خشونتهای غیرعادی معارضان مسلح سوری مسلح بیش از پیش شائبه شیوع اختلالات روانی در میان آنان را مطرح کرده است.
به گزارش موعود ابتدای بحران سوریه کسانی که خود را حامی مخالفان یا آنچه که انقلابیون مینامیدند، ادعا میکردند که آنها از یک حرکت مسالمت آمیز حمایت میکنند ولی از همان ابتدا برخی ناظران تاکید داشتند که سوریه به عرصه جولان افراد تکفیری مبدل خواهد شد.
تکفیریها در سایه حمایت کشورهایی چون قطر، ترکیه، عربستان و سکوت غرب وارد سوریه شدند و این کشور را وارد جنگی مخرب کردند. یکی از ابعاد جنگ در سوریه انتشار فیلمهای و تصاویر از رفتار خاص مخالفان مسلح بود.تقریبا هر هفته فیلمی از سوریه منتشر میشد که نشان می داد افراد مسلح از چه خشونتی علیه نیروهای دولتی و طرفداران حکومت بشار اسد استفاده میکنند.
اعدام و تیرباران مخالفان، بریدن سر سربازان، شکنجه و شلیک تیر خلاص به سر نمونههایی از دهها فیلم منتشر شده از سوریه است ولی در این میان، انتشار فیلم خوردن قلب یک سرباز سوری توسط یکی از فرماندهان گروههای مسلح نقطه عطفی در این زمینه بود.
انتشار این فیلم باعث موجی از واکنش جهانی به این مسئله شد و نشان داد که افرادی که مدعی حرکت دموکراتیک در سوریهاند از چه افرادی برای رسیدن به اهداف خود بهره میگیرند. اقدام تروریست سوری در خوردن قلب یک سرباز مرده این سوال را مطرح میکند که این فرد با چه نیتی چنین کاری انجام داده و چرا دست به چنین اقدامی خشن دست زده است.
ملا حلبی روزنامه نگار لبنانی در گزارش درباره خشونتهای افراد تروریست در سوریه که در روزنامه السفیر چاپ شد، در این باره میگوید که این اقدامات توسط افرادی روی میدهد که در جوامع فاقد اصول انسانی، اخلاقی و دینی پرورش یافتهاند.
احسان مالاحمدی کارشناس ارشد روانشناسی نیز در این باره گفت: تشخیص اولیهای که بر اساس رفتارهای چنین افرادی به ذهن هر روانشناس یا روانپزشکی متبادر خواهد شد، اختلال شخصیت ضد اجتماعی یا سایکوپات است.
به گفته وی، نشانههای اصلی این اختلال ارتکاب رفتارهای ضد هنجارهای اجتماعی، فقدان مرضگونه ندامت از هر گونه رفتار ناشایست(نداشتن وجدان) و از جمله خشونت علیه دیگران و کنترل اندک بر رفتار یا به عبارت دیگر ارتکاب رفتارهای تکانشی است.
دلیل شکلگیری اختلال شخصیت ضد اجتماعی و اینکه به چه فرضیهای میتوان درباره دلایل شکلگیری این اختلال در میان تروریستهای سوری رسید مسئلهای است که آن را در گفتوگو با کارشناسان مطرح کردیم. این روانشناس دلایل زیر را در این باره عنوان کرد:
برخی یافتههایی که روی دستگاه عصبی این افراد انجام شده نشان میدهد ساختارهای مغزی درگیر در قضاوت، مانند لوب پیشانی مغز این افراد تفاوتهایی با نمونههای سالم دارد. ضمن اینکه نشان داده شده دستگاه عصبی خودمختار این افراد، که واکنش در شرایط اضطرار را بر عهده دارد، کندتر از افراد عادی کار میکند.
وی ادامه میدهد کند بودن عملکرد دستگاه عصبی خودمختار باعث میشود شخصیتهای ضداجتماعی موقعیتهایی که دیگران آنها را خطرناک تصور میکنند یا احساس میکنند باید به آنها واکنش اضطراری نشان دهند را کمخطرتر ادراک کنند و یا موقعیتهای حاوی شرایط اضطرار را مانند موقعیتهای عادی تصور کنند.
این کارشناس مسائل روانشناسی درباره خشونتهای غیرعادی تروریستهای سوری، از جمله خوردن اعضای بدن دیگران به تفاوتهای خشونتهای ارتکابی شخصیتهای جامعه ستیز با بزهکاران عادی یا افراد پرخاشگر عادی اشاره کرد:
«تفاوتی که در خشونتهایی که افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتماعی مرتکب میشوند با خشونتهای مجرمان عادی وجود دارد، این است که خشونتهای افراد سایکوپات، بیشتر از دیگران جنبه “خشونتهای ابزاری” دارد تا “خشونت واکنشی”».
وی در توضیح این مسئله تصریح کرد: «این یعنی اینکه افراد سایکوپات به خاطر ویژگیهای خاصی که دارند ـ یعنی ناتوانی در همدلی با دیگران، عدم توانایی در درک نیازهای دیگران و رفتار تکانشی که تحت سلطه نیازهای اولیه خودشان است ـ از خشونت به عنوان ابزاری برای دستیابی به اهدافشان استفاده میکنند؛ در حالی که مثلاً خشونت در بزهکاران عادی، ممکن است نوعی واکنش به شرایط نابسامان محیطی، یا به ناکامی، یا واکنش به شرایط خشن باشد، یعنی خشونت در این افراد ابزاری برای دستیابی به اهداف، یا ارضای نیازها یا مسائل فردی دیگر نیست.»
علاوه بر این دلیل فیزیولوژیکی، فرضیه دیگری که درباره سببشناسی این اختلال مطرح است عوامل محیطی را مورد تأکید قرار میدهد. از طرف دیگر، اعضای گروههای تکفیری و تروریستهای سلفی از میان طبقات محروم جامعه در کشورهای عربی انتخاب میشوند.
درباره اینکه آیا بین این اختلال شخصیتی در بین این تروریستها و این نحوه انتخاب میتوان ارتباطی قائل شد با دکتر فرزاد فرهودی، پژوهشگر اختلالات شخصیتی در دانشگاه فردوسی مشهد گفتوگو کردیم.
وی در این باره گفت: «محرومیت از داشتن پدر و مادری پر محبت، داشتن والدین غفلتکننده، ولنگار یا طرد کننده، درآمد خانوادگی پایین و زندگی در جمع خانوادههای پریشان از جمله متغیرهای محیطی هستند که ارتباط آنها با این اختلال شخصیتی در برخی پژوهشها مورد تأیید قرار گرفتهاند.»
وی طرد اجتماعی از سوی همسالان یا گروههای اجتماعی را نیز از دیگر دلایل محیطی اثر گذار بر رفتار نابهنجار چنین افراد دانست. بنابراین، از نظر وی اینکه این نیروهای تندرو از میان محیطهای محروم انتخاب میشوند، میتواند یکی از عواملی تبیینکننده خشونتهای غیرعادی در میان آنها باشد، هر چند که تمام عوامل را نمیتوان به این محدود دانست.
به گفته این پژوهشگر اختلالات روانی، ایدئولوژی مسلط و غالبی که این تروریستها در معرض آنها قرار گرفته و آنها را به اصطلاح روانشناسی «درونی کردهاند» از جمله دیگر عاملهای احتمالی شیوع خشونتهای غیرعادی در میان این تروریستهاست.
از دلایل وقوع این اختلالات در میان تروریستها که بگذریم یک نکته واضح این است که خشونتهایی که آنها مرتکب میشوند را نمیتوان پرخاشگری یا بزهکاری عادی دانست و این چیزی است که متخصصان روانشناسی نیز بر آن صحه میگذارند.
شاید اینکه افراد مسلح در سوریه و دیگر کشورهای منطقه با نگرش سلفی و وهابی در عرصه نبرد هستند را نیز بتوان عاملی دیگر در ارتکاب خشونتهای غیرعادی در میان تروریستهای سوری دانست. علمای وهابی و مفتیهای سلفی با فتواهای بیقاعده که مروج خشونت غیر انسانی علیه دشمنان است فرصتی برای اعضای این گروهها ایجاد کرده تا سرکوبهایی که علیه آنها به کار گرفته شده را جبران کنند.
منبع فارس