اصطلاح وهابیتی که امیر قطر در سخنرانی خود آن را به کار برد، در واقع تأکیدی مستقیم بر اشاعه شخصیت “محمد عبدالوهاب” بیش از تعالیم و آموزه هایش دارد که به طور معمول تکیه بر روش و خط مشی گذشتگان صالح است.
۱- تاریخ و صحنه دینی قطر
از اواخر قرن ۱۹ وهابیت عقیده حاکم بر قطر بود و “شیخ قاسم بن محمد” پسرانش عبدالله و علی برای تحکیم پایه های “مذهب حنبلی” تلاش بسیاری کردند و تلاش های آنها موجب شد تا “مذهب مالکی” در قضاوت و صدور فتوا کنار گذاشته شود و “شیخ قاسم بن محمد” که قطری ها او را بنیانگذار و موسس قطر توصیف میکنند، همان طور که سعودی ها “محمد بن سعود” را بنیانگذار و موسس پادشاهی سعودی در کشور عربستان می دانند، اقدام به جذب علمای سلفی از عربستان سعودی و سایر کشورها کرد و کتاب های سلفی و علمای وهابی را در جای جای جهان اسلام منتشر کرد و دادگاه های شرعی این کشور را واداشت تا با تکیه بر با فقه حنبلی قضاوت های خود را انجام دهند که آنها روح وهابی بر آن حکم فرما است.
۲- حاکمیت دینی و سیاسی عربستان سعودی بر قطر
در طول دهه های پنجاه و شصت میلادی قرن گذشته نفوذ علمای سعودی وهابی بسیار زیاد بود و این موضوع حتی داخل کشور قطر را نیز دربرمیگرفت، به طوری که “عبدالله بن زید آل محمود”، رئیس سابق دادگاه های قطر (اکثر افرادی که از آل محمود دارای پست ها و مناصب ارشد در قطر هستند، از نسل این شیخ به شمار می آیند) بارها به ریاض دعوت شد تا برخی از فتواها درباره احکام حج را دریافت کند. محمود در اصل یک فرد نجدی و از طلاب “مفتی محمد بن ابراهیم” (۱۹۶۹) بود.
۳- تبلیغ در آغوش وهابی های قطری
کشور قطر از نخستین کشورهای عربی است که درب هایش را به روی جماعت “التبلیغ و الدعوه” (تبلیغ و دعوت) گشود تا قطر خیلی زود به مرکز و کانون منطقه ای این گروه مبدل شود، به طوری که بسیاری از قطری ها از آن تأثیر پذیرفته و به آموزه ها و تعالیمش ایمان آوردند که در میان آنها مسئولان و وزرای قطری نیز ملاحظه میشدند. این گروه توانست در قطر رشد کند و به فعالیت خود به دور از سلطه و حاکمیت وهابیت سعودی ادامه دهد. همچنین توانست با مجوز سلفی گری وهابی و در کنار بی تحرکی و رکود اخوان المسلمین قطر همچنان به فعالیت خود در این کشور ادامه دهد.
۴- قطر وهابیتی ساده و بی تکلف
از تلفیق و ادغام سلفی گری وهابی با اموزه های تبلیغ و دعوت می توان یکی از کلیدهای تدین قطری ها را شناخت و آن “وهابیت نرم و ساده و بی تکلف” است و این آیینی است که نسل به نسل بر قطری ها حاکم بوده و پس از رسیدن شیخ حمد به حکومت و به دست گرفتن قدرت در نیمه دهه نود قرن گذشته همجنان پا بر جا باقی مانده و به حیات خود ادامه می دهد.
۵- نتایج ادغام در ابعاد سیاسی و اجتماعی
می توان گفت، این ادغام قطر را از بروز حالت های شبیه انقلاب و تنش و چالش بازداشت، موضوعی که بر عکس آن در عربستان سعودی اوایل بیداری اسلامی در دهه های هشتاد و نود قرن گذشته با آن مواجه شد. به همین دلیل قطر شاهد هیچ مخالفی خارج از خاندان حاکم نبود، این درحالی است که فضای حاکم نیز اجازه فعالیت به جریان سلفی گری وهابی خشن و افراطی را نداد تا بر ثبات و استقرار سیاسی این کشور تأثیر بگذارد و یا دیدگاهی برخلاف سیاست های مورد نظر شیخ حمد را مطرح کند. به همین دلیل می توان گفت که قطر پس از به قدرت رسیدن شیخ حمد در اوج تحولات تاریخی خود به سر میبرد و این امر بازتاب های بسیار و عمیقی در ابعاد اجتماعی و فرهنگی بر جامعه قطر داشت.
۶- قطر کاندیدایی ایده آل برای جانشینی عربستان سعودی در نشر وهابیت
پس از عربستان سعودی بی تردید باید قطر را وفادارترین کشور به وهابیت به شمار آورد. این کشور نه تنها کاندیدایی ایده آل برای جانشینی عربستان سعودی در آیین وهابیت به شمار می آید، بلکه مهمترین کشور در نزاع و درگیری با عربستان سعودی برسر میراث ابن عبدالوهاب تلقی میشود. اما نمی توان از یک حقیقت مهم چشم پوشی کرد، اینکه وهابیت سعودی از دهه پنجاه قرن گذشته هم پیمان اخوان المسلمین بوده و اخوان المسلمین طی دههها با وهابیها رابطهای دوستانه داشته و مورد احترام و تمجید وهابی قرار میگرفت.
وهابیت همواره از بنیانگذاران اخوان المسلمون مانند “محمد عبده” و “رشید رضا” تمجید کرده و اخوانی ها نیز همیشه به وهابی ها مشورت ها، رایزنی ها و نصایحی ارائه کردهاند. به همین دلیل می توانیم دریابیم که قطری ها تلاش میکردند تا از وهابیت نرم و ساده و بی تکلف حمایت کنند تا با چشم داشت ها و اهداف منطقه ای و جهانی قطر سازگار شود. در این جا می توان به عدم وجود تناقض در قطر قبل از سخنان امیر و قطر بعد از آن پی برد. این درحالی است که نباید فراموش کرد که قطری ها همواره درباره فعالیت وهابیت انقلابی که ممکن است نتایج ویرانگری بر داخل داشته باشد، بسیار محتاطانه و با حذر برخورد کردهاند و هیچ گاه اجازه ندادهاند، این وهابیت افراطی و خشن در قطر رشد کند، اتفاقی که داخل کشور عربستان سعودی، همسایه بزرگ شان رخ داده است.
۷- قطر وهابی است، اما مدرن تر است
شیخ “حمد بن جاسم آل ثانی”، نخست وزیر و وزیر خارجه قطر در برنامه ۲۰- ۲۰ طی اظهاراتی گفت: ببینید کشور ما وهابی است، اما با عربستان سعودی تفاوت بسیار دارد، درحالی که عربستان سعودی هم وهابی است. در قطر زنان از آزادی های بسیاری برخوردار هستند و به آنان اجازه بسیاری از فعالیت ها داده میشود، درحالی که در عربستان سعودی چنین اجازه ای به زنان داده نمیشود، از جمله حق رانندگی، حق کاندیداتوری برای شورای شهر، حق تحصیلات دانشگاهی، کار و ….
۸- تربیت اسلامی در آموزش
در سال تحصیلی ۲۰۰۶ – ۲۰۰۵ در قطر ۳۲ مدرسه ابتدایی مستقل ماده درسی “تربیت اسلامی” را به عنوان یکی از دروس اصلی خود انتخاب کردند تا آن را به دانش آموزان خود آموزش دهند. مدارس مستقل همان مدارس دولتی هستند، اما از نظر آموزشی و اداری مستقل عمل میکنند. بر این مدارس روش های تربیت اسلامی روحیه وهابی و سلفی حاکم و مسلط است.
۹- قطر فاقد رهبران اسلامگرای شاخص و بارز است
قطر تلاش کرده است، سلفی گری را به عرصه های محدودی همچون مساجد و وزارت امور اسلامی محصور کند و به آن اجازه ندهد تا به عرصه های دیگر نفوذ کند، این موجب شد تا سلفی گری وهابی قطری به الگویی برای دیگر کشورهای عربی همجوار قطر مانند بحرین و کویت تبدیل شود. در قطر دستگاه و نهاد مذهبی و دینی این کشور و مفتی های آن هیچ گاه نمی تواند با خاندان حاکم و حکومت رقابت کند. قطر به جز شیخ “یوسف القرضاوی” که بیش از آنکه نماد مفتی های سلفی وهابی در داخل کشور باشد، نماینده مذهبی قطر در خارج از این کشور است، با روحانیون و مفتی های فعالی در عرصه مذهبی، سیاسی و اجتماعی مواجه نیست که چالشی برای حکومت ایجاد کنند، به همین دلیل باید گفت که قطر فاقد روحانیون و مفتی های برجسته است.
۱۰- قطر اسلامگراها را جذب میکند
پس از به قدرت رسیدن شیخ حمد در قطر، وی از طریق برخی از ورزایش مانند وزیر امور اسلامی قطر و تحت نظر مستقیم شیخ حمد و وزیر خارجه اش اقدام به جذب شخصیت های دینی تأثیرگذار و سلفی های سعودی و .. کرد و به آنها تابعیت و گذرنامه قطری داد و آنها را به خدمت گرفت. همچنین قطری ها از طریق شماری از مبلغان و فعالان سعودی اقدام به جذب سلفی های وهابی کرده و به آنها گذرنامه و تابعیت قطری دادند.
۱۱- قطر فاقد تنوع و کثرت گرایی
قطر برخلاف عربستان یا کویت و تا حدودی امارات متحده در عرصه فرهنگی و رسانه ای دارای تنوع و کثرت گرایی نیست. لیبرال ها و روشنفکران اسلامگرا در کویت دارای رأی و نظر هستند، اما در قطر هیچ اثری از آنها حتی با وجود داشتن تابعیت قطری ملاحظه نمیکنیم.
۱۲- فعالیت میدانی اخوان المسلمین در قطر
علی رغم آن که در قطر تعداد زیادی اسلامگرای وابسته به جماعت اخوان المسلمین و یا طرفدار آنها وجود دارد، اما بسیاری از آنها فعالیتی ندارند که شهروندان قطری را جذب خود کنند و فعالیت آنها به مراکز مطالعاتی، دانشگاهی و شبکه الجزیره محدود میشود.
۱۳- قطرها وهابی اند و یا سلفی های حنبلی؟
شیخ حمد بن جاسم، وزیر خارجه و نخست وزیر قطر در یکی از حضورهایش در شبکه قطری الجزیره در ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۶ اعلام کرد که او “وهابی” است. این اظهار نظر واکنش نسل جوان قطر را به دنبال داشت تا پس از آن انجمن های جوانان قطر به صحنه بحث و مناقشه برسر این موضوع تبدیل شود که آیا ما سلفی هستیم یا وهابی؟ اظهار نظرهای انجام شده در آن محافل و پایگاه های مختلف اینترنتی نشان داد که اکثر نسل جوان قطر خود را “حنبلی سلفی” می دانند و زمانی که از آنها پرسیده شود، وهابی هستید یا خیر؛ پاسخ هایشان متفاوت بود و قاطع نبود.
در واقع آنها اگرچه برای ابن عبدالوهاب و آموزه هایش ارزش بالایی قائل بودند، اما از توصیف کردن خود به عنوان فردی وهابی نفرت داشتند. این امر نشان می دهد که وهابیت در جامعه قطر ساکن بوده و فعال نیست.
مسجد “شیخ محمد بن عبدالوهاب” مؤسس فرقهٔ وهابیت بزرگترین مسجد دوحه
امیر قطر در حال افتتاح مسجد “شیخ محمد بن عبدالوهاب”
۱۴- قطر نیز موسسی همچون ابن سعود دارد
افتتاح دانشگاهی بزرگ و نام گذاری آن به نام “محمد عبد الوهاب” با اهتمام قطر به بازنگری و بازنویسی تاریخ قطر همراه شد تا بر جایگاه والای شیخ قاسم محمد در این تاریخ بیش از پیش تأکید شود که از وی به عنوان بنیانگذار قطر یاد شده است. همچنین در این تاریخ برای اولین بار پیام هایش نیز منتشر شد که بر موارد زیر تأکید داشتند:
۱- تاسیس قطر بر اساس عقیده وهابیت
۲- نقش شیخ قاسم بن محمد با نقش موسس دولت سعودی امام محمد بن سعود برابری میکند.
۱۵- در جستجوی تاریخ گم شده
اعلام اینکه قطر کشوری وهابی است با فعالیت های فرهنگی همزمان شد که تلاش داشت، ضمن بررسی مجدد میراث برجای مانده از شیخ قاسم بن محمد و نسخه های خطی وی و مکاتبات او با “ملک عبد العزیز بن عبد الرحمن”، بنیانگذار پادشاهی سعودی در عربستان و نگارش آثار ادبی که بر تاریخ قطر تمرکز کند و ارتباط آن با وهابیت را به اثبات برساند. در مقدمه این اقدامات باید به توجه رسانه های قطری به روایت “القرصان” اشاره کرد که آن را یکی از اعضای خانواده های با نفوذ قطری یعنی “آل المحمود” و پسر رئیس دادگاه های قطر تألیف کرده است. در این روایت به وهابی های مبارز که اقدام به سرقت از کشتی های انگلیسی در خلیج فارس به فرماندهی و رهبری “رحمه الجابری”، قهرمان وهابی میکردند، پرداخته شده است. همچنین مطبوعات قطری صفحاتی را به رابطه مستحکم میان وهابیت و موسس قطر اختصاص دادند.
۱۶- قطری ها به طور رسمی اخوانی نیستند
با وجودی که قطر تلاش های بسیاری انجام می دهد تا این کشور به مرکز اسلام سیاسی و کانون جماعت اخوان المسلمین و مرکز جذب آنها مبدل شود، اما قطری ها هیچ گاه طی اظهار نظرهای رسمی اعلام نکردهاند که تفکر و اندیشه های اخوان المسلمین را می پذیرند و نماینده اسلام سیاسی هستند.
۱۷- جستجو برای ایدئولوژی سازگار
می توان گفت که اختلافات عربستان سعودی و قطر در دهه نود قرن گذشته تا سال ۲۰۰۵ و سال های پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی برای مدت مشخصی بر روابط سیاستمداران قطری با ایدئولوژی وهابی تأثیر گذاشت. با توجه به این که وهابیت به طور کامل با حکومت سعودی سازگاری دارد، مهمانان شبکه قطری الجزیره در برنامه های گفت وگوی تلویزیونی خود به وهابیت و محمد عبد الوهاب حمله کردند و این دوره دوره ای است که می توان آن را مرحله جستجو برای ایدئولوژی سازگار و مناسب توسط قطری ها نامید. با این حال در داخل قطر، قطری ها طبق عادت گذشته خود که همواره از علمای وهابی برای سخنرانی در مساجد، دانشگاه ها و تلویزیون رسمی دعوت کنند، ادامه دادند و می توان گفت که این سنت حتی در اوج اختلافات سعودی و قطری به قوت خود باقی ماند.
۱۸- بیان اختلافات در حد طبیعی
تحولات بزرگ و عمیق پس از سال ۲۰۰۸ میلادی در بهبود روابط میان قطر و عربستان سعودی در مقایسه با سال های پیش از آن نقش بسزایی ایفا کرد و این موجب شد تا قطری ها در ۴ سال اخیر از عملکرد خویش در عرصه عربی و منطقه ای احساس رضایت بسیاری کنند. این دیدگاه در کاهش میزان نگاه منفی قطری ها به اختلافات آنها با سعودی ها نقش مهمی داشت، درحالی که نبود این دیدگاه در گذشته باعث تیرگی روابط میان قطر و عربستان سعودی با تمام تجلیات فرهنگی دینی و سیاسی اش شده بود. در واقع قطری ها درک کرده بودند که ریشه های قبیله ای، فرهنگی و دینی خود را باید در عربستان و در میان وهابی های سعودی جست و جو کنند.
۱۹- توقف هجوم علیه وهابیت
ملاحظه شد که حمله علیه سلفی گری و یا وهابیت پس از سال ۲۰۰۸ میلادی آغاز شد و به سرحد از بین رفتن این اختلافات رسید.
۲۰- پیامدهای طرح وهابی قطر
اشاره های گذرای مسئولان قطری در رسانه ها در خصوص وابستگی و وهابی اشان به راحتی طی سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ به راحتی ملاحظه کرد. این درحالی است که نوار ضبط شده ای از گفت و گوی شیخ حمد بن جاسم، وزیر خارجه قطر با سرهنگ قذافی، دیکتاتور معدوم لیبی وجود دارد که در آن قذافی به شایسته بودن آل ثانی برای دعوت به وهابیت و مکتب محمد بن عبدالوهاب اذعان و اشاره میکند که ارتباط نزدیکی میان آل ثانی و ابن عبد الوهاب وجود دارد برخلاف آل سعود که دارای وابستگی قبیله ای به عبد الوهاب هستند. می توان اظهارات فوق را اشاره هایی گذرا به طرح انتشار وهابیت توسط قطر دانست، طرحی که خود را اواخر سال ۲۰۱۲ میلادی با افتتاح مسجد محمد بن عبد الوهاب نمایان ساخت.
۲۱- شادی قطری ها و طمع برای کسب دستاوردها
اظهارات امیر قطر درباره وهابیت در اوج شادی قطری ها از پیروزی های اسلام سیاسی در سال ۲۰۱۱ پس از سقوط حسنی مبارک در مصر و سرهنگ قذافی در لیبی و به دنبال آن پیروزی اسلامگرایان (اخوانی ها و سلفی ها) در مصر و تونس بیان میشد. در این میان به قطر همواره به عنوان هم پیمان و حامیبزرگ اخوان المسلمین نگریسته میشد و به سلفی ها از این منظر نگریسته میشد که آنها هم پیمانان سعودی ها هستند و بالبطع باید سعودی ها به حمایت از آنها برخیزند.
۲۲- سلاح وهابیت امتیازی در دست سعودی ها
گفته میشود، ملک عبدالعزیز در یکی از نشست های خود گفته بود: دین همانند پرنده ای آزاد است، هر کس که آن را صید کند، آن را از آن خود کرده است. در همین راستا می توان علت طمع و چشم داشت قطری ها برای تسلط بر جریان سلفی وهابی را دریافت. به همین دلیل بود که دو هفته پس از اظهارات امیر قطر، سعودی ها در واکنش به این اظهارات با تشکیل کنفرانسی سلفی به ریاست آن را شاهزاده “نایف بن عبد العزیز”، ولی عهد سابق عربستان سعودی بر عهده داشت، نگرانی و عدم رضایت خود از موضع قطری ها را اعلام کرد. چون سعودی ها به خوبی از هدف قطری ها و خواسته ها و چشم داشت های آنها با خبر بودند.
۲۳- نفوذ روحی و معنوی در عمق سعودی
می توان اعلام امیر قطر مبنی بر برانگیختن مجدد روح وهابیت و تجدید میثاق و اعلام وفاداری به آن را پیامیبه حکام، مفتی ها و مردم عربستان سعودی دانست. پیامیکه مضمون آن این بود که قطری ها در جستجوی مشروعیت دینی و نفوذ معنوی در عمق سعودی و نجدی هستند. این اظهارات با فعالیت قطری ها و حمایت قاطع آنها از سلفی های وهابی سعودی در بهار عربی همراه شد که دارای مطالبات و خواسته هایی مبنی بر اصلاحات سیاسی و حقوقی و برقراری حکومت مشروطه سلطنتی در عربستان سعودی بودند. در این راستا گفته شده که قطری ها دعوت هایی برای ده ها شخصیت خاندان “آل شیخ” فرستادند، اما فقط سه نفر از آنها به این خواسته ها پاسخ دادند.
همان طوری که نمی توان از ارث برجای مانده از دهه نود یعنی دشمنی و اختلاف میان عربستان و قطر و حمایت قطر از مخالفان سعودی در ده ها حادثه و رخ داد پس از آن چشم پوشی کرد.
۲۴- قطر نگرانی کوچک در میان بزرگان
نمی توان از نگرانی ها و تهدیدات موجود در منطقه و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس علیه قطر چشم پوشی کرد، از جمله شبح جنگ از سوی ایران و قطری که می خواهد به خاطر چشم داشت هایش میان بزرگان بازی کند و به بقای خود ادامه دهد. به این ترتیب قطر نمی تواند از این حقیقت چشم پوشی کند که این کشور بخش جدا نشدنی از عربستان سعودی و جزیره العرب است و شهروندانش از فرزندان قبایل جزیره العرب هستند و تاریخ، میراث، سنت، عقیده و مذهب است که سرانجام پیروز میشود.
خلاصه
* طرح های قطری ها از طریق قدرت نرم شان یعنی مال و ثروت و رسانه تجلی مییابد و در آینده نزدیک مشخص خواهد شد که قطر مسئولیت ترسیم چهره جدید وهابیت در منطقه را بر عهده گرفته است. وهابیتی که با قطر جدید و خواسته های منطقه ای اش سازگار و همخوانی داشته باشد و یا از آن به عنوان سلاحی برای اهداف مورد نظرش استفاده کند.
* این که قطری ها دارای دیدگاهی روشن و شفاف درباره طرح وهابی جدید خویش هستند، در سایه داشتن همسایه بزرگی به نام عربستان سعودی که مکتب وهابی از آنجا سر چشمه گرفته است، جای شک و تردید بسیار وجود دارد.
* تمامیبرآوردها نشان می دهد که قطری ها تلاش میکنند تا از وهابیت حمایت کنند نه جریان سلفی گری به معنای کلی آن.
* دقیقاً مشخص نیست که قطر کدام نسخه از وهابیت را برای خود بر خواهد گزید. شرایط موجود و فضای حاکم بر منطقه حکایت از آن دارد که قطری ها وهابیت نرم را انتخاب خواهند کرد که با طرح اخوان المسلمین سازگاری و همخوانی دارد.
* آینده نشان خواهد داد که طرح قطر آیا داخل قطر را هدف قرار خواهد داد یا به طرحی خارجی مبدل میشود که شاخه های آن در منطقه امتداد خواهد یافت و مانع از محصور شدن آن در داخل قطر میشود.
* تمامیبرآوردها نشان می دهد که هدف عمق سعودی ها و جنگ با خاندان حاکم سعودی است.
* هنوز نمی توان به یقین گفت که طرح قطر آیا استراتژی بلند مدتی است که در بطن خود قصد دارد عربستان سعودی را تقسیم کند. این درحالی است که قطر دارای چشم داشت هایی مبنی بر توسعه و گسترش جغرافیایی خویش در دو منطقه نجد و احساء و داخل عربستان سعودی است و آنچه این چشم داشت ها و توسعه طلبی ها را توجیه خواهد کرد، پنهان کردن آنها در لفافه های دینی و مذهبی و اجتماعی است.
* بعید است که قطری ها از این امر نگران باشند که عاملی که خود آن را ساخته و پرداخته کردند، یعنی اخوان المسلمون در داخل به چالشی نگران کننده علیه آنها تبدیل شود، به همین دلیل آنها در وهابیت و حنبلیسم نکاتی را دریافت کردند که به آنها مشروعیت دینی برای بقا در حکومت را اعطا میکند.