مجامع مخفی شورای روابط خارجی CFR

1e2a46ff38225c8ba303e84cd189ad6e - مجامع مخفی شورای روابط خارجی CFR

در ماه سپتامبر سال ۱۹۶۱ م. نشریه «کریسچین ساینس مانیتور» مقاله‌ای به چاپ رسید که چنین شروع می‌شد:در خیابان شصت و هشتم واقع در بخش غربی خیابان پارک [در شهر نیویورک]، دو ساختمان زیبا روبه‌روی هم در دو طرف خیابان قرار گرفته‌اند. یکی از آنها مقرّ سفارت «شوروی» در سازمان ملل است … درست مقابل آن، در ضلع جنوب غربی خیابان هم مقرّ «شورای روابط خارجی» قرار دارد که احتمالاً یکی از پر نفوذترین سازمان‌های نیمه علنی در زمینه سیاست خارجی است.

شورای روابط خارجی CFR
در ماه سپتامبر سال ۱۹۶۱ م. نشریه «کریسچین ساینس مانیتور» مقاله‌ای به چاپ رسید که چنین شروع می‌شد:
در خیابان شصت و هشتم واقع در بخش غربی خیابان پارک [در شهر نیویورک]، دو ساختمان زیبا روبه‌روی هم در دو طرف خیابان قرار گرفته‌اند. یکی از آنها مقرّ سفارت «شوروی» در سازمان ملل است … درست مقابل آن، در ضلع جنوب غربی خیابان هم مقرّ «شورای روابط خارجی» قرار دارد که احتمالاً یکی از پر نفوذترین سازمان‌های نیمه علنی در زمینه سیاست خارجی است.

0473 yzm5odhhm2 - مجامع مخفی شورای روابط خارجی CFR

بی‌گمان CFR یکی از مقرّهای نخبگان یا همان گروه محارم قابل شناسایی است. این شورا در سال‌های میانی دو جنگ جهانی اوّل و دوم شکل گرفت.امروزه بیش از ۳۳۰۰ نفر در این شورا عضویت دارند. راه‌یابی به شورا بسیار دشوار و پیچیده است. نامزد ورود به شورا را باید یکی از اعضا معرفی کند، یک عضو دیگر حمایت کند، بعد مورد تأیید کمیته عضویّت قرار بگیرد، یک کمیته حرفه‌ای روی آن نظر بدهد و سرانجام مورد تأیید هیئت مدیره قرار بگیرد.

«شورای روابط خارجی»۱ به اسم تشکیلات، ۲ حکومت نامرئی و حتّی وزارت امور خارجه راکفلر معروف شده است. این سازمان نیمه سرّی، بدون شک به صورت پر نفوذترین گروه سیاسی در آمریکا درآمده است.۳
اعضای اصلی شورای روابط خارجی متشکّل از حدود ۱۵۰۰ نفر از نخبه‌ترین سران حکومت، بنیادها، بانک‌داران، دانشگاهیان و سران رسانه‌های عمومی هستند. جماعتی که از زمان فرانکلین روزولت تاکنون کلّیه پست‌های مهم در کلّیه دولت‌های «ایالات متّحده آمریکا» را در اختیار دارند.
به رغم جایگاه مهمّ تصمیم‌گیری، نفوذ و قدرت CFR در سیاست خارجی آمریکا و غرب، درباره‌اش کمتر سخن به میان آمده است.
بی‌گمان CFR یکی از مقرّهای نخبگان یا همان گروه محارم قابل شناسایی است. این شورا در سال‌های میانی دو جنگ جهانی اوّل و دوم شکل گرفت.
امروزه بیش از ۳۳۰۰ نفر در این شورا عضویت دارند. راه‌یابی به شورا بسیار دشوار و پیچیده است. نامزد ورود به شورا را باید یکی از اعضا معرفی کند، یک عضو دیگر حمایت کند، بعد مورد تأیید کمیته عضویّت قرار بگیرد، یک کمیته حرفه‌ای روی آن نظر بدهد و سرانجام مورد تأیید هیئت مدیره قرار بگیرد.
شورا برای اینکه خود را با اوضاع روز بیشتر منطبق سازد، در اوایل دهه ۷۰ چند نفر سیاهپوست و جمعی از زنان را به عضویّت خود پذیرفت …
لورنس اچ.شوپ، نویسنده کتاب پر فروش «تراست مغزهای امپراتوری»، درباره تشکیل این شورا می‌گوید:
در تاریخ سی‌ام ماه مه ۱۹۱۹ م. یک گروه از بریتانیایی‌ها و آمریکایی‌ها در هتل «ماژستیک پاریس» موافقت کردند که یک سازمان انگلیسی، آمریکایی را تشکیل دهند. این سازمان به طور رسمی «انیستیتو امور بین المللی» نامیده شد و قرار بود شعبه‌هایی در پادشاهی انگلستان و ایالات متّحده داشته باشد …
هدف اوّلیه گروه‌ها، تلاش برای متّحد کردن دنیای انگلیسی زبان بود، مطابق با الگویی که سیسیل رودس و ویلیام تی. استد۴ تعیین کرده بودند. پول لازم برای کار سازمانی نیز از جانب تراست رودس تأمین می‌شد. رودس یک امپریالیست فوق العادّه ثروتمند بود که میلش به قدرت، در جملاتی که زمانی خطاب به یک دوست گفته بود، تصویر شده است:
تقریباً سراسر جهان تقسیم شده و آنچه از آن باقی مانده است نیز در حال تقسیم، تسخیر یا مستعمره شدن می‌باشد. به ستارگانی فکر کن که شب هنگام در بالای سر خود می‌بینیم؛ این دنیاهای وسیعی که ما هرگز نمی‌توانیم به آنها دست یابیم. من اگر می‌توانستم، سیّارات را نیز به اموال خود ضمیمه می‌کردم. من اغلب در این باره فکر می‌کنم.
رودس می‌گفت که آرزوی زندگی‌اش «گسترش امپراتوری بریتانیا، در آوردن سراسر جهان نامتمدّن تحت حکومت آن، دست‌یابی مجدّد به ایالات متّحده و تشکیل یک امپراتوری واحد از نژاد انگلوساکسون» است. برای دست‌یابی به چنین هدف عظیمی، رودس در سال ۱۸۹۱ م. به فکر بنیان‌گذاری یک سازمان سراسری جهانی به منظور حفظ و گسترش امپراتوری بریتانیا افتاد. بنابراین هدف اوّلیه از تشکیل گروه‌های میزدگرد، تأسیس یک «اتّحادیه متشکّل» در سراسر امپراتوری بریتانیا، با یک حکومت امپراتوری واحد و تلاش برای ملحق کردن سایر کشورها به یک امپراتوری بود.
گروه‌های میزگرد به واسطه دیدارها و مکاتبه‌ها، با یکدیگر در تماس بودند و در آغاز سال ۱۹۱۰ م. شروع به چاپ مجلّه «میزگرد» با نویسندگان و حتّی هیئت تحریریه ناشناس کردند.۵
شورای روابط خارجی (CFR)، به عنوان مرکزی که دو بخش خصوصی و دولتی مؤثّر در سیاست خارجی ایالات متّحده را به هم پیوند می‌زند، از پایگاه پر قدرتی در طبقه سرمایه‌دار ایالات متّحده برخوردار است؛ در واقع الیگارشی مالی «نیویورک» را در خود جای داده است. به نظر می‌رسد هدفِ ایده‌آل از تشکیل شورا، حفظ اتّفاق‌نظر و سلطه طبقه سرمایه‌دار در حیطه امور خارجی بوده است.۶
پایه‌های این شورا در سی‌ام مه ۱۹۱۹ م. در یک هتل (ماژستیک) در شهر پاریس و با حضور اعضای انگلیسی و آمریکایی گروه میزگرد ریخته شد.
نویسنده کتاب «هیچ کس جرئت نمی‌کند» تأسیس این تشکیلات را این‌گونه توصیف می‌کند:
پس از متارکه جنگ در ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸ م. ویلسون و سرهنگ هاوس، سخنگوی محارم به اروپا رفتند؛ با این امید که در قالب جامعه ملل یک حکومت جهانی تأسیس کنند … هدف سرهنگ (در واقع محارم) این بود که از احزاب دمکرات و جمهوری‌خواه به عنوان ابزارهایی جهت پیشبرد برنامه‌های مربوط به تأسیس یک حکومت جهانی بهره‌برداری کند.
در سال ۱۹۱۹ م. سرهنگ هاوس با اعضای یک «انجمن سرّی» موسوم به «میزگرد»۷ در پاریس ملاقات نمود تا سازمانی را تأسیس نماید که وظیفه آن تبلیغ درباره شکوه و عظمت حکومت جهانی۸ در میان مردم آمریکا، «انگلیس» و اروپای غربی باشد. البتّه قرار بر این شد که کلّیه جملات تبلیغاتی پیرامون «صلح» به عنوان یک محور اصلی انجام گیرد و طبیعتاً به هیچ وجه نمی‌بایست از نیّت اصلی محارم برای برقراری دیکتاتوری جهانی حرفی به میان آید.
تشکیلات میزگرد ـ که اینک زمینه‌های تأسیس شورای روابط خارجی را فراهم می‌آورد ـ ماحصل یک عمر رؤیای یک سلطان طلا و الماس، به نام سیسیل رودس۹ برای تحقّق یک «نظم جدید جهانی»۱۰ است و برای نخستین بار در انگلیس پایه‌گذاری شد.۱۱
گروه میزگرد، از سال ۱۹۱۴ م. یعنی پس از اتمام جنگ، همه تلاش خود را صرف گسترش سازمان مخفی خود در نواحی مختلف کرده بود؛ در حالی که این گروه، خود در عالی‌ترین سطوح دولت انگلیس فعّالیت داشت. پرفسور کویگلی در این باره می‌نویسد:
در پایان جنگ سال ۱۹۱۴ م. مسلّم گردید که لازم است سازمانی با یک چنین نظامی [گروه میزگرد] وسیعاً گسترش یابد. انجام این وظیفه مهم به لرد کورتیس سپرده شد. وی در انگلستان و هر یک از سرزمین‌ها و ممالک تحت سلطه انگلیس یک «سازمان جبهه» به صورت وابسته به گروه میزگرد موجود تأسیس نمود. این سازمان جبهه که «مؤسّسه سلطنتی امور بین المللی» خوانده می‌شد، در هر ناحیه، افراد مخفی گروه میزگرد را به عنوان عناصر اصلی در بر می‌گرفت. سازمان جبهه در شهر نیویورک به «شورای روابط خارجی» معروف بود که با همکاری گروه میزگرد آمریکا مجموعاً جبهه مؤسّسات انتفاعی ج.پی.مورگان و شرکا به حساب می‌آمد.
«بیست و پنجمین گزارش سالانه» شورای روابط خارجی در خصوص پی‌ریزی این شورا در پاریس چنین می‌گوید:
… مؤسّسه امور بین المللی که در سال ۱۹۱۹ م. در پاریس پی‌ریزی گردید، ابتدا متشکّل از دو شعبه بود؛ یکی در بریتانیای کبیر و یکی هم در ایالات متّحده …۱۲
این نقشه را بعدها تغییر دادند تا نوعی استقلال ظاهری به شعب بدهند؛ زیرا:
… عاقلانه به نظر نمی‌رسد که یک مؤسّسه با چند شعبه دایر گردد. باید ترتیبی داده می‌شد که شورای روابط خارجی در آمریکا و مؤسّسه سلطنتی امور بین المللی در بریتانیا هر کدام به صورت یک هیئت مستقل جلوه کنند تا مبادا مردم آمریکا بفهمند که شورای روابط خارجی در واقع شاخه فرعی گروه میزگرد است و در نتیجه با یک خشم وطن‌پرستانه، واکنش شدیدی از خود نشان بدهند.۱۳
گروه میزگرد، تأمین مالی آدولف هیتلر را عهده‌دار بود تا جنگ جهانی، فکر تأسیس حکومت جهانی را سرعت بخشد. در جهان حالی که گروه میزگرد در «اروپا» سرگرم کار خود بود، شورای روابط خارجی در تمامی ارکان وزارت امور خارجه ایالات متّحده نفوذ می‌کرد تا کنترل کامل آن را به دست گیرد.
ظرف همه سال‌های گذشته، عموم وزرای امور خارجه (به جز چند نفر) همگی از اعضای شورای روابط خارجه بودند. در حال حاضر، شورای روابط خارجی سخت سرگرم فعّالیت برای تحقّق هدف نهایی خود [و در واقع هدف نهایی گروه میزگرد] یعنی برقراری یک حکومت واحد بر سرتاسر جهان است، حکومتی که تحت کنترل محارم و هم‌دستانشان خواهند بود.۱۴
این شورا همواره نمایندگان مؤسّسات و شرکت‌های مهم زیر را در جمع خود حاضر دارد:
۱. مؤسّسات بانک‌های بین المللی (نظیر کوهن، لوب و شرکا، چیس مانهاتان، مورگان گارانتی و …)؛
۲. عوامل شرکت‌های سهامی (نظیر آی.بی‌.ام، زیراکس، پان آمریکن، جنرال الکتریک و …)؛
۳. شرکت‌های سهامی ارتباطات (نظیر سازمان تلویزیونی N.B.C،C.B.S، مجلّه تایم، روزنامه نیویورک تایمز، واشینگتن پست، لس آنجلس تایمز، انتشارات مک گراهیل، مک میلان، برادران هارپر و …).
دو نمودار زیر جایگاه دو حزب دمکرات و جمهوری‌خواه را نسبت به شورای روابط خارجی و همچنین ارتباط این شورا را با سایر نهادها و همچنین مؤسّسه سلطنتی امور بین المللی و گروه میزگرد معلوم می‌سازد.
کنترل احزاب سیاسی آمریکا

0474 zgizmjiznw - مجامع مخفی شورای روابط خارجی CFR

شورای روابط خارجی با مستحکم ساختن جایگاه خود به عنوان یک نهاد و با در اختیار داشتن یک محلّ وسیع برای گردهمایی، یک کادر اداری، نشریه، یک برنامه مطالعه و پژوهش و برپایی یک «مباحثه دائمی در مورد امور بین المللی»، نقش عمده‌ای را در تاریخ سیاست خارجی آمریکا ایفا کرده است.
 تشکیل گروه‌های مطالعاتی،
 دیدار با رهبران عالی‌رتبه خارجی به منظور ایراد سخنرانی و مباحثه در مورد روابط خارجی حال و آینده،
 ارائه خدمات به شرکت‌ها،
تنها بخشی از فعّالیت‌های شورا را شامل می‌شود.
تعداد مشتریان دریافت کننده خدمات از ۲۵ شرکت در سال ۱۹۵۳ م.
به ۱۵۷ شرکت در سال ۱۹۷۲ م. رسید.
همان‌طوری که انتظار می‌رفت، بزرگ‌ترین شرکت‌های چند ملّیتی، از جمله غول‌هایی مانند «جنرال موتورز»، «اکزون»، «موزد»، «موبیل»، «تکزاکو»، «کمپانی فولاد ایالات متّحده»، «آرامکو»، «جنرال الکتریک»، «گلف اویل»، «چیس مانهاتان بانک»، … و بسیاری دیگر در طول سال‌ها، مشتری خدمات شورا شدند.۱۵
اگرچه شورا فعّالیت خود را با انتشار مجلّه «فارن افرز» آغاز کرد و در بیرون از شورا، عموماً این مرکز مهم را به عنوان ناشر این مجلّه می‌شناسند؛ امّا شورای روابط خارجی برای خود هدفی بلندپروازانه در نظر گرفت که کمتر از تجویز مسیری برای رهبری جهانی سیاست خارجی آمریکا نبود. شورا به آموزش افکار عمومی پرداخت تا در نتیجه، بر شکل‌گیری سیاست در داخل دولت نیز تأثیر گذارد … امّا بدون در نظر گرفتن یک جنبه دیگر از فعّالیت‌های شورا که در شرح‌های کاملاً رسمی از [تاریخچه] آن ناگفته می‌ماند، اهداف شورا خیالی و برنامه‌های آن صرفاً سرگرمی‌های روزمرّه آکادمیک باقی می‌ماند. به این دلیل که شورا تنها در برگیرنده فعّالیت‌هایی که رسماً به اسم آن انجام می‌گیرد، دیدارهایی که در ساختمان شورا برپا می‌شود یا نشریاتی که تحت عنوان آن منتشر می‌شوند، نیست. از اینها با اهمّیت‌تر، این حقیقت است که شورا مرکز شبکه‌ای از تماس‌ها است که همه کسانی را که در شکل دادن به سیاست خارجی، در داخل و خارج دولت، سهیم هستند، به یکدیگر مرتبط می‌سازد. این شبکه تماس‌ها بدون شورای روابط خارجی نیز وجود می‌داشت؛ امّا شورا به استحکام و یگانگی آن کمک می‌کند تا خود را به عنوان یک کانون قابل رؤیت تثبیت نماید. شورا به طور مستمر در جست‌وجوی مردانی که در مواضع کلیدی قرار دارند یا مردانی که فکر می‌کنند باید در مواضع کلیدی قرار گیرند، است و آنان را در رابطه با یکدیگر قرار می‌دهد … از ۱۹۴۵ تا ۱۹۷۲ م.
قریب به نیمی (۴۵%) از کسانی که به عنوان مسئولان عالی‌رتبه سیاست خارجی خدمت کرده‌اند، عضو شورای روابط خارجی نیز بوده‌اند؛ ۱۶ این رقم در میان کسانی که موقّتاً پستی در وزارت امور خارجه داشته‌اند، به ۶۹% یعنی دو نفر از هر سه نفر می‌رسد.
همان‌طور که جی. آنتونی لوکاس در مجلّه «نیویورک تایمز» خاطرنشان کرده است: اگر می‌خواهید سیاست خارجی را تعیین کنید، هیچ محفلی بهتر از شورا وجود ندارد که به آن تعلّق داشته باشید.
در مورد C.I.A (سیا) مسئله روابط نزدیک دولت و شورا بیشتر تأیید می‌شود. مدیریّت C.I.A از زمان بنیان‌گذاری آن در سال ۱۹۴۷ م. در غالب اوقات در دست یکی از مدیران یا اعضای شورا بوده است.
آلن . دبلیو . دالس، مدیر سیا، یکی از مدیران شورا بود و جان . ای. مک کون، ریچارد دهلمز، ویلیام کولجا و جرج بوش، همگی اعضای شورا بودند. نتیجه چنین رابطه‌ای طبیعتاً این بوده است که اعضای شورا گزارش‌های واقعی را قبل از همه و به موثّق‌ترین شکل دریافت کنند … بازرسی در مورد مسائل C.I.A نیز غالباً در اختیار اعضای شورا بوده است.۱۷
پیش از این اشاره کردم که رسانه‌های پر قدرت، جریان‌ساز و مؤثّر در سیاست خارجی آمریکا و حتّی جهان نیز مستقیم یا غیرمستقیم زیرنظر شورای روابط خارجی قرار دارند.
در صدر این فهرست، «روزنامه نیویورک تایمز» قرار دارد که اکثر رهبران آمریکا آن را می‌خوانند و تنها روزنامه آمریکایی است که در «فهرست مریل»۱۸ از ده روزنامه اصلی «برگزیده» در جهان قرار دارد.
در سال ۱۹۷۲م. از ده مدیر شرکت نیویورک تایمز، سه نفر و از نُه مقام عالی رتبه اجرایی تحریریّه این روزنامه پنج نفر عضو شورا بوده‌اند. با دقّت در فهرست نام‌های کتاب «گی تالیز» درباره نیویورک تایمز، می‌توان حدّاقل نام ۲۰ نفر را که با این روزنامه کار می‌کنند، یافت که به شورای روابط خارجی تعلّق دارند.۱۹
جداول زیر، بی‌نیاز از هر گونه توضیح و شرح اضافی، جایگاه (CFR) شورای روابط خارجی آمریکا را معرفی و قدرت تأثیرگذاری‌اش را آشکار می‌سازد.

تعداد اعضای هیئت‌های مدیره سیزده دانشگاه عمده که همچنین عضو یا مدیر شورا نیز هستند.

 

0476 mzi2mdziyz - مجامع مخفی شورای روابط خارجی CFR

 

این بدان معنی است که ۱۷۰ تن از اعضای شورا (از ۱۴۴۰ نفر) و ۱۷ مدیر آن با «هاروارد»، ۶ تن از مدیران شورا با دانشگاه «ییل»، ۷ تن با «پرینستون»، ۱۲ تن با «کلمبیا» و ۷ تن با «ام.آی.تی.» رابطه داشته‌اند (اگرچه به طور نسبی تعداد معدودی از اعضای شورا در ام.آی.تی حضور یافته‌اند) تقریباً ۸۰ تن از اعضای شورا با دانشگاه کلمبیا، همین تعداد با دانشگاه ییل، حدود ۶۰ نفر با پرینستون و بیش از ۴۰ تن با ام.آی.تی رابطه داشته‌اند.۲۰
با نگاهی به همین مجامع از یک زاویه دیگر نیز به نتایج مشابهی می‌رسیم. جدول بالا سیزده دانشگاه عمده را با تعداد اعضای هیئت مدیره آن، که در شورا نیز عضویّت دارند، نشان می‌دهد (دانشگاه‌هایی که فارغ‌التّحصیلان آن به احتمال زیاد به کتاب مشخّصات اشخاص معروف راه می‌یابند). در اینجا نیز این پنج دانشگاه، به علاوه دانشگاه‌های «ام.آی.تی» و «جانزهاپکینز» در صدر قرار دارند.۲۱

تعداد اعضای شورا در میان هیئت امنای هفت بنیاد بزرگ (۱۹۷۱ م.)

 

0477 mmi5yznknm - مجامع مخفی شورای روابط خارجی CFR

در صدر لیست، بنیاد راکفلر قرار دارد که چهارده نفر از هیئت امنای ۱۹ نفره آن از اعضای شورا هستند. از این عدّه، چهار تن، از مدیران شورا هستند. جرج هرار، ۲۵ مدیر بنیاد راکفلر عضو شورا و داگلاس دیلون، رئیس آن، یکی از اعضای هیئت مدیره شورا هستند. صندوق برادران راکفلر نیز پیوند گسترده‌ای با شورا دارد؛ ازجمله سه برادران راکفلر، دیوید، نلسون و جان.دی سوم و نیز رادمن راکفلر از نسل بعدی، از اعضای آن هستند و این غیرمنتظره نیست. شرکت کارنگی نیویورک نیز کاملاً به شورا نزدیک است. در میان ده تن از اعضای شورا که در هیئت مدیره آن عضویت دارند، دو تن از مدیران شورا دیده می‌شوند. بنیادهای کارنگی از زمانی که به وسیله آندرو کارنگی تأسیس شدند، تنها با یک خانواده ارتباط نداشته‌اند؛ امّا بنیادهای کارنگی خود، نوعی خانواده را می‌سازند که علاوه بر شرکت کارنگی، «انستیتوی واشینگتن کارنگی»، ۲۶ «بنیاد خیریّه کارنگی برای صلح بین المللی»، «بنیاد کارنگی برای پیشرفت تعلیم»۲۷ و چند صندوق کوچک‌تر را شامل می‌شود. این بنیادها دارای روابط نزدیکی با شورا بوده‌اند. یک چهارم (۱۹ تن) از کلّیه مدیران شورا تا سال ۱۹۷۲ م. حدّاقل به عنوان اعضای هیئت امنا، یا مقامات یکی از بنیادها خدمت کرده‌اند.۲۸

 

0478 mzlhmjuwnz - مجامع مخفی شورای روابط خارجی CFR

 

ادواردگریفین، نویسنده، معتقد است که شورای روابط خارجی، در ابتدا تحت تأثیر خانواده جی.بی.مورگان بود. گروه مورگان به تدریج جای خود را به کنسرسیوم راکفلر دادند.
یکی از نمونه‌های استیلای راکفلر بر شورای روابط خارجی در اوایل سال‌های دهه ۱۹۷۰ م. زمانی مشخّص شد که دیوید راکفلر از طریق کمیته انتصاب، سردبیری نشریه «فارین اَفِرز» را به ویلیام باندی داد که یکی از مقامات برجسته سیا بود و در جنگ «ویتنام» نقش عمده‌ای ایفا می‌کرد.
جیمز پرلوف، نویسنده و پژوهشگر که درباره شورای روابط خارجی بررسی می‌کند، در مورد روابط شورا و اعضای دولت می‌نویسد:
با مراجعه به اسناد تاریخی، مطالب بیشتری روشن می‌شود … تا سال ۱۹۸۸ م. چهارده وزیر کشور، چهارده وزیر خزانه‌داری، یازده وزیر دفاع و بسیاری از مأموران و مقامات برجسته دولتی از اعضای شورای روابط خارجی بودند.
بعد از آلن والِس، تقریباً تمامی رؤسای سازمان سیا از اعضای شورای روابط خارجی بوده‌اند.
لاری استراند، پژوهشگر، می‌نویسد:
بسیاری از اعضای شورای روابط خارجی دارای منافع مالی هستند؛ زیرا اموال و دارایی آنهاست که به وسیله وزارت کشور، نیروهای نظامی و نیز سازمان سیا حراست می‌شود.
بسیاری از پژوهشگران به این نتیجه رسیده‌اند که سازمان سیا نقش نیروی امنیّتی را نه تنها برای شرکت‌های آمریکایی، برای دوستان، بستگان و انجمن اخوّتِ شورای روابط خارجی بازی می‌کند.۲۹
جدول زیر درباره پیوندهای نزدیک کمپانی‌های بزرگ با شورا، تصویر روشنی به خواننده می‌دهد. شرکت‌های موجود در این جدول که نمایانگر تمامی آن شرکت‌هایی است که ما قادر به شناسایی بودیم، در سال ۱۹۶۹ م. بیش از چهار عضو شورا را به عنوان مدیران یا شرکای خود در اختیار داشتند.

 

0480 n2vkytrjnt - مجامع مخفی شورای روابط خارجی CFR

شورای روابط خارجی (CFR)، به عنوان مرکزی که دو بخش خصوصی و دولتی مؤثّر در سیاست خارجی ایالات متّحده را به هم پیوند می‌زند، از پایگاه پر قدرتی در طبقه سرمایه‌دار ایالات متّحده برخوردار است؛ در واقع الیگارشی مالی «نیویورک» را در خود جای داده است. به نظر می‌رسد هدفِ ایده‌آل از تشکیل شورا، حفظ اتّفاق‌نظر و سلطه طبقه سرمایه‌دار در حیطه امور خارجی بوده است.

شرکت‌هایی که بیش از ۴ عضو شورا از مدیران یا شرکای آنها می‌باشد

0479 zda3zgu5yt - مجامع مخفی شورای روابط خارجی CFR

رده بندی‌های جدول نشان می‌دهد که واقعاً بزرگ‌ترین شرکت‌ها هستند که نزدیکی ویژه‌ای با شورا دارند. اهمّیت این مسئله هنگامی روشن‌تر خواهد شد که به الگوی تمرکز سرمایه‌گذاری خارجی در دست تعداد محدودی از شرکت‌های آمریکایی توجّه شود. بنا به اطّلاعات ارائه شده توسط هری مگدالف۴۰ در سال ۱۹۵۷ م.
چهل و پنج شرکت، تقریباً سه پنجم تمامی سرمایه‌گذاری‌های خارجی مستقیم آمریکا را در اختیار داشتند.۴۱ برای این شرکت‌ها که غالباً بزرگ‌ترین شرکت‌ها می‌باشند، اهمّیت توأمان صادرات و سرمایه‌گذاری خارجی بسیار حیاتی است.
این مسئله فقط به این دلیل نیست که سودهای به دست آمده از این فعّالیت‌ها می‌تواند به مجموع سودهای حاصل کمک قابل ملاحظه‌ای کنند؛ بلکه تولید و صادرات (فرامنطقه‌ای) قادر خواهند بود تا موقعیّت مناسبی برای رشدی که بازارهای اشباع شده داخلی قادر به تأمین آن نیستند، فراهم آورند.
چنان‌که ملاحظه می‌شود، تمام گروه‌های مالی عمده، دانشگاه‌های عمده، بانک‌های عمده و بالأخره رؤسای بنیادهای مهمّ ایالات متّحده، در رهبری و هدایت شورا مشارکت دارند. برخی از پست‌ها و مناصب شورا برای سال‌های متمادی در اختیار شرکت‌های بزرگ بوده است؛ سرمایه‌داران با نفوذ و آکادمیسین‌های مشهوری که با ایجاد روابط زنجیره‌ای محافل مهمّی چون CFR را هدایت کرده‌اند.
نقش‌آفرینی شورا از بدو جنگ دوم جهانی تاکنون در روابط خارجی نشان می‌دهد که در واقع شورای روابط خارجی، یک «تراست مغزهای امپراتوری» است که از طریق «پروژه دهه هشتاد» برای برنامه‌ریزی و اجرای یک نظم نوین جهانی، در جهت جای‌گزینی نظمی‌که هم اکنون در حال از هم پاشیدگی است، اختصاص دارد.۴۲
پروژه دهه هشتاد، ۱۹۷۳ م. اقدامی از سوی شورا بود تا بحران‌های پیش روی نظام سرمایه‌داری، کنترل شود و به عنوان نقشه راهی شناخته می‌شد که شورا از طریق آن هدایت و جهت‌دهی تغییرات در نظام بین المللی را عهده‌دار می‌شد. در واقع، شورا از طریق اجرای این پروژه، با تأثیرگذاری بر روی افکار و اعمال در سطح جهان، سعی در دست‌یابی به یک نظم نوین جهانی داشت.
هر چند که پروژه دهه هشتاد شورا مهم‌ترین اقدام طبقه حاکم برای برنامه‌ریزی دراز مدّت در جهت پاسخ‌گویی به بحران کنونی جهان سرمایه‌داری بود؛ امّا تنها اقدام نبود. در راستای این اقدام، به ابتکار رئیس شورا، دیوید راکفلر، در سال ۱۹۷۳ م. سازمان جداگانه‌ای به نام «کمسیون سه جانبه» تأسیس شد.
آشکار است که شورای روابط خارجی در حدود یک قرن گذشته اگر مستقیماً دولت را تحت تسلّط خود نداشته، بر آن نفوذ همه جانبه‌ای داشته است؛ امّا دست کم در پنجاه سال از این یکصد سال، نفوذ شورای روابط خارجی در شراکت با گروه مخفی دیگری به نام «بیلدربرگ‌ها» بوده است.۴۳

پی‌نوشت‌ها:
۱. CFR.
۲. The Establishment.
۳. گاری آلن، هیچ کس جرئت ندارد، ص ۱۳۹.
۴. William T.Sread.
۵. تراست مغزهای امپراتوری، ص ۲۲.
۶. شورا و الیگارشی مالی نیویورک، دنیای اقتصاد، ش ۱۹۴۵، ص ۳۲.
۷. Round Table.
۸. World Government.
۹. Cicil Rnodes.
۱۰. New World order.
۱۱. هیچ کس جرئت ندارد، صص ۱۳۵ ـ ۱۳۶.
۱۲. همان، صص ۱۳۷ ـ ۱۳۸.
۱۳. همان، ص ۱۳۸.
۱۴. همان، ص ۱۴۷.
۱۵. تراست مغزهای امپراتوری، صص ۴۷ ـ ۴۸.
۱۶. همان، صص ۵۴ ـ ۵۶.
۱۷. همان.
۱۸. Merrill’s List.
۱۹. تراست مغزهای امپراتوری، ص ۶۰.
۲۰. این ارقام تخمینی بر اساس درصدهایی که از یک نمونه‌برداری تصادفی از اعضای شورا در سال ۱۹۶۹ م. گرفته شده، محاسبه گردیده است.
۲۱. تراست مغزهای امپراتوری، ص ۶۷.
۲۲. A.P.Stoan Foundation.
۲۳. Commonwealth Fund.
۲۴. C.F.Kettering Foundation.
۲۵. George Harrar.
۲۶. Carnegie Institute of Washington.
۲۷. Carnegie Foundation for the Advancement of Teaching.
۲۸. تراست مغزهای امپراتوری، ص ۶۹.
۲۹.مارس، جیم، جهان توطئه، مهدی قراچه داغی، ص ۴۹.
۳۰. E.I.dupont de Nemuors.
۳۱. Chemical Bank.
۳۲. Brown Brothers Harriman and Co.
۳۳. Equitable Life.
۳۴. تراست مغزهای امپراتوری، ص ۸۳.
۳۵. Mutual of New York.
۳۶. Debevoise’ Plimpton’ Lyons and Gates.
۳۷. Dacis’ Polk’ Wardwell’ Sunderland’ and Kiendle.
۳۸. Sherman and Sterling.
۳۹. Mil Bank’ Tweed’ Hadley and Mc. Cloy.
۴۰. General American Investors.
۴۱. تراست مغزهای امپراتوری، ص ۸۴.
۴۲. عنوان کتاب تراست مغزهای امپراتوری، ص ۹۹.
۴۳. جهان توطئه، صص ۵۰ ـ ۵۱.

اسماعیل شفیعی سروستانی

همچنین ببینید

استاد اسماعیل شفیعی سروستانی

پرسش ذاتی وجود آدمیست؛

پرسش ذاتی وجود آدمیست؛ وآدمی پرسشگری است که همواره از منشا هستی و نسبت میان …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *