به تازگی کتاب هایی در ژانر شیطانی – جادویی در مدارس برخی از شهرها توزیع شده است. به دنبال این اقدام و سوال های دریافت شده از مردم در مرکز اطلاع رسانی و پاسخ گویی موسسه بهداشت معنوی، نمونه ای از این کتاب ها که در قالب رمان هستند، بررسی میشود. برخی از این آثار متعلق به نویسنده ای انگلیسی است که در سال ۱۹۵۶ و در خانوادهای یهودی و ثروتمند در لندن به دنیا آمد.
آنتونی هوروویتس (Horowitz, Anthony) اولین کتاب داستانی اش را در بیست و سه سالگی با عنوان وارد شدن به فردریک کیباور به چاپ رساند. او فیلمنامههای زیادی برای برنامههای تلوزیونی که اغلب آنها در مورد کشتار و قتل بود نوشت. و همچنین بیش از پنجاه کتاب اعم از رمان و داستانهای کوتاه دارد که برخی از آنها۶۰۰ میلیون نسخه به فروش رفته است. کتابهایی که در ایران از وی چاپ شده عبارت است از: ستاره شیطانی، درازه کلاغ، طلوع شب، گورستان، اشک تمساح، موج مرگ، گوش میمون، ضربه عقاب، جزیره اسکلتی، گذرگاه اسکلت، عقرب، کلبه نحس، مدرسه شوم، فرشته بزرگ، دوربین قاتل، اتوبوس شب رو، ترس، سوخته، شیطان و پسرکش، مادربزرگ، ستاره آرزو، جنوب از جنوب غربی، دشمن اجتماع شماره۲، شاهین مالتی، چهارشنبه مرگبار.
یاداشت ذیل نگاهی است بر مجموعه چهار جلدی از قدرت پنجم. داستان با کتاب دروازه کلاغ آغاز میشود در کتاب ستاره شیطانی هیجانی میشود و در دو کتاب طلوع شب و گورستان ادامه مییابد.
دروازه کلاغ : قصه پسربچه ای ۸ ساله به نام «متیو فریمن» است که پدرش دکتر است و در راه یک میهمانی به همراه همسرش در تصادف کشته میشود مت خواب این تصادف را میبیند و همراه پدر و مادرش نمیرود و زنده میماند. خانمیکه دوست مادرش بود مدعی میشود که خاله متیو است به کمک شوهر الکلی اش به بهانه نگهداری متیو اموال دکتر را بالا میکشد پس از تمام شدن ارثیه مت بداخلاقی ها شروع میشود و متیو به چیزی اعتراض نمیکند.
قهرمان داستان به همراه دوست خودکه سه سال از خودش بزرگتر است از فروشگاهها دزدی میکند تا اینکه هنگام دزدی از یک انبار دستگیر میشود. چون ۱۴ساله است او را به زندان نمی افتد و به برنامهLEAF فرستاده میشود. (برنامه ای که کودکان بذهکار را به روستاهای دور برای کار در مزرعه میبرند تا از اجتماع دور باشند و کمتر خلاف کنند.) در این برنامه او اسیر کسانی میشود که از او کار میکشند و قصد قربانی کردن او را برای شیطان دارند. آنها با جن در ارتباط ند و جادوگری میکنند.
مت احساس میکند که دارای قدرتی خاص است ولی از کیفیت آن خبر ندارد و تحت کنترلش نیست. داستان با خواب و رؤیا و توهمهای مت عجین شده. او با کسانی همسفر میشود که حتی زبان مشترک ندارند! شلوار جین پاره و کثیف در توصیفات داستان به صورت نمادی از مت در می آید. برای ملموس کردن داستان تصویری از فیلمهای وسترن و فیلم کوئنتین تارانتینو را یاد میکند.
مت یکی از ۵ کودکی است که پس از چند بار درگیری با نیروهای شیطانی بر آنها پیروزشده و بالاخره دنیا را نجات میدهد. آنچه مت آن را قدرت فوق طبیعت می نماید همه در رؤیا و توهم رخ میدهد.
در این کتاب نمادهای شیطانی مثل کف اتاق شطرنجی، صلیب وارونه آویزان، چاقویی که تیغه نقره ای مات و مارپیچ که دسته اش از شاخ بز ساخته شده، کاملاً بسیار تصویر میشود و درباره آنهاد توضیح داده و آیین های شیطانی به طور شفاف و هیجان انگیزی معرفی میشود. نیروهای شیطانی را حاکم و حکمرانان دنیا معرفی میکند که با ترفند زمینیان مظلومانه شکست خورده و از زمین رانده شدهاند.
در جایی مراسم مذهبی را همردیف طلسم ها نام میبرد، که به نوعی با نیروهای جنی در ارتباط است و در جای دیگر نیروی جادی سیاه را همانند انرژی بمب هسته ای جلوه می دهد. به طوری که نیروهای شیطانی با بمب هسته ای باهم میتوانند کارهایی انجام بدهند که کسی قادر به انجام آن نیست. یعنی برای نیروهای شیطانی قدرتی برابر انرژی هسته ای قائل است.
در یکی از صحنه های داستان پرفسور دراوید که رهبری یک گروه جادوگری را به عهده دارد، هنگامیکه چاقو برمیدارد تا مت را قربانی کند، میگوید خون قدرتمندترین انرژی را دارد. قربانی هم مهمترین بخش مراسم جادویی است. چون بیانگر آزادسازی انرژی است. با دادن نقش رهبری یک گروه شیطان پرست به فردی که پرفسور معرفی میشود علمیبودن و اعتبار این خرافات در ذهن خواننده جا می افتد و به این ترتیب موضوعات موهوم و خرافی در عمق هیجانات و ذهن مخاطب کاشته میشود. به این ترتیب قتل که کار علمی و مؤثر به نظر می رسد.
درکتاب ستاره شیطانی داستان مت، به اوج هیجان کاذبش میرسد مت باکسانی آشنامیشودکه باارواح ارتباط دارند و به اوکمک میکنند. بیشترین توهم مت درموزه ای نزدیک لندن اتفاق میافتد که او با استخوانهای گودزیلاها و دایناسورها درگیر میشود. گویی آنهاجان میگیرندوزنده میشوند. دومین قهرمان داستان پدرو است. مت و پدرو هنگامیبا هم آشنا میشوند که مت خوابش برده و پدرو از او دزدی میکند. سپس نویسنده باتوصیف فقروفلاکت انها این کارهای خلاف شان را توجیح میکند. گویی دزدی در صورت نیاز پذیرفته شدهای و حق فرد نیازمند است.
مت و پدرو زبان همدیگر را نمی فهمند و فقط درخواب میتوانندباهم حرف بزنند. آن دو درسفر به همراه یکدیگر به معبدی میروند که پول ورود به آن معبد را ندارند. در آن معبد ۴۰۰۰ کشیش زندگی میکردند و درودیوارها و لوسترها و مجسمهها از طلاست این معبد مرکز دینی اینکاها و رصدخانه بوده که فاتحان آن را غارت کرده و کلیسایی به سبک اسپانیایی برآن ساخته بودند.
)اینتی رایمی) مهمترین روز تقویم اینکاها است ۲۴ ژوئن پیشگو میگوید که پسری در این روز در مقابل نیروهای شیطانی می ایستد. اما ممکن است شکست بخورد.
سالاماندا قهرمان منفی داستان، شخص ثروتمند و قدرتمندی است که به نیروهای شیطانی کمک میکند تا برنده بشوند به آسمان ماهواره میفرست تا ستاره ها را مصنوعی در اندازه های کیهانی ایجاد کند. وقتی ستاره ها درمحل مناسب قرار میگیرند دروازه شیطانی بازمیشود و نیروهای شیطانی آزاد میشوند. مت موفق میشد به اتاق کنترل برسد تا با صفحه کنترل جلوی بازشدن دروازه شیطانی را بگیرد. با کمال تعجب میبیند که فابین پشت صفحه کنترل نشسته. فابین کسی که او را حمایت میکرد و مت هم به او اعتماد کامل داشت و محل خود را به او اطلاع میداد. مت باتعجب و وحشت میپرسد چرا خیانت کردی ؟
فابین جواب می دهد: «چون میخوام برنده باشم دنیا عوض میشه فقط یک سئوال می مونه: می خوای بقیه عمرت رو با بدبختی و دردورنج زندگی کنی یا کنار برندها زندگی خوبی داشته باشی؟ نیروهای شیطانی بالاخره برمیگردند و دنیا رو در دست میگیرند چرا بجنگیم؟» با این سئوال خیانتش را توجیح میکنه زندگی خوب و بدون دردورنج را در کنار شیطان میبیند. و در قیاس با کامیابی و خوشبختی تعریف خوب وبد را عوض میکند. درحالیکه شیطان و بدی درد و رنج به ارمغان می آورند. قدرت به هرقیمت غافل از اینکه نیروهای شیطانی وسالاماندا با کمک فابین و امثال فابین به قدرت میرسند پس از مدتی کوتاه فابین و امثال فابین را هم کنار میزنند و این قدرت ظاهری، کوتاه مدت و ناپایدار است .
هوروویتس درطول داستان قدرت شیطان را بالاترین قدرت معرفی میکند وشکست آن را غیرممکن می نمایاند. به طوری که پیروزی بر نیروهای شیطانی فقط از راه فریب و نیرنگ ممکن است. در حالی شیطان نیرویی غیر از وسوسه ندارد و اگر انسان ها به او خدمت نکنند، هیچ یک از خواسته هایش عملی نمیشود. شیطان تسلطی بر انسان ندارد مگر اینکه که خودشان را تسلیم او کنند.
نویسنده برای ایجادانگیزه فداکاری ومسئولیت پذیری در نوجوان، نجات کل دنیا را مطرح میکند نوجوان برای دست یافتن به این تجربه رؤیایی به ذهن و تخیل پناه میبرد و از واقعیت دور میشود. استفاده از جادو و نیروهای فوق بشری و تخیلی و توهمی هم به دلیل انطباق نداشتن با واقعیت نوجوان را به ذهن و تخیل و کناره گیری از واقعیت ارجاع میدهد. و این رؤیاپروری یکی از مهمترین عوامل ایجاد بیمایهای روانی است.
مهمترین مسئله در این کتاب این است که درنهایت شیطان ونیروهای وهمی را برنده میداند و پیروزی بر شیطان را نیازمند قدرتی موهوم و شرارت بار می داند، که توسط نوجوانان خلافکار آن نیروی های جادویی فعال میشود.
نویسنده: زهرا شیری. بهداشت معنوی
منبع : پرسمان دانشجویی