد، و به همین دلیل در اسلام حرام شده است. استفاده از این حیوانات در داستان پاندا، سمبل بی تفاوتی، مصرف گرایی، سطحی نگری، لذت طلبی جامعه انسانی میباشد که تنها به دنبال لذت های دنیایی و مصرف گرایی میباشد. از تفکر و تعمق در موضوعات و امور عالم فاصله گرفته است.
این جامعه سمبل جامعه لیبرال دموکراسی میباشد که اصالت را بر اباحی گری و لذت طلبی می داند و نسبت به حوادث و مشکلات و مسئولیت های آفرینشی، بی تفاوت میباشد. شاید سازندگان پاندای کونگ فوکار، مبانی اسلامی را نسبت به شخصیت پردازی حیوانات ندانسته باشند، اما برای نشان دادن فرهنگ اباحه گری، بی تفاوتی، سطحی نگری، فانتری منشی، لذت طلبی و مصرف گرایی، بهترین حیواناتی که می توانستند انتخاب نمایند، خوک و خرگوش و اردک میباشد.
۷- شخصیت استاد ادوی ( لاک پشت ) :
استاد ادوی کسی است که برای اولین بار اسرار تمرکز و هماهنگی در جهان را کشف نموده است و بر اساس آن فنون کونگ فو را ابداع نموده است. شخصیت ادوی، شخصیتی پیامبرگونه دارد، مکتب خاصی را ابداع نمود، از الهام برخوردار است، بیشتر در حال مراقبه و تفکر است، نقش هدایت کنندگی دارد، اوست که جنگ جوی اژدها را معرفی می نماید، هزار سال است که منتظر آمدن جنگ جوی اژدهاست، برخی مطالب را پیشگویی می نماید و… این شخصیت پردازی او را دارای ابعاد پیامبری معرفی می نماید.
در واقع ادوی پیامبری است که منجی را پیش بینی میکند و ویژگی های او را بیان میکند و در نهایت منجی اصلی ( جنگ جوی اژدها ) را معرفی می نماید.
استاد ادوی در ابتدای داستان، پس از یک مراقبه، آمدن تای لانگ ( نیروی شر ) را پیش بینی میکند و میگوید: به من الهام شده است که تای لانگ باز میگردد. این نوع الهام شبیه پیش گویی هایی است که توسط پیامبران گذشته پیرامون ظهور و خروج دجال در آخرالزمان بیان شده است. (۲)
استاد ادوی در داستان، نقش هدایت کننده اصلی و پیرو مرشد را ایفا می نماید و انتخاب لا ک پشت برای این شخصیت به خاطر نزدیک بودن عملکرد طبیعی آن با این شخصیت پردازی میباشد.
۸- شخصیت تای لانگ، نماد نیروی شر :
تای لانگ نماد سختی، شدت، قدرت و خشونت میباشد که سمبل نیروی یانگ میباشد. تای لانگ بچه سر راهی بوده است که جلوی معبد چی گذاشته میشود و استاد چیفو آن را بزرگ میکند و به او آموزش می دهد. هنگامیکه برای انتخاب جنگ جوی اژدها شدن آماده میشود، استاد ادوی قلب او را تاریک میبیند و موافقت نمیکند. نکات قابل توجه در این داستان این است که جنگ جوی اژدها باید دارای قلبی روشن باشد. قلب تاریک یا قلب روشن، ضمیر روشن یا دل سیاه، از گزاره های معرفتی و اخلاقی اسلامی میباشد. مباحثی که در اخلاق و عرفان پیرامون قساوت قلب یا نورانیت قلب مطرح میگردد، موید این نکته میباشد و جالب اینکه در این داستان، شرط انتخاب شدن برای منجی، نورانیت قلب میباشد.
نکته دیگر اینکه تای لانگ یک بچه سر راهی میباشد که اصل و نسب درستی ندارد، چه کسی او را جلوی در معبد میگذارد؟ تای لانگ چگونه متولد شده است؟ آیا گذاشتن او در جلوی معبد، هدف مند بوده است؟ آیا استاد چیفو دچار غفلت نشد که یک بچه سر راهی را که معلوم نیست فطرتش پاک است یا ناپاک، به معبد آورد و تعلیم داد؟
آیا این یکی از روشهای شیطان نیست که افراد تاریک دل را به روشهای مختلف وارد جبهه حق میکند تا در مسیر حبهه حق مشکل ایجاد کنند؟ آیا جبهه شر برای مقابله با جبهه خیر به لباسهای مختلف در نمی آید تا بتواند در آن نفوذ نماید؟ جریان نفوذ جبهه باطل در جبهه حق، همواره در طول تاریخ بوده است و جبهه حق همواره از این قسمت آسیب های جدی خورده است.
انتخاب امیه به فرزند خواندگی عبدالشمس و خریده شدنش در شام توسط عبدالشمس و سپس شکل گیری دودمان بنی امیه در قریش و اسلام، از این نمونه است. این نفوذ و آسیب تا آخرالزمان ادامه دارد و در مقابل حضرت حجت، سفیانی قرار میگیرد که از دودمان ابوسفیان و بنی امیه میباشد.
جبهه باطل از غفلت جبهه حق سوء استفاده میکند و در آن نفوذ می نماید. تای لانگ نماد نیروی شر میباشد که در دل جبهه خیر لانه میکند و هنگامیکه به اوج می رسد، خروج می نماید.
۹- تقابل میان خیر وشر :
یکی از گزاره های مهم در داستان پاندای کونگ فوکار، تقابل میان خیر و شر میباشد. تاریخ بشر بر محور تقابل میان خیر و شر یا حق و باطل گذشته است. جبهه باطل همواره تلاش نموده تا بر جبهه حق پیروز گردد و شرارت و فساد را در عالم گسترش دهد. این تقابل از ابتدای خلقت وجود داشته و در آخرالزمان اوج به خود می رسد و در نهایت با پیروزی جبهه حق، خیر و صلح و صلاح بر جهان سیطره مییابد.
داستان پاندا با استفاده از این تقابل تاریخی، موضوع و محوریت داستان خود را بر این مطلب میگذارد و پاندا به عنوان نماد نیروی خیر و تای لانگ به عنوان نماد نیروی شر در برابر یکدیگر قرار میگیرند و در نهایت پاندا پیروز میگردد.
اساس فلسفه کنفسیوس چین بر این تقابل و تعامل میان خیر و شر بنا شده است. این فلسفه حرکت عالم را از تقابلات میان این دو می داند و دو انرژی یین و یانگ را نماد این دو عالم می داند.
این تقابل در اکثر ادیان و مکاتب آمده است و پیرامون آینده آن پیشگویی هایی شده است. (۳)
۱۰- شکل گیری خیر و شر از معبد و مدرسه کونگ فو :
در داستان پاندای کونگ فوکار، محل شکل گیری نیروی شر، معبد چی و مدرسه کونگ فو میباشد. تای لانگ، نماد شرارت و باطل در همین معبد بزرگ میشود، آموزش میبیند و نامزد جنگ جوی اژدها میگردد. همچنین گروه پنج و پاندا نیز در همین معبد آموزش میبینند و رشد میکنند. پیامیکه این نکته به مخاطب القا میکند این است که خیر و شر، هر دو از معبد و دین صادر میگردد. دین است که پرورش دهنده نیروی شر میباشد.
معبد به عنوان سمبل دین، زادگاه خیر و شر معرفی میگردد. این نوع نگاه در واقع سیاه نمایی پیرامون دین و رسالت آن میباشد. آیا معبد به عنوان تربیت و تزکیه در دین، می تواند محل رشد و آموزش و تربیت افراد شرور و جبهه باطل باشد؟ دین، معبد و مسجد، برای مقابله با شرارت و جبهه باطل است. دین و معبد نمی توانند هم پرورش دهنده شرارت باشند هم پرورش دهنده خیر و صلاح . ذات دین، ضدیت با شر و باطل است و از متن دین خیر و صلح بیرون می آید.
داستان پاندا در این قسمت دارای تناقض میباشد. اگر باطن و قلب تای لانگ سیاه میباشد، چرا استاد ادوی در ابتدای آموزش و پذیرش تای لانگ با آمدن او مخالفت نکرد؟ چرا اجازه رشد و پیشرفت تای لانگ را داد و اسرار کونگ فو را در اختیار او قرار داد؟ در حقیقت در داستان پاندا، نگاهی که به دین میشود، نگاهی خنثی میباشد. دین هم می تواند منبع خیر باشد و هم منبع شر گردد و این از نکات انحرافی این داستان میباشد.
۱۱- زندانی شدن تای لانگ و از بین نبردن آن :
در داستان پاندای کونگ فو کار، تای لانگ به عنوان نماد شر، پس از انجام شرارت به زندان انداخته میشود. نکته مهم و قابل توجه این است که زمانی که شرارت و باطل بودن تای لانگ مسجّل گردید، چرا او را از بین نمیبرند و تنها به زندانی کردن آن اکتفا می نمایند؟ تای لانگ در مبارزه نهایی اش با پاندا نیز از بین نمی رود بلکه شکست می خورد. چرا جبهه حق، افراد جبهه باطل را از بین نبرده تا شر و بدی ریشه کن گردد؟
این نکته گویای این مطلب است که باطل هیچ گاه بطور کامل از بین نمی رود بلکه شکست می خورد و ضعیف میگردد، در طول تاریخ نیز تقابل میان حق و باطل اینگونه بوده است. اما اگر بپذیریم که باطل هیچ گاه از بین نمی رود و همواره وجود دارد، جنگ میان خیر و شر و حق و باطل، تا کی ادامه خواهد داشت؟ آیا عاقبت جهان با غلبه حق و از بین رفتن باطل همراه خواهد بود؟ آیا برای جهان عاقبت و پایانی وجود دارد که بدون باطل و شرارت باشد؟ آنچه از مبانی اعتقادی شیعه بر می آید، در زمان ظهور حضرت، با مقابله ایشان با منابع اصلی شرارت مانند شیطان، سفیانی، یهود، غرب و… اصل شر از میان می رود و جامعه بشری دیگری شاهد منابع شرارت زا نخواهد بود. (۴)
با از بین رفتن شیطان به عنوان ابر استراتژیست جبهه باطل، دنیا شاهد گسترش و فراگیری صلاح و آرامش خواهد شد و اندکی از مفسدین که باقی می مانند در ضعف و ذلت قرار میگیرند و برای همیشه خیر و صلح بر جهان حاکم میگردد. اما در داستان پاندای کونگ فوکار، شر و بدی کامل از بین نمی رود و منبع شر تنها شکست می خورد و در زمان دیگر با قدرت گرفتن دوباره شروع به فتنه انگیزی می نماید.
یکی از نکات انحرافی این داستان همین میباشد که تقابل میان خیر و شر تمام نمیشود و اهل شر نابود نمیشوند. در واقع جبهه خیر، وجود افراد شرور و جبهه شر را پذیرفتهاند و در تعامل با آنها قرار میگیرند. این نکته، ضعف فلسفه کنفسیوسی چین را نمایان می سازد، که اگر نیرو و انرژی منفی در جهان نباشد، حرکت و جریان انرژی و جهان چگونه خواهد بود؟ چون فلسفه یین و یانگ، لازمه اش وجود دو نقطه متضاد و مقابل در این جهان میباشد.
در واقع فلسفه چین برای دوره ظهور که انرژی مثبت و خیر مطلق بر جهان حاکم است، توضیحی ندارد.
۱۲- سخن استاد ادوی : وقتی سرنوشت این را رقم زده، نمیشود مانع آن شد.
زمانی که استاد ادوی خروج تای لانگ را پیش بینی می نماید، استاد چیفو آنرا غیر ممکن می داند و امنیت زندان را در حدی می داند که خروج تای لانگ از آن محال میباشد. استاد چیفو برای محکم کاری پیکی را به زندان می فرستند تا امنیت زندان افزایش یابد، اما استاد ادوی میگوید: وقتی سرنوشت این را رقم زده، نمیشود مانع آن شد.
جمله فلسفی و تامل برانگیز او در بردارنده مباحث عمیق جبر و اختیار، قضا و قدر، قدر حتمی و غیر حتمی و علم الهی و اراده الهی میباشد. خروج تای لانگ جزء کدامیک از این موارد است؟ آیا قضا و قدر حتمی است و غیر قابل برگشت است؟ آیا اراده انسانی در عدم وقوع یا وقوع آن دخالتی ندارد؟ به نظر می رسد در این جمله برای اراده انسان و وظیفه بشری جایگاهی قائل نشده است و نوعی جبرگرایی را القاء می نماید. اراده انسان ها می تواند با عمل پیش گیرانه و تلاش بسیار قضا و قدر غیر حتمی را تغییر دهد و سرنوشت را عوض نماید. آنچه در دستورات دینی پیرامون عمل صالح و دعا بیان شده است در جهت تغییر قضا و قدر غیر حتمی میباشد.
پیش گویی خروج تای لانگ، بسیار شبیه پیش گویی های خروج سفیانی و دجال میباشد. حتی خروج سفیانی که جزء علائم حتمی ظهور حضرت حجت (عج) میباشد، امکان بداء را دارد و ممکن است که بدون خروج سفیانی ظهور محقق گردد، که این به عمل انسان ها، خصوصاً مسلمانان بستگی دارد. (۵)
آنچه از مقدرات و علم الهی میباشد، در دو لوح قرار دارد :
۱- لوح محفوظ: که آن لوحی است که هر چه در آن نوشته شود، پاک نشده و مقدرات آن تغییرنمییابد؛ چرا که مطابق با علم الهی است: «بل هو قرآن مجید فی لوح محفوظ» (۶)
«بلکه آن قرآن مجیدی است که در لوح محفوظ ثبت گردیده است»: مانند مسئله ظهور.
۲- لوح محو و اثبات: بنابر شرایطی، سرنوشتی که برای یک فرد یا جریان مطرح شده است بواسطه تغییر برخی امور یا انجام برخی کارها تغییر میکند. مانند طول عمر.
مسئله خروج سفیانی، یا خروج تای لانگ در این داستان، جزء مواردی است که در لوح محو واثبات قرار دارد و امکان تغییر و بداء در آن میباشد. اصولا یکی از دلایل صدور روایاتی که خروج سفیانی را پیش گویی نموده و یا از فتنه های آخرالزمان گفته است، آگاهی ما برای پیشگیری از آن میباشد. در واقع نباید نسبت به حوادث آخرالزمان، حالت منفعل داشت و منتظر منفعل بود، بلکه انتظار پویا و واقعی انتظاری است که برای ظهور حضرت زمینه سازی می نماید و برای زمینه سازی با جریانات مخالف، مقابله می نماید. به همین دلیل تلاش برای عدم شکل گیری جریان سفیانی و خاموش کردن آن در نطفه از الزامات نهضت زمینه ساز میباشد.
بنابراین جمله فلسفی که استاد ادوی بیان میکند، القاء کننده انفعال نسبت به شکل گیری حوادث و فتنه های آینده است و نوعی جبرگرایی را در سرنوشت تأیید میکند.
نویسنده: حاتم جدیدی
منبع: راسخون