فاطمه(س) بنیانگذار تشیع

این درست است که تشیع در اصل به حدیث انذار و غدیر بازمی‌گردد و این هم درست است که اصحابی مانند سلمان، ابوذر، مقداد و عمار نخستین شیعیان امام علی(ع) بودند، اما باید توجه داشت که همه اینها تنها پس از حضرت فاطمه(س) قرار می‌گیرند که او نقش اساسی در آغاز حرکت تشیع در بستر تاریخ داشت. در اصل این فاطمه بود که نخستین سنگ بنای تشیع را که تبری از مخالفان امام علی(ع) و مقام امامت و ولایت وی بود، استوار کرد. تمامی منابع تاریخی گواه هستند که نخستین مخالفان سقیفه که همگی از اصحاب رسول خدا(ص) بودند، در خانه فاطمه زهرا(س) اجتماع کردند.

 

بیشتر این افراد که زبیر هم در جمع آنان بود با تهدید و تطمیع خانه را ترک کردند. خود امام علی(ع) باقی ماند و همسرش فاطمه(س). یکی از این دو، می‌بایست پیشقدم می‌شد و از امامت دفاع می‌کرد. بسیار روشن بود که امام علی(ع) باید بماند و این تنها فاطمه(س) است که می‌بایست آشکار به دفاع از امامت بپردازد، حتی اگر جانش را سر این راه بگذارد.
مبارزات فاطمه زهرا(س) در منابع ثبت و ضبط شده و هیچ کس، حتی دروغگوترین راویان اخبار هم نمی‌توانند آن را انکار کنند. این مبارزات در قالب دفاع از حقوق حقه خود و شوهرش، نخستین سنگ بنای تشیع فاطمی و سپس تشیع علوی است. زمانی که این مبارزات به نتیجه نرسید آن حضرت تلاش کرد تا نشان دهد راهش از دیگران جداست.

عبدالرزاق صنعانی نویسنده کتاب یازده جلدی «المصنف» (ج ۳، ص ۵۲۱) که یکی از آثاری است که منصفانه اخبار و احادیث و فتاوی را منعکس کرده و نویسنده آن چهل سال پیش از بخاری درگذشته، به سند معتبری نقل می‌کند که : فاطمه را شب دفن کردند و برای خواندن نماز بر وی، ابوبکر را خبر نکردند و این به خاطر مسائلی بود که میان آنها گذشته بود ـ کان بینهما شیء ـ در همان خبر آمده است که فاطمه خود به این مطلب وصیت کرده بود.

متن دیگری که همانجا آمده به نقل از عایشه چنین است: «اَنَّ علیاً دَفَن فاطمه لیلاً و لم یؤذن بها أبابکر». علی فاطمه را شبانه دفن کرد و ابوبکر را خبر نکرد.
خبر دفن شبانه فاطمه را با یک هدف سیاسی، ابن ابی شیبه هم با سند شناخته‌شده‌ای از هشام بن عروه از پدرش عروه بن زبیر نقل کرده است.(مصنف ابن ابی شیبه، ج ۳، ص ۲۲۶).

در خبر دیگری عبدالرزاق(المصنف، ج ۵، ص ۴۷۲) به نقل از عایشه آورده است که گفت: فاطمه و عباس برای میراث خویش به سراغ ابوبکر آمدند. در همان حال آنها فدک را هم می‌خواستند. ابوبکر گفت: از پیامبر شنیده است که گفت ما(پیامبران) چیزی به ارث نمی‌نهیم. آنچه از ما می‌ماند، صدقه است. آل محمد هم از همین صدقه بهره برند. من هر آنچه را محمد کرده انجام می‌دهم. فاطمه(س) سخن او را نپذیرفت: «فهجرته فاطمه»، فاطمه با او قهر کرد و در این باره با او سخن نگفت تا درگذشت. علی(ع)، فاطمه را شبانه دفن کرد و ابوبکر را خبر نکرد.

این برخورد روش برخورد شیعیان را با دستگاه خلافت روشن کرد و تشیع را در مسیر تاریخ فعال نمود. در همان نقل از عایشه آمده است که فاطمه(س) شش ماه پس از پیامبر زنده بود و در آن مدت علی هم در پناه فاطمه می‌زیست و بیعت نکرد. اما وقتی فاطمه(س) رحلت کرد، علی(ع) پشتیبانش را از دست داد و مردم از او رویگردان شدند.
البته دلیل بیعت امام علی(ع) صرفا این مطلب نبود. بلکه آن حضرت همان طور که بارها و بارها در سخنرانی‌ها و خطبه‌هایش در کوفه گفت، به خاطر خطرهایی که اسلام را تهدید می‌نمود، بیعت کرد. در ادامه نقل پیشین، شخصی به زهری راوی آن خبر می‌گوید: راستی علی تا شش ماه بیعت نکرد؟ زهری پاسخ داد: آری، نه او نه هیچ یک از بنی هاشم در این مدت بیعت نکردند و علی هم وقتی بیعت کرد که دید، چهره‌های برجسته ـ وجوه الناس ـ از او رویگردان شدند.

بنابراین تردید نباید کرد که تشیع سیاسی در نخستین قدم در رفتار سیاسی حضرت فاطمه زهرا(س) تعریف شد. اگر شوهرش به هر دلیل می‌بایست بیعت می‌کرد او هرگز بیعت نکرد، با خلفا حرف نزد و حتی اجازه حضور آنان را بر جنازه خود را نداد.
به علاوه خطبه حضرت زهرا(س) نخستین منشور تشیع است. مضامین آن را آنچه که بعدها در خطبه‌های امام علی(ع) و نیز در متن دعای ندبه آمد و دیدگاه‌های تاریخی شیعه را نسبت به گذشته و آمال و آرزوهای شیعه را برای آینده ترسیم می‌کند، هماهنگ است.

تحلیلی که در آن خطبه از نزاع داخلی قریش، مجادله آنان بر سر قدرت و از میان بردن حق امام علی(ع) ارایه شد همان دیدگاه‌های تاریخی شیعه است. چنین تحلیلی را بعدها بارها و بارها در خطبه‌های امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) می‌بینیم. تحلیلی اینچنین که قریش حق ما را ندادند، ما احق مردم به خلافت بودیم و انگیزه آنان در این حق‌کشی، چیزی جز ضربه‌هایی نبود که قریش در بدر و احد از شمشیر حمزه و علی تحمل کرده بودند و در اصل آنها با این کار انتقام خود را از علی گرفتند.

بنابراین برای بنیانگذاری تشیع توسط فاطمه زهرا(س) سند مهم دیگر، همین خطبه است که بنیادهای اصلی و اساسی تشیع را در زمینه دیدگاه تاریخی شیعه نسبت به وقایع صدر اسلام، به تصویر می‌کشد. فاطمه زهرا(س) از همان زمان پیامبر(ص) دریافته بود که قریش، حتی کسانی از آنها که مسلمان شده‌اند و گویی در بدر و احد هم شرکت کرده‌اند، از حمزه که شهید شده نگران هستند. او می‌دانست که آنان قصد دارند تا شخصیت حمزه را به فراموشی بسپارند.

وقتی حمزه شهید شد آنان خشنود شدند. با شهادت جعفر بن ابی طالب آنان باز هم خشنودتر شدند و فاطمه(س) برای اینکه یاد حمزه را نگاه دارد بنا به روایت امام صادق(ع) هر هفته، روزهای جمعه به زیارت قبر حمزه می‌رفت(المصنف، ج ۳، ص ۵۷۲) و بنا به نقلی که در صفحه ۵۷۴ همان کتاب آمده، آن حضرت روی قبر حمزه، علمی نصب کرده بود تا محل قبر او را بشناسد و بیابد تا یاد حمزه بماند و قریش نتوانند اثر آن را محو کنند که البته هم نتوانستند.

بنابراین فاطمه(س) قبر حمزه را با علامت مشخص می‌کند تا بتواند ستونی برای تشیع بنا کند. همان طور که قبر خود را محو می‌کند تا باز هم کینه‌ای در قلب شیعه نسبت به قریش و رفتار زشت آنان با دختر پیامبر و در واقع با علی(ع) و امامت او نگاه دارد.

رسول جعفریان

 

 

 

همچنین ببینید

عصر ظهور در کلام امام باقر علیه السلام

این آگاهیها و اطلاع رسانی آن ستارگان هدایت موجب شده است که اهل ایمان و منتظران حکومت عدل حضرت مهدی علیه السلام بیش از پیش امیدوار و دلبسته ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *