هويّت‌يابی و نقش سياسی شيعيان در آينده خليج فارس

0293b3fdc9088974082f0423ecd58b18 - هويّت‌يابی و نقش سياسی  شيعيان در آينده خليج فارس

یکی از ویژگی‌های عمومی‌کشورهای حوزه «خلیج فارس» را باید در سنّت‌گرایی و ترکیب آن با مؤلّفه‌هایی از دین‌گرایی دانست. شهروندان حوزه جنوبی خلیج فارس، همانند بسیاری دیگر از گروه‌های اجتماعی، ملجاء و پناهگاه خود را در دین جست‌وجو می‌کنند. بر اساس قالب‌ها و قواعد دینی، هویّت می‌یابند. تجارب، عقاید و رویکردهای نظری خود را بر مبنای شاخص‌های دینی سازمان‌دهی می‌کنند. بدون در نظر گرفتن هویّت دینی هیچ جامعه‌ای قادر به ایفای نقش نیست.

مسلمانان فراموش شده
یکی از ویژگی‌های عمومی‌کشورهای حوزه «خلیج فارس» را باید در سنّت‌گرایی و ترکیب آن با مؤلّفه‌هایی از دین‌گرایی دانست. شهروندان حوزه جنوبی خلیج فارس، همانند بسیاری دیگر از گروه‌های اجتماعی، ملجاء و پناهگاه خود را در دین جست‌وجو می‌کنند. بر اساس قالب‌ها و قواعد دینی، هویّت می‌یابند. تجارب، عقاید و رویکردهای نظری خود را بر مبنای شاخص‌های دینی سازمان‌دهی می‌کنند. بدون در نظر گرفتن هویّت دینی هیچ جامعه‌ای قادر به ایفای نقش نیست.
روند دین‌گرایی نه تنها در بسیاری از کشورهای جهان گسترش یافته است؛ بلکه باید آن را به عنوان جلوه‌ای از هویّت بازسازی شده گروه‌های پراکنده دانست. گروه‌هایی که طیّ دهه‌های گذشته در معرض هویّت‌گرایی قرار گرفته‌اند، از ادبیات دینی به عنوان برنامه سیاسی خود استفاده کرده و در نتیجه، بین استراتژی و رفتار سیاسی با جلوه‌هایی از قواعد دینی پیوند ایجاد می‌شود.
در بین جوامعی که هویّت‌سازی خود را بر اساس قالب‌هایی از دین‌گرایی قرار داده‌اند، کشورهای خاورمیانه از اهمّیت ویژه‌ای برخوردارند. آنان توانسته‌اند به گونه‌ای تدریجی موقعیّت سیاسی، تمدّنی و هویّتی خود را بازسازی کنند؛ اگرچه باری موزان در مقاله خود با عنوان «الگوهای جدید امنیّت جهانی در قرن بیست و یکم»، بیان داشته است که جهان اسلام و تمدّن سنّتی کشورهای خاورمیانه تنها مجموعه‌ای محسوب می‌شود که از زمان افول امپراتوری عثمانی موفّق به باز تأسیس خود نشده است؛ امّا واقعیّت‌های موجود بیانگر آن است که موج جدید اسلام‌گرایی عامل اصلی تحوّل در قواعد سیاسی خاورمیانه محسوب می‌شود.
به همان گونه‌ای که هویّت اسلامی عامل اصلی دگرگونی در کنش سیاسی کشورهای خاورمیانه می‌باشد، شیعیان نیز از دهه ۱۹۸۰‌م. جایگاه سیاسی و هویّتی خود را در تمامی واحدهای حوزه خلیج فارس ترمیم کرده‌اند. آنان به گونه‌ای تدریجی تبدیل به بازیگر سیاسی مؤثّری در کشورهای منطقه گردیدند. شواهد نشان می‌دهد که جایگاه شیعیان، در تمامی منطقه سیاسی خاورمیانه ارتقاء یافته و می‌توان تأکید کرد که چنین فرآیندی در حوزه خلیج فارس از اهمّیت ویژه‌ای برخوردار شده است.
سؤال اصلی این مقاله آن است که هویّت‌یابی شیعیان و بازتأسیس نهادهای هویّتی و سیاسی آنان، چه تأثیری بر فضای سیاسی کشورهای حوزه خلیج فارس به جا گذاشته است؟ آیا شیعیان قادر هستند تا موقعیّت خود را ارتقاء داده و تبدیل به نیروی مؤثّری در شکل بندی‌های سیاسی خلیج فارس کردند؟ اگر چنین فرآیندی شکل گیرد، چه تأثیری بر تحوّلات منطقه‌ای بر جای می‌گذارد؟ و چه نوع از ساخت‌های سیاسی جدید در منطقه سازمان‌دهی می‌شود؟
در پاسخ به سؤالات یاد شده، باید تأکید داشت که شیعیان طیّ سال‌های گذشته دارای معضل مشروعیّت بوده‌اند. گروه‌های ناسیونالیسم عرب که عموماً جلوه‌هایی از رادیکالیسم سیاسی سنّی را بر منطقه حاکم کرده بودند، شیعیان را به عنوان یکی از عناصر اصلی معمّای امنیّتی (Secarty Dlamma) منطقه می‌دانستند. به همین دلیل بود که در دهه ۱۹۸۰ م. رژیم‌های موجود حوزه
خلیج فارس از ناحیه مردم کشور خود احساس تهدید می‌کردند. در بین گروه‌های اجتماعی که نگرانی‌های امنیّتی را ایجاد می‌کردند، شیعیان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بودند. رژیم‌های سیاسی حوزه خلیج فارس از این موضوع نگران بودند که آیا انقلاب اسلامی ایران می‌تواند احساسات انقلابی ضدّ حکومتی را در منطقه ایجاد کند؟ این نگرانی در شرایطی اوج می‌گرفت که از یک سو شکنندگی ساختار سیاسی کشورهای منطقه افزایش می‌یافت و از سوی دیگر، تحرّک شیعیان به گونه قابل توجّهی ارتقاء یافته و در نتیجه، جلوه‌هایی از مبارزه‌جویی اسلامی‌با رویکرد شیعی را به وجود آورده بود.
کشورهای حوزه خلیج فارس نسبت به ماهیّت انقلابی جمهوری اسلامی ایران نگران بودند. آنان بر این اعتقاد بودند که گسترش انقلاب اسلامی در ذات ایدئولوژیک انقلاب ایران قرار دارد. بنابراین، جلوه‌هایی از عمل‌گرایی نمی‌تواند فضای سیاسی منطقه را تغییر دهد. مؤلّفه‌های یاد شده، بیانگر آن است که نگرانی کشورهای حوزه خلیج فارس نسبت به شیعیان خود و همچنین موج‌های پویای انقلاب اسلامی‌بیش از حدّ ممکن به نظر می‌رسید. گراهام فولر در این ارتباط بیان می‌دارد که در بین شیعیان حوزه خلیج فارس، کشور عراق از اهمّیت و محوریّت خاصّی برخوردار است. شواهد نشان می‌دهد که شیعیان عراقی هم از نظر تعداد و هم از نظر تأثیر فکری و ایدئولوژیک، مهم‌ترین گروه شیعه در جهان عرب به شمار می‌روند. پنجاه و پنج تا شصت درصد جمعیّت بیست و دو میلیونی عراق را شیعیان تشکیل می‌دهند که تقریباً تعداد آنان به دوازده میلیون نفر می‌رسد. اکثر آنان عرب هستند؛ امّا گروه‌اندکی از شیعیان عراقی را کردها، ترکمن‌ها و فارس‌های عرب شده در بر می‌گیرند. شیعیان عراقی از سال ۱۹۹۱ م. به بعد سرسخت‌ترین دشمن رژیم صدّام حسین محسوب می‌شوند؛ زیرا آنان طیّ سال‌های ۱۹۵۸ م. به بعد، همواره در معرض شدیدترین سیاست‌های تبعیضی قرار داشتند. در این مقطع زمانی، هیچ‌گونه زمینه‌ای برای جایگاه‌یابی و تأثیرگذاری شیعیان ایجاد نشده بود؛ اگر چه همواره این گروه نقش مؤثّری در انقلاب‌های اجتماعی عراق ایفا کرده است.
شیعیان عراق هم اکنون به عنوان مرکز تأثیرگذار بر هویّت و رفتار سیاسی سایر شیعیان عرب محسوب می‌شوند. به همین دلیل است که کشورهایی همانند «اردن»، «امارات عربی متّحده» و «مصر» نسبت به فضای موجود عراق نگران هستند؛ زیرا موجی که در عراق ایجاد شده است، می‌تواند سایر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس را تحت تأثیر قرار دهد. طیّ سال‌های گذشته، شیعیان آموخته‌اند که از الگوی متقاعدسازی مسلمانان سنّی استفاده کنند. آنان تلاش دارند تا حسن نیّت خود را به مسلمانان اهل تسنّن اثبات کنند.
به رغم روند یاد شده، می‌توان نشانه‌هایی از تداوم ستیزش کشورهای منطقه نسبت به شیعیان را ملاحظه نمود. در دوران گذشته، کشورهای حوزه خلیج فارس، هویّت خود را از طریق ویژگی کشورهای متعارض خود تعریف می‌کردند. در دهه ۱۹۸۰ م. تمامی‌کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، حمایت خود را از عراق در برابر ایران به عمل می‌آوردند. آنان ایران را به عنوان دشمن خود تلقّی کرده و از این طریق، هویّت‌‌سازی اعراب حوزه خلیج فارس ایجاد شده بود. در این دوران، ناسیونالیسم عربی محور اصلی جدال‌گرایی علیه ایران محسوب می‌شد.
تحوّلات عراق، قواعد و الگوی روابط منطقه‌ای اعراب را دگرگون نمود. به قدرت رسیدن شیعیان در عراق منجر به ظهور دومین کشور شیعه در منطقه گردید. این امر با توجّه به عرب بودن شیعیان عراقی، زمینه مناسب‌تری برای هویّت‌یابی شیعیان در تمامی‌کشورهای حوزه خلیج فارس را به وجود آورد. هم اکنون واحدهای سیاسی حوزه خلیج فارس همچنین شهروندان آنان با پدیده جدیدی روبه‌رو شده‌اند. آنان ناچار هستند تا شرایطی را مورد توجّه قرار دهند که بیانگر وجود دو کشور شیعی در شمال خلیج فارس می‌باشد. در این وضعیت، گروه‌های شیعی به گونه اجتناب‌ناپذیری از انگیزه لازم برای هویّت‌یابی برخوردارند؛ اگرچه آنان فاقد مرجعیّت یکسان هستند و از سوی دیگر، به گفتمانی متفاوتی وابسته هستند؛ امّا واقعیّت‌های جدید بیانگر آن است که هویّت‌یابی شیعیان بر فرآیندهای سیاسی حوزه خلیج فارس تأثیرگذار خواهد بود. گستره و شدّت مقاومت شیعی در برابر رژیم‌های سیاسی موجود در تمامی‌کشورهای حوزه خلیج فارس افزایش خواهد یافت.
در میان شیعیان حوزه خلیج فارس، کشور «بحرین» وضعیت مشابهی با عراق را دارا می‌باشد؛ اگر چه هم اکنون بحرین به عنوان یکی از پایگاه‌های سیاسی و امنیّتی آمریکا در خلیج فارس محسوب می‌شود؛ امّا واقعیّت‌های موجود بیانگر آن است که در صورت نادیده گرفتن انتظارات شیعیان در این کشور، زمینه برای ظهور بحران‌های سیاسی وجود دارد. شیعیان بحرین در وضعیت بسیار ناگواری به سر برده و حکومت الخلیفه از هر گونه تحرّک سیاسی، مشارکت و ایفای نقش شیعیان جلوگیری به عمل می‌آورد. طیّ سال‌های گذشته، هر گاه شیعیان بحرین تلاش نمودند از راه‌های مشروع، مسالمت‌آمیز و دمکراتیک درصدد شکستن پوسته حکومت تبعیض‌آمیز برآیند، مورد سرکوب قرار گرفته و از این طریق، موقعیّت خود را از دست دادند. این امر نشان می‌دهد که تاکنون مطالبات مشروع شیعیان بحرین نادیده گرفته شده است؛ اگرچه به قدرت رسیدن شیخ حمدالخلیفه منجر به آزادسازی روحانی برجسته شیعی، عبدالامیر الجمری گردید؛ امّا شرایط موجود بیانگر آن است که جلوه‌هایی از تبعیض گذشته ادامه یافته است. با انحلال پارلمان بحرین و همچنین ایجاد مجلس مشورتی، در سال ۱۹۹۳ م. موقعیّت شیعیان کاهش بیشتری پیدا کرد. روش سرکوب شیعیان بحرین به این صورت بوده است که حکومت آنان را منسوب به نیروهای خارجی به ویژه ایران می‌داند. از سوی دیگر، برای سرکوب آنان از سیستم‌های امنیّتی اردن و عربستان سعودی نیز استفاده می‌کند.
شیعیان کویت برخلاف هم‌کیشان خود در بحرین از موقعیّت اجتماعی و اقتصادی مطلوب‌تری برخوردارند. شواهد نشان می‌دهد که شیعیان «کویت» از موقعیّت اقتصادی و فرصت‌های شغلی بهتری در مقایسه با سایر شیعیان حوزه خلیج فارس برخوردارند. به این ترتیب، می‌توان به این جمع‌بندی رسید که آنان در ساختار سیاسی و اجتماعی کشور جذب گردیده‌اند. بخشی از شیعیان کویت را نیروهای اجتماعی تشکیل می‌دهند که از «ایلام» مهاجرت کرده و در چندین نسل حضور خود را تثبیت کرده‌اند. شیعیان کویت از مراجع مختلفی پیروی می‌کنند و از سوی دیگر، دارای رویکرد سیاسی کاملاً متنوّعی هستند. از سال ۱۹۹۱ م. به بعد، حکومت کویت هیچ گونه نگرانی امنیّتی از شیعیان کشور نداشته است.
شیعیان عربستان سعودی را گراهام فولر به عنوان مسلمانان فراموش شده جهان عرب می‌داند. مسلمانانی که نه تنها گرفتار تبعیض قانونی بوده، بلکه بر اثر فشار علمای وهّابی هر گونه هویّت‌یابی آنان سرکوب می‌شود؛ اگر چه شیعیان سعودی، فعّالیت سیاسی مؤثّری انجام نداده‌اند و دارای اهداف سیاسی، اجتماعی متعادلی هستند؛ امّا گروه‌های متعصّب مذهبی در عربستان، آنان را بدعت‌گذار در دین و مشرک می‌دانند. به همین دلیل است که امکان جذب شیعیان در ساختار قدرت عربستان وجود ندارد.
تحوّلات عراق زمینه را برای دگرگون‌سازی ساختار قدرت در تمامی‌کشورهای حوزه خلیج فارس فراهم آورده است؛ اگرچه شیعیان در روند تحرّک اجتماعی و هویّت‌یابی قرار گرفته‌اند؛ امّا فراتر از موج‌های درون ساختاری که ماهیت مشروع و دمکراتیک دارد، شکل جدیدی از هویّت‌یابی و تحرّک منطقه‌ای نیز ایجاد شده است که بر سرنوشت سیاسی شیعیان تأثیر به جا می‌گذارد.
تاکنون کشورهای حوزه خلیج فارس، شیعیان را به عنوان نیروهای تأثیرپذیر از «ایران» مورد خطاب قرار می‌دادند. به همین دلیل بود که شیعیان بحرین و عربستان سعودی با محدودیّت‌های سیاسی فراگیری روبه‌رو شدند. این امر هم اکنون با جلوه‌هایی از تغییر و دگرگونی روبه‌رو شده است. به هر میزان که تحوّلات سرعت بیشتری پیدا می‌کند و دگرگونی‌های سیاسی مؤثّرتری در خاورمیانه شکل می‌گیرد، شیعیان می‌توانند از محاق دولت‌های کنترل کننده خارج شوند. ظهور دولت‌های شیعی در حوزه خلیج فارس به گونه‌ای اجتناب‌ناپذیر، نیروهای فراموش شده جهان عرب و حوزه خلیج فارس را به عناصر پُر توان و مؤثّری تبدیل می‌کند که قادر به تأثیرگذاری بر فرآیندهای سیاسی خلیج فارس هستند.

همچنین ببینید

شیعیان پاکستان؛ از پیشینه تا تهدیدات

شیعیان به عنوان گروه اقلیت مسلمانان در کشورهای زیادی پراکنده هستند. البته به دلایل مختلف آما و اطلاعات دقیقی از این پراکندگی جمعیتی وجود ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *