بهائیت , مذهب استعمار ساخته برای مقابله با اسلام -۴

بابیگری و بهائی گری , مبانی اعتقادی و فروع عملی

« مذهب سازی » که یکی از حربه های بزرگ قدرت های استعماری برای مقابله با « اسلام » و ایجاد شکاف و جدایی در صفوف « مسلمانان » و قطع پیوندهای مستحکم بین توده های مردم با مرزبانان توحید یعنی مراجع , فقها , اندیشمندان و عالمان اسلامی در اعصار و دوره های مختلف تاریخ محسوب می‌شود , با اصول و فروع جنون آمیز همراه می‌باشد! « بابیگری » یکی از مذاهب ساخته و پرداخته دست استعمار است و « بهائی گری » که در تداوم آن و به منظور ایجاد انتظام در بابیگری به وجود آمد , و نیز سایر فرقه های انشعاب یافته از آن , همه از یک آبشخور سیراب می‌شوند و از یک استراتژی واحد و با تاکتیک های مختلف و مناسب با نحوه تعامل قدرتهای استعماری با کشورهای اسلامی و اهداف و برنامه های خاص آن در مهار اسلام و مقابله با خیزش های اسلامی , برخوردار می‌باشند.
« بهائیت » عنوانی است که دربرگیرنده همه این فرقه ها و انشعاب ها می‌باشد و اصول و مبانی و فروع و شیوه های گمراه سازی این مذهب استعماری را دربرمی‌گیرد.
« بیان » کتاب مورد احترام همه پیروان بابیت و بهائیت است که در آن الواح و آثار و اصول تعالیم « علی محمد باب » بنیان گذار بابیگری در آن گرد آمده است .

آشنایی اجمالی با اصول و فروع تعالیم علی محمد باب بسیار ضروری و لازم است و از همین جاست که روشن می‌شود هدف اصلی و ریشه ای بنیان گذاری و رشد و گسترش و تقویت همه جانبه بهائیت توسط قدرت های استعماری چیست و آنها چگونه با تحریف گری , دروغ بافی , به هم آوردن بافته ها و اوهام و تعالیم ساختگی به نام « مذهب جدید » , به جنگ و مقابله صریح با مبانی اولیه دین مبین اسلام می پردازند و اصل « وحی » و تعالیم و قوانین و ارزشهای نهفته در قرآن کریم را در معرض تهاجم قرار می دهند.
علی محمد باب در ابتدا خود را باب و نایب خاص امام زمان (عج ) می نامید و واسطه فیض رسانی و ارتباط حضرت حجت با مردم می دانست , به مرور زمان و پس از آن که گروهی از پیروانش با جسارت به اسلام , آوای شوم ساقط شدن احکام الهی را از گلو برمی آورند , علی محمد باب پا را فراتر می نهد و ادعای مهدویت می‌کند , در مرحله بعد و در تکمیل حرکت شومی‌که برای مقابله با اسلام آغاز شده بود , ادعای مهدویت به ادعای شارعیت تغییر شکل می دهد و علی محمد باب به دین سازی جدید می پردازد که به طور طبیعی با نفی و انکار اصل اسلام و نبوت حضرت نبی اکرم (ص ) تحقق می‌یابد.
در بررسی لوایح و آثار علی محمد باب که در کتاب « بیان » جمع آمده است به اصول ذیل به عنوان تعالیم او واقف می‌شویم :
۱ ـ علی محمد باب با مطرح کردن تعابیر و عناوینی چون « خداوند از ادراک بشر بیرون است و هیچکس را به سبحات جلال و سرادق عرفان او راهی نبوده و نیست و مراد از معرفت الله معرفت مظهر اوست . » (1 ) , هر گونه رابطه مستقیم با حضرت پروردگار را که در فرهنگ و تفکر اسلامی‌به صورت راز و نیاز و پرستش و نیایش و به شکل نماز و اذکار و ادعیه عینیت می‌یابد , نفی می‌کند. و نیز « لقا الله » را که حقیقتی مسلم در قرآن کریم و متون روایی و آموزه های عرفان اسلامی است منکر می‌شود و اعلام می‌کند : « آنچه در کتاب آسمانی ذکر لقا او شده , ذکر لقا ظاهر به ظهور اوست » (2 ) که این تعبیر غلط و باطل , شان مظهر را تا الهیت ارتقا می دهد که دیدگاهی منسوخ و برخلاف تعالیم اسلام و سیره و روش و عمل پیامبر اکرم (ص ) و ائمه اطهار(ع ) می‌باشد.
۲ ـ سید علی محمد باب در کتاب بیان با عبارات چند پهلو و مبهم و به هم بافته تحت این عناوین که « قیامت عبارت است از وقت ظهور شجره حقیقت در هر زمان و به هر اسم » (3 ) و « یوم قیامت یومی است مثل کل ایام شمس طالع می‌گردد و غارب » (4 ) و « جنت عبارت است از اثبات یعنی تصدیق و ایمان به نقطه ظهور » (5 ) و « نار عبارت است از نفی یعنی عدم ایمان به نقطه ظهور و انکار او » (6 ) , به نفی قیامت و بهشت و جهنم می پردازد و در ادامه این عقاید باطل و استعمار ساخته , به گونه ای خاص تعبیرهای خودبافته درباره مرگ و قبر و سئوال ملائک و میزان و صراط و حساب و پاداش و جزا ارائه می دهد و در نهایت به نفی آنها اقدام می نماید.
۳ ـ سید علی محمد باب به همین روش و با به کارگیری عبارتهای خود ساخته و نامتکی به اصول و مبانی سرچشمه یافته از وحی الهی که بر پیامبر اکرم (ص ) نازل گردید و در قرآن کریم برای هدایت بشریت در همه عصرها و نسل ها به ودیعه گذاشته شده است , به نفی نبوت پرداخت و خود ادعای نبوت نمود و از این نیز پیش تر تاخت و ادعای ربوبیت و الوهیت کرد و دین جدیدی را تاسیس نمود!
بابیان و بهائیان را اعتقاد بر این است که او شش مرتبه ادعای خویش را تغییر داد. در مرتبه اول به سید ذکر مشهور می‌شود و ادعای ذکریت می‌کند. در مرتبه دوم ادعای بابیت می نماید و خود را باب و نایب خاص امام زمان (ع ) و واسطه خیر و فیض بین او و مردم معرفی می‌کند . در مرتبه سوم دعوی مهدویت می نماید و خود را مهدی موعود می داند. در مرتبه چهارم ادعای نبوت می‌کند و خویشتن را پیامبر معرفی می نماید. در مرتبه پنجم ادعای ربوبیت ودر مرحله و مرتبه ششم دعوی الوهیت می‌کند!
بدین ترتیب او با این ادعاهای خویش اوج جهل و حمق و جنون و به تعبیری دیگر شدت دست نشاندگی و سرسپردگی اش را در برابر قدرت های استعماری به نمایش می‌گذارد و نقشه ها و طرحهای پشت پرده دشمنان اسلام را برای تقابل با تعالیم و قوانین وحدت بخش و استعمار ستیز قرآن و ایجاد تفرقه و تشتت در صفوف مسلمانان به ویژه شیعیان ظاهر می سازد و به همین دلیل است که توده های مردم مسلمان بر او می‌شورند که در نهایت به دستگیری و اعدام او می انجامد.
۴ ـ تعالیم سید علی محمد باب علاوه بر اصول و مبانی که به اشاره از نظر گذشت , از فروع نیز تشکیل یافته است . بعضی از فروع تعالیم باب را معرفی می‌کنیم :
تمام کتب دینی و اخلاقی و ادبی و علمی‌باید محو و نابود شوند! تنها کتاب « بیان » معتبر می‌باشد و با وجود آن , نباید به کتب و آیات و تفاسیر و دلیل و برهان های دیگر رجوع نمود و به آنها ایمان آورد!
واجب است انهدام و نابودی تمام ابنیه و بقاع روی زمین از کعبه و قبور انبیا و ائمه و تمام مساجد و کنیسه ها و کلیساها و بتخانه ها و هر بنایی که به نام دیانت ساخته می‌شود.
واجب است بر سلاطینی که به دین باب روی می آورند , خانه علی محمد باب در شیراز را که در آن تولد یافته و زندگی کرده , به گونه ای خاص بنا کنند که از بیرون نود و پنج درب داشته باشد و از میان نود درب , و آنقدر وسعت داشته باشد که تمام شیراز را دربرگیرد و زمانی که اهل دنیا به حج بابیگری می روند گنجایش آن را داشته باشد. و علاوه بر خانه شیراز که « کعبه » می‌شود , هیجده بقعه رفیع دیگر بر قبر هیجده حروف حی که مومنین او هستند بنا نمایند.
باید ذکر بیت الحرام باب و ترتیب حج و زیارت آن براساس آنچه در کتاب بیان آمده انجام گردد.
حج کعبه شیراز بر تمام مردان پیرو باب واجب است , و نیز بر همه مردان و زنان شیراز.
سال ۱۹ ماه , ماه ۱۹ روز , روزه ۱۹ روز , و روز عید فطر اول نوروز است !(۷ )
۵ ـ اصول تعالیم « ازلیه » که از فرقه های دیگر پیرو علی محمد باب می‌باشند , همچون اصول تعالیم باب و بر مبنای کتاب « بیان » تنظیم شده است و میرزا یحیی نوری که یکی از جانشینان باب و رهبر فرقه ازلیه می‌باشد , راه و روش باب و تعالیم « بیان » را تداوم بخشید.
اصول و ایدئولوژی « بهائیه » که فرقه دیگر پیرو علی محمد باب می‌باشد نیز براساس تفکر و اعتقادات و تعالیم باب تنظیم یافت و رهبر این فرقه یعنی « حسینعلی نوری » معروف به « بها الله » همچون باب دین اسلام را منسوخ اعلام کرد و دین و مذهب جدیدی همانند آنچه علی محمد باب ترویج نمود , بنیان نهاد و همچون او ادعاهای کفرآمیز نمود. او زمانی اعلام کرد که « من هیچم و کم ز هیچ هم بسیاری » و زمانی دیگر خویشتن را بر تخت الوهیت نشاند و خدای خدایان و آفریننده پروردگاران نام نهاد و در لوح عهدی که به منزله وصیت نامه از خویش باقی گذاشت , از موضع الهیت پیروانش را به اطاعت و تبعیت از جانشینان خود تشویق و ترغیب نمود!(۸ )
۶ ـ در فروع تعالیم بهائیه به احکامی‌برمی خوریم که بعضی از آنها عبارت است از :
ازدواج با محارم غیر از زن پدر , حلال می‌باشد. (یعنی با حکم بر حرمت ازدواج با زن پدر , ازدواج با خواهر و دختر و عمه و خاله و دیگران حلال می‌گردد!)
معاملات ربوی آزاد و حلال است .
حجاب زنان ملغی می‌باشد ( و بی حجابی آزاد و حلال )
دخالت در سیاست ممنوع می‌باشد . (۹ )
می‌بینیم که براساس یک برنامه و طرح و نقشه از پیش تعیین و تنظیم شده , به مرور و در مراحل مختلف , عوامل استعماربه منسوخ اعلام نمودن دین اسلام و نفی و انکار نبوت , امامت , معاد و تعالیم و قوانین و احکام مقدس و نورانی قرآن می پردازند و سپس ابتدا ادعای نیابت خاص حضرت حجت (عج ) و سپس ادعای مهدویت و پس از آن ادعای نبوت و مرحله آخر ادعای الوهیت و خدایی می نمایند! آنگاه به هدم و نابودی آثار اسلام یعنی کعبه و قبور انبیا و امامان و مساجد فرمان می دهند و سپس به ساختن کعبه جدید! در شیراز اهتمام می ورزند و با آداب و ادعیه و ذکر و زیارتنامه های استعمار ساخته به طواف به گرد آن می پردازند! و نیز به صدور احکام جدید دین تازه ساخته شده می پردازند و مطابق با خواست و اهداف استعمار , به رفع حجاب و پوشش زنان فرمان می دهند و دخالت در سیاست را که آرزوی دیرینه قدرتهای سلطه جوی جهانی در مناطق اسلامی می‌باشد و همواره از تعالیم و آموزه های سیاسی اسلام و تشیع رنج برده‌اند و از اصل ورود و دخالت در سیاست به عنوان یک تکلیف و وظیفه اسلامی ضربه خورده‌اند , ممنوع اعلام می نمایند!
بدین ترتیب همه زمینه ها آماده و مهیا می‌شود تا مبانی و ارکان اعتقادی و ارزشهای اخلاقی و پایبندی های معنوی متزلزل شوند و وحدت و یکپارچگی مسلمانان در ایران به تفرقه و تشتت تبدیل گردد و از قدرت بی نظیر مذهب تشیع و مراکز علم و فقاهت و مراجع و فقها و علمای بیدار و آگاه که مدافعان راستین اسلام و سنگرهای مستحکم دفاع از هویت دینی و استقلال و شرف و اعتلا و اقتدار مسلمانان می‌باشند , کاسته شود و راههای تاخت و تاز و سلطه استعمار خارجی صاف و همواره گردد.

پاورقی :
۱ ـ بیان , الواح و آثار سید علی محمد باب , واحد دوم و سوم , باب هفتم
۲ ـ بیان , واحد دوم و سوم , باب هفتم
۳ ـ بیان , واحد دوم , باب هفتم .
۴ ـ بیان , واحد هشتم , باب نهم
۵ ـ بیان , واحد دوم , باب اول
۶ ـ بیان , واحد دوم , باب شانزدهم , به نقل از بهائیت در ایران , دکتر زاهد زاهدانی , از انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی , ص ۱۰۳ ـ۱۰۰
۷ ـ همان منبع , ۱۰۸ ـ۱۰۶
۸ ـ مجموعه الواح , میرزا حسینعلی نوری (بها الله ) , ص ۴۰۳ , به نقل از بهائیت در ایران , ص ۱۱۰
۹ ـ همان منبع , ص ۱۱۲ و ۱۱۳
« علی محمدباب » در اولین مرحله ماموریت استعماری خویش برای « مذهب سازی » ادعای « بابیت » می‌کند و خود را باب و نایب خاص امام زمان و واسطه خیر و فیض او و مردم معرفی می‌کند. در مرتبه بعد ادعای « مهدویت » می نماید و خود را مهدی موعود می نامد. در مرحله دیگر ادعای « نبوت » می‌کند و خویشتن را پیامبر معرفی می نماید. و در مرحله آخر و در تکمیل عقاید و افکار استعمار ساخته و جنون آمیز خود ادعای « ربوبیت و الوهیت » می‌کند!
« علی محمد باب » براساس فروع تعالیم استعمار ساخته « بابیگری » اعلام می‌کند که تمام کتب دینی و اخلاقی و ادبی و علمی‌باید محو و نابود شوند و تنها کتاب « بیان » ـ که اصول و مبانی مذهب جدید ساخته و پرداخته دست اربابان خارجی اوست ـ معتبر می‌باشد! همچنین اعلام می‌کند که واجب است کعبه و قبور انبیا و ائمه و تمام مساجد منهدم شوند و خانه او در شیراز به صورت کعبه جدید! وسعت یابد تا حج بابیگری ! در آن برگزار شود.
رهبر بابیگری در کتاب « بیان » که شامل الواح و اصول و مبانی القا شده توسط قدرتهای استعماری است , ارتباط و پرستش و مناجات و راز و نیاز با خداوند متعال را نفی می‌کند و به انکار معاد و قیامت و بهشت و دوزخ و حسابرسی اعمال و پاداش و جزا می پردازد و حقیقت وحی الهی و تعالیم قرآن و نبوت و امامت را انکار می نماید!
 

به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی

همچنین ببینید

ازدواج با محارم (مثل دختر، خواهر، عمه و …)

همان طور که می‌دانید، بهائیت مانند سایر ادیان، یک دین یا حتی مکتب نیست که پرسیده شود در کجای کتاب اقدس فلان حکم یا قانون آمده است؟ چنان چه ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *