از سازمان وکالت تا فقاهت

محمدرضا جبارى

 شواهد و مستندات تاریخى، حکایت از آن دارند که از دوران امامت امام صادق(ع) به این سو، برخى از اصحاب و یاران امامان شیعه(ع) به عنوان نمایندگان یا وکلاى آنان، در مناطق و نواحى مختلف شیعه نشین وظایف خاصى را انجام مى دادند. از اینرو، مى توان امام صادق(ع) را مؤسس تشکیلاتى قلمداد کرد که بعدها توانست نقش بسیار مهمى را در جامعه شیعى عصر ائمه(ع) ایفا نماید. نقشى که در عصر غیبت صغرى، به اوج اهمیت و گسترش رسید.
    اسباب و عوامل تعیین نمایندگان یا وکلا توسط امام صادق و امامان دیگر(ع) را مى توان در چند امر خلاصه کرد:
    1. بعد مسافت بین مناطق شیعه نشین و مراکز استقرار امامان شیعه(ع)؛
    2. وجود جو خفقان و دشوارى ارتباط مستقیم بین شیعیان و امامان(ع)؛
    3. عدم دسترسى شیعیان به امامان (ع) به دلیل حبس، شهادت یا غیبت آنها؛
    4. آماده سازى شیعیان نسبت به شرایط عصر غیبت.
    چنانکه گفته شد امام صادق(ع) اولین امامى است که اقدام به تأسیس چنین تشکیلاتى نمود؛ چرا که شواهد تاریخى، وجود چنین تشکیلاتى را در عصر امامان پیشین تأیید نمى کند؛ علاوه بر اینکه، شرایط سیاسى و اجتماعى شیعیان نیز چندان تناسبى با تأسیس چنین سازمانى نداشت.
    گزارش شیخ طوسى در کتاب الغیبه۱، وجود تعدادى انگشت شمار، وکیل و نماینده براى امام صادق(ع) را اثبات مى کند؛ چرا که این در حقیقت نقطه شروعى براى فعالیت وکلا بود. از آن پس، به مرور زمان، فعالیت این سازمان رو به گسترش نهاد. یک مقایسه آمارى از تعداد وکلاى هر یک از امامان(ع) مى تواند تا حدود زیادى، چگونگى گسترش فعالیت این سازمان تا عصر غیبت صغرى را روشن سازد:
 نام امام تعداد وکلا
 امام صادق(ع)۶ نفر
 امام کاظم(ع)۱۳ نفر
 امام رضا(ع)۱۰ نفر
 امام جواد(ع)۱۳ نفر
 امام هادى(ع)۱۴ نفر
 امام عسکرى(ع)۲۱ نفر
 امام زمان(ع)۴۵ نفر
    بدین ترتیب، مشاهده مى کنیم که در عصر غیبت صغرى، آنچه توسط امام صادق(ع) پایه ریزى شد، به خوبى نتیجه داد؛ و این وکلاى امام عصر(ع) در نواحى مختلف شیعه نشین بودند که واسطه ارتباطى بین شیعیان و نواب اربعه را فراهم مى آوردند.
    مناطقى که وکلا در ادوار مختلف فعالیت سازمان وکالت، در آنها، مشغول فعالیت بودند، شامل نواحى مختلف شیعه نشین در جزیرهالعرب، شمال آفریقا، عراق و ایران بود. اسامى شهرها و مناطقى که طبق شواهد تاریخى، فعالیت وکلا در آن مناطق اثبات شده و یا مرتبط با سازمان وکالات بوده اند، بدین قرار است:
    مدینه، مکه، یمن، بحرین، مصر، مغرب، کوفه، بغداد، سامرا، بصره، واسط، مدائن، نصیبین، موصل، قم، آوه، رى، قزوین، همدان، دینور، قریسین، آذربایجان، اهواز، نواحى مختلف خراسان و ماوراءالنهر همچون: سبزوار، نیشابور، مرو، کابل، سمرقند، کش، بخارا و برخى از دیگر مناطق شیعه نشین ایران۲.
    ذکر مستندات مربوط به هر یک از این مناطق موجود، لیکن از حوصله این مقال بیرون است.
    نمایندگان امامان(ع) در حوزه هاى نمایندگى خود، وظایف مختلفى را انجام مى دادند که مهم ترین آنها بدین قرار است:
    1. نقش مالى، یا دریافت وجوه شرعى؛ همچون خمس، زکات، نذر و یا هدایاى شیعیان و تحویل آنها به امامان شیعه(ع) و مصرف آنها در مواردى همچون: مصرف بر ضد حاکمیت عباسى، و رفع نیازهاى اقتصادى امامان(ع) و شیعیان نیازمند؛
    2. نقش ارتباطى بین مناطق شیعه نشین و مراکز استقرار ائمه(ع)، به وسیله نامه، ملاقات حضورى، پیک و قاصد و یا طرق خارق العاده؛
    3. نقش علمى و ارشادى نسبت به شیعیان، به ویژه در جریان انتقال امامت به امام بعدى؛
    4. نقش سیاسى و مبارزاتى بر ضد حاکمیت عباسى از طریق فعالیت مخفیانه اى که به انسجام و تقویت شیعیان و امامان آنها مى انجامید؛
    5. نقش اجتماعى و خدماتى نسبت به ائمه(ع) و شیعیان، از طریق حضور در میان شیعیان و رفع نیازها و مشکلات ایشان؛
    6. نقش مبارزاتى بر ضد منحرفان و مدعیان دروغین وکالت و بابیت براى ائمه(ع) که به ویژه در آستانه عصر غیبت و در این عصر، رو به فزونى نهادند؛
    7. نقش حفاظتى نسبت به امامان و شیعیان؛
    8. نقش تمهیدى نسبت به ورود شیعه به عصر غیبت.
    خلفاى عباسى که در برخى از برهه هاى زمانى به وجود چنین تشکیلاتى سوءظن پیدا کرده بودند، هر از چندگاه، هجمه هایى را بر ضد برخى از اصحاب امامان(ع) که در معرض این سوءظن قرار داشتند، ترتیب مى دادند؛ که این خود حاکى از اهمیت کار وکلا و نمایندگان ائمه(ع) است.۳
    امامان شیعه(ع) با شرایط خاصى، یک فرد را به عنوان وکیل و نماینده خود برمى گزیدند، که از جمله آن شرایط مى توان از عدالت و وثاقت، رازدارى و نهانکارى، نظم، دقت، کاردانى و احتیاط یاد کرد.
    با این وجود، موارد معدودى در تاریخ به چشم مى خورد که برخى از وکلاى امامان(ع) به خاطر دنیادوستى، جاه طلبى، حسادت، عقاید و افکار باطل و افراطى و… راه انحراف پوئیده و نهایتاً به خاطر شدت انحرافات خود از سوى امامان(ع) طرد و عزل و به تبع آن، مطرود و منفور جامعه شیعه گشتند.
    اسامى این وکلا بدین قرار است:
    على بن ابى حمزه بطائنى، زیاد بن مروان قندى، عثمان بن عیسى رواسى، احمد بن ابى بشر سراج، منصور بن یونس، حیان سراج، هشام بن ابراهیم راشدى عباسى، صالح بن محمد بن سهل، فارس بن حاتم بن ماهویه قزوینى، عروه بن یحیى نخاس، احمد بن هلال کرخى عبرتائى، محمد بن على بن بلال، محمد بن على شلمغانى.۴
    توجه به نقش و جایگاه تاریخى تشکیلات مخفى وکالت، مى تواند شناخت دقیق ترى نسبت به حیات و سیره امامان شیعه(ع) در اختیار ما بگذارد. هرگاه تصور کنیم که امامان ما با وجود فشارها و سخت گیریهاى فراوان از سوى حکام بنى عباس، از طریق نمایندگان خود، یک شبکه ارتباطى فعال و مطمئن بین خود و شیعیان در اقصى نقاط شیعه نشین فراهم آورده بودند و بدین ترتیب، شیعیان مى توانستند بدون این که خود مجبور به سفرهاى دور و دراز براى پرسیدن سؤالات یا تحویل وجوه شرعى و امثال آن شوند؛ با مراجعه به وکلا و نمایندگان امامان(ع) مشکل خود را حل کنند واز خطرات مراجعه و ارتباط مستقیم با امامان نیز مصون بمانند؛ به اهمیت کار امامان(ع) در تشکیل و ساماندهى شبکه ارتباطى وکالت بهتر واقف مى شویم. بدین صورت است که امامان شیعه(ع) نه به عنوان افرادى گوشه گیر و منعزل از مردم و شیعیان، بلکه به عنوان رهبرانى که با دقت و زیرکى تمام، یک شبکه مخفى ارتباطى با شیعیان در اقصى نقاط را راهبرى مى کردند؛ لحاظ خواهند شد. مرورى بر اسامى شهرهایى که به عنوان نواحى مرتبط با سازمان وکالت معرفى شد، ما را به گستردگى کار این شبکه ارتباطى رهنمون خواهد شد. شبکه اى که از یک سو تا شمال آفریقا و از سوى دیگر تا عراق و سپس مناطق مختلف شیعه نشین در ایران و حتى برخى از نواحى خراسان قدیم و ماوراءالنهر گسترش یافته بود.
    ساختار سازمان وکالت را مى توان بدین گونه تصویر کرد: در رأس این سازمان، امامان شیعه(ع) در نقش رهبر حضور داشتند؛ سپس برخى از برجسته ترین وکلاى ایشان به عنوان دستیار و وکیل ارشد، نقش ساماندهى کار وکلاى نواحى مختلف را عهده دار بودند و بالاخره وکلاى ائمه(ع) در شهرها و نواحى مختلف شیعه نشین در قاعده این هرم قرار داشتند که با حضور مستقیم در این نواحى و سکونت در آنها، نقشهاى مختلف یاد شده در صفحات پیشین را ایفا مى کردند.
    پس از شروع غیبت صغرى، مرجع و ملجأ و تکیه گاه اصلى شیعیان، نواب اربعه بودند که وظیفه ایجاد ارتباط بین امام عصر(ع) و شیعیان را به عهده داشتند. فعالیت نواب اربعه در حقیقت استمرار فعالیتهاى شبکه مخفى وکالت بود که از حدود یک قرن و اندى پیش و از عصر امام صادق(ع) آغاز شده بود. اولین سفیر ناحیه مقدسه در عصر غیبت صغرى؛ یعنى عثمان بن سعید عمرى، از مدتها پیش از غیبت صغرى، ابتدا در محضر امام هادى(ع) و سپس در محضر امام عسکرى(ع) نقش وکیل ارشد و دستیار مخصوص را به عهده داشت و وکلاى نواحى مختلف مکلف به مراجعه نزد وى و کسب تکلیف از او بودند.
    وى با شروع غیبت صغرى، در سال ۲۶۰ ق. از سوى امام عصر(ع) به عنوان نایب آن حضرت انتخاب شد و در بغداد سکنى گزید. شایان ذکر است که مرکز استقرار دو امام هادى و عسکرى(ع) تا پایان عمر شریفشان، شهر سامرا بود؛ اما با شروع غیبت صغرى، شاید بیشتر به خاطر جهات امنیتى، مرکز فعالیت نواب خاص حضرت حجت(ع) از سامرا به بغداد انتقال یافت؛ ۵ گرچه این، به معنى سکونت شخص حضرت حجت(ع) در بغداد نیست.
    تاریخ رحلت اولین سفیر ناحیه مقدسه، به درستى روشن نیست؛ البته طبق قرائنى، مى توان حدس زد که وى بیش از یکى دو سال از عصر غیبت صغرى را درک نکرده است.۶
    پس از وى، فرزند ارشد او؛ یعنى ابوجعفر محمد بن عثمان سعید عمرى، عهده دار مقام نیابت خاصه شد. وى در میان نواب اربعه، داراى طولانى ترین دوران نیابت است که از اوایل غیبت صغرى (حدود ۲۶۳ق.) تا سال ۳۰۵ق. به طول انجامید و پس از وى، یکى از دستیاران برجسته اش، به نام »ابوالقاسم حسین بن روح نوبختى« مقام نیابت را عهده دار گردید و تا سال ۳۲۶ق. در این سمت باقى بود. با رحلت سومین سفیر، »ابوالحسن على بن محمد سمرى« به عنوان چهارمین و آخرین نایب حضرت حجت(ع) بر مسند نیابت خاصه تکیه زد و با رحلت او به سال ۳۲۹ ق. و صدور توقیع معروف ناحیه مقدسه خطاب به وى، او از تعیین جانشین براى خود منع شده و آغاز غیبت کبرى (غیبت تامه) اعلام شد.۷
    با شروع غیبت کبرى، »سازمان وکالت« پس از حدود دو قرن فعالیت، به کار خود پایان داد و وظایف آن به صورت دیگرى، توسط فقهاى شیعه در دوران غیبت کبرى ادامه یافت؛ از این رو، مى توان »سازمان فقاهت« را جانشین »سازمان وکالت« قلمداد نمود.
    در پایان این مبحث، مناسب است به نامهاى تعدادى از وکلا و نمایندگان برجسته امامان شیعه(ع) در دوران پیش از غیبت صغرى، و در عصر غیبت صغرى، اشاره کنیم:
    1. معلى بن خنیس (وکیل امام صادق(ع))؛
    2. نصر بن قابوس لخمى (وکیل امام صادق(ع))؛
    3. مفضل بن عمر جعفى (وکیل امام صادق و کاظم(ع))؛
    4. عبداللَّه بن جندب بجلى (وکیل امام کاظم(ع))؛
    5. عبدالرحمن بن حجاج (وکیل امام صادق و امام کاظم و امام رضا و امام جواد(ع))؛
    6. یونس بن یعقوب بجلى (وکیل امام رضا(ع))؛
    7. عبدالعزیز بن مهتدى (وکیل امام رضا(ع))؛
    8. صفوان بن یحیى بجلى (وکیل امام رضا(ع))؛
    9. على بن مهزیار اهوازى (وکیل امام رضا و جواد(ع))؛
    10. ابراهیم بن مهزیار اهوازى (وکیل امام جواد و امام هادى و امام عسکرى(ع))؛
    11. زکریا بن آدم قمى (وکیل امام رضا و امام جواد(ع))؛
    12. ابراهیم بن محمد بن یحیى همدانى (وکیل امام هادى و امام عسکرى(ع))؛
    13. هارون بن عمران همدانى (وکیل ناحیه مقدسه)؛
    14. داود بن قاسم جعفرى (وکیل امام هادى و عسکرى(ع))؛
    15. على بن جعفر همائى (وکیل امام هادى(ع))؛
    16. ایوب بن نوح بن دراج نخعى (وکیل امام هادى(ع))؛
    17. احمد بن اسحاق اشعرى قمى (وکیل امام هادى و عسکرى و ناحیه مقدسه(ع))؛
    18. حاجز بن یزید وشاء (وکیل ناحیه مقدسه(ع))؛
    19. محمد بن احمد بن حماد مروزى محمودى (وکیل ناحیه مقدسه(ع))؛
    20. محمد بن شاذان نیشابورى (وکیل ناحیه مقدسه)؛
    21. محمد بن احمد بن جعفر قمى قطان (وکیل ناحیه مقدسه(ع))؛
    22. احمد بن متیل قمى (وکیل ناحیه مقدسه(ع)).
 
 
 
 
 
 
 
 
 



 
 پى نوشتها:
 1 .   ابو جعفر محمد بن حسن طوسى، کتاب الغیبه، بیروت، دارالکتاب الاسلامى، ۱۴۱۲ق، ص۲۰۹.
 2 .   درباره موارد فوق به عنوان نمونه، به منابع زیر مراجعه شود:
 همان، ص۲۱۶ و…؛ همو، اختیار معرفهالرجال، تصحیح حسن مصطفوى، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ ش، ص۵۲۴ و ۵۲۵ و ۵۱۳ و…؛ ابوجعفر محمد بن على بن بابویه قمى (شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمه، تصحیح على اکبر غفارى، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۱۶ق، ص۴۸۷ و…؛ حسن بن محمد بن حسن قمى، تاریخ قم، ترجمه حسن بن على قمى، تهران، نشر مجلس، ۱۳۱۳ش، ص۲۱۱.
 3 .   ر.ک. اختیار معرفهالرجال، ص۶۰۷ و ۶۰۳؛ محمد بن یعقوب کلینى، الکافى، تصحیح على اکبر غفارى، قم، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ص۵۰۰ و ۵۲۵؛ قطب راوندى، الخرائج والجرائح، تصحیح و تحقیق مؤسسه امام مهدى، قم، ج۲، ص۶۸۲.
 4 .   ر.ک. مجله علمى، تخصصى »معرفت«، س۱۱، ش۵۲، مقاله »نگاهى به انحرافات برخى از کارگزاران ائمه اطهار(ع)«، محمد رضا جبارى .
 5 .   ر.ک: شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ص۴۷۸.
 6 .   ر.ک: مولى محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، تهران، ۱۳۷۶ به بعد، ج۵۱، ص۳۰۰.
 7 .   ر.ک: شیخ طوسى، کتاب الغیبه بیروت، نشر دار الکتاب الاسلامى، ۱۴۱۲ق، ص۲۱۵ تا ۲۴۳.
 
موعود شماره ۳۸

همچنین ببینید

عصر ظهور در کلام امام باقر علیه السلام

این آگاهیها و اطلاع رسانی آن ستارگان هدایت موجب شده است که اهل ایمان و منتظران حکومت عدل حضرت مهدی علیه السلام بیش از پیش امیدوار و دلبسته ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *