رویکرد غرب و مسیحیت‌ به معنویت و مهدویت-۴

"رنسانس مذهبى در غرب "
امروز بوضوح تلاشهاى ضد دینى دولتهاى غربى که به طرفدارى از اومانیسم و انسانمدارى که مامور طرد و نفى تفکر خداگرایى و دین باورى در جوامع غربى است به بن بست رسیده و نسل رنسانس بى دینى غرب که در چندین قرن پیش شکل گرفت روبه انقراض مى رود و رنسانس مذهبى در غرب فراگیر مى شود.

امروزه نشانه هاى بیشمارى از رنسانس مذهبى در غرب دیده مى شود.که برخى از این گرایشهارا در بین فرقه هاى مسیحى مى توان مشاهده کرد.این نشانه هاى رنسانس مذهبى در غرب تنها در گرایش به کلیسا و دعا و نیایش خلاصه نمى شود بلکه بدلیل رشد روزافزون و آگاهانه آن، واکنش در برابر اهانت به مقدسات را نیز نتیجه مى دهد و سردمداران و حامیان اندیشه هاى ضد دینى را که دولتهاى غربى در راس آنها قرار دارند در موضع ضعف مى افکند. نمونه هاى بارز این بیدارى را در اعتراض به نمایش فیلمهاى توهین آمیزى چون آخرین وسوسه هاى مسیح و یا…مى توان دید. (۱) از طرف دیگر امروزه هزاران گروه از فرقه هاى مذهبى بر این عقیده اند که هزاره بعدى زمان ظهور منجى آخرالزمان است ;" تددانیلز"اهل فیلادلفیا که دکتراى خود را از دانشگاه "پنسیلوانیا"اخذ کرده و تحصیلکرده "هاروارد"است مى گوید : در پى یک نظرخواهى انجام شده از سوى هفته نامه یو.اس .نیوزاین نکته روشن شده که ۶۱ درصد از آمریکاییها بازگشت دوباره مسیح (ع )را به زمین باور دارند و ۵۹ درصد آنها به آخرالزمان معتقدند و حتى ۱۲ درصد آخرالزمان را براى چند سال آینده پیش بینى مى کنند.اگر چه از جهت فلسفى بین گروهها و فرقه هاى گوناگون، اختلافاتى وجود دارد اما"دانیلز"یک دورنماى اصلى را در همه آنها یکسان مى انگارد و آن همان طرز فکرى است که براساس آنها این اعتقاد وجود دارد که زمین به حالت اولیه اش باز مى گردد و عدالت و یکرنگى بر همه جا حاکم مى شود آنروز دیگر از بدبختى و جنگ خبرى نیست .این اندیشه همواره با ظهور قهرمانى که همه امور را مرتب مى سازد همراه است . اما قبل از رسیدن به این نقطه، باید جهان مصائبى چون طوفانهاى عظیم،فوران آتشفشانها، سقوط شهاب سنگهاو حتى اپیدمى هایى چون ایدز را شت سر بگذارد. (۲)

از جمله دیگر گروههاى فعال مذهبى در این رنسانس مذهبى گروه "وفاداران به عهد"هستند که به گفته "بیل مک کارتنى" مؤسس گروه آنان نباید انتظار نجات آمریکا را توسط سیاستمداران آن داشت بلکه آنان نجات آمریکا رااز خدامى خواهند و مى گویند برآنیم تا تحت تاثیر اراده خداوند جامعه خود را طبق نمونه دینى خود دوباره بسازیم. (۳)

در این رنسانس مذهبى آن آیین و دینى که بیش از همه راهگشاو تغییر دهنده بوده و جبهه اهل مبارزه با الحاد را تشکیل داده است "اسلام "است .در دنیاى سرگشته امروز و در میان عطش روزافزون نیاز به مذهب و معنویت،این اسلام است که در همه ابعاد پاسخگوى نیازهاى فطرى و اصیل بشرى است و راه روشن و هموار اتصال به مبداء وجود را فرا راه بشریت امروز قرار مى دهد.

روزى "برناردشاو"فیلسوف برجسته انگلیسى صریحا به زنده بودن دین اسلام اعتراف کرد و اعلام نمود :"من همیشه نسبت به دین محمد بواسطه خاصیت زنده بودن شگفت آورش نهایت احترام را داشته ام .به نظر من اسلام تنها مذهبى است که استعداد توافق و تسلط بر حالات گوناگون و صور متغیر زندگى و مواجهه با قرون مختلف را دارد.من چنین پیش بینى مى کنم و هم اکنون هم آثارآن پدیدار شده است،که ایمان محمد مورد قبول اروپاى فرداخواهد بود." (4)

وقتى "برناردشاو"پیش بینى مى کرد که آیین اسلام جهانگیر مى شود و مورد قبول مردم اروپاقرار مى گیرد و تنها اسلام است که مى تواند مشکلات جهان را حل کند، همه به اظهاراتش مى خندیدند، و بدون تحقیق دوباره با بى اعتنایى از کنار آن مى گذشتند. اما امروز حقیقت سخنان "برنارد شاو "و سایر متفکران آزاداندیش براى مردم غرب آشکار گشته و گرایش روزافزون مردم جهان به اسلام نشانه بارزى است براى صحت پیش بینى هاى او.

امروزه کسانى که در آمریکا و اروپا به اسلام مى گروند همان حقایقى را مى یابند که متفکران غربى آنهارا از ویژگیهاى بزرگ اسلام و عامل نجات بشریت و پناهگاه امن معنوى براى انسانهاى سرگشته غربى معرفى مى کنند.یک مسلمان تازه مسلمان شده آمریکایى مى گوید:این آیین قادر است فشارهاى جامعه بى بنیاد و مصرفى آمریکا را که متوجه افراد است، برطرف کند، اسلام نه تنها یک دین بلکه یک شیوه درست زندگى نیز مى باشد. (۵)

یک آمریکایى آفریقایى تبار نیز که تازه به اسلام گرویده است اسلام را یک دین جهانى مى داند که میان ابناء بشر از لحاظ رنگ و پوست و نژاد فرقى قائل نیست .

با آنکه مردم غرب شیفته اسلام شده اند و بطور روزافزون به این آیین حیاتبخش مى پیوندند، دولتمردان و سیاستمداران غربى که تعالیم مقدس اسلام را با منافع نامشروع و قدرت طلبى هاى خود در تضاد مى بینند با تبلیغات گسترده و مسموم خود سعى در ایجاد مانع و جلوگیرى از استقبال مردم غرب از تعالیم اسلام دارند.

امروزه طرفداران نهضت جهانى اسلام باید بیش از هر زمان دیگر خود را مسؤول پاسخگویى به نیازهاى معنوى مردم غرب بدانند و با سازماندهى و گسترش تبلیغات همه جانبه خود از آثار سوء دستگاههاى تبلیغى غرب بکاهند و جلوه هاى نورانى فرهنگ و معارف اسلامى رابه بهترین وجه به روحهاى تشنه حقیقت عرضه بدارند. (۶)

پى نوشتها:

۱ – روزنامه جمهورى اسلامى مورخه ۲۳/۵/۷۳ صفحه ۱۱

۲ – لوپوئن،فرانسه،عنوان :در جستجوى آخرالزمان ;نویسنده ;سباستین ستلى،ژان NAEJ,ILHETS NEITSABES سال ۱۹۹۵.

۳ – نیوزویک،آمریکا، عنوان مقاله ;قولهاو نویدها;نویسنده،کوزالیس SILLEESOC سال ۱۹۹۷

۴ -جمهورى اسلامى مورخه ۲۴/۵/۷۳ صفحه ۱۱

۵ – هفته نامه "رادیانس "، چاپ دهلى نو، نقل از روزنامه کیهان،تیرماه ۷۳به نقل از روزنامه جمهورى اسلامى مورخه ۲۴/۵/۷۳صفحه ۱۱

۶- روزنامه جمهورى اسلامى مورخه ۲۴/۵/۷۳صفحه ۱۱

 

ماهنامه موعود شماره ۷

همچنین ببینید

از کیومرث تا سوشیانس

عقیده به ظهور «موعود» مخصوص به دین یا ملت خاص نیست. هر یک از ملل منتشر در عالم به نوعی برای این اعتقاد اقرار آورده اند و برای رهایی جهان از ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *