تصور کنید پدر و مادر شما، وقتی به سن خواندن و نوشتن رسیدید، شما را در خیابان رها کنند و بگویند: «تو در انتخاب مسیرت آزادی! این تو و این جهان! برو قله های موفقیت را طی کن و با مدالهای افتخار به سویمان بازگرد!» بعد هم سوار اتومبیل شان بشوند و شما بمانید و خیابان و یک کوله پشتی کوچک.
تصور کنید پدر و مادر شما، وقتی به سن خواندن و نوشتن رسیدید، شما را در خیابان رها کنند و بگویند: «تو در انتخاب مسیرت آزادی! این تو و این جهان! برو قله های موفقیت را طی کن و با مدالهای افتخار به سویمان بازگرد!» بعد هم سوار اتومبیل شان بشوند و شما بمانید و خیابان و یک کوله پشتی کوچک.
در این حالت، اگر به فرض، گریه و زاری هم راه نیندازید، به شدت سردرگم و ناامید میشوید. اما بالاخره می فهمید که باید به دنبال یکی از همین آدم بزرگها که دورتان می چرخند و به نظر، گلیم شان را از آب بیرون کشیدهاند، بروید. اینکه شما در آینده با چه مدالی پیش پدر و مادرتان برگردید، به این بستگی دارد که در آن زمان سرگردانی، پشت چه کسی رفته باشید.
زندگی دینی ما نیز همین گونه است؛ ما در جهانی قرار داریم که در برابر فهم چند و چونش، کودکی بیش نیستیم. امّا خداوند متعال، به هیچ وجه ما را دست تنها رها نکرده است. به قول خودش: «و چون شکیبایی کردند و به آیات ما یقین داشتند، برخی از آنان را پیشوایانی قرار داریم که به امر ما [مردم را] هدایت میکردند.» (۱)
همین امروز که با مشکلات و سختی های دوران غیبت، دست به گریبانیم هم، در گمراهی نخواهیم بود، اگر دست امام و راهنمایمان را محکم بچسبیم و هر جا که او قدم گذاشت، جا پای قدمهای او بگذاریم.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «[اوصیای خداوند] درهای خداوند هستند که از طریق آنها باید وارد شد و اگر ایشان نبودند، خداوند عزّوجل، شناخته نمیشد و خداوند تبارک و تعالی به [وسیله ی] وجود آنها در روز قیامت بر آفریدگانش احتجاج (۲) میکند.» (۳)
همچنین ایشان، در روایتی دیگر فرمودند: «ما دانایان به امر خدا و دعوت کنندگان به راه او هستیم. به واسطه ی ما، خداوند شناخته میشود. ما راهنمایان به سوی خدا هستیم و اگر ما نبودیم، خدا پرستیده نمیشد.» (۴)
ما مردم گرفتار آخرالزمان نیز، در دوران سخت و طاقت فرسای غیبت، تنها یک راهنما داریم. مردی که او را چنین می خوانیم:
السلام علیک یا بابَ اللهَ الذی لا یُوتی الّا مِنه، السلام عَلَیکَ یا سَبیلَ اللهِ الّذی مَن سَلَکَ غَیرَهُ هَلَکَ (۵)
سلام بر تو ای در [گشوده] خدا که جز از آن نتوان به خدا رسید؛ سلام بر تو ای راه خدا؛ آن راهی که هر کس غیر از آن را بپوید، نابود میشود.
پی نوشت:
۱. سجده: ۲۴؛ به نقل از شفیعی سروستانی، ابراهیم، معرفت امام زمان و تکلیف منتظران، نشر موعود، ۱۳۸۷، ص ۱۵۵
۲. احتجاج یعنی دلیل و برهان آوردن.
۳. الکافی، ج ۱، ص ۱۹۳؛ به نقل از شفیعی سروستانی، همان، ص ۱۵۹
۴. بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۲۶۰؛ به نقل از همان.
۵. بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۹۸؛ زیارت دوم حضرت صاحب الزمان (عج)؛ به نقل از همان، ص ۱۶۱