جهان در بحران-۷

فردایی آمیخته با رعب و وحشت / قسمت هفتم

کریستین زارو۱ ـ ایگور کیما۲
 

 اشاره:
شاید در هیچ دوره از دوران‌های بی‌شماری که کره خاک در عمر طولانی خود شاهد آنها بوده، چون عصر ما، جهان این‌گونه دست‌خوش بحران‌ها و التهاب‌های گوناگون و فراگیر نبوده است؛ بحران‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، زیست‌محیطی و …. فقط کافی است یکی از روزنامه‌های صبح یا عصر را ورق بزنید تا در صفحات مختلف آن با نمودهای مختلفی از این بحران‌های فزاینده روبه‌رو شوید.
جنگ، نبردهای داخلی، کودتا، نسل‌کشی، جنایت علیه بشریت، تروریسم، قاچاق زنان و کودکان، تجارت مواد مخدر، قحطی، گرسنگی، فقر، شکاف طبقاتی، قتل، جنایت، ناامنی، آدم‌ربایی، شکنجه، روسپی‌گری، هم‌جنس‌بازی، سقط جنین، گرم شدن کره زمین، کمبود منابع آب، خشک‌سالی، زلزله، بیماری‌های کشنده و … سرفصل خبرهایی است که هر روز از گوشه و کنار جهان مخابره می‌شود.
راستی چه اتفاقی افتاده است؟ بشر در چه باتلاق خود ساخته‌ای گرفتار آمده که هرچه بیشتر دست و پا می‌زند بیشتر در آن فرو می‌رود؟
آیا برای این بحران‌های فراگیر جهانی می‌توان پایانی تصور کرد؟ آیا بشر متمدن خواهد توانست راهی برای برون رفت از این بحران پیدا کند؟ آیا این همه بحران و التهاب، این همه ظلم و بی‌عدالتی، این همه فساد و تباهی، این‌همه … برای بازگشت انسان از راهی که برای اراده جهان در پیش گرفته کافی نیست؟! آیا وقت آن فرا نرسیده که بشر این فرموده پروردگار حکیم را مورد توجه قرار دهد که:
ظهرالفساد فی البّر و البحر بما کسبت أیدی الناس لیذیقهم بعض الّذی عملوا لعلّهم یرجعون.
به سبب آنچه دست‌های مردم فراهم آورده، فساد در خشکی و دریا نمودار شده است، تا [سزای] بعضی از آنچه را که کرده‌اند به آنان بچشاند، باشد که بازگردند.
آری، وقت بازگشت فرا رسیده است. دیگر وقت آن رسیده که بشر با اعتراف به عجز و ناتوانی خود در مهار این بحران‌ها و اظهار پشیمانی از پشت کردن به «ولیّ خدا» ـ که تنها نجات‌بخش او از این همه ظلم و فساد و تباهی است ـ سر به آستان پروردگار خویش ساید و ناله سر دهد که:
خداوندا! به سبب آنچه دست‌های مردم فراهم آورده، فساد در خشکی و دریا نمودار شده است، پس ولیّ خود و پسر دختر پیامبرت را ـ که هم‌نام رسول توست ـ بر ما آشکار ساز، تا آن‌که همه مظاهر باطل را نابود سازد و حق را ثابت گرداند.
در سلسله مقالاتی که تاکنون با عنوان «جهان در بحران» تقدیم شما خوانندگان عزیز شده، نمادهای مختلف بحران‌هایی که امروز جهان با آنها دست به گریبان است، مورد بررسی قرار می‌گیرد تا عمق و گستردگی این بحران‌ها بیش از پیش روشن شود و عجز و ناتوانی انسان امروز در مهار آنها افزون از گذشته معلوم گردد. باشد تا از این رهگذر همه ما به ضرورت ظهور آخرین حجت برای پایان دادن به همه این آشفتگی‌ها، سرگردانی‌ها، رنج‌ها و بلاها واقف و فرج آن حضرت را با همه وجود از خداوند متعال خواستار شویم.
مهندسی ژنتیک در کنار برخی فوایدش، حامل مخاطرات و پیامدهایی است که تنها تحقق بخشی از آنها می‌تواند حیات را با چالش‌ها و آسیب‌های غیرقابل جبران مواجه سازد.
خلق ویروس‌های جدید، افزایش مقاومت در برابر آنتی‌بیوتیک‌ها، افزایش مصرف سموم و آفت‌کش‌ها، تخریب تنوع زیستی و… از جمله مخاطراتی است که در سال‌های اخیر با آن مواجه بوده‌ایم؛ و در حال حاضر گفته می‌شود که حیات انسانی را با بحران مواجه خواهد ساخت. در این مقاله، نویسنده به بررسی ابعادی از این عامل بحران‌زا پرداخته است.

بی‌شک، مهندسی ژنتیک به نحو قابل توجهی زندگی را در قرن ۲۱ میلادی متأثر از خود می‌سازد. این تکنولوژی، در واقع حامل پیامدها و آثاری است که در تاریخ حیات بشر بی‌سابقه خواهد بود. این تکنولوژی، روز به روز جنبه‌های بیشتری از حیات بشر، را از زاد و ولد گرفته تا درمان بیماری‌ها، تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد. اگرچه در مواردی، این تکنولوژی فرصت‌هایی چون مقابله با بیماری‌های غیرقابل درمان را به ارمغان می‌آورد، اما به استثنای تسلیحات هسته‌ای، تهدیدهای آن به حدّی است که در دنیای کنونی هیچ همتای خطرناکی برای آن وجود نخواهد داشت.
این‌گونه تهدیدها عمدتاً یا نتیجه کشت گیاهان با ژن پیوندی و یا پرورش حیوانات دستکاری شده ژنتیکی با هدف استفاده از آنها در نظام غذایی بشر است. مخاطرات چنین تهدیدهایی به حدّی است که بنا به دلایل متعددّی ـ به واسطه دامنه مخاطرات آن بر سلامت و محیط‌زیست و نیز پیامدهای آن بر جنبه‌های اجتماعی و اقتصادی حیات بشر ـ باید به مقابله با آن پرداخت. در این نوشتار، به بررسی دو جنبه از پیامدهای مخاطره‌آفرین این تکنولوژی یعنی خطرات آن بر سلامت و محیط زیست پرداخته شده است.
امروزه به رغم اطمینان‌های پیاپی‌ای که توسط دنیای صنعت و نهادهای سیاسی در مورد بی‌خطر بودن مواد غذایی دستکاری شده ژنتیکی اعلام می‌شود، پیامدهای آن بر سلامت بشر هنوز هم مبهم و نامشخص است. فرایند تولید جانداران دستکاری شده ژنتیکی که مستلزم داخل نمودن ژن‌ها در محیط آزمایشگاهی به ساختار ژنتیکی موجود زنده می‌باشد، نوعی شیوه نسبتاً ساده است که در مجامع علمی‌به نحو گسترده‌ای رواج یافته است؛ فارغ از آن که چنین فرآیندی می‌تواند با تأثیرات و پیامدهای جدّی‌ بر موجود دستکاری شده همراه باشد.
طبق نظر «گیانی‌تامینو» استاد زیست‌شناسی دانشگاه پادوا ایتالیا، چنین فرآیندی می‌تواند به تغییرات مهمی در عملکرد و رفتار ژن‌ها بینجامد. وی در این‌باره توضیح می‌دهد که ژن‌ها به شیوه‌ای پیچیده با یکدیگر در ارتباط متقابل هستند و با ورود یک ژن جدید، ژن‌های دیگر می‌توانند در این رابطه پیچیده تحت تأثیر قرار گیرند.
مطابق گزارش مهمی‌که توسط انجمن پزشکی بریتانیا در نیمه نخست سال ۲۰۰۳ منتشر شد، وزیر محیط‌زیست بریتانیا تأیید نمود که این مواد ژنتیکی می‌توانند ژن‌های غیرفعال را به نحوی در ساختار موجود زنده به فعالیت وادارند که تأثیرهای آن برای ما نامشخص باشد.

سیب‌زمینی‌های ژنتیکی و موش‌های آزمایشگاهی
در آزمایشی که توسط زیست‌شناس برجسته مجاری انجام شد، نوعی ژن به ساختار ژنتیکی سیب‌زمینی وارد شد تا بدین نحو به تولید یک آفت‌کش بینجامد؛ سپس این نوع سیب‌زمینی به موش‌های آزمایشگاهی داده شد تا نتایج آن بر این موجودات مشخص شود. در همان زمان، گروه دیگری، طی آزمایشی سیب‌زمینی‌های معمولی را با آفت‌کش مخلوط و به موش‌های آزمایشگاهی خوراندند.
گروه اول که از سیب‌زمینی‌های دستکاری شده تغذیه نمودند، با ناهنجاری‌هایی در معده و نیز روده کوچک و بزرگ مواجه شدند. اما گروه دوم با هیچ مشکل خاصی روبرو نشدند و مشخص شد که این آفت‌کش نبوده که مشکل‌ساز بوده است بلکه این فرآیند دستکاری ساختار ژنتیکی است که با ورود ژن بیگانه، با نوعی واکنش غیرطبیعی همراه شده و زمینه آسیب به موش‌ها را فراهم آورده است.
اگرچه این آزمایش به شدت مورد انتقاد صنعت بیوتکنولوژی و مجامع علمی طرفدار این صنعت در بریتانیا قرار گرفت، اما نشان داد که مسئله گیاهان دستکاری شده ژنتیکی، مشکلی جدّی است. جدای از این، موضوع مهم دیگری وجود دارد که نیازمند تأمل جدی است و این موضوع، به استفاده از این غذا توسط آدمی‌برمی‌گردد که احتمال مقاومت بدن در برابر آنتی‌بیوتیک‌ها را به همراه دارد.
این مخاطره از این‌روست که با هضم غذاهای دستکاری شده، DNA که اصولاً به واسطه فرآیندهای دستکاری ژنتیکی، ماهیتی ناپایدار می‌یابد، می‌تواند در بدن انسان تجزیه شود و نتیجه آن، طبق آزمایش‌های متعددی، انتقال مقاومت در برابر آنتی‌بیوتیک‌هایی است که در محصولات دستکاری شده وجود دارد. چنین روندی با افزایش مقاومت باکتری‌های دهان و روده در برابر آنتی‌بیوتیک‌ها همراه می‌گردد. نتیجه طبیعی چنین امری، ضرورت تولید و استفاده از آنتی‌بیوتیک‌های قوی‌تر است که البته با احتمال افزایش عوارض جانبی بر بدن انسان همراه می‌باشد.

ویروس‌های جدید
مخاطره دیگر، به احتمال ظهور ویروس‌های جدید باز می‌گردد. معمولاً دستکاری یک موجود زنده و وارد نمودن ژن جدید، باید با ورود نوعی ماده ژنتیکی با عنوان «تقویت کننده» همراه باشد. هدف این ماده، هدایت ژن جدید برای رسیدن به تأثیر مورد نظر است. نمونه بارز آن را می‌توان در ویروسی که معروف به «اس ـ ۳۵» است و از گل کلم به دیگر گیاهان و موجودات انتقال یافته، مشاهده نمود.
به دلیل ناپایداری این گونه‌ها ژن‌ها، ویروس‌ها می‌توانند به دیگر موجودات زنده و از آن جمله انسان انتقال یافته و با مخاطراتی جدّی برای میزبان جدید همراه شوند. طبیعی است که با گسترش گیاهان و نیز حیوانات دستکاری شده در عرصه محیط زیست، این احتمال نیز افزایش می‌یابد.
تاکنون شرکت‌های چند ملیتی فعّال در عرصه صنعت بیوتکنولوژی از پذیرش انجام آزمایش‌های جامع و جدّی به منظور بررسی مخاطرات موجود، به هر شکل ممکن و از جمله با توسل به لابی‌های سیاسی، سر باز زده‌اند.
در کنفرانس ژوئن ۲۰۰۱ در ژنو، «جفری‌کلی» مدیر امور اروپای شرکت آمریکایی دوپونت، در جمع دانشجویان دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، دلیل این مسئله را این‌گونه ابراز نمود: «اگر شرکت‌های چندملیتی همچون مونسانتو که سرمایه زیادی به این امر اختصاص داده‌اند، بخواهند به انتظار انتشار نتایج محصولات تولید شده‌شان بنشینند، چیزی جز ورشکستگی عایدشان نمی‌شود.»

کشت گیاهان دارویی ژن پیوندی
ورود نسل جدیدی از گیاهان دستکاری شده ژنتیکی که با هدف تولید مواد شیمیایی صنعتی و دارویی کشت می‌شود نیز موضوع نگران کننده‌ای است. طبق گزارشی که اخیراً توسط گروهی از دانشمندان برجسته آمریکایی منتشر شده است، این گیاهان که در فضای آزاد و مزارع کشاورزی پرورش می‌یابند، علاوه بر آلودگی مزارع، با مخاطراتی جدّی بر سلامت بشر همراهند.
امروزه، جدای از مخاطراتی از این دست، مؤلفه‌های دیگری نیز وجود دارد که بایستی از آنها غافل نماند. یکی از مهم‌ترین این موضوعات، ظهور بیماری‌هایی است که با مصرف غذا مرتبط می‌باشند و در چند سال اخیر افزایش چشم‌گیری داشته‌اند.
طبق برآورد مرکز کنترل بیماری‌های دولت ایالات متحده، تعداد بیماری‌های مرتبط با غذاهای مصرفی، حداقل در هفت سال اخیر، رشدی دو برابر داشته است. اگرچه نمی‌توان مدعی شد که این رشد صرفاً محصول ظهور غذاهای دستکاری شده است، اما به هیچ‌وجه هم نمی‌توان نقش این غذاها را منکر شد.
در حالی‌که پیامدهای این محصولات بر سلامت بشر کماکان نامشخص است، بی‌شک تأثیرات آن بر محیط‌زیست، حکایتی دیگر دارد.
گزارش‌ها و مطالعات صورت پذیرفته، جایی برای شک باقی‌ نمی‌گذارد که این گیاهان و محصولات، با پیامدهای غیرقابل جبران بر محیط‌زیست و طبیعت و به ویژه بر مقوله تنوع زیستی همراه بوده‌اند. هرچه محیط‌زیست با تنوع زیستی بیشتری همراه باشد، سلامت آن با تضمین بیشتری همراه است، اما با ظهور این موجودات و محصولات جدید، این تنوع به نحوی غیرقابل کنترل در معرض تهدید قرار می‌گیرد.
انتقال گرده، توسط حشرات و باد به مسافت‌های دور دست، این امکان را فراهم می‌آورد تا دیگر گونه‌ها نیز در معرض آلودگی قرار گیرند که از اولین پیامدهای آن، تخریب تنوع زیستی است. نمونه بارز این پدیده را در ایالت اکساکای مکزیک شاهده بوده‌ایم.
در زمستان سال ۲۰۰۱ «اگناسیو چاپلا» و «دیوید کوئیست» دو محقق از دانشگاه برکلی دریافتند که آلودگی‌های وسیعی در یکی از ایالت‌های مکزیک گسترش یافته است. اگرچه نتایج تحقیق آنها هنوز هم مورد اختلاف است، اما مشخص شده است که عامل این آلودگی، ذرت آلوده وارداتی از ایالات متحده بوده است. بذرهای وارداتی‌ که به میزان اندکی در مزارع اکساکا مورد استفاده قرار گرفته بودند، مزارع گسترده‌ای را در این ناحیه آلوده کردند.
جدای از گیاهان، حیوانات دستکاری شده نیز با پیامدهایی بر محیط‌زیست همراهند. امروزه ورود موجودات جدید به قدری افزایش یافته که دیگر اکوسیستم توان مطابقت دادن خود را با این گونه‌ها، به راحتی ندارد. گروهی از دانشمندان دانشگاه پوردمو کشف کرده‌اند که نوعی ماهی دستکاری شده ژنتیکی، جمعیت گسترده‌ای از ماهی‌های وحشی را به آستانه انقراض کشیده است؛ این گونه دستکاری شده جدید، به لطف اندازه بزرگ‌تر خود، توانسته بر دیگر رقبای خود پیروز شود و آنها را به انقراض بکشاند.
این تحقیق، در ادامه، به این نکته اشاره می‌کند که تنها رها شدن شصت ماهی دستکاری شده از این نوع در یک محیط طبیعی، با نابودی شصت هزار ماهی وحشی همراه است. حال با وجود امکان گریختن این گونه ماهی‌ها از پرورشگاه‌های مصنوعی به آب‌های طبیعی، این نگرانی به نحو بارزی تشدید می‌شود.
مسئله آخر هم به موضوع استفاده از آفت‌کش‌ها مربوط می‌شود. برخلاف نظر حامیان این تکنولوژی، مصرف آفت‌کش‌ها در نتیجه استفاده از این گونه محصولات، نه تنها کاهش نداشته بلکه با افزایش قابل توجهی همراه بوده است. طبق تحقیق «چارلز بردک» از مرکز سیاست‌گذاری علم و محیط‌زیست آمریکا که برپایه اطلاعات ارائه شده توسط وزارت کشاورزی این کشور صورت پذیرفته است، مشخص شده است که تنها در سال‌های آغازین استفاده از این محصولات، شاهد کاهش مصرف بوده‌ایم و این در حالی است که در سال‌های بعد، با افزایش چشم‌گیر مصرف این آفت‌کش‌ها و بسیار بیشتر از حد متعارف سابق مواجه بوده‌ایم.

پی‌نوشت‌ها:
٭ سیاحت غرب، ش ۲۶؛ به نقل از: www.alternet.com
۱. Christian Zarro: نویسنده و محقق بریتانیایی.
۲.  Igor Cima: استاد آسیب‌شناسی از دانشگاه برن سوئیس.

ماهنامه موعود شماره ۵۷ 

همچنین ببینید

ویژه نامه آخرالزمان

component/k2/item/28006-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86.html ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *