حضرت امام خمینی(ره)، سالها پیش از اوجگیری نهضت اسلامی و پیروزی انقلاب اسلامی، در زمانی که به نجف اشرف تبعید شده بودند، پایهگذار گفتمانی جدید در عرصه نظام سیاسی و اداره جامعه در عصر جدید شدند.
ایشان نخستین بار در بهمن ۱۳۴۸ (برابر با ذی قعده و ذی حجه ۱۳۸۹) در جلسات درس خارج بیع به طرح این نظریه پرداختند۱ و بعدها به هنگام تحریر کتاب البیع (جمادی الاولی ۱۳۹۶) آن را تبیین و تکمیل کردند.۲ اساس نظریه یاد شده بر اثبات جامعیت احکام اسلامی و توانایی آن برای اداره جامعه و پاسخگویی به نیازهای مختلف انسان و ضرورت تشکیل حکومت اسلامیبرای اجرای احکام و قوانین اسلامیبود. حضرت امام(ره) در مقدمه کتاب ولایت فقیه مینویسد:
اسلام دین افراد مجاهدی است که به دنبال حق و عدالتند. دین کسانی است که آزادی و استقلال میخواهند. مکتب مبارزان و مردم ضد استعمار است. اما اینها اسلام را طور دیگری معرفی کردهاند و میکنند تصور نادرستی که از اسلام در اذهان عامه به وجود آمده و شکل ناقصی که در حوزههای علمیه عرضه میشود برای این منظور است که خاصیت انقلابی و حیاتی اسلام را از آن بگیرند و نگذارند مسلمانان در کوشش و جنبش و نهضت باشند؛ دنبال اجرای احکام اسلام باشند؛ حکومتی به وجود بیاورند که سعادتشان را تأمین کند؛ چنان زندگی داشته باشند که در شأن انسان است.
مثلاً تبلیغ کردند که اسلام دین جامعی نیست؛ دین زندگی نیست؛ برای جامعه نظامات و قوانین ندارد؛ طرز حکومت و قوانین حکومتی نیاورده است؛ اسلام فقط احکام حیض و نفاس است؛ اخلاقیاتی هم دارد، اما راجع به زندگی و اداره جامعه چیزی ندارد. تبلیغات سوء آنها متأسفانه مؤثر واقع شده است.۳
و در ادامه خطاب به طلاب علوم دینی میگویند:
همانطور که آنها بر ضد شما اسلام را بد معرفی کردند، شما اسلام را آن طور که هست معرفی کنید؛ ولایت را آن چنان که هست معرفی کنید. بگویید ما که به ولایت معتقدیم، و به این رسول اکرم(ص) تعیین خلیفه کرده و خدا او را واداشته تا تعیین خلیفه کند و «ولیّ امر» مسلمانان را تعیین کند، باید به ضرورت تشکیل حکومت معتقد باشیم و باید کوشش کنیم که دستگاه اجرای احکام و اداره امور برقرار شود. مبارزه در راه تشکیل حکومت اسلامی لازمه اعتقاد به ولایت است.۴
نظریه ولایت فقیه که ابتدا به عنوان یک نظریه علمی و در درسهای خارج مطرح شد، به فاصله نه سال پس از طرح، مبنای نظری انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی در ایران قرار گرفت و به بنیادی برای قانونگذاری بر اساس موازین اسلامی تبدیل شد.
با اوجگیری حرکت انقلاب اسلامی در ایران و شدت گرفتن مبارزات مردمی علیه حکومت شاهنشاهی موضوع تشکیل «جمهوری اسلامی» و پیاده شدن احکام اسلام در صدر خواستهها و مطالعات مردم و رهبران انقلاب قرار گرفت و به محوریترین شعار تظاهرات میلیونی مردم در سرتاسر ایران تبدیل گردید.
اوج این خواستهها را میتوان در پیامیکه امام خمینی(ره) در آستانه ماه محرم ۱۳۳۹، در اول آذر ۱۳۵۷ خطاب به ملت ایران صادر کردند، مشاهده نمود:
جوانان عزیز حوزههای علمیه و دانشگاهها و مدارس و دانشسراها و نویسندگان مطبوعات و کارگران و کشاورزان محروم و بازاریان و اصناف مبارز و آگاه و کارمندان محترم و سایر اقشار، از ایلات و عشایر غیور گرفته تا چادرنشینان و زاغه مسکنان محروم، همه و همه همصدا و پشت بر پشت هم به سوی هدف مقدس اسلام یعنی برچیده شدن سلسله ستمگر پهلوی و هدم نظام منحط شاهنشاهی و برقراری جمهوری اسلامی مبتنی بر احکام مترقی اسلام، به پیش که پیروزی از آن ملت به پا خاسته است.۵
همچنین حضرت امام، در مصاحبههایی که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی داشتند، در پاسخ این پرسش که شما پس از سرنگونی شاه چه نوع حکومتی را جایگزین خواهید کرد، همواره بر این نکته تأکید میکردند که:
یک حکومت جمهوری اسلامی؛ اما «جمهوری» است برای اینکه به آرای اکثریت مردم متکی است و اما «اسلام»، برای اینکه قانون اساسیاش عبارت است از قانون اسلام. اسلام در همه ابعاد، قوانین دارد و به همین جهت احتیاج به قوانین دیگری نداریم.۶
با پیروزی انقلاب اسلامی، در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، و سقوط نظام سلطنتی، مهمترین مانع در راه تحقق خواسته ملت ایران در زمینه استقرار جمهوری اسلامی و حاکمیت قوانین اسلامی از میان رفت، اما برای تحقق عینی این خواسته لازم بود که رهبران انقلاب بر اساس ساز و کارهای پذیرفته شده در جهان، نظامی حکومتی که دارای مشروعیت و مقبولیت مردمیباشد، بنیان گذارند. از این رو حضرت امام در همان اوایل پیروزی انقلاب موضوع برگزاری رفراندوم برای تشکیل نظام جمهوری اسلامی را مطرح کردند.
در این میان عدهای از غربزدگان زمزمه تشکیل جمهوری دمکراتیک، یا جمهوری دمکراتیک اسلامی را سر داده و در صدد ایجاد تفرقه در صفوف مستحکم مردم برآمدند، اما این بار نیز امام خمینی با درایت و هوشمندی تمام این توطئه را خنثی و با قاطعیت تمام اعلام کردند که خواسته مردم تشکیل جمهوری اسلامی است، «نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم».7 در چه پیامیکه ایشان در تاریخ ۹/۱۲/۱۳۵۷ خطاب به ملت ایران صادر کردند چنین آمده بود:
ما تا آخرین نفس ایستادهایم. من این یک سال، دو سال آخر عمر را وقف شما کردهام. از شما میخواهم، از ملت میخواهم که این نهضت را نگه دارند تا تأسیس حکومت عدل اسلامی. از آن وقت تا حالا میگفتید تا مرگ این کذا نهضت ادامه دارد، حالا باید بگویید تا اقامه حکومت اسلامی نهضت ادامه دارد. آن که ملت ما میخواهد جمهوری اسلامی است، نه جمهوری فقط، نه جمهوری دمکراتیک، نه جمهوری دمکراتیک اسلامی، جمهوری اسلامی.۸
سرانجام همهپرسی جمهوری اسلامی، در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ برگزار شد و ۲/۹۸ درصد مردم ایران به تشکیل نظام جمهوری اسلامی رأی «آری» دادند.
برپایی این رفراندوم و اعلام رسمی نظام جمهوری اسلامی در ایران، چنان نقش مهم و سرنوشتسازی در تحقق آرزوهای دیرین مردم و رهبر انقلاب اسلامی داشت که حضرت امام در اعلامیهای، روز ۱۲ فروردین (روز اعلام نتایج همهپرسی جمهوری اسلامی) را «از بزرگترین اعیاد مذهبی و ملی» برشمردند:
من در این روز مبارک، روز امامت امت و روز فتح و ظفر ملت، جمهوری اسلامی ایران را اعلام میکنم […] صبحگاه ۱۲ فروردین که روز نخستین حکومت الله است، از بزرگترین اعیاد مذهبی و ملی ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند.
ایشان در بخشی دیگر از این اعلامیه، فرمودند:
من از دولتها میخواهم که بدون وحشت از غرب و شرق، با استقلال فکر و اراده، باقیمانده رژیم طاغوتی را که آثارش در تمام شئون کشور ریشه دارد پاکسازی کنند و فرهنگ و دادگستری و سایر وزارتخانهها و ادارات [را] که با فرم غربی و غربزدگی برپا شده است به شکل اسلامی متحول کنند و به دنیا عدالت اجتماعی و استقلال فرهنگی و اقتصادی و سیاسی را نشان دهند.۹
اگر چه با پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران، در ظاهر به نظر میرسید که مردم ما به همه اهدافی که به دنبال آن بودند، رسیدهاند و آرمان آنها به طور کامل محقق شده است، اما حضرت امام با درایت و تیزبینی همیشگی خود مردم و مسئولان کشور را متوجه آرمان نهایی انقلاب اسلامی نموده، فرمودند:
مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست، انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت- ارواحنا فداه- است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد و مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظهای مسئولین را از وظیفهای که بر عهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنماید، و این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند.۱۰
از این رهنمود به خوبی استفاده میشود که امام راحل(ره) انقلاب اسلامی را زمینهساز انقلاب جهانی مهدی موعود(عج) دانسته و از همین رو معتقد بودند که مسئولان نظام جمهوری اسلامیباید همه تلاش خود را بر ایجاد آمادگی ظهور دولت کریمه امام عصر(ع) قرار داده و متوجه باشند که پرداختن به برنامههای توسعه، حتی یک لحظه، آنها را از این هدف بزرگ که غفلت از آن «خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد» باز ندارد.
اکنون در بیست و هفتمین سالگرد استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران ضمن ادای احترام به روح بلند و ملکوتی بنیانگذار این نظام، حضرت امام خمینی(ره) که با طرح نظریه ولایت فقیه و ضرورت استقرار حکومت اسلامی در عصر غیبت، زمینهساز عزت و سربلندی ملت ایران گردید، و همچنین با تجلیل از مقام شامخ شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی که با ایثار و جانفشانی خود نهال جمهوری اسلامی را به برگ و بار نشاندند، همنوا با امام راحل از خداوند میخواهیم که:
خداوندا! بر ما منت بنه و انقلاب اسلامی ما را مقدمه فرو ریختن کاخهای ستم جباران و افول ستاره عمر متجاوزان در سراسر جهان گردان و همه ملتها را از ثمرات و برکات وراثت و امامت مستضعفان و پابرهنگان برخوردار فرما.۱۱
پینوشتها:
۱. مباحث این جلسات، در همان ایام به صور مختلف، گاهی کامل و گاه به صورت یک یا چند درس تکثیر و منتشر شد و در پاییز ۱۳۴۹ پس از ویرایش و تأیید حضرت امام برای چاپ آماده گردید و نخست توسط یاران امام در بیروت به چاپ رسید و پنهانی به ایران فرستاده شد و همزمان برای استفاده مسلمانان انقلابی به کشورهای اروپایی، آمریکا، پاکستان و افغانستان ارسال گردید.
این مباحث، همچنین در سال ۱۳۵۶ در ایران با نام نامهای از امام موسوی کاشف الغطاء به ضمیمه جهاد اکبر چاپ شد. این کتاب در چاپهای بعدی با نام ولایت فقیه (حکومت اسلامی) منتشر گردید.
ر.ک: امام خمینی، ولایت فقیه: حکومت اسلامی، مقدمه ناشر.
۲. ر.ک: الإمام خمینی، کتاب البیع، ج۲، ص۶۱۷.
۳. همان، ص۴ـ۵.
۴. همان، ص۱۵.
۵. مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، صحیفه نور: مجموعه رهنمودهای امام خمینی، ج۳، ص۲۲۶؛ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، صحیفه امام: مجموعه آثار امام خمینی، ج۵، ص۷۷.
۶. صحیفه نور، ج۴، ص۲۱ و ر.ک: ص۱۳۸ و ۱۵۷ و صحیفه امام، ج۵، ص۱۷۰ و ۳۴۷ و ۳۹۸.
۷. صحیفه نور، ج۵؛ ص۱۲۲ و صحیفه امام، ج۶، ص۲۵۶.
۸. صحیفه نور، ص ۱۲۹ و هم چنین ر.ک: همان، ص ۱۸۱ و ۱۸۶؛ صحیفه امام، ج۶، ص۲۷۶، ۳۵۳ و ۳۶۳.
۹. صحیفه نور، ج۵، ص۲۳۴ـ۲۳۵ و صحیفه امام، ج۶، ص۴۵۳ـ۴۵۴.
۱۰. صحیفه نور، ج۲۱، ص۱۰۸.
۱۱. همان، ج۲۰، ص۱۱۸.
ماهنامه موعود شماره ۶۲