هر گاه بحث رجعت مطرح میشود این پرسش مهم نیز جلوهگر میشود که به راستی چه کسانی توفیق بازگشت به دنیا را مییابند؟ به تعبیر دیگر ویژگیهای رجعتکنندگان در دوران ظهور کدام است؟
به گزارش موعود حجت الاسلام والمسلمین جواد جعفری، عضو هیأت علمی مؤسسه آینده روشن(پژوهشکده مهدویت) در واکنش به اظهارات اخیر دکتر احمدی نژاد درباره هوگوچاوز در یادداشتی به تبیین مبانی رجعت و مؤلفههای بازگشت به دنیا پرداخته است.
احمدی نژاد در پی درگذشت هوگو چاوز رئیس جمهوری ونزوئلا در پیام تسلیت خود آورده است:«تردید ندارم که او[چاوز] بازخواهد گشت و به همراه همه صالحان و حضرت مسیح (ع) و تنها باقیمانده از نسل پاکان، انسان کامل، خواهد آمد.»
متن یادداشت به شرح ذیل است:
پدیده مهمیکه در دوران ظهور اتفاق خواهد افتاد، حضور دوباره افرادی است که از دنیا رفتهاند. این پدیده رجعت نام دارد. رجعت در لغت به معنای بازگشت است. شیخ مفید نیز اصطلاح رجعت را چنین بیان میدارد: «خداوند گروهی از مردگان را با همان شکل و بدن خود به دنیا بازمیگرداند.» ۱
رجعت از باورهای مذهب تشیع است. آیات فراوانی از قرآن کریم بر این حقیقت دلالت میکند. خداوند در آیه ۸۳ سوره نمل میفرماید: «وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِن کُلِّ أُمَّهٍ فَوْجًا مِمَّن یُکَذِّبُ بِآیَاتِنَا فَهُمْ یُوزَعُونَ»؛ روزی که از هر ملتی گروهی ـ از آنان که آیات ما را تکذیب میکردند ـ گرد میآوریم و آنان را به صف برانند.
امام صادق(ع) درباره این آیه میفرماید: این آیه مربوط به رجعت است (زیرا به بازگشت گروهی دلالت میکند). آیا خداوند در قیامت از هر امتی، گروهی را محشور می-کند و بقیه را رها میسازد؟ آیه قیامت این است که میفرماید: «وَ حَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً»؛ «و آنان را گرد آوردیم و هیچ یک را فروگذار نمیکنیم.»۲
هر گاه بحث رجعت مطرح میشود این پرسش مهم نیز جلوهگر میشود که به راستی چه کسانی توفیق بازگشت به دنیا را مییابند؟ به تعبیر دیگر ویژگیهای رجعتکنندگان در دوران ظهور کدام است؟
مراجعه به روایات ما را برای رسیدن به این ویژگیها راهنمایی میکند. در ذیل برخی از این ویژگیها بیان میشود.
۱) ایمان خالص ۳
مهمترین ویژگی رجعتکنندگان، ایمان خالص است. در روایات بسیاری اشاره شده که رجعت شامل همه مردم نمیشود و تنها کسانی به دنیا برمیگردند که مؤمن مخلص باشند. پس برای درک دوران ظهور، باید مؤمن بود کسی که ایمانی به حقانیت اهل بیت(ع) دارد شرط اولیه و اساسی رجعت را دارا است. اما کسی که شیعه امامیه نیست هر چند انسان خوبی باشد و سایر شرایط که در ادامه میآید را دارا باشد به تصریح این روایات توان رجعت ندارد. زیرا مؤمن تعریف خاصی در مکتب اهل بیت(ع) دارد. البته افرادی که قبل از آمدن اسلام در دنیا بودند یا قبل از امامت اهل بیت(ع) بودهاند و تنها دوران پیامبر اسلام(ص) را درک کردهاند ایمان به حجت زمان خود داشتهاند. اما بعد از آغاز امامت اهل بیت(ع) تنها کسانی توفیق رجعت مییابند که ایمان به حقانیت و خلافت آنها از پیامبر اسلام(ص) داشته باشند و کلام آنها را هم ردیف کلام ایشان بداند.
ایمان خالص آثاری دارد که مهمترین آنها پایداری است. پایداری از دو جهت قابل بررسی است.
۱. مقاومت در برابر دشمن. کسانی در دوران ظهور رجعت میکنند که به سبب ایمان خالص، اهل پایداری و مقاومت هستند و تا آخرین نفس و قطره خون پایداری میکنند و از حمایت دین و اولیای دین دست برنمیدارند.
۲. استقامت در برابر محیط. مؤمنان خالص، حقمدارند؛ یعنی هرچیزی ایمان به ایشان حکم کند، به همان عمل میکنند و جوّ حاکم بر جامعه و محیط نمیتواند بر آنان اثر گذارد.
۲) ولایتپذیری آگاهانه ۴
وقتی حضرت سلمان به محضر پیامبر(ص) میرسد و چگونگی توفیق درک امام قائم(عج)را طلب میکند، پیامبر(ع) میفرمایند: «ای سلمان تو و امثال تو و هر که ولایت امام قائم یا ائمه(ع) را به سبب چنین شناختی (شناخت واقعی) بپذیرد، زمان ظهور را درک میکند.» منظور از شناخت واقعی، علاوه بر دانستن نام و نسب امام که در این روایت آمده، دانستن جایگاه امام در جهان آفرینش است. پیامبر(ص) اندکی از این مقام بلند را در اول همین روایت بیان میکند: «ما همه یک نوریم و از نور خدا هستیم و قبل از ملائکه و انسانها و قبل از آسمان و زمین آفریده شدهایم و در همان عوالم، امر خداوند را اطاعت کردهایم.» پس در این روایت پیامبر(ص) به دو قسمت اشاره میفرماید:
۱. شناخت صحیح و معرفت واقعی: انسان در علم و عقیده، به مقام و جایگاه امام در جهان آفرینش معرفت حاصل کند، یعنی امامشناسی خود را هر روز قویتر و عمیقتر سازد؛ نقش اهلبیت(ع) و امام در جامعه و عالم خلقت، برکات امام، اهمیت و وظیفه امام غایب در زمان ما و مقام و منزلت امام را در نزد خداوند بداند و بکوشد هر روز یقین خود را به معارف مربوط به امامت محکمتر و عمیقتر کند تا به فهم صحیح از ولایت دست یابد.
۲. پذیرفتن ولایت در میدان عمل: انسان امامان(ع) را الگوی خویش قرار دهد و در رفتار و گفتارش تابع فرمانهای اهلبیت(ع) باشد و خود را به اطاعت از آنها ملزم بداند و بکوشد در تمامی ابعاد زندگی به آنها اقتدا کند. علاوه بر تولّی و پذیرش دستورهای آنان، در برابر دشمنان اهلبیت(ع) نیز بیاعتنا نباشد و با دشمنان آنان بنای دوستی نگذارد؛ یعنی کسانی را که به هر صورت درصدد انکار یا تضعیف یا تحریف معارف اهلبیت(ع) هستند، دشمن بدارد و با جدیت با آنها به مبارزه بپردازد. با این کار برائت از دشمنان اهلبیت(ع) را نیز در خود تقویت سازد.
به عبارت دیگر، کسانی به دنیا برمیگردند که اهل تولّی هستند، اما این تولّی از سر احساسات یا تقلید نیست بلکه ریشه در شناختی عمیق دارد. نشان این تولّی و دلدادگی به دین و امامان(ع)، حمایت و دفاع بی دریغ است. بنابراین، تا آخرین نفس و نهایت قدرت از آنان دفاع کرده، تمام هستی خود را برای حفظ آنها فدا میکند و از هیچ تهدید و خطری نمیهراسد و استوار می ایستد تا محبوبش راضی شود.
۳) سنخیت با اهلبیت(ع)
در روایت یاد شده حضرت پیامبر(ص) به جناب سلمان فرمود: «و کلّ من هو منّا؛ و هر کس از ما باشد در زمان ظهور حضور مییابد.» یعنی کسانی که بتوانند سنخیت با امامان(ع) را در خود ایجاد کنند و مانند سلمان، به مقام «سلمان منّا أهلالبیت» ۵ برسند و از خانواده اهل بیت(ع) به شمار آیند، در دوران ظهور، حضور خواهند یافت.
راه ایجاد سنخیت و از خانواده اهل بیت بودن چیست؟ جالب است که در بخشی از همین روایت به این نکته مهم نیز اشاره دارد. پیامبر(ص) میفرماید:
ای سلمان، هرکس اهلبیت(ع) را بشناسد و به آنها اقتدا کرده، در نتیجه با دوستان آنها دوستی کند و از دشمنان آنها بیزاری جوید، به خدا سوگند او از ماست و هر کجا ما وارد شدیم او نیز وارد میشود و هر کجا مسکن ما باشد، محل سکونت او نیز خواهد بود! ۶
این بخش از حدیث ایجاد سنخیت و همرنگی با اهل بیت(ع) را با عوامل زیر ممکن میداند:
۱. معرفت و شناخت امامان(ع)؛
۲. پیروی از آنها؛
۳. ولایت و دوستی با دوستان آنان؛
۴. برائت و بیزاری از دشمنان ایشان.
۵. تحمل رنج و مشقّت در راه اهل بیت(ع)
کسانی که در دوران قبل از ظهور زندگی میکردند و به سبب اعتقاد به امامان(ع)، آزارشان میدادند، در دوران ظهور حضور مییابند.
در همان حدیث حضرت پیامبر(ص)به جناب سلمان میفرمایند: تمام کسانی که از ما هستند و در راه ما اهلبیت ظلم دیدهاند، در دوران ظهور حضور خواهند یافت. ۷
بر اساس روایت، افرادی برای گرفتن انتقام و قصاص کردن برمیگردند. بارزترین این گروه حضرت اباعبد الله الحسین(ع) و یاران مظلومش هستند که سختترین مشکلات را در یاری امام تحمل کردند.
امام صادق(ع) در این مورد فرمودند: اولین کسی که (از امامان(ع)) به دنیا برمیگردد امام حسین(ع) است و یارانش و یزید و یارانش. پس امام آنها را به قتل میرساند دقیقا به همان گونه که آنها شهیدش کرده بودند. ۸
بنابراین، کسانی که در راه اهل بیت(ع) جهاد و مقاومت کردند و مظلومانه به شهادت رسیدند یا جانباز شده یا دارایی خود را از دست دادهاند، برای قصاص دشمنان و دیدن دولت کریمه امامان علیهم السلام به دنیا برمیگردند.
۴) جهاد و مبارزه
چنانکه گذشت، امام باقر(ع) به جابر فرمودند کشته شدن در راه ولایت امیرالمؤمنین(ع)، شهادت در راه خداست و امام صادق(ع) فرمود: ای ابوبصیر، اگر قائم ما قیام کند، خداوند گروهی را زنده میگرداند که غلافهای شمشیرشان بر گردن آنهاست. ۹
از این دو روایت معلوم میشود کسانی که برای سربلندی یکتاپرستی و تشیع و دفاع از حریم امامان(عج)، جان را در طبق اخلاص نهادند و در میدان رزم حاضر شدند و با تمام وجود، مبارزه و جهاد کردند تا مملکت اسلامی را حفظ کنند، به دنیا برمیگردند تا حکومتی را ببینند که برای آن جهاد میکردند.
کسانی که در دوران غیبت امام، برای زمینهسازی ظهور مردانه میجنگند و برای آماده شدن جامعه، از هیچ خطری نمیهراسند و با دشمنان سعادت و رستگاری نبرد میکنند و در پایان به شهادت میرسند یا عمرشان در راه مبارزه میگذرد و رحلت میکنند، به دنیا بازمیگردند و تحقق یافتن هدف نهایی خود را میبینند.
۵) انتظار واقعی
در قسمت متن روایات بیان شد که مفضّل بن عمر میگوید: ما در مورد قائم و کسانی از یارانمان (شیعیان) که منتظر آن بودند و از دنیا رفتند صحبت کردیم.
که امام صادق(ع) فرمودند: هنگامیکه امام(عج) قیام کند در قبرش به سراغ مؤمن روند و گویند امامت ظهور کرده است اگر میخواهی از قبرت برخیز و اگر مایلی در جوار کرم الهی بمان. از این روایت نیز استفاده میشود اگر کسی منتظر امام عصر(عج) باشد و به وظایف انتظارش عمل نماید ولی عمرش برای درک زمان ظهور کفایت نکند دوباره به دنیا برمیگردد و دوران زیبای حکومت ولی الهی را درمییابد. در دعای عهد نیز ما همین را آرزو میکنیم. میگوییم: اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَى عِبَادِکَ حَتْماً فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی شَاهِراً سَیْفِی مُجَرِّداً قَنَاتِی مُلَبِّیاً دَعْوَهَ الدَّاعِی فِی الْحَاضِرِ وَ الْبَادِی؛ پروردگارا! اگر مرگ را که براى بندگانت یک امر حتمى قرار دادهای میان من و آن حضرت جدائى انداخت، مرا از قبرم بیرون آور تا در حالی که کفنم را پوشیده و شمشیرم را از غلاف درآورده و نیزهام را بدست گرفتهام در میان آنها که در شهر حاضرند یا آنان که کوچ مىکنند، قرار گیرم و دعوتکننده آن حضرت را اجابت کنم.
امید است که خداوند به همه ما توفیق دهد تا با آراسته شدن به این صفات توفیق رجعت و همراهی امام عصر(عج) را کسب نماییم.
****************************************
پی نوشت ها:
۱ . اوائل المقالات، ص ۷۷.
۲ . تفسیر قمی، ج۱، ص۲۴.
۳. عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَمِعْتُ حُمْرَانَ بْنَ أَعْیَنَ وَ أَبَا الْخَطَّابِ یُحَدِّثَانِ جَمِیعاً- قَبْلَ أَنْ یُحَدِّثَ أَبُو الْخَطَّابِ مَا أُحَدِّثُ أَنَّهُمَا سَمِعَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ یَقُولُ: … إِنَّ الرَّجْعَهَ لَیْسَتْ بِعَامَّهٍ بَلْ هِیَ خَاصَّهٌ، لَا یَرْجِعُ إِلَّا مَنْ مَحَضَ الْإِیمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ الشِّرْکَ مَحْضاً. (مختصر البصائر؛ ص۱۰۶ح [۷۷/ ۲۳])
۴ . عَنْ سَلْمَانَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَوْماً فَلَمَّا نَظَرَ إِلَیَّ قَالَ: یَا سَلْمَانُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ یَبْعَثْ نَبِیّاً وَ لَا رَسُولًا إِلَّا جَعَلَ لَهُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیباً… : قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی مَا لِمَنْ عَرَفَ هَؤُلَاءِ؟ فَقَالَ: یَا سَلْمَانُ! مَنْ عَرَفَهُمْ حَقَّ مَعْرِفَتِهِمْ وَ اقْتَدَى بِهِمْ، فَوَالَى وَلِیَّهُمْ وَ تَبَرَّأَ مِنْ عَدُوِّهِمْ فَهُوَ وَ اللَّهِ مِنَّا یَرِدُ حَیْثُ نَرِدُ وَ یَسْکُنُ حَیْثُ نَسْکُنُ… قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ فَأَنَّى لِسَلْمَانَ بِإِدْرَاکِهِمْ؟ قَالَ: یَا سَلْمَانُ إِنَّکَ مُدْرِکُهُمْ وَ أَمْثَالُکَ وَ مَنْ تَوَلَّاهُمْ بِحَقِیقَهِ الْمَعْرِفَهِ… کُلِّ مَنْ هُوَ مِنَّا وَ مَظْلُومٍ فِینَا، إِی وَ اللَّهِ یَا سَلْمَانُ، ثُمَّ لَیَحْضُرَنَّ إِبْلِیسُ وَ جُنُودُهُ وَ کُلُّ مَنْ مَحَضَ الْإِیمَانَ مَحْضاً، وَ مَحَضَ الْکُفْرَ مَحْضاً، حَتَّى یُؤْخَذَ بِالْقِصَاصِ وَ الْأَوْتَارِ وَ التراث [الثَّارَاتِ] وَ لا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً.(مقتضب الأثر فی النص على الأئمه الإثنی عشر، ص۶)
۵ . عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۶۴.
۶ . یا سلمان من عرفهم حقّ معرفتهم و اقتدی بهم فوالی ولیّهم و تبرّأ من عدوّهم فهم والله منّا یرد حیث نرد و یسکن حیث نسکن.
۷ . و کلّ من هو منّا و مظلوم فینا
۸ . عَنْ رِفَاعَهَ بْنِ مُوسَى قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع) إِنَّ أَوَّلَ مَنْ یَکُرُّ إِلَى الدُّنْیَا الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیّ(ع) وَ أَصْحَابُهُ وَ یَزِیدُ بْنُ مُعَاوِیَهَ وَ أَصْحَابُهُ فَیَقْتُلُهُمْ حَذْوَ الْقُذَّهِ بِالْقُذَّه. (تفسیر العیاشی؛ ج۲؛ ص۲۸۲، ح۲۳)
۹ . همان، ص ۹۲، ح ۱۰۲.
منبع: مشرق