ساختمان زندگیمان بر چه استوار است

ریزش بعد از رویش

هر ساختمان یا بنایی که ساخته می‌شود نیاز به ستونی محکم دارد تا از ویران شدن آن، جلوگیری کند؛ حال، هرچه بنا بلندتر و عظیم‌‌تر باشد، ستون‌های استوارتر و مستحکم‌تری نیاز خواهد داشت. هر جنبش و انقلابی که صورت می‌گیرد نیز، نیاز به استوانه‌هایی دارد که همانا، یاوران آن قیام هستند. استواری و ثبات قدم انصار و یاران یک انقلاب، در پابرجا ماندن آن، نقش به سزایی دارد؛ چنانچه در آیات نورانی قرآن، ادعیه و زیارات نیز، بر ثبات قدم و استقامت در راه حق، تأکید بسیاری شده است. برای مثال، خداوند در آیه ۱۶ سورۀ مبارکۀ جن، می‌فرماید: ( وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّریقَهِ لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً )«اگر پایداری کنند به آب فراوان سیرابشان می‌کنیم».
هم‌چنین در سورۀ مبارکه فصلت آمده است ( انَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَهُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتی‏ کُنْتُمْ تُوعَدُونَ )؛ «بر آنان که گفتند پروردگار ما خدای یکتاست و بر آن پای فشردند، فرشتگان نازل می‌شوند که نترسید و غمگین مباشید. شما را به بهشتی که وعده شده است بشارت باد».

لذا انقلاب جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، علاوه بر آن‌‌که از یک رهبریِ ویژه برخوردار است، دارای یاران ویژه‌ای هم هست که مهم‌ترین امتیاز آن‌ها یک‌دلی و ثبات قدم می‌باشد.
این خصلت به قدری بااهمیت می‌باشد که عدم وجود آن، باعث لغزش بسیاری از افراد شده است؛ از جمله، طلحه و زبیر که سردسته و اولین نفرات بیعت‌کننده با امام زمانِ خود بودند؛ ولی وقتی اوضاع را بر وفق مراد خود ندیدند، از صراط حق لغزیدند و به دنبال خطّ باطل رفتند تا جایی‌که در مقابل حق، جبهه گرفتند و در امتحان الهی سرافکنده گشتند.

در زمان ظهور نیز، چه بسا افرادی که دچار تزلزل شده و از گرد امام پراکنده می‌شوند. لذا حال که در زمان غیبت یوسف زهرا علیها السلام به سر می‌بریم، جا دارد ذکر لب‌هایمان همیشه این آیه مبارکه باشد که: «پروردگارا به ما تاب و توان ببخش و گام‌های ما را استوار گردان و بر کافران پیروزمان بدار»و نیز از خدا بخواهیم مادامی‌که زنده‌ایم، ما را در ولایت و دوستی دین وآئین ائمه و امام زمانمان علیهما السلام ثابت بدارد
حضرت علی علیه السلام در چند جای نهج‌البلاغه -از جمله، خطبۀ شقشقیه – حضور افراد سست‌عنصر را که برای بیعت کردن با حضرت آمده بودند، چنین توصیف می‌کند:

«روز بیعت، فراوانی مردم، از هر طرف مرا احاطه کرد؛ تا آن که نزدیک بود حسن و حسین علیهما السلام لگدمال شوند و ردای من از دو طرف پاره شود. مردم چون گله‌های انبوه گوسفند، مرا در میان گرفتند؛ اما آنگاه که به پاخاستم و حکومت را به دست گرفتم، جمعی پیمان شکستند و گروهی از اطاعت من سرباز زده و از دین خارج شدند و برخی از اطاعت، حق سر بر تافتند. گویا نشنیده بودند سخن خدا را که می‌فرماید: «سرای آخرت را برای کسانی برگزیدیم که خواهان سرکشی و فساد در زمین نباشند و آینده از آن پرهیزکاران است». آری! به خدا، آن را خوب شنیده و حفظ کرده بودند؛ اما دنیا در دیدۀ آن‌ها زیبا نمود و زیور آن، چشمهایشان را خیره کرد»
آری! رسم روزگار چنین است که در همۀ زمان‌ها و موقعیت‌ها، انسان‌ها امتحان و آزمایش ‌شوند تا افراد خوب از بد، مشخص شوند و افراد راستین، باقی بمانند. حتی در زمان حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، بسیاری از افراد- که دم از عشقِ به ولایت و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می‌زنند- مانند زنبوران عسل که در اطراف کندو جمع می‌شوند، گرد امام می‌آیند؛ اما آیا همۀ آن‌ها تا انتها باقی می‌مانند؟! در موقع توزیع بیت‌المال و تقسیم پست‌های حساس و عزل و نصب‌هایی که براساس عدل الهی است، افراد از یکدیگر متمایز خواهند شد. پای شهوات که به میان می‌آید، افراد منافق با ایمان وداع کرده و به دنبال منافع خود می‌روند.
چنانچه امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: «هنگامی‌که قائم خروج می‌کند کسی ­که به نظر خویش از اهلِ این‌ کار (ولایت) بود، از این کار بیرون می‌رود و کسی­که همانند پرستندگان آفتاب و ماه است در این کار داخل می‌شود»
لغزش‌ها و به طور کلی، «ریزش بعد از رویش» به عواملی بستگی دارد؛ از جمله:
۱. جاه‌طلبی و حرص رسیدن به پست و مقام
گروهی از افراد، نه به‌خاطر رضایت خداوند و امام زمان خود، بلکه به‌خاطر بدست آوردن پست و مقام، بسیار تلاش می‌کنند؛ ولی وقتی اوضاع را باب میل خود نمی‌یابند، دست از یاری برداشته و دنبال روِ حزب و گروهی دیگر می‌شوند. از جمله، طلحه و زبیر، که به طمع فرمانراوییِ بصره و کوفه با امام بیعت کردند، اما زمانی که امام، تقاضای آن‌ها را رد کرد، مخفیانه به مکه رفته و با استفاده از بیت‌المالِ غارت شده توسط امویان، سپاهی تشکیل داده، رهسپار بصره شدند و آن‌جا را تصرف کردند و در نهایت، جنگ جمل را به راه‌انداختند.
عمر سعد- لعنه الله علیه- نیز، مصداق دیگر این خصلت است که به خاطر رسیدن به مُلک ری، شقاوت، بر قلب او چیره گشت و به شهادت رساندن فرزند پیامبر صل الله و علیه و آله و سلم را با آغوش باز ‌پذیرفت.

۲. بدست آوردن ثروت
برخی دیگر از افراد، به طمع مال و منال دنیا، دست از یاری امام زمان خود بر می‌دارند. زرق و برق دنیا، آن چنان چشمان آن‌ها را کور می‌کند که به چیزی جز مادیات، فکر نمی‌کنند. مانند مردم پیمان‌شکن کوفه که به طمع بدست آوردن کیسه‌های زر و زیور و دینار، یاری باطل را برحق ترجیح دادند.
۳. ترس از جان:
یکی دیگر از آفت‌هایی که باعث لغزش و گذشتن از حق می‌شود، ترس از کشته شدن است. چنین کسانی نمی‌دانند که کشته شدن در راه خدا، فوز عظیمی است که هر کس قابلیت آن را نخواهد داشت. مردم کوفه، حدود هجده هزار نامه به سوی امام حسین علیه السلام فرستادند و از ایشان دعوت کردند که به سوی آن‌ها بیاید؛ ولی پس از آن‌که امام به سوی آنان حرکت کرد، عبیدالله-لعنه الله علیه- خبردار شد و مردم را به مرگ تهدید کرد. کوفیان نیز به جهت در امان ماندن از دست دشمن، نه تنها دست از یاری امام برداشتند، بلکه سفیر امام را نیز یکّه و تنها، رها کردند.
۴. عافیت‌طلبی:
راحت‌طلبی و سست‌عنصری، آفت دیگری است که دشمن، از آن، به نفع خود استفاده می‌کند؛ چراکه می‌داند برخی از مردم، تن به خواری و ذلت می‌دهند ولی حاضر نیستند که قدمی در راه امام زمان خود بردارند.
چنانچه حضرت علی علیه السلام در نکوهش کوفیان در نافرمانی و سستی آن‌ها، می‌فرمایند: «اگر در تابستان، فرمان حرکت به سوی دشمن بدهم، می‌گویید«هوا گرم است؛ مهلت ده تا سوز گرما بگذرد» و آنگاه که در زمستان، فرمان جنگ می‌دهم، می‌گویید «هوا سرد است؛ بگذار، سرما برود». شما که از گرما و سرما فرار می‌کنید، بخدا سوگند، از شمشیر بیشتر گریزانید!» حتی سست‌عنصری کوفیان به جایی رسیده بود که امام، مظلومانه می‌فرمودند: «چقدر دوست داشتم شما را هرگز نمی‌دیدم و هرگز نمی‌شناختم که [بودن با شما] جز پشیمانی، حاصلی نداشت»
در غزوه تبوک نیز بسیاری از افراد، به بهانه‌های مختلف از رفتن به جنگ منصرف شدند و خداوند در سورۀ توبه، آیاتی در مذّمت این افراد نازل کرد.
۵. جهل و نادانی:
بدترین دردی که ممکن است دامن‌گیر انسان‌ها شود، جهالت و نادانی است؛ چراکه خود این عامل، می‌تواند زمینه‌ساز عوامل فوق هم باشد. چونان جهل و نادانی خوارج در جریان حکمیت که فریب نیرنگ عمروعاص و سپاه شکست خوردۀ معاویه را خوردند. در آن ماجرا، سپاه معاویه- به جبران شکست و ترس از جان خود در برابر پیروزی سپاه حق- قرآن‌ها را بر سر نیزه کردند و خوارج که این صحنه را دیدند با این بهانه که ما با قرآن نمی‌جنگیم، دست از جنگیدن و یاری کردن امام زمانِ خود برداشتند و کار را به جایی رساندند که حضرت را وادار به پذیرش حکمیت کردند و بدین وسیله، فرمان امام خود، مبنی بر ادامه جنگ با دشمنِ نیرنگ‌باز را زیر پا گذاشتند. آیا امام علی علیه السلام- که خود، قرآن ناطق است- به مسایل، آگاه‌تر است یا گروهی متعصب که از قرآن چیزی جز تلاوتش نمی‌دانند؟!
در روایات آمده است که در حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز عده‌ای قرآن به دست، از مساجد، علیه امام زمانِ خود قیام می‌کنند.
جهل و نادانی تا چه حدّ که با قرآن صامت، به جنگ علیه قرآن ناطق می‌روند![نظیر وهابیون که برای سخنان واهی و بی منطق خود قرآن را بهانه می­کنند].
از آن‌جا که رسیدن به هدف نهایی و درک حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سعی و تلاش فراوان نیاز دارد، ثبات قدم و استواری، مهم‌ترین توشه این راه است؛ چراکه اگر انسان، دچار لغزش و بی‌اعتمادی باشد، نمی‌‌تواند از آن امتحان الهی سربلند بیرون آید و مرتکب انحرافاتی خواهد شد. لذا در سجده زیارت عاشورا، بعد از شکر و حمد خدا، از او می‌خواهیم: «مرا نزد خود با امام حسین علیه السلام و اصحابش، ثابت قدم بدار»

Check Also

ماهنامه موعود شماره 280 و 281

شماره ۲۸۰ و ۲۸۱ مجله موعود منتشر شد

با امکان دسترسی سریع دیجیتال ؛ شماره ۲۸۰ و ۲۸۱ مجله موعود منتشر شد ماهنامه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *