حمید واحدی (ارومیه)
چرا ز پیک سپیده خبر نمیآید؟
چه رفته است که شب را سحر نمیآید
به پیشواز، همه منتظر، چراغ به دست
سوار صبح چرا از سفر نمیآید
به انتظار سپیده، سپید شد دیده
ز پشت قلّه شب، صبح در نمیآید
امیدوار نشستیم در گریوه صبر
به انتظار، ولی منتظر نمیآید
چگونه از سر کوچه به خانه برگردم
بدین گمان که سواری دگر نمیآید
امید ماست که پایش همیشه میلنگد
سوار وادی خورشید ورنه میآید
ماهنامه موعود شماره ۶۰