ایادی شیطان، واسپس ارسال انبیاء و انزال کتب آسمانی، در اوّلین فرصت مناسب، در ارکان اصلی نظام ارتباطگیری مؤمنان، دخل و تصرّف کردند. مناسبتها را به هم ریختند، آداب و مناسک و شیوه انجام عبادات را دگرگون کردند. اذکار را جابهجا و در تعداد آنها تصرّف کردند و بدین ترتیب، مجال ارتباط حقیقی را از مسلمانان و مؤمنان گرفتند.
ایادی شیطان، واسپس ارسال انبیاء و انزال کتب آسمانی، در اوّلین فرصت مناسب، در ارکان اصلی نظام ارتباطگیری مؤمنان، دخل و تصرّف کردند. مناسبتها را به هم ریختند، آداب و مناسک و شیوه انجام عبادات را دگرگون کردند. اذکار را جابهجا و در تعداد آنها تصرّف کردند و بدین ترتیب، مجال ارتباط حقیقی را از مسلمانان و مؤمنان گرفتند.
هیچ کس بهاندازه یهود، از سرّ این عمل آگاه نبود؛ زیرا خود با تمامی آداب و مناسک و شیوههای ارتباطگیری با نیروهای ماورایی آشنایی داشت.
مسلمانان به سادگی از کنار وقایعی که موجب دخل و تصرّف در سیره و سنّت پیامبر اکرم(ص) شد و بسیاری از صورتهای اعمال و آداب مذهبی را در هم ریخته است، میگذرند؛ در حالی که بخش مهمّی از آداب و سنن عبادی متوجّه ارتباطگیری با منبع فیض الهی و نسبت یافتن با اولیا و جنود رحمانی بوده و تغییرات اتّفاق افتاده در ارکان پنجگانه، مجال دستیابی به تمامیّت اهداف مترتّب بر دستورات عبادی را از مؤمنان اخذ و آن را بیاثر میسازد.
مراجعه به آداب و سنن مذاهب مختلف اسلامی، میزان تغییرات و جابهجاییها در ارکان پنجگانه یاد شده را که حادث شده، نشان میدهد.
آنچه که به عنوان سیره و سنّت نبی و به زبان امروزیان، سبک زندگی، قابل گفتوگوست، در بخش و وجهی، ناظر همین برقراری ارتباط و نسبت با منابعی است که انسانی یا قومی آن را حق و اصل میشناسد؛ در حالی که این مهم به عنوان موضوعی حاشیهای، سلیقهای و تشریفاتی فرض شده است.
پاسداشت سنّتها و شعائر، در واقع پاسداشت معابر، شیوهها، کدها، اوقات و اماکنی است که مجال نسبت یافتن و ارتباط بنده را با خالق هستی، منبع روزی و رحمت فراهم میسازد. هر گونه تغییراتی در سیرت و صورت این سنّتها میتواند مجال تحریف، تقلیل و بالأخره اختلال در ایجاد رابطه را فراهم کند.
مگر میتوان از روی اتّفاق، تفنّن یا کپی کردن دفترچه تلفن همسایه، شمارهگیری کرد و با مخاطب دلخواه خود نیز ارتباط گرفت؟ چند درصد امکان دارد فردی با استفاده از دفترچه تلفن همسایه و شمارهگیری از روی آن، با مادر یا همسر خود ارتباط برقرار کند؟ تقریباً این احتمال صفر است.
ابلیس از خوانده شدن خداوند توسط انسان میهراسد؛ حتّی اگر به قدر یک رکعت نماز ناقص و عجولانه باشد. آلوده کردن بندگان خدا به انواع نجاسات فیزیکی و متافیزیکی۱ (اخلاقی) به منزله باز داشتن انسانها از ایستادن در آستانه پروردگارشان است.
بسیارند مردمیکه شیطان را به گمان حضرت خداوندی عبادت میکنند و شیطان با آگاهی از این امر، در وقت ارتباط برقرار شدن، خود را قاصد حضرت رحمان و خصلت خود را رحمانی جلوه میدهد و ارتباط گیرنده نادان، مخاطب را خداوند یا مأمور و فرشته و نایبی از سوی او میخواند. از همین جا ابلیس با فریب انسان، آرام او را به سوی مقصدی که میخواهد، میبرد.
هیچ یک از کفّار و شیطانپرستان، در وقت گفتوگو از معبود خویش، او را به عنوان مظهر پلیدی و رذالت و شیطنت نمیخوانند، به عکس، به جمله پیروان اعلام میدارند که به سوی نور، منبع نور و نعمت سیر میکنند.
بخش بزرگی از اعضای مجامع مخفی، ایلومیناتی۲ هستند.
ایلومیناتی به معنی روشنضمیر است.
این گروه مخفی که به ایلومیناتیهای باواریا شهرت دارند، در زمره مجامع سرّی هستند و تاریخ تأسیس آن به سال ۱۷۷۶ م. برمیگردد. از آنها با عناوینی، چون دولت سایه یا سازمانهای توطئهگر نیز یاد میشود. کنترل بسیاری از رخدادهای جهان در اختیار این گروه مخفی است. موضوع نظم نوین جهانی که چیزی جز تأسیس جهان تک حکومتی اشرار یهود نیست، در زمره مهمترین و شناخته شدهترین دستور فعّالیت ایلومیناتی است.
این سازمان را یکی از لژیونرها و سران فراماسون، بر اساس اندیشههای ضدّ دینی و سکولار تأسیس کرد تا بر پایه اعمالی جنایتکارانه و هولناک شیطانی، اهداف سران پیش برده شود.
آنچه که شیطانپرستان ایلومیناتی از آن، به عنوان منبع نور و روشنایی یاد میکنند، منبعی جز شیطان رجیم نیست و اعضای ایلومیناتی بر مرام و مسلک شیطانپرستان مشی میکنند.
حال میتوان دریافت چرا جماعتی برای سست کردن پایههای اعتقادی و عملی مؤمنان به ادیان آسمانی، با رواج تساهل و تسامح، ارتباط معنوی و ایمانی را منحصر در باور و علاقه قلبی دانسته و برای مثال میگویند: ایمان قلبی کافی است یا تبلیغ میکنند: آدمی دلش پاک باشد، کافی است.
این بلا را اوّلین بار، پولس بر سر مسیحیّت و مسیحیان آورد. او یهودی متعصبّی بود که در کسوت چوپانان و حواریون و رسولان، بزرگترین انحراف را در آیین مسیحیّت نوپا وارد ساخت.
پولس، ایمان قلبی را برای پیروان و مؤمنان به مسیح، کافی شناخت و در حذف شریعت اعلام کرد:
به خوبی میدانیم که انسان با اجرای احکام شریعت، هرگز در نظر خدا پاک و بیگناه به حساب نخواهد آمد؛ بلکه فقط با ایمان به عیسی مسیح، پاک و بیگناه محسوب خواهد شد.
او همچنین اعلام کرد:
شریعت لالای۳ ما شد تا [ما را] به مسیح برساند تا از [اهل] ایمان عادل شمرده شویم؛ لیکن چون ایمان آمد، دیگر زیردست لالا نیستیم.۴
بدین سان تکلیف به شریعت از مسیحیان برداشته شد. او برای اثبات نظریّه نسخ شریعت، دکترین فدیه را پایهگذاری کرد و اعلام کرد:
شنیدهام شیاطینی آمدهاند و شما را وسوسه میکنند. اگر خواستار نجات هستید، پس طبق ایمان عمل کنید و شریعت را به کناری کشید. شریعت مال دوران قهر است.
جمله مذاهب انحرافی و فرقههای بر ساخته شده استعمارگران، همچون بهائیّت، با ترویج نگاهبخشی و گزینشی به دین، اخلاق و شریعت حقیقی ادیان، تمامیکارکردها را از آن سلب کردند و همه مجال ارتباطگیری حقیقی و مؤثّر را از پیروان سادهدل گرفتند.
در هم ریخته شدن نسبت میان ساحتهای فکری، اخلاقی و عملی یک دین کامل، انفکاک و جدا افتادگی بخشی از بخش دیگر و برخورد گزینشی درباره این منظومه به هم پیوسته، کهکشان یک دین کامل را بدل به ستارهای، سیّارهای یا شهابسنگی رها و معلّق در دل آسمانها میسازد.
شاید از این روست که خداوند، آنانی را که با این شیوه به منظومه دین برخورد میکنند، منافق میخواند.
قرآن درباره مسلمانان اخلالگر و آنان که میخواهند بین مردم ایجاد فساد کنند، در سوره نساء میفرماید:
«وَ یَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَ یُریدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذلِکَ سَبیلا؛ ۵
ایشان میگویند: ما به پارهای از آنچه خداوند بر پیامبر(ص) نازل فرموده است، ایمان داریم و به قسمتهای دیگر ایمان نداریم و به آنها کافریم. این گروه میخواهند برای خود راه مخصوص را باز کنند و آنچه از آیات قرآن و تعالیم الهی را که مطابق خواستههای آنهاست، بپذیرند و آنچه را که میل ندارند، رد کنند.»
کم نیستند انسانهایی که به دلیل آلودگی به گناه و بزه و نجاست، (همان که در ارتباطگیری با شیاطین شرط ضروری ارتباط با شیطان و ورود به شیطانپرستی است) شیاطین را فراخوانده و بر صدر مملکت وجودی خویش نشاندهاند. دیر یا زود این مهمان خوانده شده، جای خود را فراخ میکند و خود صاحب خانه میشود.
تا این ناخوانده غاصب ـ شیطان ـ بیرون رانده نشود، مجال ارتباطگیری حقیقی و مؤثّر فراهم نمیآید. این مزاحم با ایجاد خلل در یک یا چند رکن از ارکان ارتباطگیری، مانع از مؤثّر افتادن تلاشهای متقاضی ارتباط میشود.
البتّه، این همه، مانعی برای اجرا و انجام صورت اعمال نیستند. بسیارند مردان و زنانی که در ظاهر مؤدّب به ادب دینند و شریعت را نیز پاس میدارند؛ لیکن فقدان نیّت خالص و پیراستگی از ریا و تظاهر و … موجب بیاثر شدن تلاش آنها برای ارتباط میشود.
لاجرم برای «ارتباطگیری مؤثّر، موفّق و حقیقی» میبایست صمیمانه و بیریا وارد عمل شد. از این رو بود که حسب آموزههای دینی، «استوار کردن نیّت و عزم را با صمیمیت تام» به عنوان یکی از ارکان ارتباط برمیشمارند.
کم نیستند مردمیکه در بهترین زمانها، بهترین مکانها، با حفظ همه شرایط و با تمسّک به عالیترین مضامین، مخاطب خاصّی را میخوانند؛ امّا به دلیل آنکه جمله نیّت و قصد و صمیمیّت را معطوف آن منبع نمیسازند، از این همه طرفی نمیبندند و به عکس، مردانی هم میتوان یافت که با حدّاقل امکانات چهارگانه، به دلیل استوار کردن نیّت و اظهار صمیمیّت پاسخ گرفتهاند. از همین روست که برخلاف تصوّر پیروان ظاهرمذهب، اظهار صمیمیّت، بیریایی و دوری از تظاهر، مهمترین نقش را در ارتباطگیری با منابع فیض رحمانی و حتّی شیطانی ایفا میکند.
باید با حضرت محبوب ندار شد. همه چیز و همه را برای او خواست و از اختلاط و امتزاج نیّتها دوری گزید.
پینوشتها:
۱. متافیزیک به معنای خارج از دایره منابع حسّی و آزمایشگاهی است.
۲. Iluminati.
۳. لالا به معنی دایه است.
۴. غلاطیان، ۱۳ ـ ۴۴.
۵. سوره نساء (۴)، آیه ۱۵۰.
سجاد عبداللهی