چرا و چگونه فرزندان خود را تشویق کنیم/ بچه ها نیاز به تشویق دارند

بچه ها و کودکان باید تشویق شوند تا احساس خوبی نسبت به خویش داشته باشند، طی یادگیریهای جدید به انجام فعالیت مورد نظر دلگرم و تحریک شوند و حس لیاقت و داشتن کفایت در آنها رشد کند.

یکی از راههای رشد دهنده نفس در انسانها تشویق است، تصور اینکه چگونه انسانها می توانند بدون تایید موفقیت ها و تواناییهایشان برای خود ارزش قائل شوند، تصوری بیهوده است. اگر چه همه ما از قدرت تشویق و اهمیت آن بر سلامت روان آگاهی داریم، ولی در بعضی خانه ها تشویق تبدیل به کالایی نایاب شده است.

لازم است با خود فکر کنیم که آخرین باری که فرزندمان را تشویق کرده ایم کی بوده؟ امروز، هفته پیش؟ شکی نیست که خیلی سرسخت بوده ایم. آیا امروز فرزندمان را در آغوش گرفته ایم؟ آیا می دانیم که برای او کمی تشویق درست و به موقع، هنوز هم خیلی مهم است.

بچه ها باید تشویق شوند تا احساس خوبی نسبت به خویش داشته باشند، طی یادگیریهای جدید به انجام فعالیت مورد نظر دلگرم و تحریک شوند، حس لیاقت و داشتن کفایت در آنها رشد کند و ما را از توانییهایشان که جزئی از کل خود آگاهی آنهاست مطلع سازند.

بچه ها در حالی که برای انجام کاری کوشش می‌کنند و مهارت های جدید در آنها رشد می‌یابد، نیاز به توجه بزرگسالی دارند که اطرافیان آنها را تشکیل می دهند.به این رفتار مورد انتظار آنها در اصطلاح “باز خورد” می‌گویند. برای انجام کارهایی مثل شناکردن، دوچرخه سواری، خواندن و نقاشی کردن اگر تلاش کودک شناخته شده و تایید گردد و برای بهبود کارهایش به او کمک شود، به هنگام سخت تر شدن همین تمرین ها، باز هم احساس خوبی در زمینه ادامه آنها دارد. هر توفیق جدید باعث رشد تدریجی احساسی اعتماد به نفس در آنان می‌شود و آنها را از تواناییهایشان آگاه می سازد.

تشویق غذای روح و روان است و برای پیش بردن کار، بسیار ضروری. اگر کودک ما در حوزه ای خاص توانیای و استعداد دارد، حتما آن را شناسایی کنیم. تشویق، باعث ایجاد پشتکار و میل به تمرین بیشتر در او شده و کودک را نسبت به رشد توانایی اش دلگرم تر می‌کند تا حدی که آن توانایی جزئی از خود آگاه او می‌شود. برخی از والدین تا اندازه ای با این عقیده مخالفند، ولی دست کم باید به آنها گفت که شناختن توانایی بچه ها کار غلطی نیست. ما به عنوان یک انسان نیاز داریم که ضعف ها و توانایی های خود را بشناسیم و بتوانیم از طریق شناخت آنها شخصیت خود را با آگاهی واقع بینانه تری رشد دهیم. درست و واقعی از خود، نقطه شروعی برای تعیین و سازگاری ما با زندگی است.

چگونه تشویق کنیم

اولین قانون تشویق این است که این کار را به طور واقعی و حقیقی انجام دهیم، نه ظاهری و دروغین. تلخ ترین واقعیت موجود این است که گاهی تشویق در پرده غیبت فرو می رود و به ندرت به یاد استفاده از آن می افتیم. مثلا هنوز هم جامعه برای کارهای سخت و سرویس های خدماتی و کمک رسانی ارزشی قائل نیست و کسی ارائه کنندگان این خدمات را تشویق نمی‌کند. ممکن است در جامعه این احساس شود که زیاد هم نباید خود را مدیون مسائلی خاص دانست، زیرا آنها نیز به ازای انجام خدمات خود پول دریافت می‌کنند.

واقعیت این امر این است که حتی اگر این گونه فکرمی‌کنیم دست کم می‌بایستی سعی کنیم که این طرز فکر را در خانواده به فعلیت نرسانیم، چرا که در غیر این صورت باید بدانیم هزینه سنگین آن از دست رفتن خود آگاهی فرزندانمان است.

برای آنکه تشویق موثرافتد، باید خالص باشد و خالصانه بیان شود. اگر می خواهیم وقت بچه ها را هدر دهیم و با رشد آنها مقابله کنیم، از نوعی تشویق توام با ریاکاری، پوچ، تهی، تعاریف غیر واقعی و تعارفی استفاده کنیم.

اگر بچه ها متوجه شوند که جمله “کارت خوب است عزیزم! را به شکلی غیر ارادی و بدون هر گونه احساس واقعی بر زبان آورده ایم، دچار نا امیدی و ناراحتی شدیدی می‌شوند. کودکان در این مواقع فکر می‌کنند که واقعا از موفقیت هایشان خوشححال نشده و به آنها توجهی نداریم. اگر هنگام تشویق، احساس کنند که منظور واقعی ما تشویق آنها نبوده است، رفتارمان را این گونه تعبیر می‌کنند که تلاش کرده ایم با این حرف ها احساس خوبی نسبت به کاری که حتی خودش هم مطمئن نبوده که بتواند درست انجام دهد، در او ایجاد کنیم. این تشویق به جای اینکه تقویت اعتماد به نفس در او بشود، آن را از بین خواهد برد برای اینکه کودکمان را ریاکارانه تشویق نکنیم جملاتی را به کار ببریم که با من شروع می‌شود، مثل من فکر می‌کنم واقعا تمام تلاش خودت را برای تحقیق مدرسه ات انجام داده ای.یا من دوست دارم وقتی امروز دوستت برای بازی با تو آمد، اسباب بازهایت را به او بدهی.

در نتیجه وقتی صحبت های خود را با “من”شروع می‌کنیم تشویق ما بیشتر جنبه واقعی پیدا می‌کند. زیرا واقعی بودن اساس تشویق درست است و دلایل مهم و عمدتا دقیق استفاده با جملاتی که با “من” شروع می‌شود این است که این نوع جملات مشخص می‌کنند ما در حال بیان نظرو احساس شخصی خود نسبت به رفتار کودک هستیم و بر اساس ارزشهایی که نزد خودمان اعتبار دارد آن را تفسیر می‌کنیم ووقتی می‌گوییم عالی است!، کارت را بسیار عالی انجام دادی و رفتارت وحشتناک است در واقع نشان داده ایم که بچه هایمان را با معیار هایی قطعی و عمومی، مثل خوب بودن و یا بد بودن و موفق شدن یا شکست خوردن می سنجیم.

مهر

همچنین ببینید

لوشاتو

لوکاشنکو: به پریگوژین گفتم که نیروهای واگنر مثل حشره له خواهند شد

رئیس جمهور بلاروس تأکید کرد که به رئیس واگنر در مورد نابودی اعضای گروه هشدار …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *