عبارت «شأن نزول» برای آیات قرآن، زمانی به کار می رود که مفسران و علما، می خواهند دریابند، که آیا، آیه ای از قرآن هست که به خاطر اتفاقی تاریخی، بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نازل شده باشد؟ مثالهای بسیاری برای وقایع تاریخی که در پی آنها، آیه یا آیاتی نازل شد می توان آورد. مثلاً سوره ی کوثر، زمانی نازل شد، که حضرت رسول (ص)، دل شکسته از کینه ورزی و تهمت گویی کافران و منافقان، در رنج وفات دو فرزند پسر خود، غصه دار بود. که در مقابل سخنان این کافران، خداوند در سوره ی کوثر بیان کرد: «من به تو کوثر عطا کردم. پس برای شکر خدایت نماز بخوان و قربانی کن. هر کس به تو ابتر گفت، نسل خودش قطع میگردد!» (۱)
عبارت «شأن نزول» برای آیات قرآن، زمانی به کار می رود که مفسران و علما، می خواهند دریابند، که آیا، آیه ای از قرآن هست که به خاطر اتفاقی تاریخی، بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نازل شده باشد؟ مثالهای بسیاری برای وقایع تاریخی که در پی آنها، آیه یا آیاتی نازل شد می توان آورد. مثلاً سوره ی کوثر، زمانی نازل شد، که حضرت رسول (ص)، دل شکسته از کینه ورزی و تهمت گویی کافران و منافقان، در رنج وفات دو فرزند پسر خود، غصه دار بود. که در مقابل سخنان این کافران، خداوند در سوره ی کوثر بیان کرد: «من به تو کوثر عطا کردم. پس برای شکر خدایت نماز بخوان و قربانی کن. هر کس به تو ابتر گفت، نسل خودش قطع میگردد!» (۱)
در قرآن، آیات بسیاری، در شأن حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و درباره ی وقایع پیش آمده برای ایشان، نازل شده است.
برخی مفسران معتقدند که این آیه، پس از اتفاق زیر نازل شد:
امیر المؤمنین علىّ بن ابى طالب (ع) از بیرون مدینه مى آمد و سلمان فارسى و عمار و صهیب و مقداد و ابوذر با او بودند. در این هنگام «عبداللّه بن ابىّ بن سلول» که همراه با یارانش بود، آنها را دیدند. وقتى امیر المؤمنین (ع) نزدیک شد، عبد اللّه بن ابىّ گفت: «مرحبا به سرور بنى هاشم و وصى پیامبر خدا و برادر و داماد او و پدر دو نوه پیامبر که مال و جانش را در راه پیامبر بذل مىکند». امام على (ع) فرمودند: «واى بر تو اى پسر ابىّ! تو منافق هستى و من به منافق بودن تو گواهى مى دهم.»
ابن ابىّ گفت: «درباره من چنین مىگویى؟ سوگند به خدا من نیز مانند تو و یاران تو مؤمن هستم.» حضرت پاسخ دادند: «مادرت در عزایت نشیند. تو جز یک منافق نیستى.» (۳)
سپس این آیه بر رسول خدا نازل شد که آنها در گرد دوستان شیطانی خود پشت سر مؤمنین سخن میگویند و در مقابل مؤمنین، خودشان را دوست آنها معرفی میکنند و این کار آنها برای مسخره کردن مؤمنین است. خداوند سپس می فرمایند: «[بلکه] خداوند آنها را به سخره میگیرد و آنها را در طغیانشان نگه می دارد تا سرگردان شوند.» (۴)
پی نوشت:
۱. ترجمه ی تفسیر المیزان، ج ۲۰، ص ۶۳۹؛ با استفاده از نرم افزار جامع تفاسیر ۲، تولید موسسه ی نور
۲. بقره: ۱۴
۳. حسکانی، سیماى امام على علیه السلام در قرآن / ترجمه شواهد التنزیل؛ ص۴۰؛ با استفاده از نرم افزار جامع الاحادیث ۳/۵، تولید موسسه نور
۴. بقره: ۱۵
پ.میعاد