پیشوای چهارم شیعیان، امام علی بن حسین (علیه السلام)، از لحظه ای که در غروب عاشورا با شهادت پدر بزرگوار و سایر عزیزانشان مواجه گردیدند، برای ادامه راه آنان، مسئولیت سنگینی را به دوش کشیدند. امامت امت، سرپرستی اطفال و بانوان، رساندن پیام عاشورا به گوش جهانیان، تداوم مبارزه با طاغوت و طاغوتیان و از همه مهمتر پاسداری از اهداف متعالی امام حسین (ع) از جمله مسئولیتهای آن امام همام به شمار می آید.
در این مطلب، به گوشه ای از شیوه های مبارزه ی امام سجاد (ع) در دوران امامت شان اشاره میکنیم.
خطابه های علی وار
مهمترین دست آورد سخنان آن بزرگوار آگاه نمودن مردم غفلت زده، بیدار کردن وجدانهای خفته، افشای جنایات دشمنان اهل بیت (علیهم السلام)، نمایاندن چهره حقیقی زمامداران ستمگر اموی و انتشار فضائل و مناقب اهلبیت (ع) و معرفی آن گرامیان به عنوان جانشینان بر حق پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود.
امام سجاد (ع) در شهر کوفه با مردم ساده، سطحی نگر، تاثیرپذیر و پیمان شکن آن شهر سخن گفته و بعد از شناساندن خویش و افشای جنایات امویان فرمود: «ای مردم! شما را به خدا سوگند می دهم، آیا شما برای پدرم نامه ننوشتید و آنگاه بی وفایی نکردید؟! آیا با او عهدها و پیمانهای محکم نبستید و سپس با او پیکار کرده و او را به شهادت رساندید؟! وای بر شما! چه کار زشتی انجام دادید، شما چگونه به سیمای رسول الله (ص) نظاره خواهید کرد، هنگامیکه به شما بگوید: فرزندان مرا کشتید، احترامم را از میان بردید، پس، از امت من نیستید!» هنوز سخنان امام تمام نشده بود که مردم گریه کنان و ضجه زنان همدیگر را ملامت کرده و به نگون بختی خود، – که خود برگزیده بودند – تاسف خورده و اشک ندامت و پشیمانی می ریختند. (۱)
مهمترین تاثیر این خطابه را می توان در سال ۶۵ هجری در قیام توابین به وضوح به نظاره نشست.
گفتگوهای دشمن شکن
امام چهارم (ع) در پاسداری از اهداف عاشورا هر جا که احساس میکرد دشمن می خواهد قیام کربلا را زیر سؤال برده و آن حماسه تاریخی را پوچ و باطل جلوه دهد، در مقام دفاع برآمده و با پاسخهای کوبنده با نقشه های شیطانی آنان به ستیز بر می خواست که بارزترین نمونه های آن در مجلس عبیدالله بن زیاد و یزید بن معاویه به چشم می خورد. هنگامیکه در مجلس ابن زیاد، حضرت زینب کبری (س) وی را با نطق خویش رسوا نمود، ابن زیاد متوجه امام زین العابدین (ع) گشته و پرسید: «این جوان کیست؟» گفتند: «او علی بن الحسین (ع) است.» ابن زیاد گفت: «مگر خدا علی بن الحسین را نکشت؟» امام چهارم (ع) فرمود: «من برادری بنام علی بن الحسین (ع) داشتم که مردم او را به شهادت رساندند.»
ابن زیاد گفت: «چنین نیست، خدا او را کشت.»
امام سجاد (ع) آیه «الله یتوفی الانفس…» (خداوند جانها را میگیرد) را قرائت نمود. ابن زیاد از پاسخ صریح امام خشمگین شده و فریاد زد: «آیا در مقابل من جرات کرده و پاسخ می دهی؟ او را ببرید و گردن بزنید.» حضرت سجاد (ع) در ادامه گفتگو فرمود: «ای پسر زیاد! آیا مرا به قتل تهدید میکنی؟ مگر نمی دانی کشته شدن [در راه حق] عادت ما و شهادت [برای خدا عزت و] کرامت ماست.» (۲)
قیام اشک
امام سجاد (ع) برای زنده نگه داشتن خاطره شهیدان کربلا، در مناسبتهای گوناگون بر عزیزانش گریه میکرد. اشکهای حضرت زین العابدین (ع) که عواطف را برانگیخته و در اذهان مخاطبان، ناخواسته مظلومیت شهدای کربلا را ترسیم میکرد، آثار پرباری برای تداوم نهضت عاشورا داشت و دارد.
حضرت سجاد (ع) بنیانگذار فرهنگ سوگواری و گریه در میان مؤمنان، بعد از شهادت پدر ارجمند خویش در حدود ۳۵ سال امامتش به این روش ادامه داد تا جایی که یکی از گریه گنندگان پنجگانه تاریخ نامیده شد. (۳)
وقتی علت این همه اشک و ناله را از او می پرسیدند در جواب می فرمود: «مرا ملامت نکنید. یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم، پیامبر و پیامبرزاده بود، او دوازده پسر داشت، خداوند متعال یکی از آنان را مدتی از نظرش غایب کرد، در اندوه این فراق موقتی، موهای سر یعقوب سفید شده، کمرش خمیده گشت و نور چشمانش را از شدت گریه از دست داد، در حالیکه پسرش در این دنیا زنده بود. اما من با چشمان خودم پدر و برادر و ۱۷ تن از خانواده ام را دیدم که مظلومانه کشته شده و بر زمین افتادند. پس چگونهاندوه من تمام شده و گریه ام کم شود؟» (۴)
نیایشهای عارفانه و بیدارگر
از بهترین روشهای امام سجاد (ع) برای پاسداری از فرهنگ عاشورایی اسلام، که حکایت از بینش عمیق و زمان شناسی آن حضرت دارد، عرضه نیایشهای عرفانی و روشنگر است. در لابلای این عبارات وحی گونه، فلسفه قیام حسینی تبیین میگردد و انسان نیایشگر ناخواسته از حالت انزوا و خمودی به صحنه مبارزه با طاغوت و ستمگران سوق داده شده و راه عزت حقیقی به وی نشان داده میشود.
امام سجاد (ع) در بخشی از دعای ۴۸ صحیفه سجادیه به تبیین جایگاه امامان شیعه و مظلومیت آنان پرداخته و عرض میکند: «بارالها! این مقام [امامت] شایسته جانشینان و برگزیدگان و امنای تو در درجات بلندی است که خودت آنان را به آن اختصاص داده ای [و غاصبان] آن را به غارت بردهاند.»
مهمترین نکته ای که در نیایشهای امام سجاد (ع) جلب توجه میکند، اهتمام آن حضرت به صلوات بر محمد و آل او (ع) است که با توجه به عصری که مبارزه با اهل بیت (ع) و یاران آنان در راس برنامه های حکومت اموی بوده است و حتی لعن و سب علی (ع) و خاندانش همچنان ترویج میشد، شایان دقت است.
تربیت شاگردان
یکی از مهمترین شیوه های امام سجاد (ع) در پیشبرد اهداف قرآن و اهلبیت (ع)، پرورش انسانهای مستعد و آماده کردن آنان برای مبارزه فرهنگی – عقیدتی با معارضان و مخالفان قرآن و اهل بیت (ع) بود. شیخ طوسی در حدود ۱۷۰ نفر از یاران و شاگردان آن حضرت را فهرست کرده است که بیشتر آنان از امام سجاد (ع) بهره های علمیبرده و روایت نقل کردهاند. ابوحمزه ثمالی، یحیی بن ام طویل و محمد زهری از جمله شاگردان پر نام و آوازه ی آن حضرت اند.
همچنین ابان بن تغلب، بشر بن غالب اسدی، جابر بن عبدالله انصاری، حسن بن محمد بن حنفیه، زید بن علی بن الحسین (ع)، سعید بن جبیر، سلیم بن قیس هلالی، ابو الاسود دؤلی، فرزدق شاعر و حبابه والبیه از جمله معروفترین شاگردان و یاران امام سجاد (ع) محسوب میشوند که در تداوم نهضت کربلا و رساند پیام امام سجاد (ع) به نسلهای آینده نقش مهمی داشتهاند.
پی نوشت ها:
۱. احتجاج طبرسی، ج ۲، ص ۳۲.
۲. مناقب آل ابی طالب، ج ۳، ص ۲۹۶.
۳. امالی صدوق، ص ۱۴۰.
۴. لهوف سید بن طاووس، ص ۳۸۰.
منبع: تبریزی، عبدالکریم، «حضرت زین العابدین علیه السلام تداوم بخش عزت و افتخار حسینی»، مبلغان، فروردین ۱۳۸۲، شماره ۳۹، ص ۸۰ به نقل از سایت حوزه؛ با تلخیص.