چرا کارگردانان به مقوله آخرالزمان نمی‌پردازند؟

گفت‌وگو با محمدرضا اسلاملو / گفت‌وگو: کریم باباخانی

 اشاره:
محمدرضا اسلاملو، از جمله کارگردانان متعهدی است که در سالیان اخیر پرداختن به باور مهدوی و فرهنگ انتظار را وجهه همت خود قرار داده و در این زمینه کارهای ارزشمندی را تولید کرده که از جمله می‌توان به برنامه‌های مستندی چون «در انتظار موعود»، «جهان در انتظار»، «تا ظهور» و… اشاره کرد.
البته برخی از این برنامه‌ها به هنگام پخش با موانعی برخورد کردند که شرح آن‌را در گفت‌وگویی که با ایشان انجام داده‌ایم خواهیم خواند.
در هر حال با آشنایی بیشتر با فعالیت‌های این هنرمند و همچنین بررسی زمینه‌ها و موانع ترویج باور مهدوی و فرهنگ انتظار گفت و گوی یک ساعته‌ای با وی ترتیب دادیم که توجه شما عزیزان را به حاصل این گفت‌وگو جلب می‌کنیم.

جناب اسلاملو به عنوان اولین سؤال از نخستین تجربه هنری خود یعنی مجموعه تلویزیونی «در انتظار موعود» بگویید.
سال‌ها بود به دنبال این بودم که پیرامون حقیقت «انتظار» مجموعه‌ای هنری تهیه کنم و آن را وظیفه خود می‌دانستم، اما مقداری تردید داشتم از طرفی ترس نیز اجازه این کار را به من نمی‌داد زیرا تجربه‌ای تلخ و منفی، به نام انجمن «حجتیه» ذهن فرهنگی و هنری جامعه را تخریب کرده بود و این امر باعث خلأ فرهنگی شده و هیچ کس جرئت و شهامت نزدیک شدن به این مقوله را پیدا نکند.
من خیلی دوست داشتم با فیلم‌سازی به حقیقت انتظار نزدیک شوم، بنابراین با دیدن اولین فیلم خارجی در خصوص «آخرالزمان» این جرقه در ذهن من زده شد که آینده بشریت و «موعود» سوژه‌ای بسیار مناسب برای فیلم‌سازی است و باید ساخته شود و این حس، قوت قلبی به من داد و جالب آن که قبل از دیدن فیلم تصور می‌کردم تنها من هستم که به این مقوله فکر می‌کنم، در حالی که این سوژه جهانی است و باید به آن پرداخته شود.
همین جا در حاشیه عرض کنم، اوایل جنگ بود که نیروهای بسیجی آموزش می‌دیدند و به جبهه اعزام می‌شدند، من هم عضو بسیج بودم و دوربین به دوش همراه این عده اعزام شدم، در یک منطقه سرسبز گروه به ستون یک حرکت می‌کرد و یک نفر نیز پرچم سبزی به دست، داشت که روی آن «یا قائم آل محمد»(ع) حک شده بود و باد آن‌را بسیار زیبا به اهتزاز درآورده بود من این صحنه را ضبط کردم، همانطور که از سینه‌کش کوه بالا می‌رفتیم، از پشت ویزور که نگاه کردم، یک لحظه پیش خودم گفتم ممکن است این‌ها جزئی از لشکریان امام زمان(عج) باشند، این مسئله خیلی مرا گرم کرد و این پلان ضبط شد، و بارها از تلویزیون پخش گردید. به‌خصوص این‌که دعای عهد را با صدای زیبایی روی آن پیاده کرده بودم و این امر در بیننده خیلی اثر می‌گذارد.
این اولین تجربه من بود. هنگامی‌که شهید «آوینی» از صدا و سیما رفت و مسئول ویدئویی حوزه هنری شد از همه خواست برای فعالیت هنری دور هم جمع شوند و برنامه تولید کنند، من طرح خودم را که «در انتظار موعود» نام داشت ارائه کردم، شهید آوینی پذیرفت و ما کلید کار را زدیم. امروز تأسف می‌خورم که چرا روی این سریال دقت و حساسیت بیشتری به خرج ندادم و برای پایان یافتن آن عجله کردم. البته شاید علت آن این بود که برای اولین بار مقابل دوربین درباره مهدویت سخن گفته می‌شد، به هرحال سد شکسته شد و موانعی که وجود داشت از میان برداشته شد و همکاران با تعجب پی‌گیر موضوع بودند و مشتاق بودند ببیندند سرانجام کار به کجا ختم می‌شود، حتی یکی از فیلم‌سازان با من تماس گرفت و گفت می‌خواهم در زمینه مهدویت فیلم داستانی بسازم؛ پس این نشان می‌دهد که سد شکسته شده و همگان پذیرفته‌اند که حقیقت ظهور می‌تواند دست مایه فیلم‌سازی قرار گیرد. و این نکته برای من خیلی مهم‌تر از خود فیلم بود، زیرا باعث شد جریان فیلم‌سازی مهدویت و انتظار بوجود آید.

آقای اسلاملو با توجه به توضیحاتی که در خصوص تهیه سریال «در انتظار موعود» ارائه نمودید بفرمایید آیا این برنامه از رسانه ملی پخش شد؟ اگر خیر، علت آن چه بود؟
متأسفانه کل سریال از سیما پخش نشد. دلیل آن نیز ترسی بود که مسئولین وقت صدا و سیما در دل داشتند، در یک قسمت از این مستند شفا یافتن یک جانباز شیمیایی چگونگی تشرف او خدمت امام زمان(عج) را ضبط کردم. آن جانباز بسیار جالب و گیرا مسئله تشرف را تشریح کرده بود. من عکس‌های مجروحیت و شفا یافتنش را نیز ضبط کردم ولی متأسفانه سیما از پخش کردن آن خودداری کرد، من تصور می‌کنم صدا و سیما هنوز هم با مقوله مهدی موعود(عج) بیگانه است و لذا حاضر نیست در این مقوله کاملاً وارد شود. اینکه چه باید کرد؟ و چگونه می‌توان ابر سیاه بیم را از آسمان صدا و سیما دور کرد؟ سؤالی است که من نیز به دنبال یافتن پاسخ صحیح آن هستم به اعتقاد من با همین امکانات موجود صدا و سیما می‌توان مشکلات فرهنگی، هنری کشور را حل نمود.

سؤال دیگر من باز می‌‌گردد به اینکه با توجه به گذشت یک دهه از ساخت سریال مستند «در انتظار موعود» و تغییراتی که در فضای فرهنگی کشور به‌وجود آمده آیا زمان  پخش آن از طریق سیما نرسیده است؟
 اینکه فضای فرهنگی و هنری جامعه تغییر کرده و متفاوت‌تر از گذشته شد قبول دارم و برای من هم جای سؤال است که چرا صدا و سیما آن را پخش نمی‌کند؟ با این تفاسیر من کار خود را متوقف نکردم و برنامه‌های دیگری تهیه و نسبت به ساخت مستند «جهان در انتظار» و «تا ظهور» اقدام کردم و خوانندگان عزیز اطلاع دارند که ساخت سریال مستند بسیار مشکل‌تر از ساخت فیلم سینمایی می‌باشد.

هدف و مراد شما از رفتن به سمت این‌گونه سوژه‌ها چیست؟ با توجه به اینکه سوژه‌های مختلفی در جامعه وجود دارد؟
 اگر پاسخ این سؤال را بیست سال پیش می‌دادم خیلی‌ها می‌خندیدند ولی امروز فضای جامعه پذیرای این امر است لذا در پاسخ بخش اول سؤال عرض می‌کنم: بهترین و ناب‌ترین سوژه برای کار کردن حقیقت ظهور و آخرالزمان است. اگر غربی‌ها حقیقت ظهور را آن‌گونه که در اسلام آمده باور داشتند تصور می‌کنید چه اقداماتی انجام می‌دادند؟ حتماً فضای فرهنگی دنیا را تغییر می‌دادند و شرایط را به گونه‌ای در ذهن مردم ترسیم می‌کردند که افراد تصور می‌کردند هر لحظه ممکن است ظهور تحقق پیدا کند و جهان را همواره در حال آماده باش نگه می‌داشتند، در حالی که این حقیقت به صورت رایگان در اختیار ما قرار دارد و ما ارزش این نعمت بزرگ و الهی را نمی‌شناسیم، به گمان من کتاب ظهور بر روی طاقچه ذهن‌ها در حال خاک خوردن است، در تشرفی که به حج داشتم برنامه‌ای ساختم به نام «زائران اُحد» طرح دیگری در دست تهیه دارم با عنوان «حق و باطل» که ادامه مستند «تا ظهور» می‌باشد و در آینده نزدیک ساخته خواهد شد، دغدغه ذهنی من همیشه جنگ و ظهور بوده است به همین دلیل سعی دارم آنچه می‌سازم با مستندات گذشته تفاوت  داشته باشد.

جناب اسلاملو سؤالی که به ذهن من رسید این است که آیا نگاه شما در بحث منجی‌گرایی با نگاه دیگران تفاوت دارد؟ چرا؟
 اینکه دنبال چه هستم، باید بگویم مانند همه انسان‌هایی که منتظر آن حضرت هستند و آرزو دارند برای رضایت قلب ایشان کاری انجام دهند، این علاقه و خواست من نیز هست و همین امر باعث شده بیشتر به بحث مهدویت بپردازم. و این خواست درونی، مرا به اینجا کشانده است. من فکر می‌کنم در پیشگاه حضرت حجت(عج) شرمنده‌ام و خود را فرد موفقی در ترویج فرهنگ مهدویت نمی‌دانم، زیرا کاری که بتوان گفت کارستان باشد صورت نداده‌ام و مانند یک فرد مبتدی در حال تمرین کردن هستم؛ امیدوارم بتوانم کاری در شأن حضرت(ع) ارائه دهم.

با توجه به اینکه شما در کوران ساخت فیلم‌های مستند مهدویت هستید، مشکلات و موانع فیلم سازی در این مقوله را منبعث از کجا می‌دانید؟
 مشکل اصلی از آنجا ناشی می‌شود که هنرمندان و کارگردانان کشور به آخرالزمان نمی‌پردازند، البته نسبت به سال‌های گذشته این روند بهتر شده است، ولی رضایت‌بخش نیست، برای اینکه ده سال آینده افسوس این روزها را نخوریم باید تلاش مضاعف نمود، من اعتقاد دارم اگر به مقوله مهدویت بیشتر و بهتر بپردازیم اتفاق مهم و مبارک ظهور خیلی زودتر از آنکه تصور می‌شود به وقوع  خواهد پیوست، زیرا با پدید آمدن انقلاب اسلامی‌کلید ظهور زده شده و ظهور صغرا واقع شده و آن اتفاق غیرممکن به وقوع پیوسته است.
در سریالی که ساختم با یکی از علمای لبنان به نام شیخ «فتلاوی» که کتاب‌های زیادی هم نوشته مصاحبه کردم؛ او که تحقیقات زیادی حول ظهور انجام داده می‌گفت: به روایت جالبی دست پیدا کرده‌ام مبنی بر این‌که انسان با عمر طبیعی می‌تواند به وقوع پیوستن انقلاب مهدوی و ظهور حضرت را شاهد باشد. می‌خواهم این نتیجه را بگیرم که اگر به حقیقت مطلق که همان حضرت بقیه‌الله(عج) می‌باشد بپردازیم، چقدر به ظهور نزدیک خواهیم شد! گاهی اوقات انسان مشاهده می‌کند اقداماتی را که ما باید برای بسترسازی ظهور انجام دهیم به دست دشمنان رقم زده می‌شود. البته با برداشتی که خودشان از آخرالزمان دارند، من خیلی تأسف می‌خورم که چرا در اردوگاه مسلمانان به مقوله «منجی‌گرایی» کم‌توجهی می‌شود؛ در حالی که باید هرچه زودتر گرد و غبار گذشت زمان و غفلت را از کتاب زیبای ظهور بزداییم و آن‌را باز کنیم و حل تمامی مشکلات امروز و فردا را از درون آن جست‌وجو کنیم، به برکت امام مهدی(عج) پنجره‌های زیادی وجود دارد و هرکس می‌تواند به تناسب موقعیت و وسعت دید خود از پنجره‌ها به باغ سر سبز انتظار بنگرد.

جناب اسلاملو علت کم کاری و یا کاستی هنرمندان را در عرصه مهدویت چگونه ارزیابی می‌کنید؟
 به نظر من بختکی روی فعالیت فرهنگی، هنری کشور سایه‌انداخته است و این مانع جنب و جوش، حرکت و پویایی می‌شود از طرفی عدم استفاده صحیح از حقایقی که در اختیار داریم باعث کم کاری می‌شود، شرایط فرهنگی ما همانند فرد خواب آلوده‌ای است که باید او را کاملاً بیدار کرد. اگر می‌خواهیم فیلم بسازیم باید ترس و نگرانی را نادیده گرفت و با شهامت تمام وارد میدان مبارزه فرهنگی (فیلم‌سازی) شد.

حال که بحث به اینجا رسید اجازه بدهید سؤال کنم چه تکلیفی را برای اهل هنر، سینما، تلویزیون و در یک کلمه اهل امضا در بحث مهدویت قائل هستید؟
 من تصور می‌کنم همه سعی دارند به تکلیف خود در این راستا عمل کنند؛ حال اگر آن اتفاق که باید رخ دهد حاصل نمی‌شود به لحاظ کم ارادتی نسبت به آقا نیست بلکه درک‌ها پایین است، قدرت و درک ما کامل نشده و همه از شدت کار ضعیف شده‌اند چون فعالیت‌ها به صورت متفرقه انجام می‌پذیرد، زیرا به نظم و وحدتی که مدنظر اسلام است دست پیدا نکرده‌ایم.

شما در طول تهیه و ساخت سریال‌های مستندی که برای حضرت حجت(عج) ساخته‌اید آیا با موارد شگفت‌انگیز مانند امداد و… برخورد کرده‌اید؟
 به صورت مشخص خیر، ولی به‌طور عام بله، زیرا در همه آنچه ما انجام داده‌ایم عنایت حضرت را پشت آن احساس می‌کردم. مثلاً برای تهیه مجموعه‌ای با عنوان «تولد دوباره» که پیرامون زندگی تازه مسلمانان است سفری به استکهلم داشتم در آنجا با افراد جالبی برخوردم. یک تازه مسلمان که از کشور اندونزی بود و نام اسماعیل را برای خود انتخاب نموده بود، ابتدا با مکتب اهل سنت آشنا شده ولی پس از مطالعه و تحقیق مذهب تشیع را برگزیده است. او از آخرالزمان و حضرت مهدی(عج) به گونه‌ای سخن می‌گفت که ما تصور کردیم او یکی از یاران نزدیک حضرت است، من در آنجا به این نکته پی‌بردم که چه جهان منتظری داریم؟ و اینها شگفتی آفرین است. به نظر من اگر مجله «موعود» سایتی مخصوص مهدی موعود راه‌اندازی کند با مخاطبان زیادی در جهان ارتباط برقرار خواهد کرد آنگاه پی خواهیم برد که منتظران در جهان به  چه میزان هستند. و حاضرند مطالب و مقالاتی برای مجله ارسال نمایند.
یکی از علل موفقیت‌های غرب در زمینه فرهنگی این است که آنها بر این اعتقادند که هرملتی نسبت به آینده آگاهی داشته باشد می‌تواند در آن دخل و تصرف کند و آن‌را به نفع خود تغییر دهد و این تفکر از «علم‌گرایی» برمی‌خیزد، پس غرب مبنای موفقیت خود را برعلم‌گراِیی نهاده است و دلیل اینکه آنها در فیلم‌ها به آخرالزمان می‌پردازند این است که تصور می‌کنند آینده را می‌شناسند، چون از دریچه ناقص فرهنگ خود به آن نگاه می‌کنند و چون برداشت آنها ناقص است به حقیقت نمی‌رسند. پس اگر دقت کرده باشید در فیلم‌ها به آینده پرداخته و پیرامون آن سخن گفته و آن‌را به نفع خود تغییر می‌دهند همین وضعیت را در عراق شاهد هستیم، من تمام برنامه شبکه‌های ماهواره‌ای را که چهل روز قبل از حمله به عراق پخش می‌کردند ضبط کردم، همه مبلغان مسیحی انجیل‌گرا آتش بیار معرکه بودند و تحلیل آنان این بود که علت پیروزی ایرانیان در جنگ با عراق پشتیبانی فرهنگی و اعتقادی آنان توسط علما و مداحان بود و لذا بیست و چهار ساعته مبلغان مسیحیت بسترسازی  فرهنگی و اعتقادی می‌کردند. در یکی از برنامه‌ها بر روی نقشه عراق تحلیل می‌کردند و به شهر «سامراء» که رسیدند دیالوگ آنها این جمله بود که، «آخرین پیامبر مسلمانان از این شهر برمی‌خیزد پس ما باید این شهر را تصرف کنیم. تا مسلمانان تسلط نداشته باشند. زیرا در غیر این صورت آنان دنیا را فتح خواهند کرد.» و این برداشت را ربط می‌دادند به مکاشفات یوحنا، اما چرا تاکنون موفق نشده‌اند، این به دلیل شناخت ناقص آنان نسبت به آینده می‌باشد.

آخرین سؤال را اینگونه مطرح می‌کنم که «هالیوود» از یک پشتیبانی علمی و اتاق فکر قوی برخوردار است آیا این وضعیت را نمی‌توان در سینمای ایران دنبال کرد، یعنی حوزه‌های علمیه و علما به کمک سینما بیایند؟
فاصله دین و سینما در ایران زیاد است در حالی‌که در حوزه‌ها معادن علم و معرفت وجود دارد پس باید پلی قوی بین این دو ایجاد کرد.
همانطور که شما اشاره کردید علت رشد آنها (غربیان) باز می‌گردد به اینکه آنها قدم‌های علمی را خوب برداشته‌اند و پل‌ها را ساخته‌اند و در پس فیلم‌هایی که می‌سازند تفکر، اندیشه و تحقیق وجود دارد و سخت هم مشغول هستند، لذا نتیجه کار و تلاش خود را می‌گیرند ما نیز با توجه به منابع عظیم و ذخایر مهم و بکری که داریم، می‌توانیم به کمک ابزار و امکانات و تکنولوژی، هنری متعهد و بالنده داشته باشیم. یک ضعف نهایی که در سنیمای ما وجود دارد نبودن پشتیبانی فرهنگی و علمی از جانب حوزه‌هاست که با ایجاد پل این مشکل برطرف خواهد شد؛ در این شرایط می‌توان فایل‌های زیادی  به همین منظور به‌وجود آورد آنگاه هرکس بخواهد فیلمی وسریالی بسازد به راحتی می‌تواند از اطلاعات و دانش‌های موجود استفاده کند در این صورت از دوباره کاری و تکرار جلوگیری خواهد شد.

 از زمانی که برای انجام این مصاحبه در اختیار ما قرار دادید تشکر می‌کنم.

 

ماهنامه موعود شماره ۵۶ 

همچنین ببینید

Antelers6 310x165 - نگاهی به فیلم «شاخ‌ها» : از «آدم‌خواری» تا «توتم‌پرستی»

نگاهی به فیلم «شاخ‌ها» : از «آدم‌خواری» تا «توتم‌پرستی»

علاقه‌ی هالیوود به بازتولید مکرّر ژانر مردگان متحرک(زامبی‌ها) و صحنه‌های هولناک آدم‌خواری و خون‌خواری، نمی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *