درآستانه ماه مبارک رمضان و اهمیت رویت هلال ماه شفقنا نظر ۱۱تن از مراجع تقلید در خصوص راههای ثابت شدن اول ماه را در پی می آورد
نظر آیت الله سیستانی درباره اثبات رؤیت هلال و ثابت شدن اول ماه
اول ماه به چهار چیز ثابت مىشود:
اول: آنکه خود انسان ماه را ببیند.
دوم: عدّهاى که از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا مىشود، بگویند ماه را دیدهایم. و همچنین است هر چیزى که بواسطه آن یقین پیدا شود، یا اطمینان از یک منشأ عقلائى پیدا شود.
سوم: دو مرد عادل بگویند که در شب ماه را دیدهایم، ولى اگر صفت ماه را بر خلاف یکدیگر بگویند، اول ماه ثابت نمىشود. و همچنین است اگر انسان یقین یا اطمینان به اشتباه آنها داشته باشد، یا شهادت آنان مبتلا به معارض ـ یا در حکم معارض ـ باشد، مثلاً اگر گروه زیادى از مردم شهر استهلال نمایند ولى بیش از دو نفر عادل کسى دیگر ادعاى رؤیت ماه را نکند، یا آنکه گروهى استهلال کنند و دو نفر عادل از میان آنان ادعاى رؤیت کنند، و دیگران رؤیت نکنند، حال آنکه دو نفر عادل دیگر در میان آنها باشد که در دانستن جاى هلال، و در تیز بینى مانند آن دو عادل اول باشند و آسمان صاف باشد و مانع احتمالى از دیدن آن دو نباشد، در اینچنین موارد اول ماه به شهادت دو عادل ثابت نمىشود.
چهارم: سى روز از اول ماه شعبان بگذرد که بواسطه آن اول ماه رمضان ثابت مىشود، و سى روز از اول ماه رمضان بگذرد که بواسطه آن، اول ماه شوال ثابت مىشود.
– اول ماه به حکم حاکم شرع ثابت نمىشود، مگر این که از حکم او، یا ثابت شدن ماه نزد او، اطمینان به دیده شدن ماه حاصل شود.
ـ اول ماه با پیشگوئى منجّمین ثابت نمىشود، مگر این که انسان از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا کند.
ـ بلند بودن ماه یا دیر غروب کردن آن، دلیل نمىشود که شب پیش، شب اول ماه بوده است. و همچنین اگر ماه طوق داشته باشد دلیل نمىشود که شب دوّم باشد.
ـ اگر ماه رمضان براى کسى ثابت نشود و روزه نگیرد، چنانچه بعد ثابت شود که شب پیش اول ماه بوده، باید روزه آن روز را قضا نماید.
ـ اگر در شهرى اول ماه ثابت شود، در شهرهاى دیگر که در افق با او متّحد مىباشند اول ماه نیز ثابت مىشود، و مقصود از اتّحاد افق در اینجا آن است که اگر در شهر اول ماه دیده شود در شهر دوم اگر مانعى مانند ابر نباشد، دیده مىشود، و این در موردى اطمینان آور است که شهر دوم اگر غرب شهر اول است در خط عرض نزدیک به آن باشد، و اگر در شرق آن است به اضافه به نزدیکى در خط عرضى، تفاوت زیادى در خط طول نداشته باشند.
ـ روزى را که انسان نمىداند آخر رمضان است یا اول شوال، باید روزه بگیرد، ولى اگر در اثناء روز بفهمد که اول شوال است، باید افطار کند.
ـ اگر زندانى نتواند به ماه رمضان یقین کند، باید به گمان عمل نماید، ولى اگر بتواند گمان قویتر پیدا کند، نمىتواند به گمان ضعیفتر عمل نماید، و باید سعى و کوشش تمام در تحصیل قویترین احتمال داشته باشد، و اگر هیچ راهى نبود از قرعه به عنوان آخرین راه استفاده کند اگر موجب قوت احتمال شود، و اگر عمل به گمان ممکن نباشد، باید یک ماهى را که احتمال مىدهد ماه رمضان است روزه بگیرد، ولى باید آن ماه را در نظر داشته باشد، پس چنانچه بعد بر او معلوم شود که ماه رمضان پس از آن بوده، چیزى بر اونیست، ولى اگر معلوم شود که قبل از ماه رمضان بوده باید روزههاى ماه رمضان را قضا نماید.
نظر آیت الله وحیدخراسانی درباره اثبات رؤیت هلال و ثابت شدن اوّل ماه
ـ اوّل ماه به چند چیز ثابت مى شود:
(اوّل) آن که خود انسان ماه را ببیند.
(دوم) عدّه اى که از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا مى شود بگویند ماه را دیده ایم، و همچنین است هر چیزى که به واسطه آن یقین یا اطمینان پیدا شود.
(سوم) دو مرد عادل بگویند که در یک شب ماه را دیده ایم، ولى اگر صفت ماه را بر خلاف یکدیگر بگویند، اوّل ماه ثابت نمى شود، و همچنین اگر قابل تصدیق نباشند، مثل این که آسمان صاف باشد و عدّه استهلال کنندگان زیاد باشند و غیر از این دو دیگران هر چه دقت کنند نبینند.
(چهارم) سى روز از اوّل ماه شعبان بگذرد که به واسطه آن اوّل ماه رمضان ثابت مى شود، و سى روز از اوّل ماه رمضان بگذرد که به واسطه آن اوّل ماه شوّال ثابت مى شود.
ـ ثبوت اوّل ماه به حکم حاکم شرع محلّ اشکال است.
ـ اوّل ماه به قول منجّمین ثابت نمى شود، ولى اگر انسان از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا کند، باید به آن عمل نماید.
ـ بلند بودن ماه و دیر غروب کردن آن، دلیل نمى شود که شب پیش، شب اوّل ماه بوده است، ولى اگر پیش از ظهر ماه دیده شود آن روز اوّل ماه محسوب مى شود، و ثبوت اوّل ماه به طوق داشتن ماه محلّ اشکال است.
ـ اگر اوّل ماه رمضان براى کسى ثابت نشود و روزه نگیرد، چنانچه بعد ثابت شود که شب پیش اوّل ماه بوده، باید روزه آن روز را قضا نماید.
ـ اگر در شهرى اوّل ماه ثابت شود، در شهرهاى دیگر ـ چه دور باشند چه نزدیک، چه در افق متّحد باشند یا نه ـ در صورتى که در شب مشترک باشند ثابت مى شود.
ـ اوّل ماه به تلگراف ثابت نمى شود، مگر انسان بداند که تلگراف بر اساس حجّت شرعیه بوده است.
ـ روزى را که انسان نمى داند آخر ماه رمضان است یا اوّل شوّال، باید روزه بگیرد، ولى اگر پیش از مغرب بفهمد که اوّل شوّال است باید افطار کند.
ـ اگر زندانى راهى براى ثبوت ماه رمضان نداشته باشد، باید به گمان از هر طریقى که میسّر است عمل نماید، و اگر آن هم ممکن نباشد هر ماهى را که احتمال مى دهد ماه رمضان است روزه بگیرد صحیح است، ولى باید بعد از گذشتن یازده ماه از ماهى که روزه گرفته، دوباره یک ماه روزه بگیرد، و اگر بعد از آن روشن شود که آنچه را که گمان کرده یا اختیار کرده ماه رمضان نبوده، چنانچه معلوم شود ماه رمضان قبل از آن ماه بوده، کفایت مى کند، و اگر معلوم شود بعد از آن بوده باید قضا نماید.
نظرحضرت آیت الله شبیری زنجانی درباره اثبات رؤیت هلال و ثابت شدن اول ماه
اول ماه به چهار چیز ثابت مىشود:
اول: آن که خود انسان ماه را ببیند یا از جهتى براى انسان یقین حاصل شود.
دوم: آن که از جهتى براى انسان یا نوع مردم اطمینان حاصل شود؛ مثلًا عدهاى بگویند ماه را دیدهایم، ولى اگر براى شخص انسان برخلاف متعارف اطمینان حاصل شود، به گونهاى که براى نوع مردم در آن شرایط، اطمینان حاصل نمىشود، نمىتواند به اطمینان خود اعتماد کند.
سوم: دو مرد عادل بگویند که در شب، ماه را دیدهایم، و به جهتى، اطمینان نوعى به اشتباه آنها نباشد؛ بنابراین اگر هوا صاف باشد و جماعت زیادى استهلال کرده باشند ولى تنها دو نفر گواهى به رؤیت هلال دهند اعتبارى به شهادت آنها نیست.
چهارم: سى روز از اول ماه شعبان بگذرد که به واسطه آن، اول ماه رمضان ثابت مىشود، و سى روز از اول ماه رمضان بگذرد که به واسطه آن اول ماه شوال ثابت مىشود.
ثبوت ماه با حکم حاکم، محل اشکال است؛ بلى اگر موجب اطمینان شود (به تفصیلى که در مسأله قبل گذشت) کافى است.
– اول ماه با پیشگویى منجّمین ثابت نمىشود ولى اگر از گفته آنان یقین یا اطمینان براى خود انسان یا نوع مردم حاصل شود باید به آن عمل نماید، البته اگر اطمینان شخصى بر خلاف اطمینان متعارف مردم باشد معتبر نیست.
بلند بودن ماه یا دیر غروب کردن آن، دلیل نمىشود که شب پیش، اول ماه بوده است؛ بلى اگر ماه پیش از ظهر دیده شود آن روز، اول ماه محسوب مىشود، و اگر ماه، طوق داشته باشد علامت این است که آن شب، شبدوم ماه است، بنابراین اگر احتمال دهیم که ماه در شب یا روز قبل قابل رؤیت بوده و به جهتى مثلًا ابرى بودن هوا، دیده نشده، و در شب بعد ماه طوق داشته باشد آن شب، شب دوم به حساب مىآید، ولى اگر یقین داشته باشیم که در شب و روز قبل چنانچه هوا صاف هم مىبود امکان رؤیت ماه نبوده، طوق داشتن ماه در شب بعد، کفایت نمىکند.
اگر اول ماه رمضان براى کسى ثابت نشود و روزه نگیرد، چنانچه بعد ثابت شود که شب پیش، اول ماه بود، باید روزه آن روز را قضا نماید.
اگر در شهرى اول ماه ثابت شود، براى مردم شهر دیگر فایده ندارد، مگر آن که دو شهر به هم نزدیک باشند، یا انسان بداند که افق آنها یکى است، یا بداند که اگر در شهر اول ماه دیده شود، در شهر دوم هم ماه دیده مىشود.
– اول ماه به تلگراف ثابت نمىشود، مگر انسان بداند که تلگراف از روى شهادت دو مرد عادل یا از راه دیگرى بوده که شرعاً معتبر است.
– روزى را که انسان نمىداند آخر ماه رمضان است یا اول شوال باید روزه بگیرد، ولى اگر در اثناء روز بفهمد که اول شوال است باید افطار کند.
– اگر زندانى نتواند به ماه رمضان یقین کند، باید به گمان عمل نماید و اگر آن هم ممکن نباشد هر ماهى را که احتمال مىدهد ماه رمضان است روزه بگیرد، صحیح است، ولى باید بعد از گذشتن یازده ماه از ماهى که روزه گرفته دوباره یک ماه روزه بگیرد.
نظر آیت الله خامنه ای درباره اثبات رؤیت هلال وراه ثابت شدن اول ماه
همانطور که مىدانید، وضعیت هلال در آخر یا اول ماه به یکى از حالتهاى زیر است:
لطفاً بیان فرمایید کدام یک از حالات سه گانه فوق را مىتوان براى تعیین اول ماه به حساب آورد؟
ج: در هر سه فرض، رؤیت هلال براى اثبات حلول ماه قمرى جدید از شبى که پس از رؤیت است کفایت مىکند.
آیا رؤیت تصویر هلال ماه با استفاده از دوربین CCD و انعکاس نور و بازخوانى اطلاعات ضبط شده توسط رایانه، براى اثبات اول ماه کفایت مىکند؟
ج: رؤیت با وسیله، فرقى با رؤیت به طریق عادى ندارد و معتبر است. ملاک آن است که عنوان رؤیت محفوظ باشد. پس رؤیت با چشم و با عینک و با تلسکوپ محکوم به حکم واحدند. اما در مورد انعکاس به رایانه که درآن صدق عنوان رؤیت معلوم نیست محل اشکال است.
اگر هلال ماه شوال در یک شهر دیده نشود، ولى تلویزیون و رادیو از حلول آن خبر دهند، آیا کافى است یا تحقیق بیشترى واجب است؟
ج: اگر مفید اطمینان به ثبوت هلال گردد یا صدور حکم به هلال از طرف ولى فقیه باشد، کافى است و نیازى به تحقیق نیست.
اگر تعیین اول ماه رمضان و عید سعید فطر به علت عدم امکان رؤیت هلال اول ماه به سبب وجود ابر در آسمان یا اسباب دیگر، ممکن نباشد و سى روز ماه شعبان یا ماه رمضان کامل نشده باشد، آیا براى ما که در ژاپن زندگى مىکنیم، جایز است که به افق ایران عمل کرده و یا به تقویم اعتماد کنیم؟ وظیفه ما چیست؟
ج: اگر اول ماه از طریق رؤیت هلال حتى در افق شهرهاى مجاورى که اتحاد افق دارند، و یا از طریق شهادت دو فرد عادل و یا از طریق حکم حاکم ثابت نشود، باید احتیاط کرد تا اول ماه ثابت شود.
آیا اتحاد افق در رؤیت هلال شرط است یا خیر؟
ج: بلى شرط است.
مقصود از اتحاد افق چیست؟
اگر روز بیست و نهم ماه در تهران و خراسان عید باشد، آیا براى افرادى هم که در شهرى مانند بوشهر مقیم هستند، جایز است افطار کنند؟ با توجه به اینکه افق تهران و خراسان با افق بوشهر یکى نیست.
ج: بهطور کلّى اگر اختلاف بین افق دو شهر به مقدارى باشد که با فرض رؤیت هلال در یکى، هلال در دیگرى قابل رؤیت نباشد، رؤیت آن در شهرهاى غربى براى مردم شهرهاى شرقى که احتمال رؤیت در آن بهطور قطع و یقین منتفى باشد، کفایت نمىکند.
اگر بین علماى یک شهر راجع به ثبوت هلال یا عدم آن اختلاف رخ دهد و عدالت آنها هم نزد مکلّف ثابت بوده و به دقت همه آنها در استدلال خود مطمئن باشد، وظیفه واجب مکلّف چیست؟
ج: اگر اختلاف دو بیّنه بهصورت نفى و اثبات باشد، یعنى یکى مدعى ثبوت هلال و دیگرى مدعى عدم ثبوت آن باشد، این اختلاف موجب تعارض دو بینه و تساقط هر دو است، و وظیفه مکلّف این است که هر دو نظر را کنار گذاشته و درباره افطار کردن یا روزه گرفتن به آنچه که مقتضاى اصل است، عمل نماید. ولى اگر بین ثبوت هلال و عدم علم به ثبوت آن اختلاف داشته باشند، به این صورت که بعضى از آنها مدعى رؤیت هلال باشند و بعضى دیگر مدعى عدم مشاهده آن، قول کسانى که مدعى رؤیت هلال هستند، در صورت عادل بودن، حجت شرعى براى مکلّف است و باید از آن متابعت کند، و همچنین اگر حاکم شرعى حکم به ثبوت هلال نماید، حکم وى حجت شرعى براى همه مکلفین است و باید از آن پیروى کنند.
اگر شخصى هلال ماه را ببیند و بداند که رؤیت هلال براى حاکم شرع شهر او به هر علتى ممکن نیست، آیا او مکلّف است که رؤیت هلال را به حاکم اطلاع دهد؟
ج: اعلام بر او واجب نیست مگر آنکه ترک آن مفسده داشته باشد.
همانگونه که مىدانید اکثر فقهاى بزرگوار پنج راه براى ثبوت اول ماه شوال در رسالههاى عملیه خود بیان کردهاند که ثبوت نزد حاکم شرع در ضمن آنها نیست، بنا بر این چگونه بیشتر مؤمنین به مجرد ثبوت اول ماه شوال نزد مراجع، روزه خود را افطار مىکنند؟ شخصى که از این راه اطمینان به ثبوت هلال پیدا نمىکند، چه تکلیفى دارد؟
ج: تا حاکم حکم به رؤیت هلال نکرده، مجرد ثبوت هلال نزد او، براى تبعیّت دیگران از وى کافى نیست، مگر آنکه اطمینان به ثبوت هلال حاصل نمایند.
اگر ولى امر مسلمین حکم نماید که فردا عید است و رادیو و تلویزیون اعلام کنند که هلال در چند شهر دیده شده است، آیا عید براى تمامى نواحى کشور ثابت مىشود یا فقط براى شهرهایى که ماه در آنها دیده شده و شهرهاى هم افق با آنها، ثابت مىگردد؟
ج: اگر حکم حاکم شامل همه کشور باشد، حکم او شرعاً براى همه شهرها معتبر است.
آیا کوچکى هلال و باریک بودن و اتصاف آن به خصوصیات هلال شب اول، دلیل بر این محسوب مىشود که شب قبل شب اول ماه نبوده، بلکه شب سىام ماه قبلى بوده است؟ اگر عید براى شخصى ثابت شود و از این راه یقین پیدا کند که روز قبل عید نبوده، آیا قضاى روزه روز سىام ماه رمضان را باید به جا آورد؟
ج: مجرد کوچکى و پائین بودن هلال یا بزرگى و بالا بودن و یا پهن یا باریک بودن آن دلیل شرعى شب اول یا دوم بودن نیست، ولى اگر مکلّف از آن علم به چیزى پیدا کند باید به مقتضاى علم خود در این زمینه عمل نماید.
آیا استناد به شبى که در آن ماه بهصورت قرص کامل است (شب چهاردهم) و اعتبار آن به عنوان دلیل براى محاسبه اول ماه جایز است تا از این راه وضعیت یوم الشک معلوم شود که مثلاً روز سى ام ماه رمضان است و احکام روز ماه رمضان بر آن مترتب شود، مثلاً بر کسى که این روز را بر اساس بیّنه روزه نگرفته، حکم به وجوب قضاى روزه شود و کسى هم که به دلیل استصحاب بقاى ماه رمضان روزه گرفته، برىء الذمّه باشد؟
ج: امر مذکور حجت شرعى بر آنچه ذکر شد، نیست، ولى اگر مفید علم به چیزى براى مکلّف باشد، واجب است که طبق آن عمل نماید.
آیا استهلال در اول هر ماه واجب کفایى است یا احتیاط واجب؟
ج: استهلال فىنفسه واجب شرعى نیست.
آیا اول ماه مبارک رمضان و آخر آن با رؤیت هلال ثابت مىشود یا با تقویم، هرچند ماه شعبان سى روز نباشد؟
ج: اول یا آخر ماه رمضان با رؤیت شخص مکلّف یا با شهادت دو فرد عادل یا با شهرتى که مفید علم است یا با گذشت سى روز و یا به وسیله حکم حاکم ثابت مىشود.
اگر تبعیت از اعلام رؤیت هلال توسط یک دولت جایز شد، و آن اعلام معیارى علمى براى ثبوت هلال سرزمینهاى دیگر را تشکیل دهد، آیا اسلامى بودن آن حکومت شرط است، یا اینکه عمل به آن حتى اگر حکومت ظالم و فاجر هم باشد، ممکن است؟
ج: ملاک در این مورد، حصول اطمینان به رؤیت در منطقهاى است که نسبت به مکلّف کافى محسوب مى شود.
نظر آیت الله صافی گلپایگانی درباره اثبات رؤیت هلال و راه اثبات اول ماه
. اول ماه به پنج چیز ثابت میشود:
اول ـ آن که خود انسان ماه را ببیند.
دوم ـ آن که عدهای که از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا میشود، بگویند ماه را دیدهایم، و هم چنین است هر چیزی که به واسطه آن یقین پیدا شود.
سوم ـ آن که دو مرد عادل بگویند که در شب ماه را دیدهایم به شرط این که صفت ماه را برخلاف یکدیگر نگویند و قول آنها قابل تصدیق باشد، پس اگر برخلاف هم صفت ماه را بگویند یا هوا ابر باشد و یا اگر آسمان صاف باشد هیچ کس غیر از دو نفر نبیند کفایت نمیکند.
چهارم ـ آن که سی روز از اول ماه شعبان بگذرد که به واسطه آن، اول ماه رمضان ثابت میشود، و سی روز از اول رمضان بگذرد که به واسطه آن، اول ماه شوال ثابت میشود.
پنجم ـ آن که حاکم شرع حکم کند که اول ماه است.
اگر حاکم شرع حکم کند که اول ماه است، کسی هم که تقلید او را نمیکند، باید به حکم او عمل نماید. ولی کسی که میداند حاکم شرع اشتباه کرده نمیتواند به حکم او عمل نماید.
اول ماه با پیشگویی منجمین ثابت نمیشود ولی اگر انسان از گفته آنان یقین پیدا کند، باید به آن عمل نماید.
بلند بودن ماه یا دیر غروب کردن آن، دلیل نمیشود که شب پیش شب اول ماه بوده است.
اگر اول ماه رمضان برای کسی ثابت نشود و روزه نگیرد، چنان چه دو مرد عادل بگویند: شب پیش، ماه را دیدیم، باید روزه آن روز را قضا نماید.
بعید نیست کفایت رؤیت ماه در هر محلی برای سایر نقاط.
اول ماه به « تلگرام » ثابت نمیشود، مگر این که انسان بداند که اگر « تلگرام » از روی حکم حاکم شرع یا شهادت دو مرد عادل بوده است.
روزی را که انسان نمیداند آخر رمضان است یا اول شوال، باید روزه بگیرد ولی اگر پیش از مغرب بفهمد که اول شوال است باید افطار کند.
اگر زندانی نتواند به ماه رمضان یقین کند، باید به گمان عمل نماید. و اگر آن هم ممکن نباشد، هر ماهی را که روزه بگیرد صحیح است ولی باید بعد از گذشتن یازده ماه از ماهی که روزه گرفته، دوباره یک ماه روزه بگیرد.
نظر آیت الله فیاض درباره اثبات رؤیت هلال و راه اثبات اول ماه
اول ماه از پنج راه ثابت مىشود:
اول: آنکه خود انسان ماه را با چشم غیر مسلح ببیند یا به تواتر ثابت شود.
دوم: عده زیادى که از گفته آنان یقین یا اطمینان حاصل شود، بگویند ماه را دیدهاند البته با درنظرگرفتن صفات شهود وحالات آنان از جهت راستگویى ودروغگویى واشتباه وعدم آن وشرایط جوّى ووسایل علمى جدید ومحاسبات نجومى اگرچه اینها در اثبات رؤیت ماه کافى نیست، ولى اگرموافق با ادعاى شهود باشد، مىتواند شکهاى باطنى را از بین ببرد وتأکید بیشترى در اطمینان انسانبوجود آورد، کما اینکه اگر وسایل جدید ومحاسبات نجومى مخالف ادعاى شهود باشند سبب سلب اطمینان گردیده وایجاد شک مىکنند.
سوم: اگر سى روز از اول ماه شعبان بگذرد، اول ماه رمضان ثابت مىشود، چون ماه قمرى بیشتراز سى روز نیست، و اگر سى روز از اول ماه رمضان بگذرد، اول ماه شوال ثابت مىگردد.
چهارم: بیّنه که دو مرد عادل شهادت بدهند در شب، ماه را دیدهاند بشرط آنکه قراینى نباشد که بهدروغ یا خطاى آنان پى برده شود، مثلاً چنانچه دو مرد عادل در میان عده زیادى که همه مىتوانند درصورت وجود هلال آن را ببینند ادعاى رؤیت کنند، در حالى که بقیه مردم با قدرت بینایى مشابهنتوانسته رؤیت نمایند و یا شهادت آن دو از جهت جا و وضع طبیعى و حجم و مقدار نور ماه باهم اختلاف داشته باشد در این دو صورت اطمینان از گفته آنان سلب مىشود.
پنجم: بنابراظهر حاکم شرع جامع الشرایط حکم کند که اول ماه است، در اینصورت هیچکسحق مخالفت ندارد اگرچه مقلد او نباشد، مگر آنکه بدانند که حاکم، جامع الشرایط نیست یا در حکم اشتباه نموده است، و اگر مکلف بداند که دو شاهد، عادل نیستند ولى حاکم به عدالت آنان مطمئنباشد، واجب است که از حاکم متابعت نماید تا زمانى که نداند ماه داخل نشده است.
اول ماه به شهادت زنان ثابت نمىشود و همچنین به شهادت یک مرد عادل به اضافهقسم او، یا به پیشگویى منجمین و یا به شهادت دو مرد عادل که به رؤیت ماه شهادت نداده باشند، ثابتنمىشود. اگر وسایل جدید علمى تأیید کنند که شب اوّل ماه است و در صورتى که ابر نباشد با چشممعمولى قابل رؤیت باشد و انسان از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا کند، اول ماه ثابت مىشود.
طوق داشتن ماه یا بزرگى حجم وزیادى نور یا ظهور آن به مدت یک ساعت وغروب آن بعد ازشفق، علامت نمىشود که شب دوم ماه است اگرچه علامت است که ماه مدت طولانى مثلاً بیستوچهار ساعت یا کمتر یا بیشتر متولد شده است، ولى اگر پیش از ظهر روز سىام، ماه دیده شود آن روز، اول ماه حساب مىشود، ولى اگر بعد از ظهر دیده شود، علامت آن است که فردا اول ماه است. اگرماه در شهرى دیده شود، براى شهرهایى که در افق یکسان هستند ثابت مىشود، بلکه در تمام شهرها اگرچه در افق یکسان نباشند ثابت مىشود.
اگر در افق مانعى مانند ابر وغبار باشد که نتوانند ماه را ببینند واین حالت تا چند ماه ادامه پیدا کند، باید هر ماه را سى روز در نظر بگیرند مگر آنکه بدانند ناقص است، پس اگر سى روزبگذرد، باید براى ماه رمضان روزه بگیرند و بعد از سپرى شدن سى روز از ماه رمضان، اوّل شوّال ثابت مىشود.
اگر اسیر یا زندانى نتواند به ماه رمضان یقین کند، باید به گمان عمل نماید و الا باید احتیاط کند چنانچه موجب عسر و حرج نشود، و گرنه مىتواند بهاندازهاى که عسر و حرج دفع شود احتیاط را ترک نماید.
استفتاء:
هیچگاه اول ماه در شهر کابل به خاطر آلودگی هوا قابل رؤیت نیست. همه ساله در اول و آخر ماه رمضان بین پیروان مذاهب تشیع وتسنن اختلاف به وجود می آید. دیوان عالی کشور با رویکرد فقه حنفی همیشه از عربستان پیروی میکند وبرخی از ائمه مساجد شیعه از ایران متابعت میکنند. سئوال اینجاست که ما کارمندان دولت آیا در روزی که دولت افغانستان عید اعلام میکند وعلماء شیعه روزه اعلام میکنند، تکیلف ما چیست؟ درحالی که ما به خاطر حفظ مظاهر وحدت ملی در برنامه عید دولت باید شرکت کنیم.
جواب:شما اگر اطمینان پیدا کردید به ثبوت هلال شوال وظیفه تان افطار است واگر نه باید روزه را بگیرید ویا سفر نمائید.
نظر آیت الله موسوی اردبیلی درباره اثبات رؤیت هلال و راه ثابت شدن اوّل ماه
اوّل ماه به پنج چیز ثابت مى شود:
اوّل: آن که خود انسان ماه را ببیند.
دوم: عدّه اى که از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا مى شود، بگویند: «ماه را دیده ایم» و همچنین است هر طریقى که به واسطه آن یقین یا اطمینان به اوّل ماه پیدا شود.
سوم: دو مرد عادل بگویند: «در شب ماه را دیده ایم» ولى اگر صفت ماه را برخلاف یکدیگر بگویند یا شهادت آنان خلاف واقع باشد، مثل این که بگویند: «داخل دایره ماه طرف افق بوده»، اوّل ماه ثابت نمى شود; امّا اگر در تشخیص بعضى از خصوصیّات اختلاف داشته باشند، مثل آن که یکى بگوید: «ماه بلند بود» و دیگرى بگوید: «بلندنبود»، با گفته آنان اوّل ماه ثابت مى شود.
چهارم: سى روز از اوّل ماه شعبان بگذرد که به واسطه آن، اوّل ماه رمضان ثابت مى شود و سى روز از اوّل رمضان بگذرد که به واسطه آن، اوّل ماه شوّال ثابت مى شود.
پنجم: حاکم شرع حکم کند که اوّل ماه است.
اگر حاکم شرع حکم کند که اوّل ماه است، کسى که از او تقلید نمى کند نیز، باید به حکم او عمل نماید; ولى کسى که مى داند حاکم شرع اشتباه کرده، نمى تواند به حکم او عمل نماید.
اوّل ماه با پیشگویى منجّمین ثابت نمى شود، ولى اگر انسان از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا کند، باید به آن عمل نماید.
بلند بودن ماه یا دیر غروب کردن آن، دلیل نمى شود که شب پیش از آن، شب اوّل ماه بوده است.
اگر اوّل ماه رمضان براى کسى ثابت نشود و روزه نگیرد، چنانچه دو مرد عادل بگویند: «شب پیش ماه را دیده ایم»، باید روزه آن روز را قضا نماید.
اگر در شهرى اوّل ماه ثابت شود، براى مردم شهر دیگر فایده ندارد، مگر آن که آن دو شهر به هم نزدیک باشند یا انسان بداند که افق آنها یکى است.
اوّل ماه با تلگراف و مانند آن ثابت نمى شود مگر آن که دو شهرى که از یکى به دیگرى تلگراف کردهاند، نزدیک یا هم افق باشند و انسان بداند تلگراف، خبرى بر اساس حجّت شرعیّه; مانند حکم حاکم شرع یا شهادت دو مرد عادل بوده است.
انسان باید روزى را که نمى داند آخر رمضان یا اوّل شوّال است، روزه بگیرد، ولى اگر پیش از مغرب بفهمد که اوّل شوّال است، باید افطار کند.
اگر زندانى نتواند به ماه رمضان یقین کند، باید به گمان خود عمل نماید و اگر آن نیز ممکن نباشد، هر ماهى را که روزه بگیرد صحیح است; و بنابر احتیاط واجب باید بعد از گذشتن یازده ماه از ماهى که روزه گرفته، دوباره یک ماه روزه بگیرد، ولى اگر بعد به اوّل ماه گمان پیدا کرد، باید به آن عمل نماید.
نظر آیت الله مکارم شیرازی درباره اثبات رؤیت هلال وراه ثابت شدن اوّل ماه
اوّل ماه از پنج طریق ثابت مى شود:
۱ـ دیدن ماه با چشم، امّا دیدن با دوربین و وسایل دیگرى از این قبیل کافى نیست.
۲ـ شهادت عدّه اى که از گفته آنها یقین پیدا شود (هر چند عادل نباشند، همچنین هر چیزى که مایه یقین گردد).
۳ـ شهادت دو مرد عادل، ولى اگر این دو شاهد صفت ماه را بر خلاف یکدیگر بگویند، یا نشانه هایى بدهند که دلیل بر اشتباه آنهاست به گفته آنها اوّل ماه ثابت نمى شود.
۴ـ گذشتن سى روز تمام از اوّل ماه شعبان که اوّل ماه رمضان با آن ثابت مى شود، یا گذشتن سى روز تمام از اوّل ماه رمضان که اوّل ماه شوال ثابت مى شود (البتّه این در صورتى است که اوّل ماه قبل مطابق همین طریق ثابت شده باشد).
۵ـ حکم حاکم شرع، به این صورت که براى مجتهد عادلى اوّل ماه ثابت شود و سپس حکم کند که آن روز اوّل ماه است، در این صورت پیروى از او بر همه لازم است، مگر کسى که یقین به اشتباه او دارد.
ـ اوّل ماه به وسیله تقویمها و محاسبات منجّمین ثابت نمى شود، هرچند آنها اهل اطّلاع و دقّت باشند، مگر این که از گفته آنها یقین حاصل گردد، همچنین بلند بودن ماه و دیر غروب کردن آن دلیل بر این نمى شود که شب قبل شب اوّل ماه بوده است.
اگر در شهرى اوّل ماه ثابت شود براى شهرهاى دیگر که با آن نزدیک است کافى است و همچنین شهرهاى دور دستى که افق آنها باهم متّحد است، همچنین اگر در بلاد شرقى ماه دیده شود براى کسانى که در بلاد غربى نسبت به آنها باشند کافى است (مثل این که اوّل ماه در مشهد ثابت شود مسلّماً براى کسانى که در تهران هستند کافى است ولى عکس آن کفایت نمى کند).
اگر اوّل ماه رمضان ثابت نشود روزه واجب نیست، ولى اگر بعداً ثابت شود که آن روزى را که روزه نگرفته اوّل ماه بوده باید آن را قضا کند.
روزى را که انسان شک دارد آخر رمضان است یا اوّل شوّال باید روزه بگیرد، امّا اگر در اثناء روز ثابت شود که اوّل شوّال است باید افطار کند هر چند نزدیک مغرب باشد.
هرگاه شخص زندانى نتواند به ماه رمضان یقین پیدا کند باید به گمان خود عمل نماید و آن ماه را که بیشتر احتمال مى دهد که ماه رمضان است روزه بگیرد و اگر گمان براى او حاصل نشود هر ماهى را که روزه بگیرد صحیح است، ولى احتیاط واجب آن است که اگر زندان او ادامه یابد در سال آینده نیز همان ماه را روزه بگیرد.
نظر آیت الله نوری همدانی درباره اثبات رؤیت هلال و راه ثابت شدن اول ماه
اول ماه به پنج چیز ثابت میشود:
وری همدانی
اول: آنکه خود انسان ماه را ببیند.
دوم: عده ای که از گفته آنان یقین پیدا میشود، بگویند ماه را دیده ایم. و همچنین است هر چیزی که به واسطه آن یقین پیدا شود.
سوم: دو مرد عادل بگویند که در شب ماه را دیده ایم، ولی اگر صفت ماه را برخلاف یکدیگر بگویند و یا آسمان صاف باشد و جمعیت زیادی با دقت تمام برای دیدن ماه اجتماع کنند و نبینند در این صورت که احتمال عقلانی برای اشتباه آن دو نفر هست بگویند، اول ماه ثابت نمیشود. اما اگر در تشخیص بعض خصوصیات اختلاف داشته باشند مثل آنکه یکی بگویدماه بلند بود و دیگری بگوید نبود به گفته آنان اول ماه ثابت میشود.
چهارم: سی روز از اول ماه شعبان بگذرد که به واسطه آن، اول ماه رمضان ثابت میشود و سی روز از اول رمضان بگذرد که به واسطه آن، اول ماه شوال ثابت میشود.
پنجم: حاکم شرع حکم کند که اول ماه است.
اگر حاکم شرع حکم کند که اول ماه است، کسی هم تقلید او را نمیکند، باید به حکم او عمل نماید. ولی کسی که می داند حاکم شرع اشتباه کرده، نمی تواند به حکم او عمل نماید.
اول ماه با پیشگوئی منجمین ثابت نمیشود. ولی اگر انسان از گفته آنان یقین پیدا کند، باید به آن عمل نماید.
بلند بودن ماه یا دیر غروب کردن آن، دلیل نمیشود که شب پیش شب اول ماه بوده است.
اگر اول ماه رمضان برای کسی ثابت نشود و روزه نگیرد، چنانچه دو مرد عادل بگویند که شب پیش ماه را دیده ایم، باید روزه آن روز را قضا نماید.
اگر در شهری اول ماه ثابت شود، در شهرهای دیگر چه دور باشند چه نزدیک در افق متحد باشند یا نه همین قدر که در شب بودن آن شب متل مکه و کراچی یا لندن و کابل نه مثل تهران و واشنگتن اشتراک داشته باشند ثابت میشود.
اول ماه به تلگراف ثابت نمیشود، مگر انسان بداند که تلگراف از روی حکم حاکم شرع یا شهادت دو مرد عادل بوده است.
روزی را که انسان نمی آخر رمضان است یا اول شوال، باید روزه بگیرد. ولی اگر پیش از مغرب بفهمد که اول شوال است باید افطارکند.
اگر زندانی نتواند به ماه رمضان یقین کند، باید به گمان عمل نماید. و اگر آن هم ممکن نباشد، هر ماهی را که روزه بگیرد صحیح است، و بنابر احتیاط واجب باید بعد از گذشتن یازده ماه از ماهی که روزه گرفته، دوباره یک ماه روزه بگیرد ولی اگر بعد گمان پیدا کرد باید به آن عمل نماید.
نظر آیت الله سبحانی درباره اثبات رؤیت هلال وراه ثابت شدن اول ماه
اول ماه به پنج چیز ثابت مى شود:
اول: آن که خود انسان ماه را ببیند.
دوم: عده اى که از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا مى شود، بگویند ماه را دیده ایم. و همچنین است هر چیزى که به واسطه آن یقین یا اطمینان پیدا شود.
سوم: دو مرد عادل بگویند که در شب ماه را دیده ایم و در خصوصیات ماه اختلاف نداشه باشند، اما اگر در تشخیص بعضى خصوصیات اختلاف داشته باشند مثل آنکه یکى بگوید ماه بلند بود و دیگرى بگوید نبود، به گفته آنان اوّل ماه ثابت مى شود.
چهارم: سى روز از اول ماه شعبان بگذرد که به واسطه آن، اول ماه رمضان ثابت مى شود و سى روز از اول رمضان بگذرد که به واسطه آن، اول ماه شوّال ثابت مى شود.
پنجم: حاکم شرع حکم کند که اول ماه است.
هرگاه هوا ابرى باشد، و یا صاف باشد و دیگران نیز به دیدن ماه اقدام کنند ولى هیچ کس جز این دو نفر مدعى رؤیت نباشند در این دو صورت به قول دو عادل نیز ماه ثابت نمى شود و بعید نیست که اشتباه باصره بوده است
اگر حاکم شرع حکم کند که اول ماه است، کسى هم که از او تقلید نمى کند، باید به حکم او عمل نماید. ولى کسى که مى داند حاکم شرع اشتباه کرده، نمى تواند به حکم او عمل نماید
اول ماه با محاسبات نجومى ثابت نمى شود. ولى اگر انسان از گفته آنان یقین پیدا کند، باید به آن عمل نماید و اگر با محاسبات علمى امکان رؤیت هلال را نفى کنند ثبوت هلال با شهادت دو نفر عادل مشکل مى باشد. و احادیث مربوط به عدم حجیت قول منجم و… مربوط به محاسبات ظنى آن روز بوده و ارتباطى به محاسبات علمى امروز ندارد.
بلند بودن ماه یا دیر غروب کردن آن، دلیل نمى شود که شب پیش، شب اول ماه بوده است.اگر اول ماه رمضان براى کسى ثابت نشود و روزه نگیرد. چنانچه دو مرد عادل بگویند که شب پیش ماه را دیده ایم، باید روزه آن روز را قضا نماید.
اگر در شهرى اول ماه ثابت شود، براى مردم شهر دیگر که به آن نزدیک است کفایت مى کند و همچنین شهرهاى دور دستى که افق آنها با هم متحد است و همچنین اگر ماه در بلاد شرقى مانند مشهد ـ دیده شود براى کسانى که در بلاد غربى هستند، کفایت مى کند. ولى رؤیت در بلاد غربى براى کسانى که در قسمت شرقى آن هستند کفایت نمى کند، مگر آن دو شهر با هم نزدیک باشند، یا انسان بداند که افق آنهایکى است.
روزى را که انسان نمى داند آخر رمضان است یا اول شوال، باید روزه بگیرد ولى اگر پیش از مغرب بفهمد که اول شوال است، باید افطار کند. اگر زندانى نتواند به ماه رمضان یقین کند، باید به گمان عمل نماید. و اگر آن هم ممکن نباشد، هر ماهى را که روزه بگیرد صحیح است، و اگر زندان او ادامه یافت بنابر احتیاط واجب باید بعد از گذشتن یازده ماه از ماهى که روزه گرفت، دوباره یک ماه روزه بگیرد ولى اگر بعد گمان پیدا کرد باید به آن عمل نماید.
نظر آیت الله صانعی درباره اثبات رؤیت هلال و راه ثابت شدن اول ماه
س ۱ ـ اگر رؤیت هلال در یک بلد ثابت شد، آیا براى بقیه بلاد وجاهایى که رؤیت هلال نشده کفایت مى کند و براى آنها هم نسبت به ثبوت اوّل ماه و رؤیت هلال حجت شرعیه مى باشد و یا خیر؟
س ۲ ـ بر فرض کفایت، آیا کفایت ذکر شده، مخصوص بلادى است که اتحاد در افق دارند یا مطلقاً حکم، چنین است؟
س ۳ ـ آیا ثبوت هلال به نحوى که در مسائل قبل ذکر شد اختصاص به اول ماه رمضان و شوال دارد یا نسبت به همه ماهها حکم، همین است؟
س ۴ ـ همچنانکه اوّل ماه با رؤیت هلال به نحو ذکر شده ثابت مى شود، آیا بقیه ایام ماه را باید طبق همان اوّل ماه حساب کرد یا حکم دیگرى دارد ؟
ج۱ ـ حجت است و رؤیت هلال در آن مکان و بلد، به منزله رؤیت هلال در بلد و مکان خودشان مى باشد.
ج۲ ـ اگر چه معروف بلکه گفته مى شود مشهور، اختصاص حکم است به مکانهایى که وحدت در افق دارند، لکن تبعاً للفیض در وافى و مرحوم بحرانى در حدائق و مرحوم نراقى در مستند و مرحوم خوئى در حاشیه عروه بلکه علامه در منتهى… (قدس اللّه اسرارهم) عدم اختصاص است، و براى همه بلادى که با بلد ومکانى که در آن، هلال رؤیت شده و در شب ولو مقدارى از آن اشتراک دارند، حجت شرعیه مى باشد و کفایت مى کند، و مقتضاى اطلاق و عموم روایات، همان عدم اختصاص و عدم تقیید است و به نظر مى رسد که شارع تعبداً رؤیت هلال در بلدى را حجت شرعیه و کفایت آن براى بقیه بلاد دانسته و چگونه قائل به اختصاص شویم و قید وحدت افق را معتبر بدانیم و حال آنکه اطلاق و عموم روایات کثیره به طور روشن همه جا ولو با اختلاف افق را شامل شده، بلکه علامه در «منتهى» بعض آنها را صریح در عدم اختصاص دانسته; آرى اطلاق و عموم روایات و اخبار که مى گوید رؤیت هلال در شب، موضوع واماره است براى اوّل ماه بودن فردا، واضح است که شامل جایى که هیچ گونه اشتراکى در شب با بلدى که در آن رؤیت محقق شده، نمى شود ـ چون در موقع رؤیت هلال در مفروض آنجا روز بوده و زمان بعد از آن، شب بعد از آن مى باشد نه ادامه آن شب ـ لکن بعید نیست که با الغاء خصوصیت عرفیه و تناسب حکم و موضوع گفته شود که فرداى شب آنها محکوم به اوّل ماه بودن برایشان نیز مى باشد، خلاصه کلام اگر در جایى اوّل ماه بودن با رؤیت هلال ثابت شد، براى همه جاهایى که با آن بلد در مقدارى از شب، مشارکت دارند اوّل ماه مى باشد بلکه بعید نیست براى جاهایى هم که مشارکت در شب به طور کلى ندارند، روز بعد نیز براى آنها هم اوّل ماه باشد.
ج۳ ـ اختصاص ندارد و این حکم، مربوط به اوّل همه ماهها مى باشد.
ج۴ ـ بقیه ایام ماه هم بر همان معیار حساب مى شود و اذکار و اوراد مربوط به ایام ماهها را باید بر حساب همان مناط انجام داد، خلاصه آنکه وقتى اوّل ماه ثابت شد، همه احکام شرعیه آن و احکام شرعیه بقیه ایام ماه از واجبات و مستحبات و احکام وضعیه، همانند عده و غیر آن بر آن مترتب مى گردد; حاصل کلام آنکه اوّل ماه که به نحو مذکور ثابت شد، براى بلادى که ماه را ندیدهاند همانند بلادى که ماه را دیدهاند همه آثار و احکام بر آن مترتب است وفرقى بین رؤیت ماه و در حکم رؤیت بودن وجود ندارد.
راه های ثابت شدن اول ماه رمضان
به نظر حضرت عالی اول ماه رمضان چگونه ثابت میشود؟
اول ماه به چهار چیز ثابت میشود:
اول: آنکه خود انسان ماه را ببیند؛
دوم: عدهای که از گفته آنان اطمینان پیدا میشود، بگویند ماه را دیدهایم؛
سوم: دو نفر مورد اطمینان بگویند که در شب، ماه را دیدهایم و اوصاف ماه را مثل هم تعریف کنند؛
چهارم: سی روز از اول ماه شعبان بگذرد که به واسطه آن اول ماه بعد ثابت میشود؛ و اول ماه با پیشگویی منجمین و علوم روز ثابت نمیشود ولی اگر انسان از گفته آنان اطمینان و علم عادی پیدا کند، باید به آن علم عمل نماید.
حجیت شرعی محاسبات علمی منجمین
آیا دیدن ماه با ابزار و وسایل و چشم مسلح و یا با محاسبات علمیکه توسط منجمین انجام میشود، حجت شرعی برای اثبات اول ماه میباشد؟
اول ماه با رؤیت خود انسان با چشم غیرمسلح و یا مسلح همانند دوربین های دوچشمی متعارف و یا شهادت دو عادل به رؤیت هلال (در صورتی که در صفات هلال متفق باشند) و یا آنکه یقین و اطمینان به رؤیت دیگران حاصل شود, ثابت میشود و ناگفته نماند که اگر با محاسبات علمی دقیق کسی اطمینان پیدا کند که ماه قابل رؤیت میباشد لکن غبار و ابر و غیر آنها مانع رؤیت شده باشند باید به اطمینانش عمل کند و در حکم رؤیت هلال است.
شیعه نیوز