بحران در پزشکی مدرن
قسمت هشتم / باری ام. چارلز۱
اشاره:
شاید در هیچ دوره از دورانهای بیشماری که کره خاک در عمر طولانی خود شاهد آنها بوده، چون عصر ما، جهان اینگونه دستخوش بحرانها و التهابهای گوناگون و فراگیر نبوده است؛ بحرانهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، زیستمحیطی و …. فقط کافی است یکی از روزنامههای صبح یا عصر را ورق بزنید تا در صفحات مختلف آن با نمودهای مختلفی از این بحرانهای فزاینده روبهرو شوید.
جنگ، نبردهای داخلی، کودتا، نسلکشی، جنایت علیه بشریت، تروریسم، قاچاق زنان و کودکان، تجارت مواد مخدر، قحطی، گرسنگی، فقر، شکاف طبقاتی، قتل، جنایت، ناامنی، آدمربایی، شکنجه، روسپیگری، همجنسبازی، سقط جنین، گرم شدن کره زمین، کمبود منابع آب، خشکسالی، زلزله، بیماریهای کشنده و … سرفصل خبرهایی است که هر روز از گوشه و کنار جهان مخابره میشود.
راستی چه اتفاقی افتاده است؟ بشر در چه باتلاق خود ساختهای گرفتار آمده که هرچه بیشتر دست و پا میزند بیشتر در آن فرو میرود؟
آیا برای این بحرانهای فراگیر جهانی میتوان پایانی تصور کرد؟ آیا بشر متمدن خواهد توانست راهی برای برون رفت از این بحران پیدا کند؟ آیا این همه بحران و التهاب، این همه ظلم و بیعدالتی، این همه فساد و تباهی، اینهمه … برای بازگشت انسان از راهی که برای اراده جهان در پیش گرفته کافی نیست؟! آیا وقت آن فرا نرسیده که بشر این فرموده پروردگار حکیم را مورد توجه قرار دهد که:
ظهرالفساد فی البّر و البحر بما کسبت أیدی الناس لیذیقهم بعض الّذی عملوا لعلّهم یرجعون.
به سبب آنچه دستهای مردم فراهم آورده، فساد در خشکی و دریا نمودار شده است، تا [سزای] بعضی از آنچه را که کردهاند به آنان بچشاند، باشد که بازگردند.
آری، وقت بازگشت فرا رسیده است. دیگر وقت آن رسیده که بشر با اعتراف به عجز و ناتوانی خود در مهار این بحرانها و اظهار پشیمانی از پشت کردن به «ولیّ خدا» ـ که تنها نجاتبخش او از این همه ظلم و فساد و تباهی است ـ سر به آستان پروردگار خویش ساید و ناله سر دهد که:
خداوندا! به سبب آنچه دستهای مردم فراهم آورده، فساد در خشکی و دریا نمودار شده است، پس ولیّ خود و پسر دختر پیامبرت را ـ که همنام رسول توست ـ بر ما آشکار ساز، تا آنکه همه مظاهر باطل را نابود سازد و حق را ثابت گرداند.
در سلسله مقالاتی که تاکنون با عنوان «جهان در بحران» تقدیم شما خوانندگان عزیز شده، نمادهای مختلف بحرانهایی که امروز جهان با آنها دست به گریبان است، مورد بررسی قرار میگیرد تا عمق و گستردگی این بحرانها بیش از پیش روشن شود و عجز و ناتوانی انسان امروز در مهار آنها افزون از گذشته معلوم گردد. باشد تا از این رهگذر همه ما به ضرورت ظهور آخرین حجت برای پایان دادن به همه این آشفتگیها، سرگردانیها، رنجها و بلاها واقف و فرج آن حضرت را با همه وجود از خداوند متعال خواستار شویم.
در هشتمین قسمت از این مقالات، بحران درپزشکی مدرن مورد بررسی قرار میگیرد.
پزشکی مدرن علاوه بر دستاوردهایی که همراه داشته، حامل آسیبها و عوارض سنگینی نیز بوده است. دور شدن پزشکی جدید از درمانهای طبیعی و گیاهی و محور قرار دادن درمانهای شیمیایی و صناعی، عامل اصلی بروز این آسیبها و عوارض به شمار میرود. امروز بیماریهای یاتروژنیک یا «پزشکزاد» خود، حجم عظیمی از بیماریهای مبتلا به مردم را تشکیل میدهد. مقاله زیر به بررسی ابعاد این موضوع پرداخته است.
روی شوراتز، عضو انجمن پزشکی آمریکا میگوید:
ما باید مردم را نسبت به بیثباتی و عدم قطعیت پزشکی جدید آگاه نماییم. در پناه چنین پزشکیای است که بسیاری از مردم نه تنها درمان نمیشوند، بلکه در مواردی با مشکلاتی نیز روبرو میشوند. این یک واقعیت است که پزشکی امروز، بر پایه آزمایش و خطا بنیان نهاده شده است.
امروزه، بیماری «پزشکزاد»2 و یا به عبارتی دیگر بیماریی که محصول پزشکی مدرن است، به مثابه خطری برای سلامت مردم کشورهای مختلف شناخته میشود. هم اینک در پایگاه اطلاعاتی «مدلاین» آمریکا، هفت هزار مقاله، گزارش و پژوهش علمیکه از سال ۱۹۶۶ به بعد نوشته شده است، نگهداری میشود که بیانگر آن است که تعداد قابل توجهی از بیماران با مشکلاتی که محصول معالجات و یا تأثیرات نامطلوب داروها میباشد، مواجه شدهاند. واقعیت آن است که این تأثیرات زیانآور و حتی مرگبار با هر جنبهای از پزشکی نوین، از داروها گرفته تا تشخیص، درمان و اَعمال جراحی، ملازم و همراه شده است.
فشار اقتصادی
مشکلات و نابسامانیهای حاصله از درمانهای پزشکی جدید با خلق فشارهای اقتصادی جدّیی همراه شده است. به عنوان نمونه، بر طبق آمار ارائه شده در آمریکا تنها در سال ۱۹۹۵ بالغ بر ۷۶ میلیارد دلار بر اقتصاد این کشور، فشار اقتصادی حاصل از این پدیده تحمیل شده است که این رقم تقریباً دو برابر هزینه درمان دیابت در آمریکا و همسان هزینههای مصروف شده برای درمان بیماران قلبی و عروق است.
بهطور کلی، بیماریهای پزشکزاد میتواند محصول عواملی از جمله اشتباهات در تجویز و یا استفاده از داروهای نامناسب، سوانح ناخواسته، استفاده نامناسب از شیوههای تشخیص و درمان، آسیبها و پیامدهای جانبی، بالقوه و ذاتی پزشکی مدرن، اَعمال جراحی و مواردی از این دست باشد.
محیط بیمارستانها
محیط بیمارستانها منشأ خطرات فراوانی محسوب میشود. مطالعات انجام شده در دانشکده پزشکی هاروارد، حکایت از آن دارد که ۳۶ درصد بیمارانی که در بیمارستانها پذیرش میشوند، با آسیبهای حاصل از بیماریهای پزشکزاد روبهرو میشوند که این مسئله در مورد ۲۵ درصد این جمعیت با عوارض جدی و حتی مرگبار همراه است. به علاوه، آمارها بیانگر آن است که بیش از نیمی از این پدیده، محصول استفاده از داروهای جدید است. نتیجه یکی از بررسیهای به عمل آمده در یکی از بیمارستانهای آموزشی بر روی ایستهای قلبی حکایت از آن دارد که ۶۴ درصد اینگونه ایستها، قابل پیشگیری بوده که استفاده نامناسب از داروها علت اصلی آنها محسوب میشود. علاوه بر اختلالاتی از این دست، محیط خود بیمارستانها هم به عفونتها و سرایت بیماریهای خطرناک از جمله ابتلای به بیماریهایی که حاصل عملکرد میکرو ارگانیسمهای نادر و یا مقاوم در برابر داروها هستند و از اینرو درمان آنها نیز غالباً با مشکلاتی جدی همراه است، دامن میزنند.
آمارها بیانگر آن است که ۱۵ درصد فعالیت بیمارستانها معطوف به درمان آثار جانبی داروها شده است. واقعیت آن است که هر نوع دارویی ولو داروهای مرسومیکه حتی بدون تجویز پزشک میتوان به راحتی آنها را از داروخانهها تهیه نمود، با آثاری جانبی همراهند. این تأثیرات عمدتاً شامل کهیر، حالت تهوع، سردرد، سرگیجه، خوابآلودگی، اسهال و خونریزی معده است که شمار قابل توجهی از استفادهکنندگان را به خود مبتلا میسازد؛ اما جدای از این موارد، حساسیتها و پیامدهای شدیدتری که میتواند جدیتر و وخیمتر برشمرده شوند، شامل افسردگی روحی، ضربان نامنظم قلب، گلو درد، برونشیت، نقص و اختلال سیستم ایمنی بدن، اختلالات شدید خونی همچون: کمخونی، مسمومیتزایی و آسیب به کبد و کلیه و … است.
به رغم آشکار بودن این گونه تأثیرات نامطلوبِ دارویی، دکتر «دیوید کسلر» رئیس سازمان غذا و داروی آمریکا بر این باور است که تنها یک درصد اینگونه حساسیتهای شدید دارویی در این کشور به مراکز پزشکی گزارش داده میشود.
این معضل، زمانی جدیتر میگردد که امروزه شاهد آن هستیم که شمار زیادی از مردم در معرض اینگونه شیوههای درمانی قرار گرفته و ناخواسته تأثیرات جانبی و ملازم آنرا تجربه مینمایند. نشریه پزشکی «نیوانگلند» به عنوان نمونه مینویسد: «استفاده گسترده از داروهای ضدالتهابِ غیراستروئیدی [مانند دیکلوفناک و پروفن] همه ساله در آمریکا با ۳۳۰۰ مورد مرگ و ۴۱۰۰۰ بستری شدن در بیمارستانها همراه میگردد.»
داروهای سمّی
بسیاری از داروها با آثار جانبیی همراهند که خود برای به وجود آوردن یک بیماری ثانوی کفایت میکنند که نمونه آن بیماری «پارکینسون» است. این بیماری در واقع محصول تأثیرات جانبی داروهای ضد روانپریشی و یا داروهای ضد افسردگی است. برطبق یکی از مطالعات انجام شده توسط دانشکده پزشکی «هاروارد» داروهایی از این دست در ۳۷ درصد بیماران مسن که تحت درمان قرار گرفتهاند، عامل اصلی ابتلای آنها به بیماری پارکینسون است. به عنوان نمونه داروی «ال ـ دوپا»3 که برای درمان این بیماران مورد استفاده قرار میگیرد، با تأثیرات شدید جانبیی همراه است که کنترل این تأثیرات خود مستلزم استفاده از داروهای دیگر است. از موارد دیگر میتوان به بیماری عروقی «کلاژن» که محصول استفاده از داروهای ضد فشار خون است و یا به «نشانگان کاشینگ»4 که محصول استفاده طولانی مدت از «کورتیک استروئید»5 است، اشاره نمود.
نشریه پزشکی نیوانگلند نیز تاکنون نتیجه مطالعات متعددی را منتشر نموده که شیمی درمانی را با ظهور غدد بدخیم سرطانی جدیدی مرتبط میسازد. همچنین بررسیها بیانگر آن است که استفاده از بسیاری از داروها در دوران حاملگی، جدا از ایجاد نقصهایی در جنین یا نوزاد، با عوارض و پیامدهایی در دوران کودکی و حتی بزرگسالی همراه است. متأسفانه از آنجا که بسیاری از زنان، خود مشتاقانه به استقبال داروها میروند، آثار آنها کمتر مورد توجه قرار میگیرد که نمونه بارز آنرا میتوان به گسترش اسفانگیز اختلالات در زاد و ولد کودکان در اروپا، در نتیجه استفاده از «ثالیدومید»6 و یا بروز سرطان در کودکان و یا مادرانی که در دوران بارداری خود از داروی «دایت هیلیتل بسترل»7 استفاده کردهاند، اشاره کرد.
غیر از این موارد، استفاده بیش از حد از آنتیبیوتیکها به خلق نژادهایی مقاوم در میکروارگانیسمها انجامیده است که پیشتر در برابر این نوع داروها آسیبپذیر بودهاند. البته تاکنون نیز نگرانیهایی جدی در قبال بروز بیماریهایی شایع که در برابر داروهای موجود مقاوم هستند، ابراز شده است که نمونهای از آن ظهور میکروارگانیسم «تیوبرکلوسیس»8 است که در برابر همه داروهای موجود مقاوم است.
اعمال جراحی غیرضروری
بررسیها و پژوهشهای به عمل آمده، بیانگر آن است که هماکنون استفاده نامناسب و یا بهکارگیری بیش از حد اعمال جراحی و نیز استفاده مستمر از شیوههای جراحی موسوم، خود به یک معضل جدی تبدیل شده است. یکی از کمیتههای فرعی کنگره آمریکا به دنبال یکی از بررسیهای خود اعلام نمود که در این کشور تنها در عرض یک سال، تقریباً دو میلیون عمل جراحی غیرضروری صورت میپذیرد که این میزان اعمال جراحی با ۱۲ هزار مرگ و به هدر رفتن ۱۰ میلیارد دلار همراه بوده است.
تکنولوژیهای زیانآور
اتکا و وابستگی به تکنولوژیهای پیشرفته هم در مرحله تشخیص و هم در مرحله درمان، به عنوان یکی از منابع آسیبهای موجود محسوب میشود که مبیّن قصور و خطاهای موجود در اینگونه ابزار و ماشینهای جدید و یا استفاده نادرست از تکنولوژی است. به عنوان مثال، بررسیها حکایت از آن دارد که ۲۶ درصد بیماریهای پزشکزاد در بخشهای مراقبت ویژه، با نقص در تجهیزات به کار گرفته شده، مرتبط است.
مراقبتهای بهداشتی غیرقابل اطمینان
علاوه بر موارد یاد شده، مراقبتهای بهداشتی، کمتر برپایه شواهد و مدارک علمی اعمال میگردد. سردبیر نشریه «برتیش مدیکال» طی مطلبی، افشا نمود که تنها ۱۵ درصد معالجات پزشکی مبنای علمی دارند و از همینرو است که بیماران همواره با آسیبهای جدی، دست به گریبان هستند. نمونه بارز این مطلب را میتوان به استفاده رایج از تشعشات پزشکی در سالهای پیش با هدف بزرگتر کردن غده «تیموس» در دوران نوزادی اشاره کرد که هماکنون مشخص شدهاندازه این غده که پیشتر اندازهای غیرطبیعی خوانده میشد، کاملاً طبیعی است و تنها نتیجه استفاده از این پرتوها چیزی جز بروز سرطان در دوران بزرگسالی این افراد نیست.
عرضه و تبلیغ داروهای سمّی
توسل به شیوههای بازاریابی برای عرضه محصولات و فرآوردههای دارویی، به فشاری جدی به پزشکان برای استفاده از اینگونه فرآوردههای جدید تبدیل شده است. نشریه پزشکی «هاسپیتال پرکتیس» در مطلبی بدین نکته اشاره نموده که رقابت شرکتهای دارویی، به ترویج و هجوم شدید اطلاعاتی که مبلّغ استفاده از داروهای جدید توسط پزشکان میباشد، تبدیل شده است. در واقع، توسل به این گونه بازاریابیهاست که میتواند اطلاعات علمی مبیّن آسیبهای این داروها را که عموم مردم هم از کم و کیف آنها اطلاعاتی ندارند، به تضعیف کشاند. اگرچه ممکن است که نهایتاً برخی از این داروها از صحنه خارج شوند، اما به هرحال، خطراتی جدّی را در طول رواج خود بر جامعه تحمیل نمودهاند. به عنوان مثال «بنوکسا پروفن»9 که به عنوان یک داروی ضدالتهاب غیراستروئیدی شناخته میشود، در سال ۱۹۸۲ برای نخستین بار به بازار عرضه شد و شدیداً مورد تبلیغ و خرید و فروش قرار گرفت و بالاخره پس از بروز موارد زیادی از مسمومیتهای مرگبار کبدی در بریتانیا بود که بالاخره این دارو از صحنه خارج شد. و یا در مورد «زومپیراک سدیم»10 که اگرچه با عنوان دارویی مسکن، به شدت به بازار سرازیر شد، اما پس از یک سال و پس از ارائه گزارشهای متعددی مبنی بر ابتلای مصرفکنندگان به عارضه «آنافلاکسیس»11 از بازار جمعآوری شد. در مورد دو داروی قلبی «فلسایناید»12 و «انسایناید»13 که در حجمی عظیم و با توسل به این ادعا که به کنترل ضربان قلب کمک میکند، پس از سالها مصرف توسط بیماران، پژوهشها نشان داد که این دارو با بینظمیهایی مهلک همراه بوده تا آنجا که درصد مرگ و میر کسانیکه از این داروها در درمان خود استفاده نمودند، ۵/۲ برابر کسانی بود که صرفاً از دارونماها برای درمان آنها استفاده شده بود.
از سوی دیگر کشورهای در حال توسعه که از ابزار نظارتی کمتر و ضعیفتری برخوردارند، با مشکلات و معضلاتی خاص که محصول بازاریابی غیرمنطقی شرکتهای چند ملیتی و شرکتهای دارویی داخلی است، مواجه هستند. مطابق نظر دکتر «لی» و همکارانش، ادعاهای غیرمنطقی و نابجا مبنی بر کارآیی و سلامت این گونه داروها، نه تنها ادامه یافتند، بلکه هماینک بر حجم آنها نیز افزوده شده است. گذشته از عوارض جانبی این داروها، هزینه سنگین آنها به عنوان خطری جدّی برای اقتصاد اینگونه کشورها محسوب میگردد.
نیاز مبرم دانش جدید
پزشکان و بیماران هم اینک خطرات پزشکی جدید را به استناد ضرورت روی آوردن به آن، پذیرفتهاند که این مسأله در مورد خطاهای پزشکی نیز صادق است. مطالعات و پژوهشهای به عمل آمده، حکایت از آن دارد که این گونه خطاها به حدّی است که دیگر به عنوان بخش اجتنابناپذیر پزشکی جدید پذیرفته شدهاند تا آنجا که با عنوان «خطاپذیری ضروری» شناخته میشوند؛ اما حقیقت آن است که پذیرش اسفناک بیماری یا خطای پزشکی به عنوان پیامد درمان، بیانگر انحرافی از مهمترین اصل اخلاقیات پزشکی یعنی «درمان با آسیب همراه نباشد» است. گنجینه اطلاعاتِ مستند و جمعآوری شده در مورد ماهیت واقعی و دامنه خطراتی که ملازم پزشکی جدید است، این نکته را آشکار ساخته که نارساییهای اساسی موجود در این رویکرد پزشکی و این دانش جدید، به حدّی است که بایستی بیدرنگ و به نحوی جدّی و مؤثر در مقابل آن اقدام نمود.
پینوشتها:
٭ سیاحت غرب، ش ۶، ص ۸۲؛ به نقل از سایت:
www.maharishi-india.org
۱. Barry M.Charles.
۲. Iatrogenic.
۳. L-dopa.
۴. Cushing’s syndrome.
۵. Cortico-steroid.
۶. thalidomide.
۷. diethy lstibestrol.
۸. tuberculosis.
۹. benoxaprofen.
۱۰. Zompirac sodium.
۱۱. anaphulaxis.
۱۲. Flecainide.
۱۳. encainide.
ماهنامه موعود شماره ۵۹