مراحل شهادت خداوند متعال…

مراحل شهادت خداوند متعال عالم الغیب و الشهاده است. او شاهد و ناظر براعمال ماست و به پنهان و آشکار ما اطلاع دارد. در قرآن کریم می فرماید: " والله علی کل شی شهید." شاهد چون در محلی حضور پیدا کرده و تحمل شهادت نموده، شهید نیز نامیده می‌شود در واقع شهادت دارای دو مرحله است :
الف) مرحله تحمل شهادت
ب) مرحله اداء شهادت بدین معنا، که فردی را که بناست به مطلبی شهادت بدهد باید به متن آن موضوع وارد باشد و آن موضوع را به چشم خود مشاهده نموده باشد که این مرحله را مرحله تحمل شهادت می‌گویند، تا زمانی که نزد قاضی رسیده و اداء شهادت نماید.

 در مورد افراد عادی باید گفت که به ظاهر مطلبی شهادت می دهند و براساس حجیت ظواهر، در باب قضا مورد قبول است یعنی در واقع شاهد به آنچه دیده است شهادت می دهد. افراد عادی هرگز نمی توانند از واقع مطلب و به عبارت دیگر کنه مطلبی اطلاع یابند.

به بیان دیگر باید گفت: شهادت یک مفهوم کلی است که دارای مراتبی است و برترین مرتبه آن را فقط خداوند و ذوات مقدسه معصوم علیهم السلام درک می‌کنند. این مطلب نیز حکمتی دارد که با دقت درآن می توان به مطالب نابی رسید. اگر خداوند متعال و معصومین علیهم السلام شاهد بر اعمال ما هستند (به عنوان عالی ترین مرحله تحمل و درک شهادت) بدان جهت است که مظهر ستارالعیوبی بوده و هرگز کنه مطلب و ما فی الضمیر افراد را به دیگری بازگو نخواهند نمود. بسیاری از افرادی که به خدمت پیامر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می رسیدند چه بسا پیامبر و تعالیم آسمانی اسلام را قبول نداشته‌اند و در باطن منافقانی بودند که در لباس مسلمین و متدینین به خدمت پیامبر رسیده و چه بسا خیلی هم اظهار مسلمانی نموده و حتی پیامبر با آنان هم سفره می‌شدند، در صورتی که از ضمیرآنان با خبر بودند و ازآنچه در قلب آنان می‌گذشت اطلاع کافی داشتند. برخورد پیامبر صلی الله علیه و آله با ابوسیفیان در زمانی که اسلام آورده بود، برخوردی کاملاً عادی و همانند برخورد پیامبر با سایر مسلمین بود.

پس اگر معصوم از جانب خدا براعمال و اسرار ما مطلع شود، مظهر ستر الهی بوده و هرگز موجبات خجلت و بی آبرویی دیگران را فراهم نخواهد آورد. ضمن آن که هرگز چنین درکی به دیگران تفویض نشده و احدی از ادراکی چون درک معصوم برخوردار نخواهد بود که حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه فرمودند: " ولا یقاس بآل محمد من هذه الامه احد." (10) احدی از این امت ( که برترین امتهاست) با آل محمد قابل مقایسه نخواهد بود. معصوم، جلوه تام خدا و مظهر ستارالعیوبی اوست و هرگز کسی را نمی توان در هیچ صفتی با او مقایسه نمود و از جمله آن صفات، اطلاع بر اسرار و خفیات تمام موجودات است.

شاید به ذهن بیاید که اطلاع معصوم از احوال و اسرار ما چه فایده ای دارد؟ در پاسخ باید گفت: اطلاع ولی تام الهی از اعمال و رفتار ما دارای فوائدی بسیار مهم است که ذیلا به برخی ازآنان اشاره می‌شود.

 1- اگر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از اعمال و رفتار ما مطلع باشند در مصایب و مشکلات زندگی با دست غیببی خود مشکل گشای ما خواهند وبه طور مستقیم و یا غیر مستقیم به یاری ما خواهند شتافت. که در این مورد مطالب فراوانی در کتب مفصله از جمله " نجم الثاقب" اثر مرحوم آیت الله میرزا حسن نوری رحمه الله تعالی علیه و کتاب " دارالسلام" اثر مرحوم آیت الله شیخ محمود میثمی عراقی(۱۱) رحمه الله تعالی علیه و کتب دیگری در مورد عنایات امام عصرعجل الله تعالی فرجه الشریف، به رشته تحریر درآمده است.

۲- اطلاع آن حضرت از امور خیر و اعمال نیک باعث جلب رضایت ایشان شده و حتماً با دعای خیرشان باعث تأیید بیش از پیش ما خواهند بود، که بسیاری از تشرفات و عنایات ائمه هدی علیهم السلام حاکی از این مورد است.

۳- به طور کلی بررسی هفتگی یا روزانه باعث دقت بیشتر ما شده و از طرفی دارای اثر تربیتی بسیار مثبتی خواهد بود. اگر بدانیم اعمال ما مورد دقت آن امام بزرگوار خواهد بود، حتماً سعی می‌کنیم عملی مطابق رضایت معصوم را در پرونده اعما ل خود ثبت کنیم. خاصه این که دعای خیر امام زمان علیه السلام باعث توفیق بیش از پیش ما خواهد بود. وجود مقدس حضرت حجه بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیعی به مرحوم شیخ مفید(ره) می فرمایند: " … انا غیر مهملین لمراعاتکم ولا ناسین لذکرکم." " … همانا در رعایت حال شما کوتاهی نمی‌کنیم و یاد شما را از خاطر نمی‌بریم." امید آن که تمام اعمال ما مورد رضایت آن حضرت بوده و لحظه به لحظه در جلب رضایتش بکوشیم.

 پی نوشتها:

 1- کافی، کتاب الحجه، ص ۱۹۰.
۲- همان.
۳- تاویل الایات الظاهره، سید علی حسینی الاسترآبادی (نیمه دوم قرن دهم) به نقل از شواهد التنزیل.
۴- بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۳۴۳ .
۵- ینابیع المعاجز، سید هاشم بحرانی، ص ۱۰۰.
۶- بصائر الدرجات، محمد بن الحسن الصفار، ج ۱، باب ۱۶.
۷- کمال الدین، مرحوم صدوق، باب ۳۱، حدیث ۲.
۸- احتجاج طبرسی، ج ۲، ص ۳۲۳.
۹- خرائج مرحوم راوندی، ص ۹۲ .
۱۰- نهج البلاغه.
۱۱- در قدیم به شهر اراک (استان مرکزی)، عراق عجم گفته می‌شد.

 

همچنین ببینید

اولین نائب امام عصر عج

ابوعمرو عثمان بن سعيد،اولین نائب امام عصر عج

ابوعمرو عثمان بن سعيد، اولین نائب امام زمان(عج), در منطقه نظامی سامرا سکنی داشت. او …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *