حضرت یعقوب

نام یعقوب ۱۶ بار در قرآن تکرار شده است.لقب اسرائیل نیز، در قرآن چند جا برای یعقوب آمده است.[۷] همچنین سوره‌ای به نام “اسراء” در قرآن وجود دارد که نام دیگر آن “بنی اسرائیل” است.

طبری روایتی نقل کرده و آن را مشتق از سری(به معنی حرکت در شب) دانسته و می‌گوید:چون در داستان اختلاف میان یعقوب و برادرش عیص ایجاد شد یعقوب از فلسطین گریخت و به سوی (فدان آرام) رهسپار شد و شبها راه می‌رفت و روزها مخفی می‌شد اسرائیل نامیده شد. ولی امام جعفر صادق در روایتی گفته‌است: اسرائیل به معنای عبدالله است زیرا (اسرا) به معنای عبد است و (ایل) هم نام خدای عزوجل می‌باشد. در روایت دیگر آمده است که (اسرا) به معنای قوِّت است و ایل هم نام خداست و معنای اسرائیل نیروی خداست. همچنین در دعای سمات یعقوب، اسرائیلِ خدا نامیده شده است.

 

یعقوب ‏ پسر اسحاق، نوهٔ ابراهیم و برادر همزاد عیسو، از پیامبران توحیدی و سومین شه‌پدر، در کتاب‌مقدس است که نقش مهمی را در وقایع پایانی کتاب سفر پیدایش بازی می‌کند. یهودیان، مسیحیان، مسلمانان به پیامبری او اعتقاد دارند. در نزد یهودیان با لقب اسرائیل یا «خلیفه الله» معروف است و در قرآن هم در چند جا، با این نام از او یاد می‌شود.

بنا به تورات، یعقوب از دو همسر خود: راحیل و لیه و دو متعه یا همسران فرعی‌اش: بلهاه و زلفاه، صاحب دوازده فرزند شد که نامهایشان: رئوبن، شمعون، لاوی، یهودا، یساکار، زبولون، دان، نفتالی، اشیر، جاد، یوسف و بنیامین است که به بنی اسرائیل معروفند.

یعقوب توسط پدر خود اسحاق نسبت به همه برادران خود و نیز خاندان اسحاق، برتری یافت و برکت گرفت و جانشین وی و ابراهیم گردید. اسحاق به او دستور داد تنها با دختران بین النهرین (که در آن زمان از باز ماندگان طوفان نوح بودند) ازدواج کند. و یعقوب نیز چنین کرد.قرآن هم فرزندان یعقوب یا بنی اسرائیل را «باقی‌مانده کسانی که با نوح بر کشتی سوار شده‌اند»، خوانده‌است. همچنین یعقوب و پدرش اسحاق در قرآن امام خوانده شده‌اند. یعقوب در مصر در گذشت ولی از آنجا که به یوسف وصیت کرده بود تا او را در کنعان در مقبره خانوادگی در کنار ابراهیم و همسرش سارا و اسحاق و همسرش ربکا و همسر خود یعقوب لیه خاک کنند، یوسف از فرعون وقت مصر اجازه گرفت و به کنعان رفته و او را در آنجا دفن کرد.
لقب

اسرائیل لقب یعقوب است. در اینکه چرا او را اسرائیل گویند اختلاف است.

کشتی گرفتن حضرت یعقوب با فرشته در باور یهود

ماجرای کشتی گرفتن حضرت یعقوب با فرشته، یکی از سوء تفاهماتی است که نسبت به یهودیت ناشی از ترجمه اشتباه برخی مترجمین غیر یهودی کتاب مقدس پیش آمده است. که بطور غلط آنرا کشتی با خد-ا ترجمه کرده‌اند. در تورات سفر پیدایش فصل ۳ آیه ۲۴ می‌فرماید: و یعقوب تنها ماند و مردی با وی تا طلوع فجر کشتی گرفت. در آیه صریحاً تا کید می‌گردد که مردی با او کشتی گرفت. و البته در چند آیه بعد (آیه ۲۸) می‌فرماید: زیرا با الوهیم و انسان مجاهده کردی و نصرت یافتی. کلمه الوهیم به مفهوم فرد یا شخصی که دارای قدرت می‌باشد. از صفات و کنیه‌های خداواند نیز می‌باشد و به معنای خدایی که همه نیروها از او منشا گرفته، بکار می‌رود. در ضمن الوهیم به معنای فرشته، قاضی، حاکم و… نیز می‌باشد که در ترجمه‌های غلط موجود در بازار کلمه الوهیم در این آیه خداوند معنی شده است که با توجه با آیه ۲۴ که صراحتاً واژهٔ “مردی” قید می‌کند اشتباه است و معنای صحیحی فرد “قدرتمند یا فرشته می‌تواند” درست باشد
استفاده کلمه الوهیم بمعنی فرشته در کتاب هوشع نبی

با توجه به کتاب هوشع نبی فصل ۱۲ آیه ۴ و ۵ که در مورد همین واقعه در آیه ۴ کلمه الوهیم و در آیه ۵ کلمه مَلاخ به معنای فرشته را بکار می‌برد الوهیم در این عبارات به معنای فرشته می‌باشد که طبق روایات یهود این فرشته، فرشته حامی‌برادر حضرت یعقوب می‌باشد.
ماهیت خداوند از دیدگاه یهود

بر اساس اصول دین یهود خداوند جسم نیست و به ماده نیز شبیه نمی‌باشد.
نام دوم یا لقب حضرت یعقوب
اسرائیل یا ییسائل در عبری از ترکیب دو کلمه سر و اِل تشکیل شده است. سر = رئیس، سردار، حاکم، امیر اِل = خدا که در مجموع به معنای سردار الهی یا خلیفه اله است. و نام دیگر حضرت یعقوب (ع) می‌باشد.

واقعات ذکر شده در قران

از زندگی حضرت یعقوب علیه السلام تنها دو واقعه در قرآن مجید آمده است؛ یکی آنکه هنگام مرگ از فرزندان خود پرسید:«بعد از من چه کسی را خواهید پرستید؟»
گفتند:«خدای تو و خدای پدرانت، خدای ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را خواهیم پرستید.»
واقعه دیگر مربوط است به داستان یعقوب و یوسف و حوادثی که بر سر فرزندش گذشت، و اندوه وی در فراق پسرش، کوری چشمش و سرانجام، رسیدن به وصال یوسف و بازیابی بینایی‌اش.
یعقوب پس از تحمل و رنج و اندوه بسیار، در ۱۴۰ یا ۱۴۷ سالگی در مصر از دنیا رفت و هنگام مرگ به فرزندش، یوسف، وصیت کرد که جنازه او را به فلسطین ببرد و نزد پدر و جدش، اسحاق و ابراهیم، دفن کند.
یوسف نیز به وصیت پدر عمل کرد و وی را در حرم ابراهیم در شهر الخلیل به خاک سپرد. اکنون نیز قبر این خاندان در الخلیل بر جا است.

همچنین ببینید

از شیراز تا حیفا

«از شیراز تا حیفا»روایتی از بنیاد و تاریخ فرقه بابیه

«از شیراز تا حیفا» نقدی عالمانه و روایتی منصفانه از چگونگی شکل‌گیری فرقه بابیه و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *