در انتظار مهدى(عج)

سلسله جلسات آیت‏اللَّه ناصرى

  انتظار؛ فضیلت، معنا و شرایط
 
  موضوع بحث راجع به قطب عالم امکان، محور عالم وجود، واسطه بین عالم غیب و شهود، حضرت بقیهاللَّه(ع) بود.
    در جلسه اول گفتیم که خلیفه عالم وجود باید داراى دو جنبه باشد؛ یک جنبه »یلى‏الحقى« و یک جنبه »یلى‏الخلقى« که از جنبه یلى‏الحقى استفاضه و از جنبه یلى‏الخلقى افاضه کند. مثل ترانس برق که واسطه است بین نیروگاه و لامپهاى روشنایى.

    جلسه دوم راجع به اشکالاتى بود که به حضرت بقیهاللَّه، روحى‏له‏الفدا، و مذهب شیعه شده بود. عرض کردم حدود دوازده اشکال شده است و در بین این دوازده اشکال، دو اشکال چشمگیر است و بقیه قابل اعتنا نیست؛ یعنى جوابش خیلى سهل‏المعونه است. دو اشکال را عرض کردم اشکال اول راجع به طول عمر حضرت بود و مفصلاً بیان شد و جوابش را حلاً و نقضاً بیان کردم. در جلسه سوم هم  اشکال دوم که راجع به نفع حضرت در زمان غیبت بود بررسى شد. در این جلسه موضوع بحث، فضیلت انتظار، معنى انتظار و شرایط انتظار است. اولاً این عقیده و ایده شیعه است که منتظر حضرت بقیهاللَّه، روحى له الفداء، است. روایاتى در این زمینه هست که چند نمونه را خدمت شما عرض مى‏کنم. مجموع روایاتى که از نبى‏اکرم(ص) تا امام حسن عسکرى(ع) راجع به انتظار و فضیلت انتظار و اجر و ثواب منتظران رسیده ۹۹ روایت است. در یکى از این روایات که از حضرت امام صادق(ع) نقل شده چنین آمده است: »المنتظر لأمرنا کالمتشحطّ بدمه فى سبیل‏اللَّه«؛ ۱ کسى که منتظر فرج امام زمان(عج) باشد مثل کسى است که در راه اسلام در خون خودش غلتیده است. کسى که در راه اسلام به شهادت برسد چه اجر و مقام و ثوابى دارد؟ کسانى هم که منتظر امام زمان(عج) هستند همین اجر و ثواب را دارند.

    روایت دیگرى نیز از حضرت صادق(ع) نقل شده که مى‏فرماید: »إعلموا أنّ المنتظر لهذ الأمر له مثل اجر الصائم القائم.«؛ ۲ کسى که منتظر امام زمان باشد اجر و مزدش همانند اجر و مزد کسى است که همیشه در حالت صیام مشغول نماز باشد؛ یعنى روزها روزه و شبها مشغول عبادت باشد.

    در روایت دیگرى امام جواد(ع) مى‏فرماید: »أفضل أعمال شیعتنا انتظار الفرج«؛ ۳ بهترین اعمال شیعه ما انتظار فرج امام زمان(عج) است.

    روایت دیگرى است از رسول اکرم(ص). براساس این روایت آن حضرت روزى در حالى که در بین جمعى از اصحاب نشسته بودند، فرمودند: »أللّهم لقّنى إخوانى«؛ خداوندا، برادران مرا به من برسان! عرض کردند: »یا رسول‏اللَّه! برادران شما چه کسانى هستند؟« حضرت فرمودند: »برادران من آن کسانى هستند که در زمان خلیفه دوازدهمى من حضرت بقیهاللَّه قرار مى‏گیرند و منتظر آن آقا هستند.« عرض کردند: »یا رسول‏اللَّه! ما در برابر شما شمشیر مى‏زنیم، قرآن در بین ما نازل شده است، ما برادران شما نیستیم و آنهایى که صدها سال یا هزارها سال دیگر مى‏آیند، آنها برادران شما هستند؟« حضرت فرمودند: »شما مرا مى‏بینید، معجزات مرا مى‏بینید، در جلسات من حاضرید و حرفهاى مرا مى‏شنوید ولى آنها در حالى به من ایمان مى‏آورند که مرا ندیده‏اند. آنها برادران من هستند لکن شما اصحاب من هستید.«4 و این بزرگ‏ترین مقام است براى شیعه‏اى که حالت انتظار در وجودش باشد.

    روایت دیگرى است از حضرت على(ع). ایشان مى‏فرماید: »أفضل عباده المؤمن إنتظار فرج‏اللَّه«؛ ۵ برترین عبادتى که از مؤمن صادر مى‏شود، انتظار فرج است.

    انتظار امام زمان(عج) افضل همه عبادات است، خواه عبادت اعتقادى باشد خواه عبادت با ارکان و اعضاء بدن.
    حضرت سجاد(ع) نیز درباره فضیلت انتظار مى‏فرماید: »إن أهل زمان غیبته القائلون بإمامته المنتظرون لظهوره أفضل من أهل کلّ زمان«؛ کسانى که در زمان غیبت قائل به امامت حضرت بقیهاللَّه و منتظر ظهور آن حضرت هستند، از اهل همه زمانها افضل هستند. بعد مى‏فرماید: »لأن اللَّه تعالى ذکره أعطاهم من العقول والأفهام والمعرفه ما صارت به الغیبه عندهم بمنزله المشاهده«؛ ۶ این طایفه افضل از همه هستند؛ زیرا خداوند عقل و فهم آنها را کامل کرده است به گونه‏اى که غیبت و ظهور نزدشان مساوى است؛ یعنى جداً به وجود مقدس حضرت بقیهاللَّه و عدم مصلحت در رؤیت و شناخت حضرت معتقدند.

    اگر چه آن حضرت در بین اجتماع هستند و ما ایشان را مى‏بینیم و ایشان ما را مى‏بیند، لکن ما ایشان را نمى‏شناسیم؛ مانند برادران حضرت یوسف(ع) که آن حضرت را مى‏دیدند اما نمى‏شناختند که این برادرشان است و بعد از کشف حجب معلوم شد که برادرشان است. در روایت آمده است که: »مثل شما با امام زمان مثل برادران یوسف با برادرشان است.«7 نه اینکه امام زمان در پس پرده‏اى باشد یا یک جاى مخفى باشد و کسى ایشان را ملاقات نکند. این حسابها نیست. حضرت در اجتماعات هستند و کسى آن بزرگوار را نمى‏شناسد. معناى غیبت، عدم حضور نیست. معناى غیبت، عدم شناخت است. غیبت در لغت به هر دو معنا آمده است؛ هم به معناى عدم حضور و هم به معناى عدم شناخت، اما غیبت آن حضرت به معناى عدم شناخت ایشان است و گرنه آن حضرت در بین ما هستند.

    در روایتى که از نایب امام زمان(ع) محمد بن عثمان عمرى نقل شده، آمده است: »واللَّه إنّ صاحب هذا الأمر لیحضر الموسم کل سنه، یرى الناس و یعرفهم و یرونه ولا یعرفونه.«؛ ۸ حضرت صاحب‏الامر هر سال در اجتماع حج حضور مى‏یابد. آن حضرت مردم را مى‏بیند و مى‏شناسد اما مردم او را مى‏بینند و نمى‏شناسند.

    روایت دیگرى است از معصوم(ع) که مى‏فرماید: »المنتظر للثانى عشر کالشاهر سیفه بین یدى رسول‏اللَّه یذبّ عنه«؛ ۹ کسى که منتظر امام دوازدهم باشد مثل کسى است که شمشیر دست بگیرد و از نبى‏اکرم(ص) دفع دشمن بکند. کسى که شمشیر داشته باشد و از نبى‏اکرم(ص) دفع دشمن بکند چه ثواب و اجر و مقامى دارد؟ کسانى که منتظر امام زمان هستند، چنین اجر و مقامى برایشان هست.

    امیرالمؤمنین(ع) مى‏فرماید: »دولت ما آخرین دولتهاست«؛ ۱۰ یعنى هر صنفى از اصناف بنى‏آدم حکومت و ریاست و زمامدارى مى‏کنند تا بفهمند که نمى‏توانند اجتماع را اصلاح بکنند و لذا زمانى که حضرت بقیهاللَّه تشریف آوردند و اصلاح کردند نگویند که اگر حکومت به دست ما هم مى‏رسید همین کار را مى‏کردیم. اگر چنانچه یک طایفه، دو طایفه به حکومت برسند، یک قشر، دو قشر از اجتماع به حکومت و ریاست و زعامت نرسند و امام زمان بیایند؛ موقعى که حضرت عدل واقعى را پیاده کردند آن قشر مى‏گویند اگر ما هم بودیم همین کار را مى‏کردیم؛ امام زمان(عج) کار خاصى نکرده‏اند. لذا تمام اقشار و تمام اصناف باید بیایند به حکومت برسند و بفهمند که حنایشان رنگى ندارد. نمى‏توانند اجتماع را اصلاح بکنند. موقعى که آن حضرت تشریف آوردند و اجتماع را اصلاح کردند دیگر نگویند اگر ما هم بودیم همین کار را مى‏کردیم. تا معلوم شود یک قدرتى ماوراء قدرت بشرى، حاکم بر اجتماع است.

    امام محمد باقر(ع) نیز در این‏باره مى‏فرمایند: »ما ضرّمن مات منتظراً لأمرنا ألاّ یموت فى‏وسط فسطاط المهدى و عسکره«11 کسى که منتظر ظهور امام زمان(ع) و قبل از ظهور از دنیا برود ضرر نکرده که در خیمه‏گاه مهدى و سپاهیان او از دنیا نرفته است؛ زیرا همین انتظارشان براى فرج امام زمان(ع) داراى اجر و مقام است.

    امام صادق(ع) در روایتى مى‏فرماید: »إذا قام أتى المؤمن فى قبره فیقال له: یا هذا إنّه قدظهر صاحبک! فإن تشأ أن تلحق فالحق، و إن تشأ أن تقیم فى کرامه ربّک فأقم«؛ ۱۲ بعد از اینکه حضرت تشریف آوردند به مؤمنانى که در قبرند گفته مى‏شود: »صاحب شما آمد، مى‏خواهى بلند شو؛ رجعت کن، بیا محضر حضرت، مى‏خواهى هم استراحت کن؟ اختیار با شماست.«

    یکى از عقاید شیعه این است که بعد از اینکه حضرت آمدند رجعتى خواهد بود. اصل رجعت دو قسم است: یکى رجعت صغرى و دیگرى رجعت کبرى. رجعت صغرى در زمان بقیهاللَّه‏الاعظم(ع) است؛ یعنى در زمان حضرت عده‏اى زیادى از انبیا و مؤمنان زنده مى‏شوند و در پیشگاه آن حضرت شمشیر مى‏زنند. رجعت کبرى در زمان رجعت حضرت امیرالمؤمنین(ع) است. موقعى که حضرت على(ع) و بعد از حضرت بقیهاللَّه آمدند رجعت کبرى شروع مى‏شود و این‏که چند سال طول مى‏کشد، بماند۱۳.

    روایت دیگرى است از امام صادق(ع) ایشان مى‏فرماید: »من دین الائمه الورع والعفه والصلاح و انتظار الفرج«14؛ مؤمن کسى است که با ورع باشد، واجبات را انجام دهد و محرمات را ترک کند؛ تقوى داشته باشد؛ عفت داشته باشد؛ نجابت داشته باشد و هم منتظر امام زمان(عج) باشد. یکى از علائم و مشخصات مؤمن انتظار فرج امام زمان(عج) است.

    روایتى است از امام حسن عسکرى(ع) مى‏فرماید: »مثله فى هذه الأمّه مثل الخضر، علیه‏السلام، و مثله کمثل ذى‏القرنین«؛ مثل امام زمان(عج) در زمان غیبت مثل خضر است. حضرت خضر(ع) الآن موجودند ولى نمى‏دانیم کجا هستند. امام زمان(عج) هم همینطور هستند. همانطور که معتقدیم حضرت خضر(ع) زنده و حاضر است؛ امام زمان(عج) هم به همین نحو زنده هستند و در اجتماع هستند. بعد حضرت مى‏فرمایند: »واللَّه لیغیبنّ غیبه لاینجو فیها من التهلکه إلاّ من یثبته اللَّه على‏القول بامامته و وفّقه للدعاء بتعجیل فرجه«15؛ قسم به ذات احدیت، فرزند من غیبتى خواهد داشت که در آن نجات پیدا نمى‏کند از هلاکت مگر کسى که تقوى پیشه کند و قائل به امامت آن حضرت باشد و دعا براى تعجیل فرج بکند. اگر این سه حالت و این سه بعد در وجودش بود، این شخص اهل نجات است.

    روایتى است از حضرت رسول اکرم(ص) که مى‏فرمایند: »أفضل العباده إنتظار الفرج«16؛ برترین عبادتها انتظار فرج است. اگر حالت انتظار در کسى باشد ثواب عبادت در نامه اعمال وى ثبت مى‏شود. مثل کسى که با وضو مى‏خوابد. این شخص خواب است اما ثواب عبادت برایش مى‏نویسند. حالت انتظار داشتن هم همینطور است.

    در روایت دیگرى است که حضرت فرمودند: »أفضل أعمال أمّتى إنتظار الفرج«17؛ بهترین اعمال امت من منتظر فرج امام زمان(عج) بودن است.

    در روایت دیگرى هم داریم: »افضل العباده الصمت و انتظار الفرج«؛ ۱۸ بهترین عبادات این است که انسان زبانش را کنترل کند؛ مراقب زبانش باشد. فکر کند بعد سخن بگوید و منتظر فرج باشد.

    پدرى به پسرش دستور داد که »امروز از صبح تا آخر شب آنچه گفته‏اى یادداشت کن و شب به من بگو«. پسر قبول کرد و نوشت. دید خیلى زیاد مى‏شود. تا ظهر چند صفحه‏اى پر شد. دیگر تا شب ننوشت. شب که شد پدرش گفت: »چه شد، چه کردى؟« پسر گفت: »نتوانستم همه را یادداشت کنم«. پدر گفت: »چرا نتوانستى؟« گفت: »تا ظهر نوشتم. چند صفحه شد. دیدم اگر بخواهم تا شب بنویسم، دفترچه مى‏شود.« پدر گفت: »این کار را از تو خواستم تا به تو بفهمانم که گفتار یک روزت را نمى‏توانى براى پدرت بگویى. گفتار یک عمرت را چطور مى‏خواهى براى خدا بگویى و حساب پس بدهى؟« این مطالبى که از زبان ما صادر مى‏شود، همه پرونده مى‏شود. صریح آیه قرآن است: »ما یلفظ من قول إلاّ لدیه رقیب عتید«19 همه آنچه مى‏گوییم، از شوخیها و جدیها و مزاحها، ثبت مى‏شود و به همه اینها باید جواب بدهیم. آخرت یک روز طولانى است، ۵۰ هزار سال، ۵۰۰ هزار سال باید بایستیم و جواب ۷۰ سال عمر را بدهیم. زبان چیز عجیبى است. باید بسیار دقت کنیم.

    روایت دیگرى است که حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: »سیأتى قوم من بعدکم الرجل منهم له أجر خمسین منکم«؛ قومى پس از شما مى‏آید که اجر یک نفر از آنها با اجر ۵۰ نفر از شما که اصحاب من هستید برابر خواهد بود. یک عده‏اى در آخر الزمان مى‏آیند که اجر و مزد اعمال آنها مطابق ۵۰ نفر از شما است. عرض کردند، »یا رسول‏اللَّه، نحن کنّا معک ببدرف و أحدف…«؛ یا رسول‏اللَّه! ما در جنگ بدر واحد کمک شما و قرآن بودیم و یارى مى‏کردیم، آن وقت یک عده‏اى در آخرالزمان مى‏آیند که اجرشان با اجر ۵۰ نفر ما برابر است؟« حضرت فرمودند: »بله، اگر شما در ناراحتیها و فشارهایى که آنها واقع مى‏شوند واقع مى‏شدید، تحمل نداشتید۲۰. در آخرالزمان فشارها و ناراحتیها شدید است. اینان در برابر این فشارها و ناراحتیها صبر و تحمل مى‏کنند و دست از عقایدشان برنمى‏دارند.

    روایت دیگرى است از امام سجاد(ع). آن حضرت مى‏فرمایند: »من ثبت على ولایتنا فى غیبه قائمنا أعطاه اللَّه أجر ألف شهید مثل شهداء بدر و أحد«؛ کسى که در زمان غیبت کبرى و آخرالزمان، ثابت قدم باشد اجر و مزدش برابر اجر و مزد هزار شهید است۲۱. روایت معتبر است. کسى که در زمان غیبت عمل به وظیفه بکند واجباتش را انجام دهد و محرمات را ترک کند و ظواهر شرع را – کما هوحقّه – طبق وظائفش انجام دهد اجر هزار شهید در نامه عملش ثبت مى‏شود. روایات در این زمینه زیاد است. دیگر روایات هم به همین مضامین و منوال است.

    براى آنکه بدانیم منتظر واقعى کیست و این روایات در شأن چه کسانى است، ابتدا انتظار را معنا مى‏کنیم. آیا همین که بنشینیم و ادعا کنیم که منتظر امام زمان(عج) هستیم کافى است؟ همین انتظار است؟ آیا این همه ثواب که ائمه اطهار(ع) و نبى‏اکرم(ص) فرموده‏اند، براى کسانى است که مى‏نشینند و مى‏گویند: »ما منتظریم« و هر کارى هم که دلشان مى‏خواهد مى‏کنند و هر راهى هم که دلشان خواست مى‏روند؟

    انتظار؛ یعنى انزجار از وضع موجود و تقاضاى حالت مطلوب‏تر. مثلاً شخصى مریض است، حالش خیلى بد است و اطرافیان او امیدوارند که حالش بهتر شود. مى‏گویند منتظریم حالش خوب شود. پس انتظار؛ یعنى از حال فعلى ناراضى‏ام و یک وضع مطلوب‏تر را مى‏خواهم. این معناى انتظار است. مثلاً پسرش رفته است سفر. سؤال کنى مى‏گوید: »از نیامدنش خیلى ناراحتم، اما منتظرش هستم«؛ یعنى من از این غیبت او ناراضى و ناراحتم و منتظرم که او برگردد و حالم بهتر شود. یا اینکه مثلاً تاجرى است که از نظر تجارى وضع خوبى ندارد و بازارش کساد است. مى‏پرسیم »وضعتان چه طور است؟« مى‏گوید: »وضع خوبى نداریم، اما منتظریم خوب شود. خبر داده‏اند که وضع خوب مى‏شود، ما هم منتظریم که وضع خوب شود«؛ یعنى کاملاً از وضع کنونى ناراضى است و منتظر وضع بهترى است. آیا کسانى که منتظر امام زمان(عج) هستند همین حالت را دارند؟ واقعاً از وضع فعلى خود و جامعه ناراضى‏اند. اگر انسان با کسانى که ایجاد فساد مى‏کنند، ولگرد هستند، معصیت مى‏کنند، اسیر هواى نفس هستند، ارتباط داشته باشد، از وضع فعلى که الآن جامعه دارد، راضى باشد، انتظار معنا ندارد.

    انتظار معناى مرکبى دارد: نفى و اثبات. عدم رضایت از وضع فعلى و انتظار وضع بهتر. انتظار؛ یعنى آماده باش براى یارى امام زمان(عج). منتظرم، یعنى وجودم کلاً در انتظار بقیهاللَّه‏الاعظم(ع) است که بیاید و انقلاب جهانى ایجاد بکند. امام زمان(عج) که مى‏آید انقلاب مملکتى و مقطعى نمى‏کند، بلکه انقلاب ایشان، انقلابى در کل جهان است. یعنى انقلابى مى‏کنند که از حضرت آدم(ع) تا به حال که شش یا هفت هزار سال، کمتر یا بیشتر از آن مى‏گذرد چنین انقلابى ایجاد نشده است. انقلابى که ایشان ایجاد مى‏کنند یک انقلاب جهانى است. پس افراد خاصى مى‏توانند با حضرت همکارى بکنند و قدرت دارند که از اعوان و انصار حضرت بقیهاللَّه باشند.

    معناى انتظار عدم رضایت از وضع فعلى و کمال اشتیاق به پیاده شدن عدل الهى در سراسر جهان است. حال چه کسانى منتظرند؟ منتظران باید کسانى باشند که مهذّب باشند، خودشان را اصلاح کرده باشند. من که مرتکب صدها گناه مى‏شوم، مرتکب صدها جنایت مى‏شوم و عشق و علاقه به فساد مى‏ورزم، چه طور مى‏توانم بگویم که منتظر آقا هستم؟ منتظرم که بیایند گردن مرا بزنند؟ چون حضرت که مى‏آیند، مبارزه با فساد مى‏کنند. مى‏خواهند عدل واقعى و عدل الهى را در سراسر دنیا، پیاده بکنند. ریشه‏هاى فساد را از بین ببرند. وقتى که وجود انسان سرطانى باشد، وقتى عضوى سرطانى باشد، قابل معالجه نیست. باید قطع شود.

    پس انسان باید خودش را اصلاح کند. حضرت که بیایند دو انقلاب مى‏کنند، انقلاب درونى و انقلاب بیرونى. انقلاب درونى را از هم اکنون باید شروع کنیم. انسانى که مى‏خواهد بگوید منتظر امام زمان(عج) است و مى‏خواهد از منتظران باشد و این روایات شامل حال او بشود، باید مشغول تهذیب باشد »قد أفلح من زکّها«22 رستگارى در پرتو تزکیه است؛ یعنى اول تخلیه بکند و بعد هم تحلیه. اول صفات رذیله را از خودش دور کند و بعد هم صفات حمیده را در خودش به وجود بیاورد. الآن هم کسانى که محضر حضرت مشرفند پنج طایفه هستند: اوتاد، نجبا، نقبا، رجال‏الغیب، و صلحا و در هر کدام از این طایفه‏ها هم عده زیادى هستند. اینان هم از آب و خاک و از اولاد آدم هستند اما با رشد، تقوى، تهذیب، خودسازى و حاکمیت اسلام بر وجودشان، به این تقرب رسیده‏اند وتشرف اختیارى محضر حضرت پیدا کرده‏اند. پس شرط منتظر بودن این است که انسان خودسازى بکند.

    خدا مى‏داند که دامن همه ما آلوده است؛ بزرگ و کوچک ندارد. هیچ کدام ما معصوم نیستیم. خدا شاهد است که اگر توبه از اعمال گذشته بکنیم و عزم و جزم بر ترک معصیت در آینده داشته باشیم و واجبات را اول وقت انجام بدهیم و توسلات به حضرت بقیهاللَّه داشته باشیم، ان‏شاءاللَّه همه ما از منتظران و مورد عنایت حضرت خواهیم بود.

    خدایا قسمت مى‏دهیم به عزت محمد و آل محمد فرج امام زمان را نزدیک بگردان. موانع ظهورشان را برطرف بگردان! خدایا قلوب ما را هم  به نور ایمان و تقوى و ولایت و خلوص بیش از پیش منور بفرما! خدایا رفع ظلم و ناراحتى و طغیان‏گرى از مسلمان‏ها بفرما! شر اشرار را به خودشان برگردان! خدایا قسمت مى‏دهیم به عزت محمد و آل محمد راه نجاتى براى مسلمانان فلسطین فراهم بفرما! خدایا قسمت مى‏دهیم به عزت محمد و آل محمد اسامى همه ما را در طومار اصحاب و انصار امام زمان(عج) ثبت و ضبط بگردان!

 پى‏نوشتها :
 1 .   المجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۳.
 2 .   الکلینى، محمدبن یعقوب الکافى، ج۲، ص۲۲۲.
 3 .   بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۵۶، ح۱.
 4 .   همان، ح۵۲، ص۱۲۳.
 5 .   همان، ص۱۳۱.
 6 .   همان، ج۳۶، ص۳۸۶.
 7 .   الطوسى، محمدبن الحسن، کتاب الغیبه، ص۲۲۲.
 8 .   همان، ص۲۲۱.
 9 .   همان، ج۵۲، ص۱۲۹، ح۲۴.
 10.   همان، ج۵۲، صص۳۳۸-۳۳۹، ح۸۳.
 11.   الکلینى، محمدبن یعقوب، همان، ج۱، ص۳۷۲.
 12.   المجلسى، محمدباقر، همان، ج۵۳، ص۹۱.
 13.   ائمه(ع) در زمان حضرت بقیهاللَّه برنمى‏گردند. فقط از آن جهت که امام را امام باید غسل دهد و نماز بخواند و کس دیگرى امکان ندارد، حضرت بقیهاللَّه بعد از ۷ سال که هر سالى ۱۰ سال مى‏شود که ۷۰ سال مى‏شود شهید مى‏شوند »ما منا إلا مقتول او مسموم«، حضرت ابا عبداللَّه(ع) رجعت مى‏کنند و غسل و کفن ایشان را برعهده مى‏گیرند و برایشان نماز مى‏خوانند و ایشان را تدفین مى‏کنند. ائمه(ع) در زمان حضرت على(ع) رجعت مى‏کنند.
 14.   المجلسى، محمدباقر، همان، ج۵۲، ص۱۲۲.
 15.   همان، ص۲۴.
 16.   الصدوق، محمدبن على بن الحسین، کمال‏الدین و تمام‏النعمه، ج۲، ص۳۷۷، ح۱.
 17.   المجلسى، محمدباقر، همان، ج۵۲، ص۱۲۸، ح۲۱.
 18.   همان، ج۶۸، ص۹۶.
 19.   سوره ق (۵۰) آیه۱۸.
 20.   همان، ج۵۲، ص۱۳۰.
 21.   همان، ص۱۲۵.
 22.   سوره شمس (۹۱) آیه ۹.
 
ماهنامه موعود – شماره۳۸

همچنین ببینید

فرج صالحان‏

بسيارندمردان و زنانى كه در ميانه درد و رنج وابتلا، آنگاه كه احساس مى كردند ديگر هيچ روزنه اميدى نيست دست نياز وتوسل به سوى ائمه معصومين، ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *