فرزند هابیل، پس از کشته شدن پدر به دنیا آمد. از آنجایی که حضرت آدم علاقه ی زیادی به پسرش هابیل داشت، نام نوهی خود را نیز هابیل گذاشت و او را هابیل بن هابیل صدا میکرد.
مدتی بعد، خداوند بزرگ از سر لطف و رحمت خود، فرزند پسر دیگری به پیامبرش هدیه داد که او را «هبه الله: عطیه ی خدا» نامیدند. این پسر بعدها با نام شیث نبی شناخته شد. حضرت شیث بزرگ شد و ازدواج کرد. حاصل ازدواج ایشان، دختری بود که خداوند به او عطا نمود.
وقتی نوهی حضرت آدم به سن ازدواج رسید، پیامبر خدا او را به ازدواج هابیل بن هابیل که پسرعموی او بود، درآورد.
به این ترتیب بود که نسل آدم از آن روز تا به امروز ادامه یافت.
حضرت آدم حدود ۹۳۰ سال عمر کرد که حاصل آن هزاران فرزند و نواده بود. خداوند در سال های آخر عمر پیامبرش به ایشان دستور داد تا اسم اعظم، آنچه خدا از اسماء به او آموخته است، همه ی گنجینه ی نبوّت و آنچه مردم به آن نیاز دارند را به فرزندش شیث بیاموزد و به او دستور دهد که برای حفظ جان خود تقیّه کند.
پیامبر خدا هنگام مرگ فرزندان و نوادگان خود را جمع کرد و به آن ها فرمود: «ای فرزندان من! هبه الله، شیث، برترین فرزندان من است و من از طرف خدا او را وصی خود نمودم. به همین دلیل آنچه از سوی خدا به من تعلیم داده شده، همه را به شیث میآموزم تا مطابق شریعت من حکم کند که او حجّت خدا بر خلق است.
از او اطاعت کنید و سرپیچی نکنید که وصی و جانشین و نماینده ی من در میان شماست.»
بنا بر دستور حضرت آدم صندوقی ساخته شد، صحایف آسمانی در آن گذاشته و کلید آن تحویل حضرت شیث شد.
یکی از مهم ترین وصیّت های حضرت آدم به فرزندش این بود: «…بدان که از نسل تو پیامبری پدیدار میشود که خاتم پیامبران خداست. این وصیّت را به وصیّ خود بگو و او هم به وصیّ خود نسل به نسل بگوید تا زمانی که آن حضرت ظاهر گردد.»
منبع: قصه های قرآن، محمّد محمّدی اشتهاردی، نشر کتاب یوسف سال ۱۳۸۱ ص۶۵ تا ۶۷.