شیعیان کشمیر

5591f41814d4d6f47cf954c512de682f - شیعیان کشمیر

کشمیر در قلب قاره آسیا و شمال شبه قاره هند قرار دارد. از شمال و شرق با چین، از شمال غربی با افغانستان، از غرب با پاکستان و از جنوب با هند دارای مرز مشترک است. یک باریکه به نام واخان آن را از جمهوری تاجیکستان و ازبکستان جدا می سازد. از شمال به جنوب۶۴۰ کیلومتر و از شرق به غرب ۴۸۰ کیلومتر طول دارد. کشمیر تحت حاکمیت سه کشور مختلف اداره می‌شود: منطقه شمال شرقی در اختیار چین، شمال غربی در اختیار پاکستان و مناطق دیگر نیز در اختیار هند قرار دارد. این منطقه سرچشمه بسیاری از مهمترین رودخانه های شبه قاره هند است.

(ایران کوچک)
تألیف و گردآوری: ابوذر یاسری
۱. جغرافیا و جمعیت کشمیر
کشمیر در قلب قاره آسیا و شمال شبه قاره هند قرار دارد. از شمال و شرق با چین، از شمال غربی با افغانستان، از غرب با پاکستان و از جنوب با هند دارای مرز مشترک است. یک باریکه به نام واخان آن را از جمهوری تاجیکستان و ازبکستان جدا می سازد. از شمال به جنوب۶۴۰ کیلومتر و از شرق به غرب ۴۸۰ کیلومتر طول دارد. کشمیر تحت حاکمیت سه کشور مختلف اداره می‌شود: منطقه شمال شرقی در اختیار چین، شمال غربی در اختیار پاکستان و مناطق دیگر نیز در اختیار هند قرار دارد. این منطقه سرچشمه بسیاری از مهمترین رودخانه های شبه قاره هند است. به دلیل ارتباط و شباهت عمیق فرهنگی اش با ایران به «ایران کوچک» و به دلیل چشم انداز بسیار زیبا و آب و هوای خوشش به «بهشت گمشده» شهرت دارد. در منابع انگلیسی در وصف آن از واژه «بهشت روی زمین» استفاده شده؛ بهشتی که اکنون به بهشت زخم خورده مبدل شده است.
در سال ۱۹۴۷م. دو بخش مهم از آن بین هند و پاکستان تقسیم شد. کشمیر در حال حاضر مشتمل بر شش منطقه است که سه منطقه آن تحت کنترل هند، دو منطقه تحت کنترل پاکستان و یک منطقه تحت کنترل چین است. بخش هندی با عنوان «ایالت جامو و کشمیر» به مرکزیت «سرینگر»، بخش پاکستانی در شمال: «مناطق شمالی» به مرکزیت «گیلگیت»، و در غرب: «کشمیر آزاد» به مرکزیت «مظفر آباد» و بخش چینی با نام «اکسای‌چن» شناخته می‌شود. مساحت بخش هندی به مساحت ۵۶۹/۱۰۰ کیلومتر مربع و جمعیت حدود ۹۱۷/۰۶۹/۱۰ نفر، مساحت کشمیر آزاد ۹۳۲/۷۸ کیلومتر مربع و جمعیت آن حدود ۴۰ هزار نفر، و مساحت مناطق شمالی ۹۷۱/۷۲ کیلومتر مربع و جمعیت ۳۴۷/۹۷۰ نفر است. بخش چینی نیز یک پنجم کل کشمیر را تشکیل می‌دهد و جمعیت تقریبی آن ۲۰۰ هزار نفر است.۱ به نظر می رسد جمعیت فعلی کلّ کشمیر متجاوز از ۱۵ میلیون نفر باشد.
کشمیر در بین ۱۶۰ کشور مستقل و دارای حاکمیت عضو سازمان ملل متحد، مسافتی بیشتر از ۶۸ کشور و جمعیتی بالاتر از نود کشور مستقل دارد. از نظر قومی نیز دارای هویتی منحصر به فرد است. از نظر فرهنگی، مردم آن نژادی مجزا از همسایگان خود دارند. آنها عادات، آیین ها، مراسم، لباس و غذای مخصوص خود دارند. کشمیر با تاریخ، جغرافی، نژاد، زبان و فرهنگ خود، یک ملت مستقل را تشکیل می دهد. این ملت استقلال خود را در سال ۹۹۴ هجری به سبب حضور مغول از دست داد، اما اراده تجدید آن در میان ملت کشمیر گم نشده است. زبان رسمی و دولتی کشمیر، اردو است. این زبان در هیچ ایالت دیگری از ۲۷ ایالت هند، زبان رسمی نیست. زبان رسمی در دانشگاه‌ها و مدارس نیز عمدتاً انگلیسی و گاهی اردو است.
کشمیر؛ ایران کوچک
کشمیر در شعر اقبال لاهوری و دیگران «ایران صغیر» معرفی شده است و مردم آنجا به ایرانیان علاقه خاصی دارند. اما ایران صغیر بودن کشمیر، علتی تاریخی دارد. دو هدیه از ایران به کشمیر رسیده است: نخست دین و دیگری فرهنگ. حسین قلبی رضوی از فعالان فرهنگی کشمیر می‌گوید: «ما در بین سنی‌ها متهم به آتش پرستی هستیم، آن هم به علت گرامی داشتن نوروز. البته نوروزی که بین شیعیان کشمیر برگزار می‌شود در ایران برگزار نمی‌شود. فرقش فقط در این است که، نوروز ما هر سال در ۲۱ مارس برگزار می‌شود. در تقویم ایران آن تاریخ اول فروردین و آغاز سال نو است ولی شیعیان کشمیر نمی‌دانند که این سال نو یعنی چه؟ رنگ مذهبی نوروز آنجا بیشتر مشهود است. در ذهن شیعیان اینطور جای گرفته است که این ۲۱ مارس، همان تاریخ ۱۸ ذیحجه است که عید غدیر بوده است. از سویی دیگر از لحاظ رنگ و نسل کشمیری ها بالاخص ساکنان وادی کشمیر، شبیه ایرانی‌ها هستند. از لحاظ دین و مذهب نیز بسیار به هم نزدیکیم. در نزد شیعه و سنی، ساداتی که از اینجا رفتند مورد احترام هستند. بسیاری از سنی‌ها، از سادات هستند. فامیلی‌های کرمانی، سمنانی، گیلانی و … زیادی داریم که اصالتاً ایرانی هستند. کل سادات کشمیر، بلا استثناء ایرانی هستند. لذا از لحاظ دین و فرهنگ، کشمیر به «ایران صغیر» معروف شده است.»
۲. مسلمانان کشمیر
کشمیر به لحاظ موقعیت جغرافیایی، سیاسی و استراتژیک منطقه ای بسیار مهم به حساب می آید و دارای پیروانی از ادیان اسلام، هندوئیسم، سیکیسم، بودیسم و مسیحیت است. در این بین مسلمانان از اکثریتی حدود ۸۵ درصدی برخوردارند و بخش قابل توجهی از آنان شیعه‌اند. تغییر بنیادی از هندوئیسم به اسلام در کشمیر، به شکلی آرام و مسالمت آمیز، از طریق ایمان و ارشاد صورت گرفت. تبلیغ اسلام در این منطقه به وسیله جهانگردان، بازرگانان، و ماجراجویان آغاز شد و بعد با سفر روحانیان و صوفی ها از ایران و آسیای مرکزی تحرک بیشتری یافت. نخستین کسی که در کشمیر به ترویج اسلام مبادرت ورزید، مبلغ بزرگی از خراسان به نام «سیدشرف الدین موسوی» معروف به «بلبل شاه» بود. او در سال ۱۳۲۴م. برابر با ۷۲۴ قمری در حکومت رینچن شاه، به کشمیر آمد. رینچن شاه بودایی مذهب بود اما از مذهب بودایی و هندو راضی نبود و آنها را نجات بخش بشر نمی دانست. وی در پی دینی بود که تسلی بخش باشد. لذا از پیروان مذاهب و فرقه های مختلف هند دعوت کرد تا در دربارش به مناظره و مباحثه بنشینند. جاذبه روحانی بلبل شاه و کرامات او، چنان رینچن شاه را تسخیر کرد که صبح روز بعد به دین مبین اسلام مشرف شد و اسم او را صدرالدین نهاد. پس از مدتی ۱۰ هزار نفر به پیروان اسلام پیوستند. دوره چک ها که شیعه بودند نیز دوره ای استثنایی و طلایی در تاریخ تشیع پرنشیب و فراز کشمیر به حساب می آید. اما در اوایل قرن هشتم هجری، ورود کاروان عارف بزرگ، میر سید علی همدانی با جمعی از سادات و عرفای شیعه از ایران تأثیر به سزایی در ترویج اسلام و مذهب تشیع در آن سامان بر جای گذاشته است. گفتنی است اجداد امام خمینی(ره) نیز در همین کاروان پای به سرزمین کشمیر نهادند و تا چند نسل قبل از ایشان در آن سرزمین زیستند و برخی از آنها در این راه به شهادت رسیدند. از جمله میر سیدحامد حسین موسوی و دینعلیشاه جد پنجم و چهارم ایشان که مزارشان اکنون زیارتگاه مردم کشمیر است. با حضور این خاندان محترم اسلام در کشمیر گسترش وسیعی یافت.
۳. ریشه بحران کشمیر
نخستین زمینه های بروز بحران کشمیر، به دوران استعمار هند توسط انگلستان باز می‌گردد. در سال ۱۹۴۷ مسئله تقسیم شبه قاره هند مطرح شد. در آن زمان خواسته مسلمانان کشمیر، جدایی از هندوها بود. قرار هم بر این بود مرزبندی این منطقه بر مبنای مذهبی صورت گیرد. قبل از استقلال هند، چند ایالت آن، حالت استقلال مانند و خود مختاری داشتند. کشمیر در رأس این ایالت ها قرار داشت و مابقی حیدرآباد و جوناگد بودند. نام این سه ایالت که اکثریت جمعیت آنها مسلمانان بودند از تقسیمات حذف و این طور اعلام شد که مردم این مناطق، بعداً خودشان تعیین خواهند کرد که تحت حاکمیت هند باشند یا پاکستان؟
۱۴ آگوست ۱۹۴۷ استقلال پاکستان و یک روز بعد ۱۵ آگوست، استقلال هند اعلام شد. پاکستان در آن هنگام به لحاظ سیاسی، اقتصادی و نظامی‌کشوری ضعیف و هند قویتر بود. گاندی رئیس جمهور و جواهر لعل نهرو نخست وزیر وی بود. آنها به سرعت جوناگد و حیدرآباد را اشغال و به خاک هند ضمیمه کردند، بدون اینکه از ساکنان آن پرسیده شود که به چه کشوری می‌خواهند بپیوندند؟ وقتی چنین اتفاقی رخ داد در پاکستان نیز حرکتی تقابل آمیز شکل گرفت. مردم پاکستان به صورت بسیج عمومی و با اینکه تجهیزات خاصی نداشتند، در اعتراض به این اقدام با ارتش هند درگیر شدند. کشمیر در آن زمان حالتی شبه مستقل داشت. مردم پاکستان، وارد کشمیر شدند و تا نزدیکی سرینگر، پایتخت، پیش آمدند. در این هنگام هری سینگ، پادشاه کشمیر فرار کرد و به دهلی گریخت. هند زیرکی به خرج داد و یکی از رهبران سیاسی کشمیر به نام «شیخ عبدالله» را که زندانی هری سینگ بود، آزاد کرد و او را به دهلی برد و با وی توافقاتی انجام داد. روز ۲۷ اکتبر ۱۹۴۷ ارتش هند وارد کشمیر شد و با استفاده از تجهیزات فراوان وارد جنگ شد. ارتش هند، نیروهای مردمی پاکستان را از کشمیر خارج کرد و تا اوری، از شهرهای کوهستانی منطقه، عقب نشاند. در اینجا بود که نیروهای سازمان ملل وارد شدند و فرمان آتش بس صادر کردند. در نتیجه، کشمیر به دو قسمت هندی و پاکستانی تقسیم شد. حدود ۶۵ الی ۷۰ درصد کشمیر تحت سلطه هند و بیشتر مابقی آن در حاکمیت پاکستان است. بخش پاکستانی دو قسمت دارد: «کشمیر آزاد» و «مناطق شمالی» که بیشتر جمعیت‌شان شیعه است. قسمت اخیر بلاتکلیف هستند. نه حق رأی در پارلمان هند دارند، نه حق رأی در پارلمان پاکستان. از داشتن مجلس محلی نیز محروم است. از آن تاریخ تاکنون کشمیر وضعیتی بحرانی و ناآرام دارد.
متعاقب تصرف کشمیر توسط هند، دولت هند در راستای الحاق کشمیر به ایالت های داخلی خود، بعد از چند سال، «بخشی غلام محمد»، معاون شیخ عبدالله را به جایش نشاند. با برکناری و زندان رفتن شیخ عبدالله، دو حزب سیاسی در کشمیر تأسیس شد: «محاذر الشماری» (جبهه استصواب مردمی) و دیگری «کنفرانس ملی» کشمیر. شعار حزب کنفرانس ملی این بود که باید از لحاظ اصول تقسیم شبه قاره، طرف پاکستان باشیم. «محاذر الشماری» نیز معتقد بود که به ما اجازه بدهید طبق قطع‌نامه‌های سازمان ملل، رفراندوم برگزار شود. اما این رفراندوم تا کنون برگزار نشده است. طی چند دهه، قدرت بین دو حزب کنگره و کنفرانس ملی در گردش بود، تا اینکه نهضت های آزادی بخش شکل گرفتند. پاکستان در شکل‌گیری این نهضت ها مؤثر بود. تا سال ۱۹۸۹ فعالیت نهضت های آزادی بخش فقط در بعد مبارزه سیاسی با دولت هند و مقامات محلی بود. اما در سال ۱۹۸۷، احزاب آزادی بخش کشمیر متحد شدند و «جبهه متحد اسلامی» را تشکیل دادند. نهضت‌های آزادی بخش کشمیر پیش از این، در انتخابات ایالتی شرکت نمی‌کردند. زیرا آنها قانون اساسی هند را قبول نداشتند. شرط اول شرکت در انتخابات هم این بود که تعهد بدهند قانون اساسی را قبول دارند. اما آنها اعلام کردند که در انتخابات شرکت می‌کنند. انتخابات برگزار شد و مردم به آنها رأی دادند. دولت هند از قدرت گرفتن این گروه احساس خطر می‌کرد زیرا می‌دانست اگر نهضت‌های آزادی بخش وارد پارلمان بشوند، در مجلس قانون‌گذاری می‌توانند الحاق کشمیر را ملغی اعلام کنند و بدین ترتیب کشمیری ها می‌توانند از هند جدا شوند. بنابراین دولت هند در نتایج آرا تصرف و آرای جبهه متحد را به نفع دیگران اعلام کرد. با این اقدام، نهضت‌های آزادی بخش وارد فاز مبارزه مسلحانه شدند.
احزاب آزادی بخش فراوانی مثل حزب المجاهدین، حزب‌المؤمنین، لشکر طیبه و …که نزدیک به صد گروه بودند با دولت هند جنگیدند. اما به دلیل اینکه با یکدیگر متحد نبودند نتیجه لازم را نگرفتند. در طرف مقابل، هند هم ارتش تا به دندان مسلح و مجهزی داشت. آمریکا به پاکستان فشار آورد. پاکستان هم در این قضیه عقب نشینی کرد و دست از حمایت برداشت. جوانان زیادی دستگیر، شهید و مفقود شدند. در این جنگ بیش از دویست‌هزار نفر کشته شدند.
علاوه بر دو بخش هندی و پاکستانی جداسازی بخش چینی نیز محصول جنگ هند و چین است. به دنبال بروز جنگ، چین خودسرانه در سال ۱۹۶۲ بخشی از کشمیر را به اشغال خود در آورد. چین و روسیه قبلاً از نفوذ زیادی برخوردار بودند. «مو وی زه» رهبر اسبق چین، نظریه تندروانه‌ای داشت که «انقلاب فقط از لوله تفنگ بیرون می‌آید» و گروهی نیز در کشمیر چنین عقایدی داشتند. یکی از فواید مسلح شدن جنبش های اسلامی در کشمیر این بود که آن گروه‌ها نابود شدند. بعد از فروپاشی شوروی سابق، نظریه کمونیستی هم در کشمیر به پایان رسید.
۴. شیعیان کشمیر
تشیع با پیشینه ای بلند در کشمیر، تاریخ پر فراز و نشیبی دارد. این مذهب که توسط مبلغان و صوفیان ایرانی وارد کشمیر شد، در زمان کوتاهی به تمام نقاط آن، از لداخ و بلتستان گرفته تا پونچه و جامو، سرایت نمود و پیروان زیادی پیدا کرد که با گذشت کمتر از یک قرن، مذهب رسمی این کشور اعلام گردید. مخالفان تشیع که با موجودیت آن، منافع نامشروع خود را در خطر می دیدند، برای نابودی آن، هیچ¬گاه از فریب کاری و توطئه علیه این مذهب دست بر نداشتند. به طوری که بارها در طول تاریخ، به طور گسترده، به شیعیان هجوم آوردند و تلاش کردند تا چراغ تشیع را در این سرزمین خاموش کنند. شیعیان کشمیر با وجود تمام این مشکلات و تنگناها، توانستند در ابعاد گوناگون تاریخی، فرهنگی و اجتماعی، کارهای فراموش ناشدنی انجام دهند و تا امروز در این منطقه حضوری فعال داشته باشند.
تعداد شیعیان در کشمیر به طور رسمی‌بررسی نمی‌شود، بنابراین آمار دقیق از جمعیت و تناسب جمعیت شان در این منطقه، در دست نیست. طبق آمارهایی که توسط سازمان‌های خصوصی شیعه و غیر شیعه انجام گرفته جمعیت شیعیان به حدود ۲ میلیون نفر می‌رسد که تقریباً بالغ بر ۱۸ درصد جمعیت کل کشمیر را تشکیل می‌دهند.۲ وجود شیعیان در کشمیر کاملاً مشهود و محسوس است. آنها پایبند به مذهب‌اند اما تهدیدها و چالش‌های گوناگون فرهنگی از جمله نبودن انسجام و وحدت، کافی نبودن مراکز فرهنگی از لحاظ کمّی و کیفی و فعّالیّت گسترده وهابیت و مسیحیت، متوجه آنها است. با وجود جمعیت قابل توجه شیعیان، تأثیر آنان در سیاست اندک و به لحاظ وضعیت علمی و اقتصادی متوسط است. بهتر نمودن وضعیت فرهنگی، سیاسی و اقتصادی شیعیان نیازمند انسجام و همکاری شیعیان مناطق شش گانه یادشده است.
یکی از مهم ترین تحولات در وضعیت شیعیان کشمیر وقوع انقلاب اسلامی در ایران است. آقای قلبی حسین رضوی از فعالان فرهنگی کشمیر معتقد است: «آثار صدور انقلاب اسلامی ایران در دو نقطه مشهورتر است: نخست لبنان و دیگری کشمیر. درباره اثرات انقلاب اسلامی ایران بر کشمیر، برخی پایان نامه های دانشگاهی در «دانشگاه بین المللی المصطفی(صلی الله علیه و آله)» قم به نگارش درآمده است. کشمیر، اولین جایی است که روشنفکران و تحصیلکرده‌های دانشگاهی از شیعه و سنی، بلا استثناء، انقلاب اسلامی را پذیرفته‌اند. دکتر «یوسف العمر»، از رهبران اهل تسنن کشمیر، چنان طرفدار ایران و انقلاب اسلامی است که کمتر کسی در تبیین و استدلال به پای او می رسد. از نتایج ملموس و عینی انقلاب ایران، راه یافتن نماینده‌ای شیعه با تفکرات انقلاب اسلامی‌به پارلمان هند از جانب مردم کارگیل است. به علاوه در کابینه سکولار حکومت سرینگر نیز، وزیری داریم که مقلد رهبر معظم انقلاب اسلامی است.»
انقلاب اسلامی علاوه بر شیعیان، مسلمانان کشمیر را دلگرم ساخت. مردم مظلوم کشمیر که تا آن زمان با مشکلات و مصائب فراوانی دست به گریبان بودند، روح تازه ای به پیکرشان دمیده و سبب شد تا در میدان سیاست، حضور فعال تری داشته باشند. همان طور که اشاره کردیم، آنها به منظور حضور یکپارچه و یک صدا، تشکیلاتی به نام «جبهه متحد اسلامی» از شیعه و سنی را تشکیل داده و تاکنون بیش از صد هزار شهید، در راه مبارزات اسلامی‌شان فدا نموده‌اند.
در ادامه با وضعیت شیعیان کشمیر در زمینه های مختلف آشنا می‌شویم.
۴-۱. وضعیت علمی و آموزشی: تعداد افراد درس خوانده، اساتید دانشگاه، پزشکان، علماء و روحانیان مذهبی در بین شیعیان کشمیر کم نیستند اما حضور و گسترش شخصیت‌های برجسته در رشته‌های مختلف، همچنان دغدغه بزرگی است. به دلیل عدم ثبات لازم طی سالیان دراز مردم این سرزمین از نظر سواد و بهداشت وضعیت خوبی نداشته‌اند. البته اکنون در مناطق مرکزی وضع خوب است و در زمینه مناطق دوردست و محروم حرکتی اگرچه کند ولی روبه جلو در جریان است. وضعیت بهداشت نیز اگر چه در طی ده، پانزده سال گذشته نامطلوب ارزیابی می‌شد و پزشکان عالی رتبه آن اکثراً به هند رفته بودند، اما در حال حاضر اوضاع بهداشت نیز بهتر شده است.
در هر یک از ایالات جامو و کشمیر، حدود چهار دانشگاه وجود دارد اما همچنان در زمینه تحصیلات آکادمیک، نگرانی های جدّی ای جامعه شیعیان را تهدید می‌کند. آنها مدارس ابتدایی به حد کافی ندارند. اگر فرزندانشان را به مدارس دولتی بفرستند به خاطر پایین بودن سطح آموزشی به جایی نمی‌رسند و اگر به مدارس مسیحی یا وهابی بفرستند دین شان را از دست می‌دهند. آنها کالج و دانشگاه هم ندارند به علاوه در نهادهای دولتی نیز از نفوذ لازم برخوردار نیستند تا بدین وسیله از مشکلات شان کاسته شود. به عکس، وهابیان در همه مناطق کشمیر مساجد و مدارس مختلفی تأسیس کرده‌اند و دانشگاه بین‌المللی اسلامی‌شان در قلب کشمیر رو به اتمام است.۳ آنها مبالغ هنگفتی هزینه می‌کنند و در برنامه ای هدفمند از هر خانواده یک فرزند‌ را تحت تعلیم قرار داده، ماهانه مبلغی را به خانواده اش به عنوان شهریه می پردازند. و سپس از همین فرزندان مبلغان وهابی تربیت می‌کنند.۴
حوزه‌های دینی شیعی نیز به لحاظ کمّی کافی نیستند و وضع شان تأسف بار است. بعضی‌‌ هر از چندی تعطیل می‌شوند. بعضی از حوزه‌ها کمبود استاد دارند و نیازمند افراد اندیشمند هستند. در حدود نیمی از جمعیت شیعیان، از مسائل ابتدایی و روزمره مانند مسائل تقلید بی خبرند. شیعیان کشمیر عاشقانه بـرای اهل‌بیت (علیهم السلام) نذر می‌کنند، هزینه‌های‌ هنگفتی برای ساخت حسینیه‌ها می پردازند اما تشکیلات منسجمی نـدارند کـه از ایـن نذورات در بخش آموزش استفاده بهینه بکند. جوانان شیعه معارف دینی شان را نیز در بعضی از مناطق شمالی و کشمیر آزاد نزد اهل سنت و حتی وهابیان فرا می‌گیرند.۵ اگر چه در کشمیر هند، سازمان «تنظیم المکاتب» و بعضی از سازمان‌های دیگر در کلّ این منطقه مکتب¬خانه‌ها را راه‌اندازی کرده‌اند و فعالیت آن موجب ارائه خدمات ارزنده ای شده است، اما همین مراکز معدود نیز از به روز نبودن مواد درسی و سیستماتیک نبودن روش تدریس و وجود اختلاف بین گردانندگان دفاتر خود رنج می‌برند. لازم به ذکر است، در حال حاضر تعداد معدودی حوزه علمیه شیعی تحت نظارت سازمان مدارس و حوزه‌های علمیه خارج از کشور حوزه علمیه قم فعالیت می‌کنند. در وادی کشمیر دو حوزه وجود دارد: حوزه علمیه امام رضا(ع) که توسط ایران تأسیس شده و دیگری به نام «جامعه باب العلم» که مؤسس آن مرحوم آقا سیدیوسف موسوی بوده است. در جامو و کارگیل نیز هر کدام یک حوزه در حال فعالیت است.
در مجموع باید گفت، وضعیت علمی و آموزشی شیعیان کشمیر نیازمند یک تحوّل اساسی است.
۴-۲. وضعیت فرهنگی: وضعیت فرهنگی شیعیان در کشمیر یکی از سوژه‏های اصلی است که دولت‏مردان به ویژه در بخش هندی از آن‏ بهره‏برداری سیاسی می‏کنند. دولت هند، همه امکانات خود را برای تغییر فرهنگ بومی اسلامی در کشمیر به کار گرفته و تا حدودی نیز در این زمینه موفق شده است. شیعیان کشمیر، هم از طرف اهل سنت و هم از طرف دولت هند مورد هجوم فرهنگی قرار گرفته‌اند. آنان برای مقابله با این تهاجم، هیچ نوع امکاناتی در اختیار ندارند. دولت هند اکنون در کشمیر، دو نوع برنامه فرهنگی را نسبت به عموم جامعه مسلمانان دنبال می‏کند: اول: برنامه های نظری: دولتمردان هند محصولات دیداری و شنیداری فراوانی را به منظور گسترش‏ هندویسم ساخته و در سراسر کشمیر پخش کرده‏اند و در این زمینه‏ برنامه‏های وسیعی تدارک دیده‏اند. هفتصد هزار ارتش و نیروی نظامی مستقر آنان در کشمیر نیز در این زمینه فعال هستند. دوم: برنامه های عملی: دولت مردان هندی، فرهنگ هندی و غربی را با وسایل ارتباط جمعی از جمله‏ رادیو، تلویزیون، روزنامه‏ها و مجلات ترویج می‏کنند. آنان مجلات و فیلم‏های مبتذل‏ هندی و غربی را در دسترس عموم قرار می‏دهند، نوشته‏های ضد اسلامی و ضد اخلاقی‏ را تشویق می‏کنند و یا شبکه‏های ماهواره‏ای، برنامه‏های مبتذل و ضد اخلاقی برای تغییر و استحاله فرهنگ اصیل اسلامی در کشمیر پخش می‏نمایند.
توزیع فیلم‏های مبتذل و ضد اخلاقی، و پخش مواد مخدر و مشروب به وسیله دلالان‏ در بین جوانان کشمیری، کار روزمره نظامیان هند در کشمیر است. به نقل از در روز نامه‏ها، تا به حال بیش از سیصد دختر مسلمان با نیروهای نظامی هند که غیر مسلمان هستند، از خانه‏هایشان فرار کرده‏اند. شیعیان برای مقابله با این تهاجم فرهنگی، هیچ نوع امکانات و وسائلی در اختیار ندارند و با این جمیعت میلیونی، فاقد هرگونه مرکز چاپ و نشر هستند. آنان حتی یک چاپخانه‏ مخصوص به کارهای فرهنگی و دینی خودشان ندارند. داشتن یک کانال تلویزیون خصوصی برای شیعیان کشمیر هنوز مانند یک رؤیاست. آنان حتی یک سایت اینترنتی فعال ندارند تا بتوانند کارهای فرهنگی و غیره انجام دهند و صدای خود و نیازمندی‏های خویش را با این وسیله، به پیروان اهل بیت در سراسر جهان‏ برسانند. بیشتر نویسندگان به علت نبودن مراکز چاپ و نشر و نیز چاپ خانه نمی‏توانند کتاب‏ها و نوشته‏های خود را چاپ کنند. در میان شیعیان، افراد دارای فکر و ایده، تحلیل‏گران و روز نامه‏نگارهای جوان وجود دارند اما آنها برای دیگران کار می‏کنند. رؤسای چهار گروه‏ شیعیان، حتی می‏توانند شبکه تلویزیون شیعیان را راه بیندازند و چاپ روز نامه و راه‏اندازی‏ رسانه‏های معمولی برای آنها دشوار نیست. اما آنان تا حالا در این زمینه کار خاصی انجام‏ نداده‏اند، جز اینکه «گروه عباسی» ماهنامه‏ای به نام سفینه و «گروه محمدی»، فصلنامه‏ای به نام «الارشاد» منتشر می‏کردند که اینها از چند سال پیش متوقف شده‏اند. در حال حاضر بسیاری از روستاها در کشمیر، آب آشامیدنی بهداشتی ندارند اما شبکه‏های ماهواره‏ای با کمک نیروهای هند به آنجا رسیده و در اکثر مناطق، کنترل‏ ماهواره در پادگان‏های ارتش هند است.
شیعیان مناطق مختلف کشمیر به دلیل کمبود راه ارتباطی بین مناطقی که توسط دولت های مختلف اداره می‌شوند، از یکدیگر جدا و پراکنده هستند. زبان محلّی متفاوت را نیز می توان عامل دیگری بر محدود ساختن ایشان در منطقه خودشان است. بعضی از سازمان‌های فرهنگی با ارائه خدمات یکسان این فاصله‌ها را تا حدودی کم نموده‌اند اما باز هم ارتباط بین شیعیان ایجاد نشده و در نتیجه به دلیل نبود رهبری و رأی سیاسی واحد آسیب پذیرند. غیر از درّه کشمیر، شیعیان هر یک از مناطق دیگر وحدت خودشان را حفظ نموده‌اند و همچنین غیر از مناطق شمالی، وحدت بین شیعه و سنی هم لطمه نخورده است. شیعیان فعال به طور محدود دارای مراکز فرهنگی و سازمان‌های اجتماعی هستند امّا تعداد و سطح آنها قابل توجه نیست.
کشمیر، به دلیل شرایط خاصش، مطمح نظر سیاستمداران هند و پاکستان قرار داشته و مورد مناقشه شصت ساله بین دو کشور بوده و هست. شیعیان نیز به تناسب جمعیت‌شان از لحاظ جانی و مالی از این ناحیه مورد آسیب قرار گرفته‌اند. در مجموع حدود ۷۰ درصد جمعیت شیعیان حامی آزادی از هند هستند. در این وضعیت، گروه‌های مسلح و تندرو سلفی نیز تهدید جدّی برای شیعیان در حال فعالیت هستند.
۴-۳. گروه های اجتماعی: در اواخر قرن نوزدهم و به ویژه با آغاز قرن بیستم میلادی، شیعیان کشمیر در اثر اختلافی که انگیزه های آن دقیقاً روشن نیست از درون به دو گروه قدیم و جدید تقسیم گردیدند. در نتیجه، تمام موقوفات مانند اماکن مذهبی و حسینیه ها بین خودشان تقسیم کردند. در ادامه نیز هر یک از این گروه ها به دو گروه دیگر تقسیم شدند. این چند دستگی و از هم گسیختگی درونی جامعه شیعه موجب شد تا آسیب پذیری آنان بیش از پیش شود و ضربه ای به آنان وارد آید که تهاجمات متواتر بیرونی نتوانسته بود نظیر آن را ایجاد کند. حکیم صفدر همدانی محقق و نویسنده، و از چهره های منادی وحدت اعتقاد دارد که «گرچه حکومت و دولت از دست شیعیان رفت، اما از دست رفتن حکومت و دولت، به‌اندازه حزب گرایی و گروه بندی به شیعیان خسارت وارد نکرد.» به نظر وی، سال ۱۸۸۹ را که درآن شیعیان کشمیر به دو گروه تقسیم شده‌اند، بی شک می توان آغاز افول شیعیان به حساب آورد. منشی محمداسحاق (متوفی ۱۹۶۹م.) نیز چهره دیگری است که برای وحدت شیعیان تلاش کرد. او مسئول اورژانس شهرستان بدگام بود، کوشید تا رهبران را آشتی دهد و رؤسای گروه را به حسینیه های یک دیگر ببرد. در سال ۱۹۷۵م. نیز شخصیتی روحانی به نام شیخ حسین کرمانی از طرف مرحوم آیت الله العظمی‌گلپایگانی(ره) به کشمیر آمد و در ایجاد وحدت کوشید اگر چه با مخالفت هایی نیز مواجه شد.
یک سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نماینده ویژه ای از طرف امام خمینی به کشمیر اعزام شد. وی تمام علما را در مسجد حاجی عید شهر علمگری جمع و پیام ویژه امام خمینی(ره) را مبنی بر اتحاد و کنار گذاشتن گروه گرایی ابلاغ کرد. وی گفت: «امام خمینی(ره) محبت خاصی نسبت به کشمیر دارند.» در سال ۱۹۹۱ روحانیان حامی جنبش آزادی بخش کشمیر، «نهضت اسلامی‌کشمیر» را تشکیل دادند. این نهضت مورد حمایت معنوی جمهوری اسلامی ایران بود. نهضت پس از مدتی مجلس علمای کشمیر را بنیانگذاری کرد. البته با گذشت زمان، معضل یاد شده به رغم اظهار تأسف جمله شیعیان و رهبران مذهبی همچنان پابرجاست. تا به‌ حال تلاش‌های بسیاری برای رفع آن صورت گرفته است. اغلب سران گروه ها به ایران دعوت شده‌اند و گفتگو‌هایی بین آنها انجام شده است. در بین شیعیان کشمیر دیدگاه های مرجعیت و نظرات ولایت فقیه، مورد احترام است و تعداد زیادی مقلد رهبر معظم انقلاب امام خامنه‌ای (مدّ ظلّه) هستند. عشق و علاقه شیعیان کشمیر به جمهوری اسلامی‌باعث شده است که در اکثر راه‏های ورودی به مناطق‏ شیعه‏نشین، تابلوهای بزرگ نصب شده که به تصاویر امام خمینی و امام خامنه ای مزین است. این تصاویر در اغلب حسینیه‏های شیعیان نیز به چشم می خورند. علاوه بر آن، چندین خیابان در مناطق شیعه نشین کشمیر به طور رسمی‌به نام امام خمینی(ره) است.
۵-۳. وضع اقتصادی: اقتصاد شیعیان کشمیر از طریق کشاورزی، باغدادی، دامداری، کار در خارج از کشور، کار در اداره‌های دولتی، تجارت و قالیبافی تأمین می‌شود. معیشت عموم شیعیان در حدّ متوسط است اما در مجموع در تنگی معیشت دست به گریبان اند. البته با تلاش نسل جدید مبلّغان کارهای آغازین برای چاره‌اندیشی برای حل مسائل شان آغاز شده است. وضعیت اقتصادی کشمیر بعد از اشغال هند در سال ۱۹۴۷ رو به زوال رفته است؛ در حالی که منطقه کشمیر از نظر آبی سرشار است و این منطقه را با وسایل مدرن و پیش رفته ای که در زمینه دام داری و کشاورزی به وجود آمده، می توان به حد خودکفایی رساند. اما دولت هند در این زمینه اقدامی انجام نداده است.
وضعیت مالی و اقتصادی شیعیان کشمیر بدتر از پیروان سایر فرقه ها و مذاهب است. هم اکنون ۲۵درصد آنان زیر خط فقر زندگی می‌کنند و کمترین امکانات و وسایلی برای بهبود ندارند. پیروان اهل بیت(علیهم السلام) در کشمیر در گذشته بیشتر به صنایع دستی و کشاورزی وابسته بودند ولی نسل کنونی به این صنایع علاقه ای ندارند و لذا از کارهای هنری و سنتی بی بهره ماندند. در نتیجه این منبع قوی اقتصادی به دست دیگران افتاده و لطمه سنگینی به اقتصادشان وارد ساخته است.
وضعیت اشتغال نیز در میان شیعیان کشمیر، از دیگران بدتر است؛ حتی سیک ها و بودایی ها که خیلی کمتر از شیعیان هستند، وضعیت اشتغال بهتری دارند. در اداره های دولتی (مرکزی و ایالتی)، اشتغال شیعیان بیشتر از ۲ درصد نیست؛ در حالی که آنها ۱۸ درصد جمعیت را تشکیل می دهند. حتی در اداره های دولت مرکزی یعنی IPS و IAS یک نفر از شیعیان شاغل نیست و در اداره های ایالتی مانندK.P.S. ، K.A.S وCivel Sectrait بیشتر از ده نفر از آنها حضور ندارند.
۵. شیعیان در بخش های سه گانه
۵-۱. بخش هندی
الف- شیعیان لداخ: مساحت این منطقه ۵۹۱۴۶ کیلومتر مربع و جمعیت آن حدوداً ۳۰۰ هزار نفر می‌باشد.۶ ۵۲ درصد جمعیت این منطقه را مسلمانان تشکیل می‌دهند۷ و حدود ۴۸ درصد مردم، پیرو آیین بودایی می‌باشند. در جمعیت ۵۲ درصدی مسلمانان اکثریت با شیعه امامیه هست و اهل سنت تعداد کمی دارند. این منطقه مشتمل بر دو شهرستان به نام «لیه» و «کرگیل» است و شیعیان عمدتاً در کرگیل سکونت دارند. آنان حدود ۸۵ درصد جمعیت این شهرستان را تشکیل می‌دهند.۸ در شهرستان لیه حدود پانزده درصد مردم مسلمان‌اند و اکثریت آنها با شیعه است.۹
شیعیان این منطقه بسیار مذهبی و انقلابی هستند. از گذشته تعامل خوبی بین آنان و پیروان سایر ادیان برقرار بوده، اما درگیری ای که در سال ۲۰۰۶م. بین مسلمانان و بودایی‌ها انجام گرفت، اثرات سوئی بر‌جای گذاشت که تبعات آن هنوز هم وجود دارد. از ان جمله تحریم اقتصادی ای است که از طرف بودائیان اعمال می‌شود.۱۰ مساجد و حسینیه‌ها آباد و پر رونق و مراکز فرهنگی نیز فعال می‌باشند. تعداد طلاب مشغول به تحصیل در این منطقه قابل توجه است. مراسم مذهبی با شکوه خاصی برگزار می‌شود. مراسم انقلابی از جمله راهپیمایی روز قدس نیز با اهتمامی‌که در کرگیل برگزار می‌شود در هیچ نقطه‌ ای از هند دیده نمی‌شود. شیعیان در امور اجتماعی و سیاسی هم فعال اند. قبلاً نماینده شیعه به پارلمان هند هم می‌فرستادند. در مجلس کشمیر حداقل دو نماینده شیعه می‌فرستند که یکی از آنها عمدتاً پست وزارت دارد. شیعیان اینجا حامی هند هستند و نهضت مسلحانه را حمایت نمی‌کنند. اقتصاد آنها عمدتاً بر پایه تجارت در سطح محدود و کار در اداره‌های دولتی استوار است. این منطقه کلاًّ دور افتاده، سرد و کوهستانی است. بدین جهت شرکت‌های بزرگ در آن سرمایه گذاری نمی‌کنند. با این حال وضع اقتصادی شیعیان خوب است و در مجموع وضعیت شان از هر لحاظ بهتر است.
ب- شیعیان دره کشمیر: مهم ترین منطقه کشمیر درّه‌ آن به مساحت ۱۵۹۴۸ کیلومتر مربع و جمعیت ۵۴۷۶۹۷۰ نفر است.۱۱ ۹۵درصد جمعیت این دره را مسلمانان تشکیل می‌دهند۱۲ و حدوداً یک و نیم میلیون نفر از آنها شیعه امامیه‌اند. این منطقه مشتمل بر شش شهرستان به نام‌های سرینگر، باره مولا، بدگام، اننت‌ناگ، پلوامسه و کپواره، می‌باشد که جمعیت شیعیان در سرینگر ۲۶درصد، باره مولا ۳۳درصد، بدگام ۳۶درصد، اننت ناگ ۴/۱درصد، پلوامه ۶/۱درصد و کپواره ۱۶/۵ درصد می‌باشد.۱۳
آنها به مذهب علاقه‌مند هستند. مراسم مذهبی را با شکوه خاصّی برگزار می‌کنند و مراکز فرهنگی فعالی دارند. اینجا دو حوزه علمیه، یک بیمارستان و دانشکده پزشکی، تعدادی مدارس ابتدایی و تعدادی مکتب خانه‌ فعّال دارد اما همه این مراکز از لحاظ کمّی و کیفی با توجه به فعالیت گسترده وهابیت و مسیحیت کافی نیستند. شیعیان در زمینه تحصیلات آکادمیک رشد مطلوبی نداشته و در پست‌های دولتی چندان دیده نمی‌شوند. جامعه شیعه با مشکلاتی از جمله پراکندگی، گروه بندی و تعصّب نسبت به سران گروه ها مواجه است. خوشبختانه در حال حاضر طلاب دره کشمیر گروه‌ها را کنار گذاشته و تشکّلی واحد به نام «مجمع اسلامی‌کشمیر» را تأسیس نموده‌اند که در راستای وحدت آفرینی و کمرنگ کردن فرهنگ حزب‌گرایی حرکت می‌کند.
شیعیان در سیاست فعال‌اند اما فعالیت‌شان محدود به گروه‌ هایشان است. در نتیجه‌ حتی یک نماینده شیعه هم در انتخابات پارلمانی هند رأی نمی‌آورد اما حداقل سه نماینده شیعه در مجلس کشمیر حضور دارد. شیعیان در نهضت مسلحانه آزادی‌خواه هم سهم دارند و در حال حاضر دو رهبر آزادی خواه شیعه فعال‌اند. درآمد شیعیان متوسط رو به پایین است و عده‌ ای در فقر به سر می‌برند. یک فاصله طبقاتی هم بین آنان دیده می‌شود.
پ- شیعیان جامو: مساحت این منطقه ۲۶۲۹۳ کیلومتر مربع و جمعیت آن ۴۴۳۰۱۹۱ نفر می‌باشد.۱۴ اکثرت این منطقه را هندوان تشکیل می‌دهند و حدود ۳۰درصد مردم مسلمان‌اند.۱۵ منطقه جامو مشتمل بر شش شهرستان به نام کتوعه، جامو، ادهم پود، راجوری پونچ، و دوده می‌باشد. شیعیان عمدتاً ساکن شهرستان پونچ‌اند. تعدادی در شهرستان جامو، دوده و راجودی هم سکونت دارند. اطلاع از آمار دقیق شیعیان این منطقه در دست نیست و سازمان‌های مغرض هندویی تعداد شیعیان این منطقه را ۱۰۰۰۰۰ نفر اعلام می‌کنند.۱۶ شیعیان جامو به مذهب علاقه‌مندند. مراسم عزاداری را با شکوه خاصی برگزار می‌کنند. یک حوزه علمیه، یک دانشکده، تعدادی مدارس ابتدایی و تعدادی مکتب خانه در این منطقه توسط شیعیان فعال می‌باشند. اما مراکز فرهنگی از لحاظ کمّی و کیفی کافی نیستند. شیعیان با اهل سنت و همچنین با پیروان ادیان دیگر هم تعامل خوبی دارند. در زمینه تحصیلات آکادمیک فعالیت شیعیان خوب است اما در پست‌های دولتی دیده نمی‌شوند. در سیاست نقشی ندارند و رهبران سیاسی، شیعیان جامو را نادیده می‌گیرند. تجارت، کشاورزی و کار در اداره‌های دولتی عمده راه های کسب درآمدشان می‌باشد. شیعیان عمدتاً در روستا سکونت دارند. و شاید بتوان گفت که همین امر موجب دوری از پیشرفت مورد انتظارشان شده است.
۵-۲. بخش پاکستانی
الف- شیعیان مناطق شمالی: مساحت این منطقه ۷۲۹۷۱ کیلومتر مربع و جمعیت آن ۹۷۰۳۴۷ نفر می‌باشد.۱۷ این قسمت از کشمیر مشتمل بر دو منطقه به نام‌های بلتستان (شامل دو شهرستان به نام غانچه و امیکردو) و گیلگیت (شامل پنج شهرستان به نام‌های استور، دیامبر، غیازر، گیلگیت و هونزا ناگر) می‌باشد که پاکستان آن را به طور مستقیم به عنوان «مناطق شمالی» اداره می‌کند. ۸۵درصد مردم این مناطق شیعه امامیه هستند. شیعیان مناطق شمالی بسیار متدیّن و انقلابی هستند و مراسم دینی و انقلابی را با اهتمام و شکوه خاصّی برگزار می‌نمایند.
تعداد قابل توجّهی از طلاب این منطقه به تحصیل در حوزه علمیه قم اشتغال دارند. مراکز فرهنگی و مدارس علمیه شیعیان فعّال اند اما فعالیت وهابیان نیز در این منطقه بسیار گسترده است. آن‌ها در جای جای مناطق شمالی مدارس و دانشگاه‌هایی تأسیس کرده‌اند و به صورت رایگان خدمات ارائه می‌کنند. در نتیجه در بسیاری از مناطق، فرزندان شیعیان نزد وهابیان درس می‌خوانند و باورهای مذهبی‌شان را از دست می‌دهند. از لحاظ سیاسی این منطقه از حقوق شهروندی شان بسیار محروم نگه داشته شده و از طرف پاکستان، نه ایالتی مستقل محسوب می‌شود و نه رسماً داخل قلمروی کشمیر آزاد به شمار می آید. بسیاری از مشکلات شیعیان اینجا ناشی از همین محرومیت حقوق سیاسی است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شیعیان برای تشکیل یک ایالت شیعه نشین نهضتی را راه‌انداختند که به شدت سرکوب شد و بعد از آن وهابیان غیر بومی و تعداد زیادی در آن‌جا اسکان داده شدند. در نتیجه این اقدام هر از چندی بین وهابیان و شیعیان درگیری ایجاد می‌شود. به لحاظ اقتصادی هم تجارت و بازرگانی مناطق شمالی عمدتاً در اختیار وهابیان است. در مجموع اوضاع شیعیان مناطق شمالی به ویژه از نظر تهدیدهای فرهنگی نامناسب می‌باشد.
ب- شیعیان کشمیر آزاد: مساحت این قسمت از کشمیر ۷۸۹۳۲ کیلومتر مربع و جمعیت آن حدوداً ۴ میلیون نفر می‌باشد. کشمیر آزاد به طور غیر مستقیم توسط پاکستان اداره می‌شود و از استقلال داخلی برخوردار است. در این منطقه مسلمان نشین حدود ۱۵ الی ۲۰ درصد جمعیت را شیعیان تشکیل می‌دهند. این منطقه مشتمل بر هشت شهرستان به نام‌های مظفر آباد، میرپور، پونچ، توتلی، باغ، بمبر و سدنتی می‌باشد که شیعیان بیشتر در شهرستان‌های نیلم و بمبر سکونت ندارند. شیعیان کشمیر آزاد به مذهب علاقه‌مند هستند و مراسم مذهبی را با اهتمام برگزار می‌کنند امّا از لحاظ اماکن مذهبی در مضیقه هستند. بسیاری از مناطق شیعه نشین مسجد ندارند و مساجد موجود عمدتاً ویران است. سه حوزه علمیه موجود نیز هر از چندی تعطیل می‌شود. مراکز فرهنگی دیگر نیز به سبب نبود نیرو راه‌اندازی نشده‌است. ۱۷ نفر طلبه از این منطقه در حال حاضر مشغول تحصیل در حوزه علمیه قم هستند که با توجه به نیاز فراوان منطقه، این تعداد اندک است و بسیاری از مناطق، از داشتن طلبه و مبلّغ محروم ‌اند. در این منطقه تعداد زیادی سادات سکونت دارند که عقیده‌ شیعی دارند امّا اعمال شرعی شان را مانند اهل سنت به جا می آورند و شیعه محسوب نمی‌شوند. بنا به گفته مبلّغان، چنانچه همه این سادات به تشیّع روی آورند جمعیت شیعیان در کشمیر آزاد از ۳۰ درصد تجاوز می‌کند. مع الاسف کمبود مبلّغان شیعه و فعالیت زیاد وهابیت، تهدید جدّی فرهنگی برای شیعیان این منطقه نیز به شمار می آید. از لحاظ سیاسی، در حال حاضر مجلس کشمیر آزاد دو نماینده شیعه دارد امّا عموم مردم از فقدان انسجام سیاسی رنج می‌برند. اقتصاد شیعیان از طریق کشاورزی، بازرگانی، کار در اداره‌های دولتی و کار در خارج از کشور تأمین می‌شود. شیعیانی که از طریق کشاورزی امرار معاش می‌کنند عمدتاً در کشورهای اروپایی و عربی کار می‌کنند و اقتصاد این دسته از شیعیان خوب است. لازم به ذکر است این بخش از شیعیان می توانند با همکاری مبلّغان زمینه های رفع فقر فرهنگی و مذهبی رافراهم آورند.
۵-۳. منطقه چینی:
اکسای چن: اکسای چین منطقه‌ ای سرد سیر است که تحت کنترل کشور چین می‌باشد. به لحاظ مساحت یک پنجم کل کشمیر بوده، به لحاظ جمعیت حدوداً ۰/۰۰۰/۱۰۰ نفر جمعیت دارد. از این میان ۹۹درصد بودایی هستند و تقریباً تا کنون آماری از حضور شیعیان در این منطقه گزارش نشده است.
۶. اعتقادات شیعیان کشمیر
علاوه بر اعتقادات عمومی و آنچه در بخش های نخست تحت عنوان ایران صغیر، بزرگداشت عید نوروز و اعتقاد به آن به عنوان روز غدیر نزد شیعیان کشمیر گفته شد، در این بخش به دو ویژگی اعتقادی مذهبی و سیاسی دیگر اشاره می‌کنیم.
باور مهدویت
«غلام مصطفی» میر از پژوهشگران اسلامی‌کشمیر، که از سال ۱۳۸۲ در مدرسه طلاب خارجی امام خمینی(ره) تحصیل می‌کند، دربارۀ باور مهدویت در بین شیعیان کشمیر می‌گوید: « اعتقاد به مهدویت در بین شیعیان کشمیر، یک موضوع بسیار مهم است. جشن های نیمه شعبان، قرائت دعای ندبه و سایر توسلات به آن حضرت، در طول سال در محافل شیعیان برقرار است. شیعیان کشمیر علاوه بر اهتمام نسبت به برگزاری مراسم های یادشده، و ادای حقوق مالی امام زمان (علیه السلام) نظیر خمس و زکات، صدقه ای ویژه با عنوان «امام ضامن» به امام شان هدیه می‌کنند، به این صورت که هنگام عزیمت به سفر، مبلغی را به عنوان هدیه به امام بر بازوی خود می‌بندند و پس از بازگشت، آن را به نیت امام زمان (صلوات الله علیه) صدقه می دهند.
حمایت از انقلاب اسلامی ایران
تصاویر امام خمینی(ره) و امام خامنه ای از محبوبیت ویژه‌ای در کشمیر برخوردار است و می‌توان این تصاویر را به همراه تصاویر رهبران کشمیری در میادین، کوچه‌ها، امام‌باره‌ها، مساجد، حوزه‌های عملیه و حتی مغازه های کوچکی که منبع درآمد یک خانواده کشمیری است، مشاهده کرد. علاقه شیعیان کشمیر به نصب این تصاویر ختم نمی‌شود و منش، نگرش و تفکر رهبری انقلاب اسلامی در ذهن و قلب این مردم حک شده و آنها را به حامیان آن بدل ساخته است.
«دکتر غلامرضا» از اساتید دانشگاه کشمیر که زبان فارسی را نیز خوب صحبت می‌کند، و ارادت خاصی به ایران و ایرانی دارد، می‌گوید: «شیعیان کشمیر دوستدار نظام ایران هستند و حتی در مجالسی هم که برگزار می‌کنند، برای موفقیت ایران دعا می‌کنند.» وی با ستایش از ایستادگی و مبارزه ایران در برابر دولت استکباری ایالات متحده آمریکا، علت آن را چنین بیان می‌کند: «ایران، اسلامی است و باید برای اسلام باقی بماند. در ایران نه حکومت پادشاهی است و نه حکومت موروثی؛ حکومتی است که تنها منطبق بر اسلام است.» این استاد دانشگاه کشمیر با توصیف اینکه جمهوری اسلامی ایران پرچمدار جهان اسلام در مبارزه علیه آمریکا است، افزود: «نمی‌توان هیچ کشوری مشابه ایران به لحاظ مواضع و موقعیت سیاسی در سطح بین الملل پیدا کرد.» محمد جعفر، یکی از دانشجویان مقطع دکتری این دانشگاه نیز با غرور خاصی دربارۀ ایران و رهبران انقلاب اسلامی سخن گفت و از نقش آن در سیاست بین الملل یاد می‌کرد.
کشمیر، فلسطینی دیگر
متأسفانه در اثر برخوردهای نسبتاً مداوم بین هند و پاکستان بر سر منقطه حساس مرزی کشمیر، مردم کشمیر صدمات فراوانی متحمل شده‌اند. دردآورتر اینکه دولت هند خود نیز بر این آلام افزوده و به بهانه های واهی به رفتارهای خشونت آمیز علیه شیعیان و در موارد متعددی به کشتار انها می پردازد. به گزارش اسلام تایمز «کمیسیون حقوق بشر آسیا اعلام کرده که در شش دهه گذشته کشمیر اشغالی تبدیل به دره مرگ شده است. در این منطقه هزاران شهروند عادی زندگی می‌کنند که ممکن است هر لحظه توسط کسانی که دولت از آنها با عنوان «نیروهای امنیتی» یاد می‌‌کند، کشته شوند.»
منابع پاکستانی در گزارشی، تعداد کشته های کشمیری ها را در بخش تحت حاکمیت هند این منطقه طی کمتر از دو دهه گذشته بیش از ۹۲ هزار نفر ذکر کرده‌اند. نیز گزارش داده، از ژانویه ۱۹۸۹م. تا ۳۱ مه ۲۰۰۸ نیروهای هندی در منطقه کشمیر تحت اشغال خود ۹۲ هزار و ۳۳۹ نفر از ساکنان این منطقه را کشته‌اند. همچنین منابع رسمی‌گزارش کرده‌اند که تعداد ۱۱۴ هزار و ۹۴۸ نفر از غیر نظامیان بی گناه دستگیر شده و طی این دوره ۶ هزار و ۹۳۶ نفر از رقم اخیر به قتل رسیده‌اند. به علاوه ۱۰۵ هزار و ۶۳۱ ساختمان و تأسیسات بر اثر ایجاد حریق و تخریب تاسیسات و امور زیر بنایی از بین رفته‌اند و ۲۲ هزار و ۶۰۶ زن، همسران خود را بر اثر این حوادث از دست داده و همچنین ۱۰۷ هزار و ۸۰ کودک نیز یتیم شده‌اند. در آمار دیگری تعداد زنانی که مورد آزاد و اذیت جنسی قرار گرفته‌اند به ۹ هزار و ۷۷۶ نفر رسیده است.
کشف گورهای دسته‌جمعی
کشمیر تحت تصرف هند تبدیل به سرزمینی شده که مردمش با سرکوب نظام‌مند دولت هند مواجه‌اند و کشف گورهای دسته‌جمعی این واقعیت مخوف را اثبات می‌کند. کمیسیون حقوق بشر آسیا (AHRC) که سازمانی غیرانتفاعی و فعال در حوزه حقوق بشر است، در گزارشی مرتبط با گورهای دسته‌جمعی در کشمیر دولت هند را متهم به نسل‌کشی مسلمانان این منطقه کرده است. این سازمان که در سال ۱۹۸۴ تأسیس شده و مقر آن در هنگ‌کنگ است، گزارشی با عنوان «اسناد دفن شده؛ گورهای دسته‌جمعی ناشناخته و بی‌نام و نشان در کشمیر تحت حکومت هند» منتشر کرده است. به گفته سازمان حقوق بشر آسیا، این گزارش که توسط «دیوان مردمی‌بین‌المللی حقوق بشر و عدالت» در بخش هندی کشمیر تهیه شده، تلاشی منحصر به فرد و جسورانه برای حقیقت‌یابی در مورد ناپدید شدن افراد و اعدام‌ بدون محاکمه افراد در کشمیر اشغالی بوده است. این گزارش ۱۰۸ صفحه‌ای بی‌اعتنایی‌های دولت هندوستان که تاکنون اجازه داده مردم کشمیر در معرض انواع سرکوب‌های نظام‌مند قرار گیرند را به چالش کشیده است. بر اساس این گزارش، مردم کشمیر در معرض اقداماتی قرار دارند که طبق قوانین بین‌المللی حقوق بشر جنایت علیه بشریت نامیده می‌شوند، در ادامه گزارش اعلام شده که دولت هندوستان اقداماتی جهت مخفی نگه داشتن این جنایت‌ها و جلوگیری از فاش شدن آنها انجام داده است.
«دیوان مردمی‌بین‌المللی حقوق بشر و عدالت» در بخش هندی کشمیر نیز با حمایت‌های «انجمن والدین افراد ناپدید شده» با صدها نفر از اهالی کشمیر دیدار و گفت وگو کرده است. این دیوان اطلاعات و نامه‌های محرمانه زیادی نیز کسب کرده که همگی در گزارش ذکر شده است، همچنین در این گزارش طیف وسیعی از پیشنهادات به دستگاه‌ها و افراد مربوطه که شامل دولت هند نیز می‌شود، ارائه شده است. اکثر مردم هند و بقیه جهان منازعه کشمیر را به عنوان یک مسئله امنیتی قلمداد می‌کنند که از جنگ پنهانی دو کشور همسایه یعنی هند و پاکستان بر سر کنترل قلمرو مورد مناقشه ناشی شده است اما گزارش دیوان مردمی‌بین‌المللی تصاویری جدید از تلفات، درد و رنج روزمره مردم ساکن کشمیر منتشر می‌کند.
تاکنون بین هند و پاکستان بر سر کشمیر، چهار بار در سال های ۱۹۴۸، ۱۹۶۵، ۱۹۷۱ و ۱۹۹۹ میلادی جنگ درگرفته است و بلندترین ارتفاعی که بشر در آن جنگیده است ارتفاعات سیاهچین پاکستان بوده که در همین جنگ ها محل نزاع طرفین بوده است. اخبار زیر نیز حاکی از حقایقی و حشتناک در این ایران کوچک است که متأسفانه با کم توجهی و گاه بی توجهی رسانه های دولتی ایران مواجه شده است.

روابط شیعیان با اهل سنت
شیعیان کشمیر همزیستی مسالمت آمیزی با دیگر ادیان و مذاهب بویژه با اهل سنت دارند و هیچ نوع اختلاف و درگیری با ادیان و مذاهب دیگر ندارند و مثل دو برادر در کنار هم زندگی می‌کنند. بعد از آخرین درگیری که درسال ۱۸۷۲ میلادی بین شیعیان و اهل سنت اتفاق افتاده است دیگر گزارشی از درگیری بین شیعیان واهل سنت اعلام نشده است اگر هم جائی اتفاق افتاده است آن درگیری محلی و سطحی بوده است که به مناطق دیگر سرایت نکرده است. درکشمیر، شیعیان و اهل سنت به راحتی در اجتماعات یکدیگر حتی در پشت سر یکدیگر نماز می‌گذارند بویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران فضا بطور کلی در کشمیر عوض شده است و در نتیجه آن، شیعیان واهل سنت بیش از بیش به یکدیگر نزدیک شده‌اند. این شعار در زمان پیروزی انقلاب اسلامی در کشمیر معروف شده بود که، «ایران سی خبرآئی شیعه سنی بهائی بهائی؛ از ایران خبر رسید شیعه و سنی برادر یکدیگرند.» در عمل نیز شاهد بودیم زمانی که این اتفاق اقتاد و هنگامی‌که مسئولان جمهوری اسلامی ایران به ویژه رهبر معظم انقلاب به کشمیر سفر کردند بیشتر برنامه ها در مراکز اهل سنت برگزار گردید. و ایشان در اجتماعات و برنامه های اهل سنت بیش از شیعیان شرکت می‌کردند. اهل سنت کشمیر نیز مانند شیعیان، جمهوری اسلامی ایران را دوست دارند. آنان مسلمان شدنشان را مدیون مبلغان ایرانی می دانند و وابستگی عجیبی به ایران اسلامی دارند. جنبش آزادی بخش جامو و کشمیر که از انقلاب اسلامی ایران نشأت گرفته است این علاقه و شوق کشمیری ها نسبت به جمهوری اسلامی ایران را نشان می دهد.
شیعه ستیزی در کشمیر
بذر مخالفت با مذهب شیعه توسط کاشغری در میان حکومت های کشمیری نهاده شد. نابودی شیعیان کشمیر را برای سالیان ادامه داد. غارت و چپاول و تاراج مردم شیعه کشمیر در سال های ۱۵۴۸، ۱۵۸۵، ۱۶۳۵، ۱۶۸۶، ۱۷۱۹، ۱۷۴۱، ۱۷۶۲، ۱۸۰۱، ۱۸۳۰، ۱۸۷۵، از جمله این موارد بود. در طول این سال ها پیروان مذهب شیعه در کشمیر غارت شدند و آزادی آنان نیز از دست رفت. در این شرایط برای حفاظت جامعه، شیعیان کشمیر سیاست تقیه را برگزیدند تا بتوانند جان و ناموس خویش را حفظ کنند. جامعه شیعیان اندک اندک در روستاها پراکنده شدند و برخی نیز به سمت شمال مهاجرت کردند. این تهاجم و تاراج در این قرن موجب شده که بهبود و پدیدار شدن جامعه شیعیان همچنان نیازمند زمان باشد.
دهه ۱۹۸۰ زمانی است که در پاکستان فعالیت های شیعه ستیزی افزایش پیدا کرد. این موج با حمایت سیاست های دولت وقت شدت گرفت. این موج در کشمیر نیز نفوذ کرد و به گونه ای شیعیان را در محاصره قرار دادند. در سرینگر نیز طرفداران سیاست های ضدشیعی و حامی پاکستان شیعیان را تحت فشار قرار دادند. مناطق شیعه نشین در بخش هندی کشمیر مانند: زادیبل، باگوانپور، شالیمار و بمینا شاهد هجوم نیروهای ضدّ شیعی بودند. در مقابل این وضعیت بسیاری از مردم کم درآمد شیعی در مناطق از سرینگر همچون کمانگارپورا، شمسواری، فتح کدال، چینکرا محله و… با اکثریت سنی ترکیب شدند و این مسئله باعث شد تا مناطق شیعه نشین به طور مجزا وجود نداشته باشد تا مورد حمله افراد ضد شیعی قرار گیرد. شاید بتوان گفت فشارها بر شیعیان سابقه تاریخی دارد و حتی موقعیت های مشابه باعث شد تا برخی از خاندان و رهبران شیعی به کشمیر مهاجرت کنند. در حال حاضر علاوه بر اقدامات ضد شیعی پیشین، گروه های سلفی وهابی که با حمایت سعودی در کشمیر فعال شده‌اند تهدیدی جدی برای شیعیان قلمداد می‌شوند. دکتر عابد حسین متخصص قلب و عروق و پژوهشگر حوزه دین با اشاره به گسترش وهابیت در کشمیر هند بیان می‌کند: «با گسترش فعالیت وهابیان و روی آوردن برخی از آنها به رفتارهای افراطی‌گری که تا پیش از آن در این منطقه بی‌سابقه بود، بارگاه یکی از امام‌زادگان مدفون در کشمیر، ‌ تخریب و مورد اهانت قرار گرفته است». گسترش تهدیدها علیه جامعه توانمند و در عین حال غیر منسجم شیعیان کشمیر در همه بخش های آن، زنگ خطری است که باید آنها را بیش از پیش به این باور برساند که هر لحظه کوتاهی در راه اتحاد و هم افزایی توان موجودشان معلوم نیست چه سرانجامی را برای آنها رقم بزند.
به امید بیداری و اتحاد بیش از پیش برادران شیعه مان در کشمیر

تألیف و گردآوری: ابوذر یاسری

همچنین ببینید

شیعیان پاکستان؛ از پیشینه تا تهدیدات

شیعیان به عنوان گروه اقلیت مسلمانان در کشورهای زیادی پراکنده هستند. البته به دلایل مختلف آما و اطلاعات دقیقی از این پراکندگی جمعیتی وجود ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *