در دوران سخت حاکمیت بنیامیّه و بنیعبّاس، حضرات معصومان(ع)، تعلیم و تربیت شیعیان را وجهه اصلی برنامههای هدایتگر خود قرار دادند و به دلیل فقدان شرایط و مقتضیات لازم و به منظور حفظ کیان فرهنگی شیعه و شیعیان آل محمّد(ص)، سعی خود را مصروف تفسیر و تبیین اصول و فروع اعتقادی ولایی شیعی و ذخیرهسازی قوای اهل ولایت برای وقت و بخت معلوم و مقدّر کردند.
در دوران سخت حاکمیت بنیامیّه و بنیعبّاس، حضرات معصومان(ع)، تعلیم و تربیت شیعیان را وجهه اصلی برنامههای هدایتگر خود قرار دادند و به دلیل فقدان شرایط و مقتضیات لازم و به منظور حفظ کیان فرهنگی شیعه و شیعیان آل محمّد(ص)، سعی خود را مصروف تفسیر و تبیین اصول و فروع اعتقادی ولایی شیعی و ذخیرهسازی قوای اهل ولایت برای وقت و بخت معلوم و مقدّر کردند.
ادعیه مأثوره را به عنوان بزرگترین وغنیترین منابع حِکمی، لاهوتی و اخلاقی حضرات معصومان(ع) و واجد هزاران راهبرد و استراتژی برای بودن و زیستن در گستره تاریخ تا به وقت ظهور کبرای دولت حق میتوان شناخت
آن حضرات، به مصداق بیت :
خوشتر آن باشد که سرّ دلبران
گفته آید در حدیث دیگران چهار دسته مهم از مباحث اصلی یاد شده را در قالب ادعیه بیان کردند. این شیوه، خود ضامن حفظ این مجموعه بود؛ زیرا هیچ کس به ادعیه، به چشم مجموعهای از مباحث استراتژیک نمینگریست و از دیگر سو، نوع کلام و بیان به گونهای ترتیب داده شده بود که درک و دریافت دقایق آنها، توسط خلفای بیسواد و همراهان فاقد خرد غیرممکن بود.
راز ماندگاری این ادعیه، پس از حراست ویژه حضرت خداوندی، در وجهی به این موضوع مهم برمیگردد. متأسّفانه، شیعیان نیز به غلط، این آثار مهم را از منظر ادعیه ویژه اهل خلوت و برکنار از تفکّر و سوگیری علیه ائمه کفر شناختند. به همین دلیل است که در هیچیک از مراکز مطالعات فرهنگی، مراکز مطالعات استراتژیک، مراکز تصمیمگیری کلان و رشتههای تحصیلی (علوم سیاسی، حقوق، علوم اجتماعی و کلام، فلسفه تاریخ و …) نشانی از این آثار دیده نمیشود.
در حقیقت، این ادعیه به ترتیب، چهار ساحت اصلی حیات انسان را در عرصه هستی (از فرش الشّیطان تا عرش الرّحمان) مطرح و جایگاه و موقعیت انسان مؤمن و انسان کافر را تبیین و حسب سنّتهای الهی، نحوه سیر و سلوک در عرصه تاریخ و گذار از همه مراتب را تا دستیابی به عالیترین مرتبه قرب الی الله بیان فرمودهاند. بیان فرا زمانی و فرا مکانی، ظرفیت این ادعیه و دریافتهای موجود در آنها را افزایش داده و مجال آن را از زمان فانی تا زمان باقی (ابد الاباد) فرا کشیده است.
رفعت کلام، غنای مفاهیم، ذوق سرشار و الفاظ و ادبیات شاعرانه این ادعیه، خود دلیل محکمی است برای شناخت صاحبان این کلمات و انتسابشان به ساحت متعالی قدسی.
بی تردید مراتب عالی و عرفانی ذوقی این ادعیه، ویژه خودشان است و سایرین از میان مردم مستقرّ در هزاران رتبه فروتر از معصوم(ع)، بسته به درک و دریافتشان، سهمی از آن همه را بر خواهند گرفت. اجازه میخواهم عرض کنم هر چه نسبت بندگان صاحب معرفت با آن حضرات قافنشین که خود از مرتبه قاب قوسین گذشته بودند، بیشتر باشد، پردهها از این ادعیه بیشتر بالا رفته و دقایقش، مکشوف خواهد شد. برکناررفتن پردهها از عروس کلام اهل بیت(ع)، ویژه محرومان این خاندان است و بس.
اگرچه «دعای ندبه»، یک دوره کامل آموزش مباحث اعتقادی است، امّا آنچه که این دعا را از سایر ادعیه متمایز ساخته و باعث میشود تا اینجانب آن را به عنوان یکی از مصادر اصلی مطالعات فرهنگی و شناخت حکمت تاریخ معرفی کند، ترسیم جریانات اصلی جاری در گستره تاریخ از بدو خلقت تا عصر ظهور و برپایی قیامت کبری است. از همین رو، دعای ندبه دعای هدایتگری است که وظیفه تبیینی نقشه کلّی الهی را در خود فراهم آورده است.
وجهه اعتقادی این دعا نیز، برگرفته از نقشه کلّی الهی ترسیم شده در آن است. زنجیره صبغه الله به ناچار در عهد خداوند کریم و آزاد از جمیع تعهّدات مرسومند؛ در حالیکه وفادارانه خود را بر آن عهد مستقیم و استوار میشناسند؛ به همراه حجّت بیبدیل کلام الله که آنان را مستغنی به مراجعه به سایر منابع غیر وحیانی ساخته است؛ در حالیکه، عنایت ربّانی از مسیر فرشتگان رحمت آنان را متّصل به منبع غیبی ساخته و از تردید و تشکیک و لغزش مصون میدارد. این زنجیره، مؤّید به تأییدات الهی، حامل دانش وحیانی و علم بیواسطه حضوری و شهودیاند و به دلیل دارا بودن مقام قرب، صاحب عالیترین درجه از کمالات الهی و لاجرم حقّ تصرّف به اذن الله هستند. این همه، مقام ولایت را در آنها اثبات و اطاعت از ایشان را بر سایر عباد الرّحمان، لازم و بلکه واجب میگرداند.